به گزارش بولتن نیوز، خلاصهای از شماری از این یادداشتها را در ادامه همخوان میکنیم:
اداره اقتصاد ایران با نفت صفر محمد کردبچه که سالهاست از او بهعنوان بودجه نویس دولتهای مختلف در ایران یاد میشود، در یادداشتی که در هفتهنامه «تجارت فردا» به چاپ رسیده، بر این باور است که «توان اداره کشور حتی با نفت صفر» نیز وجود دارد.
او در ابتدای این یادداشت توضیح داده است که در لایحه بودجه سال آینده، میزان وابستگی بودجه به نفت حدود ۳۳ درصد است و تاکید کرده که بدین ترتیب «یکسوم بودجه سال آینده را نفت تشکیل داده است.»
این متخصص بودجهریزی درعینحال تأکید کرده، مدعی آن نیست که «اگر قیمت نفت روند کاهشی خود را ادامه دهد اتفاقی در اقتصاد کشور نخواهد افتاد.»
به نوشته محمد کردبچه، «مشخص است و هر چه از درآمدهای نفتی کاسته شود به ازای آن طرحهای با اولویت کمتر بودجه کمتری دریافت خواهند کرد و تمرکز بر اتمام طرحهایی خواهد بود که پیشرفت فیزیکی بالایی دارند و میتوانند تا پایان سال آینده به بهرهبرداری برسند.»
مشاور رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی با تفکیک بین بودجههای عمرانی و حقوق و دستمزدها تأکید کرده که درهرصورت پرداخت حقوق و دستمزدها از گزند نوسانات قیمت نفت، در امان خواهد ماند.
محمد کردبچه درعینحال در یادداشت خود اشاره میکند که «کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی آستانه تحملی دارد و تولیدکنندگان و مصرفکنندگان آن حاضر نیستند قیمت از حدی پایینتر بیاید چراکه هم کشورهای تولیدکننده بودجه سنواتی خود را بر اساس نفت بالای ۵۰ دلاری بستهاند و هم مصرفکنندگان اگر قیمت پایینتر بیاید شرکتها با ورشکستگی مواجه خواهند شد.»
محمد کردبچه در پایان تحلیل خود با اشاره به گمانهزنیهایی مبنی بر تغییر قیمت محاسباتی نفت در بودجه، پیشبینی کرده است که درنهایت بودجه سال آینده با همان قیمت پیشنهادی ۷۲ دلار برای هر بشکه نفت، در مجلس بررسی شود.
آثار خالص تحریمها بر اقتصادحمید قنبری، اقتصاددان در یادداشتی که برای روزنامه «دنیای اقتصاد» نوشته از تهدیدها و فرصتهای تحریم برای اقتصاد ایران نوشته است.
به نوشته این کارشناس ارشد بانک مرکزی، «در اینکه در هر شرایطی باید تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد، تردیدی وجود ندارد.»
او در ادامه مینویسد: «در اینکه در مقابل تحریمها نباید منفعل بود و حتی عدم تعلیق تحریمها نیز نباید منجر به این شود که تلاشهایی که برای رشد و توسعه کشور انجام میشود، متوقف شود نیز نباید تردید کرد.»
اما به نوشته حمید قنبری «تلاش برای کاستن از آثار تحریمها و تحقق رشد و توسعه اقتصادی در شرایط تحریم یک چیز است و نادیده گرفتن آن آثار و فرصت تلقی کردن خود تحریمها چیز دیگری است.»
این کارشناس ارشد بانک مرکزی، تصریح میکند که «حتی اگر تحریمها در مواردی منتهی به ایجاد فرصتهایی شده باشند، باید آثار خالصی که تحریمها بر اقتصاد بر جای میگذارند را در نظر گرفت و محاسبه کرد.»
به نوشته حمید قنبری، «ممکن است تحریمها منجر به این شده باشد که سرمایهگذاری داخلی در صنعت انرژی ایران افزایشیافته باشد؛ اما اگر بهموازات همین امر، سرمایهگذاری خارجی در صنعت انرژی کشور کاهشیافته باشد، باید مجموع این هزینهها و منافع را در نظر گرفت و آنگاه در مورد هزینه یا فرصت بودن تحریمها اظهارنظر کرد.»
او همچنین به آثار تحریمها بر روابط اقتصادی و تجاری ایران با دیگر کشورها اشارهکرده و تأکید میکند که «ممکن است تحریمها منجر به این شده باشد که ایران با کشورهای جدیدی رابطه اقتصادی و تجاری برقرار کرده باشد اما هزینههای قطع روابط تجاری و اقتصادی با شرکای تجاری سابق را نمیتوان نادیده گرفت و آن را در محاسبات وارد نکرد.»
حمید قنبری در پایان یادداشت خود، تأکید دارد که ممکن است تحریم و دشوار شدن واردات برخی کالاها از خارج از کشور منجر به این شده باشد که تولید آنها در داخل رونق گرفته باشد،»
اما این صاحبنظر مسائل اقتصادی و بانکی، تأکید میکند که «نباید این نکته را فراموش کرد که اگر این مشکلات به وجود نیامده بود، امکانات تولیدی اکنون برای تولید آن اقلام به کار گرفته میشود، میتوانستند برای تولید کالاهای دیگری به کار گرفته شوند.»
بیکاری؛ معضلی مزمنمحمدقلی یوسفی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در یادداشتی که برای روزنامه «جهان صنعت» نوشته، تأکید کرده است که «بیکاری در کشور یک معضل مزمن اقتصادی است که به زمان حال مربوط نمیشود.» او معضل بیکاری را مربوط به اتخاذ سیاستهای غیر کارشناسانه و غیرعلمی، دولتها دانسته است.
این اقتصاددان معتقد است «تا زمانی که دولت با سرمایهگذاریهای وسیع، اقدامات و برنامهریزیهای بلندمدت زمینه را برای اشتغال در کشور فراهم نکند، وضعیت به همین شکل ادامه خواهد داشت و با تصمیمات و اقدامات مقطعی بحران اشتغال حل نخواهد شد.»
محمدقلی یوسفی درعینحال، معضل بیکاری را «تنها مختص به کشور ایران» ندانسته و آن را «یک پدیده جهانی» توصیف کرده است که به نوشته این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، «بیشتر کشورها با آن روبهرو هستند.»
به نوشته این اقتصاددان، «دولت نباید بحث اشتغال را دستکم بگیرد و قاعدتاً زمانی که دولت از رشد اقتصادی صحبت میکند در پی آن بیکاری نیز باید کاهش یابد.»