گروه بین الملل، نزدیک به یک هفته است که خیابان فرگوسن در ایالت میسوری امریکا در تب اقدامات نژادپرستانهی دولت و پلیس این کشور میسوزد.
به گزارش بولتن نیوز، در این مدت کم، شاهد بازداشت دهها شهروند امریکایی بودیم که از ناعدالتی نژادی و قومی در امریکا به ستوه آمده و نمیتوانستند در برابر حکم آزادی پلیسی که دستش به قتل یک نوجوان سیاه پوست آلوده است، سکوت کنند.
موج این اعتراضات آنقدر بالا گرفته که الان فقط خیابان فرگوسن و ایالت میسوری امریکا درگیر راهپیماییهای ضدنژاد پرستی نیست. خیابانهای لندن هم شاهد چنین راهپیماییهایست و با توجه به زمینه موجود در اسپانیا، احتمال شیوع آن به این کشور نیز میرود.
اما شاید برای ما که هزاران کیلومتر با امریکا فاصله داشته و هر روز، زیر رگبار تبلیغات ماهوارهای و اینترنتی قرار داریم، درک این واقعیت سخت باشد.
درک اینکه در امریکا به عنوان مدعی متمدنترین کشور روی کرهی زمین، سطح بیعدالتی و تمایز نژادی آنقدر بالاست که منجر به چنان درگیریهای میشود تا جایی که دولت امریکا محبور به اعلام حالت حکومت نظامی در کل ایالت میسوری میگردد.
حال، برای اینکه شناخت نسبی از وضعیت نژادپرستی و محدودیتهای قومی در امریکا پیدا کنیم، توجه شما را به گزارشی جلب میکنیم که پایگاه دیدهبان امریکا در این خصوص تهیه کرده است:
درآمد
- احتمال زندگی در فقر برای کودکان سیاه پوست سه برابر بیشتر از کودکان سفید پوست است.
به همین نحو سیاه پوستان، بومیان آلاسکا، اسپانیایی تبارها و اقوام بومی هاوایی نسبت به خانوادههای هندواروپایی از احتمال بیشتری برخوردارند که در فقر زندگی کنند.
- هرچد درآمد خانوادههای آمریکایی آسیایی تبار به مراتب بیشتر از دیگر اقلیتها است، اما به طور میانگین در این خانوادهها چهار تا پنج نفر مشغول به کارند.
- احتمال دریافت وامهای پربهره برای اقلیتها بیشتر است: سیاه پوستان (53 درصد) و لاتین تبارها (43 درصد) در مقایسه با هندواروپاییها (18 درصد)
- نرخ بیکاری در میان سیاه پوستان دو برابر میزان سفید پوستان است: درآمد سیاه پوستان آمریکا که به صورت تمام وقت کار می کنند تنها 72 درصد درآمد همکاران سفیدپوستانشان است.
تحصیلات
- علی رغم تغییرات چشمگیر، هم چنان شکافهایی عمیق از نظر دسترسی به امکانات آموزشی در جامعه آمریکا وجود دارد.
- احتمال تحصیل در مدارسی که فاقد امکانات کافی هستند، برای آفریقایی تبارها و لاتین تبارها به مراتب بیشتر از هندواروپایی هاست.
- در سال 2005، لاتین تبارها بیشترین میزان مردودی در دورهی دبیرستان را داشتند و رتبههای بعدی را به ترتیب آفریقایی تبارها، سرخ پوستان و بوماین آلاسکا به خود اختصاص داده بودند.
- علاوه بر واقعیتهای اجتماعی-اقتصادی که دانش آموزان را از امکانات و منابع ارزشمندی محروم میکند، دانشآموزان سیاه پوست در طول دوران تحصیل خود اغلب از کلاسهای فوق برنامه کمتر، امکانات آزمایشگاهی محدودتر و معلمین کم تجربهتر برخورداند.
سلامت و بهداشت
- تبعیض و تعصبات نظاممند علیه اقلیتهای نژادی در ایالات متحده مانعی است که بخش وسیعی از مردم این کشور را از دسترسی به امکانات بهداشتی برابر محروم میسازد.
- یک بررسی نشان داد که یک چهارم زنان آسیایی تبار که از تمکن مالی نیز برخوردار بودند، بیش از سه سال بود که آزمایش سرطان نداده بودند. این مدت زمان برای زنان متعلق به طبقات محروم و فرودست جامعه از این هم بیشتر بود.
- وزن کم در هنگام تولد که منجر به برخی نارساییها در کودک میگردد رابطهی مستقیمی با پائین بودن شاخص جایگاه اجتماعی-اقتصادی و جایگاه نژادی-قومیتی دارد.
سلامت روانی
- کودکان خانوادههای اقلیت که در مناطق فقیرنشین زندگی میکنند، از احتمال بیشتری برای قرار گرفتن در معرض استعمال الکل و دخانیات برخوردارند. هم چنین احتمال مصرف موا مخدر و بروز رفتار ناهنجار در میان ایشان بیشتر است.
- در مناطق کم برخوردار، تعداد افراد مبتلا به اسکیزوفرنی به شکل چشمگیری در میان آفریقایی تبارها بیشتر از هندواروپایی ها بود.
- میزان بروز رفتارهای نابهنجار و ارتکاب جرم در میان آفریقایی تبارها و لاتین تبارها به مراتب بیشتر از هندواروپایی هاست.
در واقع آن چه این واقعیتها، دادهها و آمار به ما نشان میدهد این است که علیرغم تلاشهای صورت گرفته در آمریکا توسط نهادهای مردم نهاد و جنبشهای اجتماعی (نه دولت مرکزی و حکومتهای فدرال) به منظور ریشهکن کردن تبعیضهای نژادی، جامعهی آمریکا هم چنان از اشکال آشکار و پنهانِ اختلافها و تعصبات قومی و نژادی رنج میبرد که این تبعیضها خود را در قالب توزیع نامتوازن ثروت و امکانات متجلی میسازد.
هرچند شاید امروزه از میان آفریقایی تبارها، آسیایی تبارها و در کل اقلیتهای نژادی، افرادی به موفقیتهای تحصیلی و مالی چشمگیری نیز دست یافته باشند اما وضعیت کلی این اقلیتها نسبت به دهههای قبل تغییر قابل ملاحظهای نکرده است و آنان هم چنان با این تبعیضها دست و پنجه نرم میکنند.
به عنوان مثال، در حالی که اقلیتها بیشترین میزان کار را در جامعهی امریکا انجام میدهند و سختترین مشاغل را بر عهده دارند، اما از کمترین درآمدها برخودار بوده و هیچ گاه از امنیت شغلی کافی برخوردار نیستند. همین نابرابریهای اقتصادی در بسیاری مواقع زمینه ساز بروز بزهکاری، مصرف مواد مخدر و فحشا در میان اقلیتهای نژادی میشود.
اما این قضیه وقتی برای حکومت مرکزی امریکا خطرناک میشود که بدانیم جامعهی امریکایی از یک واحد یکپارچه تشکیل نشده و ملت امریکا، کلاژ اقوام و قومیتها و ملل گوناگونیست که کنار هم زندگی میکنند.
هرچند حکومت مرکزی سعی کرده تا با عمق بخشیدن به مفهوم "شهروند امریکایی" همهی این فاصلهها را کنار بزند و قومیتها گوناگون را زیر یک پرچم و قانون و سبک زندگی درآورد، اما اقداماتی مثل اتفاق خیابان فرگوسن، واقعیت تبعیضهای نژادی در امریکا را معلوم میکند.
پیش بینی میشود اگر این روند ادامه پیدا کند، مقولهی همبستگی اجتماعی که از ملزومات پابرجایی یک حکومت محسوب میشود، در امریکا متزلزل شده و تبعات سیاسی آن، دامن دولت امریکا را بگیرد.