رویانیان همچنان دنبال فرصت میگردد، حتی حالا که نامه خداحافظی نوشته و گفته بدرود پرسپولیس. غزل خداحافظی خوانده اما فرصت میخواهد؟ آیا این نشانههای واقعی تناقض را ندارد؟ آیا رویانیان میخواهد برود؟ آیا او دوست دارد برود تا پرسپولیس ضربه نخورد؟ بهنظر میرسد رویانیان باز هم استعفا را رسانهای کرده و منتظر جواب منفی وزارت نشسته باشد. قضاوت با خود شما...
امیر اسدی : محمد رویانیان، مدیرعامل پرسپولیس با انتشار بیانیهای خطاب به هواداران ضمن حلالیت طلبیدن از هواداران و خانواده بزرگ پرسپولیس کنارهگیری خود از مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس را اعلام کرد.
متن بیانیه کنارهگیری محمد رویانیان از مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس به شرح زیر است:
با سلام و درود به هواداران عزیز و دوست داشتنی پرسپولیس
بدون مقدمه و البته با گذشتن از دنیایی درد دل و ناگفته بدینوسیله مراتب کنارهگیری خود از مدیرعاملی باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس را اعلام داشته و آرزو میکنم شما هواداران عزیز که در دو فصل و نیم فعالیت این بنده حقیر بهعنوان خدمتگزار و خادم خانواده بزرگ پرسپولیس حمایت همه جانبهای از اینجانب داشتهاید حلالیت طلبیام را پذیرفته و اگر تصمیم، اظهارنظر و یا اقدامی از سوی اینجانب شما را آزرده خاطر کرد، عذرخواهی و پوزش صمیمانهام را بپذیرید.
هر آمدنی، رفتنی دارد. 29 شهریور 90 که حکم مدیرعاملیام در باشگاه بزرگ و محبوب پرسپولیس صادر شد میدانستم که روزی هم زمان رفتن از راه میرسد اما تصور نمیکردم نوشتن نامه خداحافظی با هواداران پرسپولیس تا این حد سخت و دشوار باشد. درد دلها و ناگفتههایم بماند برای وقتی دیگر.
گفتم که؛ درد دلها و ناگفتههایم بماند برای وقتی دیگر. همه میدانند و نیازی به گفتن نیست که ازمدتها پیش عزم رفتن کرده بودم. دو ماه پیش نامه استعفایم را به وزارت ورزش تقدیم کرده و هفته گذشته نیز مجددا در نامهای به وزیر محترم ورزش و جوانان شرایط ادامه فعالیت خود در باشگاه پرسپولیس را اعلام داشته و تاکید کرده بودم ادامه فعالیت با شرایط کنونی میسر نیست. به هر دلیلی که بود پرداخت بودجه دولتی به پرسپولیس به امری محال و غیرممکن تبدیل شد. نمیخواهم با این جملات به وزیر محترم ورزش ایراد گرفته و زمان رفتن نقدی را مطرح کنم. شاید آنها نیز با موانع قانونی برای پرداخت بودجه دولتی به پرسپولیس و استقلال مواجه بودند.
در مجموع به این نتیجه رسیدم که ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم دادهاند تا پرسپولیس با «رویانیان» به بن بست رسیده و موفق نباشد. کارشکنیها از درون و برون از مدتها پیش آغاز شده بود، به همین دلیل نمیتوانستم بمانم و بیش از این آسیب رسیدن به پرسپولیس را با چشمان خود تماشا کنم. احساس میکنم باید بروم تا پرسپولیس نفس بکشد. درد دلها بماند برای وقتی دیگر.
شاید توفیق و سعادت آن را نداشته باشم که مثل هواداران در استادیومها با تمام وجود نام «پرسپولیس» را فریاد بزنم اما اگر فرصت داده شود چهار اقدام ویژه و اساسی را پیگیری خواهم کرد تا دینم را به پرسپولیس و هواداران ادا کنم؛
1- پیگیری بازی بزرگ پرسپولیس - رئال مادرید
2- پیگیری و به سرانجام رساندن صندوق سرمایهگذاری پرسپولیس در بورس که پذیره نویسی آن از 14 دی ماه آغاز شده است.
3- پیگیری و اجرای پروژه عظیم ساماندهی هواداران که از 15 ماه پیش طراحی شده است.
4- فعالیتهای تجاری، اقتصادی و ورزشی در شرکت سرمایهگذاری صدرا سیستم پاسارگاد و شرکت پیشکسوتان پرسپولیس.
در پایان ضمن آرزوی توفیق برای وزارت محترم ورزش و جوانان و اعضای هیات مدیره باشگاه پرسپولیس از وزیر محترم ورزش و جوانان صمیمانه درخواست میکنم برای خروج باشگاه پرسپولیس از بلاتکلیفی مدیریتی نسبت به معرفی مدیرعامل اقدام کنند.
***
نامه خداحافظی محمد رویانیان را از چند حیث میتوان بررسی کرد. اولین نکتهای که از این استعفا میتوان برداشت کرد تاکید مدیرعامل مستعفی پرسپولیس به جمله تکراری« صحبتها و ناگفتهها بماند برای بعد» است. او قلم را برداشته، این بیانیه بلند بالا را نوشته اما باز هم میگوید ناگفتهها بماند برای بعد. مگر ناگفتهای هم مانده؟ البته محمد رویانیان ناگفتههایی هم دارد. از بدهیهای مالی امروز باشگاه، از استفاده خاص از برند باشگاه، از شرکت بیمه، از هواپیمایی پرسپولیس، از دانشگاه جامع و ... که البته با روح باشگاه ورزشی تناسبی ندارد!
***
بیانیه محمد رویانیان را خلاصه کردهایم اما در همین صحبتهای او هم مشاهده میکنیم که دنبال مردم رفته و مدام از آنها و رضایتشان صحبت میکند. رویانیان روی آورده به پوپولیسم و در این برهه زمانی، روشی جز این نمیتواند برای بقای او مفید باشد. رویانیان دنبال رضایت عامه رفته و به نوعی سعی میکند مردم را همراه خود داشته باشد. به همین دلیل است که صحبتهای تکراری انجام میدهد و برای چند بار حلالیت میطلبد! آیا مردم نمیدانند که او در پرسپولیس چه کارهای مفیدی انجام داده و چه اشتباههایی هم داشته؟ مردم از ما و رویانیان بیشتر میدانند. قطعا....
***
رویانیان احساس میکند که اگر برود پرسپولیس نفس میکشد. احساس، احساس قشنگی است اما چرا این احساس، از مدتها پیش به ذهن مدیرعامل مستعفی پرسپولیس نرسید؟ آیا او میدانست که به قول خودش عدهای در کار پرسپولیس میگذارند؟ او که میگوید خیلی ناگفته دارد اما چرا همان روزی که به یکی از این اتفاقات و ناگفتهها پی برد از مدیریت پرسپولیس استعفا نکرد؟ آیا او دنبال بقا روی این صندلی نبود؟ اگر بگوید نه تعجبمان را برمی انگیزد. نه ما که خیلیهای دیگر را متعجب خواهد کرد.
***
رویانیان در انتخاب روز استعفای خود اشتباه کرد. این را خودش هم میداند اما امان از آن صندلی که خیلیها را به خود وابسته کرده. پرسپولیس در هفته هجدهم لیگ برتر پس از ماهها به صدر جدول لیگ برتر رسید و برای 3 هفته توانست این عنوان را در چنگ خود نگه دارد. آیا رویانیان نمیتوانست بلافاصله بعد از صدرنشینی پرسپولیس استعفا بدهد و در بهترین حالت از باشگاه برود؟ آن روز در قامت یک مدیر پیروز میرفت، نه مردی که در روز شکست رخت بربسته و رفته! اما حالا چه؟ آیا او برای پرسپولیسیها یک قهرمان میماند؟ وقتی برود آیا از او یادی خواهد شد؟
***
با اینکه رویانیان گفته که قطعا میرود و ما هم باور میکنیم که او میرود، اما صحبتهای پایانی او نشانی از کنارهگیری قطعی ندارد. به خصوص اینجا که میگوید: «اگر فرصت داده شود 4 موضوع ویژه و اساسی را پیگیری خواهم کرد!» جالب است. رویانیان همچنان دنبال فرصت میگردد، حتی حالا که نامه خداحافظی نوشته و گفته بدرود پرسپولیس. غزل خداحافظی خوانده اما فرصت میخواهد؟ آیا این نشانههای واقعی تناقض را ندارد؟ آیا رویانیان میخواهد برود؟ آیا او دوست دارد برود تا پرسپولیس ضربه نخورد؟ بهنظر میرسد رویانیان باز هم استعفا را رسانهای کرده و منتظر جواب منفی وزارت نشسته باشد. قضاوت با خود شما...