شبكه نمايش خانگي و فضاي موسعي كه در اختيار فيلمسازان و سريالسازان كشورمان ميگذارد، ميتواند به عنوان يك بازار جذب سرمايه و سودآور در اختيار سينماگران خوشفكر و با سليقهاي كه ذائقه مخاطب را به خوبي ميشناسند قرار بگيرد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه جوان، شبكه نمايش خانگي و فضاي موسعي كه در اختيار فيلمسازان و سريالسازان كشورمان ميگذارد، ميتواند به عنوان يك بازار جذب سرمايه و سودآور در اختيار سينماگران خوشفكر و با سليقهاي كه ذائقه مخاطب را به خوبي ميشناسند قرار بگيرد. از طرفي ديگر شبكه نمايش خانگي ميتواند فرصت خوبي براي عرضه محصولات هنري به مردم باشد ولي در ايران از اين فرصت به خوبي استفاده نشده است.
در كشورهاي صاحب صنعت سريال و فيلمسازي نقش شبكه نمايش خانگي در مواجهه با مخاطب و مسئله اقتصادي بسيار مهم است و بسياري از مردم در انتظار توليد و عرضه آثار جديد به ويژه سريالهاي مطرح در اين شبكه هستند. هرچند در ايران نيز سالها از آغاز به كار شبكه نمايش خانگي ميگذرد، اما اين عرصه همچنان با فراز و نشيبهاي عجيب و غريبي همراه است كه مبين اوضاع بلبشو و رعايت نكردن قانون و نيز نبود نظارت كافي بر عملكرد شركتها و مؤسسات فعال در آن است. اين مسائل در كنار كيفيت پايين آثار و نيز عدم جذابيت براي مخاطب از جمله دلايلي است كه سبب شده مورد اقبال و توجه مخاطبان قرار نگيرد. محمدرضا عباسيان مدير پيشين موسسه رسانههاي تصويري به خبرنگار «جوان» ميگويد: شبكه نمايش خانگي اهميت بسيار مهمي دارد. از طرفي با توجه به اينكه صداوسيما يك دستگاه حاكميتي محسوب شده و طبق قانون تأسيس و فعاليت تلويزيون خصوصي امكانپذير نيست، شبكه نمايش خانگي در صورت احصا و كسب يكسري مؤلفههاي لازم و مطلوب، از جمله توليد آثار مخاطبپسند و جذاب در كنار توجه به سلايق و ذائقههاي متنوع مخاطبان در مسير توليد محتوا ميتواند جايگزين هوشمندانهاي براي تلويزيون خصوصي در كشور ما باشد. برخلاف اهميت و محاسني كه اين عرصه ميتواند داشته باشد از طرف مسئولان به خصوص از نظر كيفيت و كميت توجهي به آن نميشود. اين در حالي است كه شبكه نمايش خانگي به لحاظ ايفاي نقش در عرصه مقابله با جنگ نرم و ناتوي فرهنگي كه چند سالي است پيوسته مورد تأكيد و تذكر رهبر معظم انقلاب است داراي قابليتهاي بالقوه بسيار بالايي است. متأسفانه بايد گفت بهرغم اينكه شبكه نمايش خانگي به عنوان زيرمجموعه سازمان سينمايي وزارت ارشاد است اما هيچ نظارت درست و دقيقي بر آن صورت نميگيرد و كاملاً به حال خودش رها شده و تبديل به فضايي يله و باز بدون نظارتهاي لازم شده است. شايد اگر بخواهيم اوضاع و احوالات شبكه نمايش خانگي را در يك جمله تعريف يا تشبيه كنيم، بايد بگوييم كه شبكه نمايش خانگي بيمار نيست بلكه تبديل به محتضري شده كه در انتظار مرگ به سر ميبرد. دبير سابق جشنواره فيلم فجر با اشاره به اينكه برخي از موضوعات و محتواهايي هست كه در تلويزيون به آنها پرداخته نميشود اما مردم به عنوان مخاطب مايلند در رابطه با آنها فيلم يا سريالي ببينند، خاطرنشان ميكند: در چنين فضاهايي شبكه نمايش خانگي نقش پيدا ميكند و ميتوان آن موضوعات و محتواها را در شبكه خانگي توليد كرد و به دست مخاطبان رساند. اما متأسفانه كار به شكلي شده كه هيچ نظارتي بر اين شبكه از جانب مسئولان سازمان سينمايي نميشود و هر كس هر كاري دلش ميخواهد انجام ميدهد. اين مستندساز ميافزايد: مؤسسات خصوصي فقط براساس منافع خودشان حركت ميكنند و شبكههاي خصوصي عمدتاً به دنبال كسب سود و درآمد هستند اما بايد توجه داشت كه شبكه نمايش خانگي بايد اولويتش خدمت به سينما و آثار و محصولات ايراني باشد. نه اينكه به بهانه سودآوري و منفعت و به جاي انتشار و توليد محصولات ايراني اقدام به پخش آثار خارجي مانند انيميشنها و فيلم و سريالهاي خارجي كند. نكته ديگر درباره شبكه نمايش خانگي اين است كه وقتي با ماشين حساب و روي كاغذ محاسبات اوليه انجام ميگيرد، ملاحظه ميكنيم كه در زمينه بازگشتپذيري سرمايه اوليه نه تنها مفيد و خوب است بلكه حتي سودآور نيز هست. اما اينكه سرمايه از كجا براي شبكه نمايش خانگي ميآيد و چقدر سود خواهد كرد مسائلي است كه بايد بررسي شود. عباسيان در پايان ميگويد: در رابطه با سريال «شهرزاد» و اينكه در كنار آن يك سريال امريكايي با عنوان «بركينگ بد» به عنوان هديه يا جايزه ارائه ميشود دو نكته يا هدف وجود دارد. اول اينكه به نوعي فروش سريال شهرزاد را بيشتر ميكند و ديگر اينكه سريال خارجي «بركينگ بد» را تبليغ ميكند. بنا بر آنچه گفته ميشود ظاهراً دوستان امتياز و حق رايت اين سريال را خريداري كردهاند و با توزيع آن در كنار سريال ايراني شهرزاد سعي ميكنند تا مخاطب را به تماشاي ديگر قسمتهاي آن تا آخرين نسخهاش تشويق و ترغيب كنند. چه آنكه اگر فروش سريال شهرزاد تا حدودي به مشكل برخورد لااقل فروش اين سريال تا حدودي جبران هزينههاي هنگفت توليد شهرزاد را بكند. متأسفانه برخلاف توان بالقوه و قابل اعتنايي كه در شبكه نمايش خانگي وجود دارد، عدم توجه و نظارت كافي از سوي مسئولان فرهنگي كه در اين چند ساله هرگز آن را جدي نگرفتهاند در كنار آنارشي توليداتي با محتواهاي بعضاً خطرناك باعث شده است مخاطب و خانواده ايراني كه جامعه هدف اين عرصه به حساب ميآيند، از هزينه كردن در اين بازار خودداري كنند.