معتضد که به بهانه تلفیق 2 وزارت خانه عریض و طویل «صنایع و معادن» و «بازرگانی» که چند سال پیش در دوره دوم دولت محمود احمدی نژاد عملی شد و نیز تلفیق 2 وزارت خانه «مسکن و شهرسازی» و «راه و ترابری» که این مورد نیز درهمان دولت مهرورز رخ داده بود، اقدام به نوشتن این یادداشت نموده و سعی کرده آسیب های اقدامات این چنینی که در کشورمان کم سابقه هم نیست را بررسی نماید.
گروه اقتصادی، خسرو معتضد، پژوهشگر مسائل تاريخی و سياسی کشورمان با انتشار یادداشتی در صفحه اول روزنامه «تهران امروز» به طبع رسید با لحنی طنازانه به معضلات تلفیق وزارت خانه ها و مشکلات سیستم اداری و بوروکراتیک کشورمان پرداخته است.
به گزارش بولتن نیوز، معتضد که به بهانه تلفیق 2 وزارت خانه عریض و طویل «صنایع و معادن» و «بازرگانی» که چند سال پیش در دوره دوم دولت محمود احمدی نژاد عملی شد و نیز تلفیق 2 وزارت خانه «مسکن و شهرسازی» و «راه و ترابری» و نیز تاسیس وزارت خانه «ورزش و جوانان» و انحلال سازمان تربیت بدنی که این ها نیز در همان دولت مهرورز رخ داده بود، اقدام به نوشتن این یادداشت نموده در ادامه وسعت دیدش را گسترده تر نموده و سعی کرده آسیب های اقدامات این چنینی که در کشورمان کم سابقه هم نیست را بررسی نماید.
در متن یادداشت، خسرو معتضد آمده است: يك كارغلط، يك تصميم شتابزده، يك تلافی جويی، يك لجبازی، يك عصبانيت
نامش را هر چه ميخواهيد، بگذاريد؛ سبب شد كه چند وزارتخانهای كه هيچ لازم
نبود با هم ادغام شوند با هم مخلوط شدند، به جاي آنكه ساختار بوروكراتيك
دولت، بهتر و روانتر و قابل دسترستر و مفيدتر شود يك چند هياكل عجيب
بيدر و پيكر نامنسجم بی قوارهای پديد آمد كه مشكلات مردم را چند برابر
كرد.
آخر وزارت صنايع و معادن كه خودش اقيانوسی بود چه ربطي به وزارت
بازرگاني داشت؟ آخر صنايع سنگين پتروشيمی و خودروسازی و كشتی سازی و
تراكتورسازی و صنايع سبك و هزاران هزار كارخانه كشور چه ارتباطی دارد به
قيمت خيار و گوجهفرنگی و هلو و آلو براقانی يا شانه تخممرغ و مرغ وارداتی
و پارچه دبيت حاج علی اكبری و چادرسياه زنانه و كش بند تنبان!؟ باز آمدند
وزارت شهرسازی و مسكن كه معقول داشت كار خود را انجام می داد درآميختند
با وزارت راه و ترابری كه اين عنوان اينجا ختم نمی شود و شامل راهداری و
راهسازی و راهآهن سراسری و هواپيمايی كشوری و شركتهای هوايی و ضمناً
سازمان هواشناسی و درعين حال سازمان بنادر ودريانوری هم می شود و
كشتيرانی را كسر شأن ديدند آن را دريانوردی خواندند، دروغ كه خناق و ديفتری
نمی آورد نام سازمان را می فرموديد بنادر و اقيانوسرانی كل كره زمين كسی
جلوی تان را می گرفت؟
بعد آمدند وزارت ورزش و جوانان تاسيس كردند، سازمان ورزش كه داشت كار
خودش را ميكرد. بالاخره فوتبالي است و مردم استقبال ميكنند و ميلياردها
تومان از قبل فروش بليت مسابقات فوتبال عايد ميشود. بفرماييد براي ساير
رشتههاي ورزش مانند كشتي باستاني و كشتي و بسكتبال و واليبال و تيراندازي و
قايقراني و كوهنوردي چه معجزهاي از اين وزارتخانه ديده شده است؟ بفرماييد
چند هزار باشگاه روستايی براي شناسايی استعدادهاي ورزشكاران تاسيس
فرمودهايد؟ بفرماييد در شهرها برای سرگرمی جوانان و روي آوردن آنان به
ورزش كه خود به خود ماهيت مبارزه با اعتياد داشت چه هنري ارائه كردهايد؟
بفرماييد از تجارب پيشاهنگي در دنيا چه استفادهاي فرمودهايد. به هر حال
ادغام وزارتخانههاي ناهمگن با هم هر علتي كه داشت اصرار مجلس قبلي،
پايداري رئيسجمهوري قبلي مفيد واقع نشده است. طرح انساني و مفيد مسكن مهر
در محاق تعطيل افتاده است. كار غلط دولت يازدهم، آزادي معاملات مسكن مهر
است كه بيني و مشام تيز دلالان را به سوي اين آخرين اميد مردم بيخانمان
كشانده و خواهيد ديد بهزودي مسكن مهر هم عرصه تاخت و تاز همان دلالاني
خواهد شد كه در سالهاي گذشته مسكن مهر را مسخره ميكردند و به مردم هشدار
ميدادند فريب دولت را نخورند و پول خود را به مسكن مهر كه دور از شهرها
ساخته شده و كي برسد كه قابل سكونت بشود نريزند.
دلالان اما اكنون با حضور وزير راه و مسكن جديد كه مرتبا مسكن مهر را
مواخذه ميكند چهار اسبه براي تملك مسكن مهر كه دولت قبلي آن را براي
بيخانمانها و كم درآمدها ميساخت پيش ميتازند تا آن را به آپارتمانهاي
صد و دويست و سيصد و چهارصد ميليون توماني تبديل و از دسترس ملت ايران خارج
كنند. نويسنده نامههايي از مردمي كه در مسكن مهر صاحب خانه شدهاند
دريافت ميكنم كه نشان ميدهد مسكن مهر تا چه حد باعث اميدواري مردم عادي و
بيخانمان شده است. من در خصوص وزارت كار و تعاون و رفاه نظري ندارم ولي
برايم عجيب است كه كارهاي رسيدگي به بيمه خدمات درماني و خواباندن بيمار
بيمهاي در بيمارستانها به اين وزارت محول شده است. اما ادغام وزارت راه و
ترابري در وزارت شهرسازي و مسكن را اشتباه ميدانم زيرا اين وزارتخانه به
قدري سنگين شده كه نميتواند به همه وظايف محوله به دو وزارتخانه سابق
برسد. از سوي ديگر ساختار وزارت صنعت و معدن و تجارت نيز سنگين و ثقيل شده
است. مانند مردي است كه دو كوله بار سنگين را به شانههايش به وزن هر كدام
200 كيلوگرم تلنبار كردهاند و قادر به حمل آن نيست و نفس نفس ميزند.
اساسا منطقی نيست تمام امور توليد صنعتی و معدنی كشور و نيز قيمتگذاری
در يك وزارتخانه متمركز باشد. در طول تاريخ طولانی بوروكراسی ايران وزارت
صنعت يا وزارت پيشه و هنر يا وزارت صنايع گاهي مستقل و گاهي با وزارت معادن
همراه بوده است. در آن زمانها از 1300 به بعد كارهاي صنعتي بزرگي هم در
كشور انجام شده است. صنايع و صنايع و معادن با هم تركيب خوبي داشتهاند.
بعد از انقلاب كه هزاران واحد صنعتي بخش خصوصي بدون ضرورت دولتي شد سازمان
صنايع ملي هم تاسيس گرديد و چون مفيد فايده واقع نشد وزارتخانههاي 1 -
صنايع سبك 2 - صنايع سنگين 3 - معادن و ذوب فلزات هم تاسيس شد. بعد يكمرتبه
هر سه وزارتخانه در هم ادغام شدند. جالب است آمدند و ناگهان در يك لج و
لجبازي وزارت بازرگاني را هم به دم اين سه وزارتخانه يكي شده بستند و
بيچاره مردمي كه با اين وزارتخانه سر و كار مييابند. چقدر خوب است دولت
يازدهم لايحهاي به مجلس برده اين وزارتخانهها را به حال سابق برگرداند و
مردم را از اين همه تضييع وقت و سرگرداني نجات دهد. در عين حال همين تفكيك
سرگرمي خوبي است و مدتها كارمندان را با جابهجا شدن، تشكيل ادارات كل و
جز جديد، بدنهنويسي روي خودروها و تغيير تابلوهاي ادارات كل سرگرم خواهد
كرد!
نمیدونم چرا!!!!!!