به گزارش بولتن نیوز، درحالی که شاید مهم ترین واکنش را بتوان انتقاد و واکنش رسمی آیت الله صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه در جلسه مسئولان عالی قضایی خطاب به دکتر روحانی و دولت«تدبیر و امید» دانست، در طول هفتۀ گذشته موجی از این دست انتقادات ازسوی بسیاری از مسئولین، خبرنگاران و اهالی رسانه و نیز آحاد ملت به راه افتاده که شاه بیت مشترک همگی شان، دفاع از اقتدار ملّی و ابراز نگرانی درخصوص مسائل امنیّتی و ملّی است.
صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه به دولت روحانی هشدارداد که اگر باز هم هیات های خارجی با ناراضیان از حکومت ایران دیدار کنند، قوه قضاییه واکنش نشان می دهد. وی همچنین افزود: "اگر بناست چنین روندی ادامه یابد و بر خلاف امنیت و مصالح کشور در چنین سفرهایی اقداماتی صورت گیرد؛ قوه قضاییه وارد عمل میشود و تبعات آن نیز در آینده بر عهده وزارت امور خارجه خواهد بود."
همزمان با موضع گیری صادق لاریجانی، علی لاریجانی رئیس مجلس ایران ملاقات کاترین اشتون را "دزدانه" دانست و افزود: "وزارت اطلاعات باید دقت نظر داشته باشد که دیگر این اتفاق ها رخ ندهد." همچنین حسن فیروزآبادی٬ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح نیز اظهار داشته که "خانم اشتون اگر قصد فتنهگری در ایران را داشته باشد این آرزو را با خود به گور خواهد برد".
از دیگرسو، "بیش از ۲۰ نماینده مجلس" محمود علوی٬ وزیر اطلاعات را برای توضیح درباره دیدار کاترین اشتون با ناراضیان از حکومت ایران به مجلس فراخواندهاند. دیروز کمیسیون امنیت ملّی و سیاست خارجی مجلس هم با انتشار بیانیهای وزارت امورخارجه ایران "مسئول مستقیم" ملاقات های کاترین اشتون با ناراضیان دانسته و این عمل را "خارج از عرف دیپلماتیک و دخالت آشکار در امور داخلی کشور" دانسته بود.
این ها درحالی است که همین چند ماه پیش نیز در جریان سفر هیات پارلمانی اروپا به ایران، اعزای این هیات درجلسهای در سفارت یونان، جایزۀ ساخاروف برای آزادی اندیشه را به نسرین ستوده و جعفر پناهی تحویل دادند که آن دیدار با واکنش گسترده مقام های ارشد ایرانی رو به رو شد و شاید اگر آن روز هشداری جدی از سوی مسئولان امنیتی و اطلاعاتی کشور به مقامات دولتی داده می شد و نیز اگر به درستی پیام مخالفت مردم و رسانه ها با این رفتارهای ضداقتدارملّی به دولت مردان روحانی و کابینۀ «تدبیر و امید» انتقال داده می شد، امروز شاهد چنین رسوایی هایی نبودیم.
نکتۀ حائز اهمیت اینجاست که درمقابل موج واکنش های منفی و انتقاداتی که درداخل کشور علیه این اتفاق به راه افتاد و بی شک ناشی از کوتاهی دولت، وزیرخارجه و وزیر اطلاعات و همۀ مسئولین مرتبط بود، در خارج کشور و توسط رسانه های بیگانه(فارسی زبان و غیرفارسی) موجی از جریان سازی با شعارهای توخالی دفاع از حقوق بشر و حقوق زنان و... به راه افتاده و کار به جایی رسید که این دشمنان قسم خورده، به دایه های مهربان تر مادر تبدیل شده و نطق های بشردوستانه شان، گوش خلق را کر نمود.
درباره ادعاهای حقوق بشری این رسانه ها، خانم اشتون و دیگر مقامات غربی باید بگوییم، اگر اشتون واقعاً داعیه حقوق بشری دارد، چرا به جای این که به سراغ مادر یکی از کشته شدگان فتنۀ88 برود، به سراغ مادران و وابستگان کسانی که در طول جنگ 8ساله با سلاح های شیمیایی خود غربی ها، جان شان را از دست دادند، نرفت یا چرا سری به مصدومان و مجروحان و جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی نزد که بیش از ربع قرن است، حتی در نفس کشیدن عادی هم مشکل دارند.
بدیهی است، غربی
ها در پیگیری مسائل مربوط به حقوق بشر، اهداف و دیدگاه های خود را دارند و رسانه
های معاند نیز آن چنان که از اسم شان پیداست، هدفی جز ضربه زدن به نظام جمهوری
اسلامی در برنامه های شان نیست و ما نیز انتظار دیگری از آنان نداریم؛ چه انتظار
دوستی داشتن از دشمنان، نشان از بی خردی و بلاهت است ولاغیر. اما گوهرعشقی که دشمن
و معاند این خاک و این نظام نیست. او مادری است داغ دار و محترم، همچون همۀ مادران
عزیز ایرانی که اگر اعتراضی هم می کنند، صرفاً از سر دلسوزی است، برای جوانان و
آیندۀ این مرز و بوم و اگر طعنه و کنایه ای به زبان می آورند نیز ناشی است از دل
سوخته و داغ دیدۀ شان.
اما به راستی
همین هاست که انتظارها را بالاتر می برد؛ چراکه درصورتی که خطایی از افرادی همچون
این مادران سر زند، مشکلاتی بزرگ تر را به همراه می آورد. باید بگوییم اگر گوهر
خانم عشقی دقیقاً می دانست که رسانه های بیگانه چه استفادۀ ابزاری منفی ای از هر
جملۀ انتقادی او می کنند، هیچ گاه لب به سخن نمی گشود.
ازطرفی نباید نادیده گرفت که اگر مسئولان نظام(چه آنانی که بنابه ماموریت و مسئولیّت شغلی، در ارتباط با این پرونده قراردارند و چه آنانی که از همین منظر ارتباطی مستقیم با پرونده ندارند) درقبال خطایی که منجر به قوع چنین حادثۀدردناکی گردیده و دل مادری را به درد آورده، با در صدر امور قرار دادن اخلاق، واکنشی منطقی، قانونی و منعطف اعمال می داشتند و در تسکین درد و داغی که بر دل دارد، می کوشیدند، امروز این مادر ایرانی به بیگانگان رو نمی انداخت. شاید پُربیراه نباشد اگر بروز چنین اتفاق ناخوشایندی که موجب به راه افتادن موج انتقادات و هجمۀ توهین و افترا به نظام گردید را ناشی از کم توجهی و خطای مسئولین امر در دلجویی از مادری داغ دار بدانیم.
آن چه مسلم است، این است که خطای مدیریتی گروهی از مسئولان تشریفات و اطلاعات امنیت دولت منجر به تحقق دیداری شده که خروجی اش جز دردسر چیزی عاید نظام و دولت نکرده است. نیز مهم تر از آن این است که نظام در این قائله مظلوم واقع شده و هجمۀ هزار تهمت و توهین ازسوی سوءاستفاده گران وطن فروش و دشمنان خارجی به این نظام عزیز واردآمده و دود این اشتباهی که دولتِ روحانی مرتکب شده، علاوه بر چشم خود روحانی و دولت مردانش، در چشم همۀ نظام و ملّت بزرگ ایران رفته است.
حال سوال اینجاست که آیا واقعاً خانم عشقی اگر به راستی درخصوص این مسائل توجیه بودند، هرگز به این همه خسارتی که به نظام و مردم و امنیت و اقتدار ملی ایران و ایرانی وارد آمده، رضا می دادند؟!! آیا وقت آن نرسیده دست از ساده لوحی و خودخواهی های مان برداریم و با نگاهی عمیق و توجه به منافع ملّی بلندمدت، در شناخت دوست از دشمن بهتر عمل کنیم. باتوجه به شناختی که از خواندن دست نوشته های ستاربهشتی عایدمان می شود، آیا واقعاً می توانیم تصورکنیم که اگر او امروز زنده بود، حاضر به دیدار با کاترین اشتون و یک هیات سیاسی اروپایی یا امریکایی می شد؟!!
جالب اینجاست عده ای واکنش های منفی و انتقاداتی که در پی این ماجرا به دولت و مسئولان وزارت خارجه و وزارت اطلاعات واردآمده را ناشی از نیات سیاسی و حزبی منتقدان دانستند و اعلام کردند، این انتقادات برای تحت فشار قراردادن و در منگنه گذاشتن دولت صورت می گیرد. اما به راستی آیا این عین ساده لوحی نیست که نیّت هیات پارلمانی اروپا و کاترین اشتون را دوستانه و از سر خیرخواهی بدانیم و برای مثال واکنش منفی و انتقاد حضرت آیت الله لاریجانی دراین خصوص را ناشی از مواضع سیاسی ایشان تلقی کنیم؟!!
به نظر می رسد دیگر وقت آن رسیده که دست از این رفتارهای دوگانه بشوییم و به جای اعتماد بیش از حد به دشمنان و اتهام زدن به دوستان نظام، با نگاهی منعطف و عاقلانه به مسائل، سفیدی را از سیاهی تشخیص داده و راه بر سوءاستفادۀ دشمنان نظام ببندیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
حساسیت بی مورد بی تدبیری است!!!
بولتن مثل همتای خودت صداو سیما سانسورچی شدی
مضاف بر این که ایشان ابتدا از مراجع قانونی کشور اقدام کرده اند ولی نتیجه ای نگرفته اند!!!
الان نوه آقای هاشمی کجای دنیا در حال صفاست و ستار بهشتی کجاست؟ فائزه چه منصبی را به دست آورد؟ دختران آقای موسوی هم حالشون خوبه. فرزند مهدی کروبی هم راضیه!
به قول معروف زن و شوهر دعوا کنن ابلهان باور کنن. سیاستمداران امروز دعوا میکنن فردا کنار میان اون آدم ساده ای که وارد این دعواهای خانوادگی میشه خودش ضربه میخوره.
وجدانی الان ستار بهشتی سینه قبرستون خوابیده اما خانم بهاره ر ، فاطمه م ، هانیه ت ، پگاه خانم کجا هستن و چه میکنن؟ معلومه در حال صفا . بهترین غذاها بهترین لباس بهترین حقوق ها و سفر های خارجی را میرن به سادگی بعضی ها میخندن.
جوانها این جماعتی که از تریبون هاشون شما هارا تحریک به شورش میکردن جیره بگیر حزب خاصی هستن و بابت کاراشون مزد مادی و معنوی میگیرن بازیچه اینا نشید.
.......
دلبندم منظورش از پیرزن خانم اشتونه .
اون وقت یکی باید بزنه یه وبلاگ نویس ساده رو بکشه ؟! به جرم وبلاگ نویسی و اون هم با حدود ده بیست نفر بازدید کننده
اینا چه ربطی به هم دارن ؟؟
قضیه گودرز و شقایقه ناشناس جان
جواب : معلومه که رضا می داد
مگر برای یک مادر چیزی ارزشمند تر از فرزند هم هست ؟؟!!!!!!!!!
مادری که میگوید فرزندم نباشد نمی خوواهم دنیا باشد،
چه برسه به کسانی که زدن فرزندشو بی گناه کشتن
آقا یا خانم نویسنده این مقاله!
چقدر یک طرفه به قاضی میروید شما ؟!
ایا شمایی که این مقاله رو نوشتی،
یک بار به خودت زحمت دادی که یه مقاله هم در طرفداری از این مادر جگرسوخته بنویسی ؟ که شاید آبی باشی بر هزاران درد و دل سوختگی اش ؟؟؟
حتی یک بار سعی کردی مقاله ای بنویسی و توی اون بپرسی که چرا عوامل دخیل در قتل ستار بهشتی محاکمه که نه، بلکه حتی معرفی هم نمی شوند ؟؟؟
لحظه ای اندک خودت رو جای او بگذار، آنگاه خودت جواب سوال هایت را خواهی یافت.
جواب : معلومه که رضا می داد
مگر برای یک مادر چیزی ارزشمند تر از فرزند هم هست ؟؟!!!!!!!!!
مادری که میگوید فرزندم نباشد نمی خوواهم دنیا باشد،
چه برسه به کسانی که زدن فرزندشو بی گناه کشتن
آقا یا خانم نویسنده این مقاله!
چقدر بی انصاف به قاضی میروید شما ؟!
ایا شمایی که این مقاله رو نوشتی،
یک بار به خودت زحمت دادی که یه مقاله هم در طرفداری از این مادر جگرسوخته بنویسی ؟ که شاید آبی باشی بر هزاران درد و دل سوختگی اش ؟؟؟
حتی یک بار سعی کردی مقاله ای بنویسی و توی اون بپرسی که چرا عوامل دخیل در قتل ستار بهشتی محاکمه که نه، بلکه حتی معرفی هم نمی شوند ؟؟؟
لحظه ای اندک خودت رو جای او بگذار، آنگاه خودت جواب سوال هایت را خواهی یافت.
این مطلب پاسخی طولانی میطلبد اما از آنجا که تایید نخواهد شد، به همین مقدار اکتفا میکنم.
مادران شهدای ترور
مادران شهدای هسته ای
مادران شهدای 8 سال جنگ تحمیلی
اصلا همه مادران داغ دیده
اما هر کدوم به تناسب خودشون و عزیزشون سعه صدر و تعقل و بصیرت هم در کنارش دارن.
به هم زدن آرامش و امنیتی که با خون شهدا به دست اومده چه با اسلحه چه با وبلاگبد است. اما نحوه مرگش رو بایدحتما قوه قضاییه رسیدگی کنه.
بچه خودتون بدون دادگاه اینجوری بشه چیکار میکنین؟
مثلا داری یک مادر داغدیده ورنجور رو تهدید میکنی!؟
بچه میترسونی اون يك مادر و حاضره برای احقاق حقش هرگونه هزینه ای رو هم بده
پس چرا ین همه سرو صدا میکنین که همه چی اینجا کنترل میشه؟
ايا حقوق بشر براتون مهم نيست؟
تازه قانونا ایشون هیچ خلافی انجام نداده که با خانم اشتون دیدار کرده.
این حق هر شهرونده.