غالب شرکتها فکر میکنند که با پخش آگهی خود از طریق صدا و سیما فقط مشتری یابی کرده و سطح فروش خود را بالا میبرند اما دریغ از اینکه خواسته و یا ناخواسته درحال ساخت و تولد برند و نام تجاری برای بنگاه اقتصادی خود هستند
گروه اقتصادی - محمدرضا سبزعليپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران و رئیس شورای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی و بخش خصوصی گفت: طی سه دهه گذشته سرمايه گذاريهاي کلاني از طرف بخشهاي دولتی و خصوصي درجهت ساخت و راه اندازي صنايع مختلف به اجرا درآمده که حاصل آن شرکتها و کارخانجات ريز و درشتي هستند که امروزه عموم مردم با نام و محصولات توليدي غالب آنها کم و بيش آشنايي دارند.
به گزارش بولتن نیوز ، سرمایه گذاری، ساخت، راه اندازي و به توليد رسانيدن واحدهاي توليدي و صنعتي يکطرف معادله بوده اما انتخاب نام شرکت، شناساندن و جا انداختن نام تجاري محصولات تولیدی و خدماتی (برند يا تريد مارت) در جامعه و اذهان عموم و بدنبال آن سرپا نگه داشتن شرکت و سودآوري آن، بعد ديگر معادله ميباشد.
وی افزود: بحث تبلیغات و برندسازی آنقدر مهم است که عدم توجه به این موضوع، اقتصاد و آینده ایران را با مخاطره روبرو میکند از همین رو چند سال پیش حرفها و درد دلهایی را در این خصوص از طریق رسانه های عزیز خدمت مردم شریف و مسئولین امر ارائه دادم ولیکن بدلیل اهمیت موضوع و عدم توجه به این امر خطیر متأسفانه مجبورم حرفهای چند سال پیش خودم را دوباره تکرارکنم تا شاید مفید به فایده باشد و جلوی یک فاجعه زیرپوستی در جامعه را بگیرد.
همچنانکه استحضار دارید يک واحد توليدي اگر محصولات قابل قبول و با کيفيتي را توليد نمايد اما ناشناخته و گمنام باشد کمتر کسي حاضر به خريد محصولات آنشرکت خواهد بود اما برعکس چنانچه نام شرکت و محصولات توليدي و تجاری آن براي مردم شناخته شده باشد غالب مصرف کنندگان چشم بسته حاضر به خريد کالاها و محصولات توليدي و خدماتی آن واحد خواهند بود چه بسا که توليدات آن شرکت بي کيفيت يا گرانقيمت تر از انواع مشابه باشد زیرا برای مردم، اسم و برند تجاری شرکتها مهمتر از کیفیت و قیمت محصولات آنها میباشد و برای آنها ایجاد امنیت میکند.
عليپور با اشاره به اهميت بسيار بالاي برند يا نام تجاري معتبر و شناخته شده تصريح کرد: معرفي، شناساندن و جا انداختن يک نام تجاری در سطح جامعه و اذهان عموم و بوجود آوردن برندی معتبر کاري سخت و دشوارتر از ساخت یک کارخانه و بنگاه اقتصادی ميباشد زيرا اين کار بسيار زمان بر و پرهزينه بوده و ابزارهاي خاص خود را میطلبد. چنانچه اطلاع دارید شناساندن نام تجاري از طريق تبليغات گوناگون دیداری و نوشتاری بقدري گرانقيمت است که بعضاً بودجه اي معادل و یا بیش از کل مبلغ سرمايه گذاري شده جهت ساخت و راه اندازي همان واحد توليدي و خدماتی نياز دارد. بطور مثال اگر کارخانه اي با حجم سرمايه گذاري معادل پانصد ميليارد ريال راه اندازي شده باشد مطمئنا شناساندن و معرفي کارخانه و نام تجاري آنشرکت در گذر زمان نزديک به همان ميزان سرمايه گذاري نياز دارد.
پس با يک بررسي کارشناسانه و باتوجه به ارقام ذکر شده به اين نتيجه خواهيم رسيد که کار تبليغات چقدر حساس، با اهميت و هزینه بر است. در همین راستا شرکتها براي معرفي محصولات تولیدی، تجاری و خدماتی خود به ابزارها و روشهاي گوناگوني متوسل ميشوند که ازجمله برگزاري سمينارها و جلسات تبليغاتي، بهره مندی از رسانه هاي گروهي ديداري و نوشتاري، تبليغات محیطی و خياباني، چاپ کاتالوگ و بروشور، شرکت در نمايشگاهها و... دهها مورد ديگر، اما در بين موارد اشاره شده سهم و اهمیت رسانه هاي گروهي بويژه راديو و تلويزيون (صدا و سیما) و شبکه های ماهواره ای بدليل گستردگي و وسعت پخش و بالا بودن مخاطب آنها بيش از سايرين است.
رئيس مرکز جامع صادراتي ایران خاطرنشان کرد: برهمين مبنا تمامي شرکتهاي علاقمند داخلي و خارجي جهت معرفي نام تجاري خود از طريق
راديو و تلويزيون، اقدام به ساخت پيامهاي بازرگاني و تيزرهاي گوناگوني مينمايند که با سلايق شخصي مديران ارشد شرکتها و يا صاحبان صنايع، این تيزرها ساخته و پس از تاييد نهايي توسط مسئولين سازمان صدا و سيما جهت پخش به قسمت مربوطه ارسال ميگردد. همین امر موجب شده است که ساخت و پخش تيزرهاي تلويزيوني به يک
تجارت مستقل و پرسود تبدیل شده و شرکتهاي زيادي را در اين تجارت پردرآمد فعال نماید. از اين رو هريک از شرکتهاي داخلي و یا خارجي جهت ساخت تيزرهاي تلويزيوني خود میبایست با یک و یا تعدادي از همین شرکتهاي تبليغاتي سازنده تيزر قرارداد بسته و با آنها کار کنند.
وی ضمن اشاره به اينکه اکثر شرکتهاي ايراني به نقش و ارزش تبليغات در عرصه تجارت داخلي و جهاني پي برده و دراين راستا مترتب هزينه هاي گزاف چند ده ميلياردي نيز ميشوند افزود: غالب مسئولين و صاحبان شرکتها اين مطلب را هنوز درک نکرده اند که پخش هر نوع تيزر با سوژه هاي مختلف از طريق تلويزيون نه تنها تبليغ مثبت تلقي نميگردد بلکه نوعی ضد تبليغ بشمار خواهد آمد. لکن بحث اصلي اينجاست که نوع و شکل تيزر و تبليغات تلويزيوني هر شرکت مبين و مشخص کننده وضعيت و شخصيت کلي و طرز تفکر مدیران آنشرکت ميباشد. هرچند که درحال حاضر امکانات کافي جهت ساخت و پخش آگهي هاي بازرگاني آنهم در سطح عالي درکشور مهيا است اما متأسفانه دائماً از طريق راديو و تلويزيون ديده و شنيده ميشود که اکثر شرکتها داخلی مبادرت به پخش آگهی های بازرگانی بسيار ضعيف، سطح پايين، بی کیفیت، لوس و خجالت آور و نهایتاً مسخره مي کنند که نه تنها تمسخر عوام و بهت و تعجب صاحب نظران را بدنبال دارد بلکه موجب ميگردد تا اقتصاد کشور از ديد بيرون ضعيف وبي هويت جلوه گردد. برهمین اساس به جرأت میتوان گفت که بیش از 95% آگهی های بازرگانی و تیزرهای تبليغاتی شرکتهای داخلی موجب خجالت و شرمساری است که خود جای گلایه و تأمل دارد.
علیپور افزود: غالب شرکتها فکر میکنند که با پخش آگهی خود از طریق صدا و سیما فقط مشتری یابی کرده و سطح فروش خود را بالا میبرند اما دریغ از اینکه خواسته و یا ناخواسته درحال ساخت و تولد برند و نام تجاری برای بنگاه اقتصادی خود هستند لکن وجود شرکتهای قوی با برندهای شناخته شده در داخل و عرصه جهانی نقطه قوتی برای اقتصاد کشور محسوب میشوند و نبود آن و یا وجود شرکتهای بی نام و نشان مبین ضعف و درماندگی اقتصاد میباشد بطور مثال، وقتیکه نام کشور آلمان را به زبان میاوریم، سریعاً نام بی ام و، بنز و یا زیمنس و... جلوی چشممان مجسم میشود ویا ژاپن همراه است با نام تویوتا، هوندا، سونی، توشیبا و... کشور کره مساوی است با ال جی، سامسونگ، پاناسونیک و.... سایر کشورهای آمریکایی، اروپایی و آسیای جنوب شرقی هم از این قاعده مستثنی نیستند اما زمانیکه نام کشورهایی همچون تایلند، آلبانی، افغانستان، سومالی، اردن و... دهها مورد دیگر را میشنویم چه چیزی جلوی چشمانمان مجسم میشود؟
به گفته وي استفاده از اعضاء خانواده مديران و صاحبان صنايع در تيزرهاي تلويزيوني و يا خنداندن مردم با اعمال نسنجيده و خارج از عرف جدای از اینکه افتخار محسوب نميگردد بلکه مايه تأسف نیز میباشد. بهترین آگهی بازرگانی آن آگهی ایست که کوتاه، ساده، باکیفیت و مفهوم رسان باشد اما برعکس در آگهی هایی که غالب شرکتهای عزیز ما از صدا و سیمای ایران پخش میکنند اولاً بلند و بالا که هستند، دوماً بی محتوا و بی کیفیت بوده و دست آخر حدود هفت هشت نفری هم در آن نقش آفرینی میکنند لکن باوجود این همه محاسن و فاکتورهای مثبتی که رعایت کرده اند اینجانب با دو چشم بینا و دو گوش شنوا باید کلی با خودم کلنجار بروم تا دست آخر بفهمم که این حضرات چه چیزی را میخواستند به من بفهمانند!! حال خدا رحم کند به آن کسی که از نعمت شنوایی هم بی بهره است!! آگهی تجارتی و برند سازی که با (رام دی رام. رام دام دیرام) ساخته و به خورد مردم داده شود آخرش معلوم است!! با یک نگاه سطحی به برندها و نام های تجاری حال حاضر ایران به عینه خواهیم دید که حدود نیمی از برندهای مطرح ایران مربوط به دوران پیش از انقلاب یعنی زمانیکه سطح تکنولوژی بسیار پایین بوده و امکانات امروزی وجود نداشته میباشد و بعد از انقلاب با وجود امکانات بسیار بالای ساخت تیزر، متأسفانه تعداد کمی برند بزرگ و شناخته شده ظهور کرده اند.
علیپور گفت: اصلاً معلوم نیست که این آگهی های بازرگانی را چه کسانی و بر چه مبنایی تولید میکنند؟ واقعاً این نوابغ با خود چه فکری کرده و مردم شریف ایران را چه فرض میکنند که این تیزرهای سطح پایین و مسخره را به اجبار به خوردشان میدهند؟ البته مقصر اصلی شرکتهای سازنده تیزر نیستند بلکه مدیران شرکتهای سفارش دهنده آگهی ها تقصیر دارند که چشم بسته و با شوق و ذوق، هر تیزری را که ساخته میشود بدون هیچ اعتراضی قبول کرده و هزینه آنرا بی کم و کاست می پردازند، اما از همه مهمتر صدا و سیما را باید تقصیرکار دانست که پیش از پخش تیزرها بررسی لازمه را انجام نداده و به راحتی آنها را از فیلتر خود عبور داده و روانه پخش میکند و ظاهراً درآمد حاصله از پخش پیامهای بازرگانی را با اهمیت تر از کیفیت آنها و آبروی ایران و ایرانی میداند. البته لازم بذکر است که تبلیغات چند شرکت تولیدی و خدماتی که برخی از آنها در این ایام نیز در حال پخش میباشند راضی کننده بوده و اثر مثبتی را نیز بر بیننده گان و مخاطبین خود میگذارد. ضمناً بهره بردن از کودکان نازنین کم سن و سال و همچنین تصاویر کارتونی و عروسکی در ساخت تیزرهای بازرگانی خیلی بهتر، بیشتر و تأثیر گذارتر از هنرنمائی خانمها و آقایان لوس و بی هنر جواب میدهد.
رئيس مرکز تجارت جهاني ایران گفت: این هشدار را جدی باید گرفت که صاحبان شرکتها و بنگاههای اقتصادی با پخش آگهی های بازرگانی بی محتوا و بی کیفیت، خواسته یا ناخواسته درحال ساخت برندهای بد و مسخره میباشند که لطمات آن دیر یا زود بر پیکره اقتصاد وارد خواهد شد لذا ضمن اینکه پیشنهاد میکنم هر ماه برندهای خوب را از طریق رسانه های گروهی به مردم معرفی کنیم از مسئولین اقتصادی کشور و رئیس سازمان صدا و سیما و حتی ارباب جرائد نیز درخواست میکنم تا بر این موضوع و خطرات ناشی از آن نظارت و توجه ویژه ای داشته باشند تا شرکتها را به سمت برندسازی خوب سوق داده و اقتصاد کشور را از یک بلای خود ساخته دیگر نجات دهند لکن اميد بر اين دارم که مسئولين شرکتها با تماشا و بررسي تيزرها و آگهی های بازرگانی شرکتهاي موفق جهان بنحوي اقدام نمايند تا نه تنها در هزينه هاي گزاف و هنگفت خود صرفه جوئی کنند بلکه با حرکتهاي سنجيده و مدبرانه خود موجب تاثيرگذاري مثبت در اذهان مردم و سربلندي نام و اقتصاد ایران گردند.
خب برند یعنی برندهای آمریکایی و انگلیسی و آلمانی و فرانسوی. این ها را همه جای دنیا چشم بسته میخرند.
شما دارید درباره این علامتهای تجارتی و قلابی و چند روزه محصولات تولیدی اینجا صحبت میکنی
الان هم مردم دنبال کیفیت هستند یه بار بخرند بد باشه دیگه نمیخرند خوب باشه بازم میخرند.
درآمد بي حساب وكتاب صداوسيما را چرا نميگوييد؟؟؟؟!!!!!