کد خبر: ۱۶۱۸۸۱
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار:
بولتن نیوز بررسی می کند:

رهبر انقلاب درباره «تعامل با غرب» چه نظری دارند؟/ راهکار درست تعامل با غرب چگونه است؟

دسته سومی از نظریات نیز وجود دارد که راه حل را در ترسیم درست نحوه رابطه با دنیا می داند. این افراد معتقدند که تعامل با دنیا یک ضرورت منطقی در جهان امروز است که از آن نمی توان غافل شد اما به شرطی که اولا از آرمان های خود کوتاه نیاییم، ثانیا تعامل با دنیا بر مبنای کسب منافع ملی باشد، و ثالثا تعامل با دنیا می بایست یک فرآیند دوطرفه باشد...
گروه سیاسی - یکی از موضوعاتی که در روزهای اخیر و به خصوص بعد از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، بار دیگر در صدر اخبار و تحلیل های رسانه های داخلی و خارجی قرار گرفت، نحوه تعامل جمهوری اسلامی با دنیا است.

به گزارش بولتن نیوز، چگونگی تعامل جمهوری اسلامی با دنیا البته از همان روزها و سال های نخستین پیروزی انقلاب اسلامی همواره مورد بحث بوده است و بر سر چگونگی این تعامل، اختلافات زیادی بین گروه ها و جریان های سیاسی موجود در کشور وجود داشته است.



در یک تقسیم بندی کلی می توان گفت که در این زمینه سه دسته نظریه و به طبع آن جریان سیاسی در کشور وجود دارد:
دسته ای که معتقدند راه توسعه یافتگی ایران جز از مسیر تعامل "همه جانبه" با غرب میسر نخواهد شد. این افراد عقیده دارند که جهان کنونی دارای کدخدایی است و برای آنکه ما هم بتوانیم پیشرفت کنیم، ناچاریم تا با این کدخدا کنار بیاییم. بنابر این نظریه، حتی اگر در جایی بین کسب منافع ملی و قواعد ترسیم شده توسط کدخدای جهان، تعارضی پیش آمد، ما باید به طور موقت از منافع ملی خود چشم پوشی کرده و سر سپرده دستورات کدخدا شویم.

دسته دوم اعتقاد دارند که غرب کنونی – و در رأس آن ایالت متحده به عنوان نماد کدخدای جهان- دارای رویکردهای استعماری و اسثماری است و هموارد درصدد چپاول و غارت سایر کشورهای جهان. این افراد با ارجاع افکار عمومی به سابقه تاریخی استثمار غرب در سایر مناطق جهان نظیر قاره آسیا و آفریقا معتقدند به هر میزان که به غرب فرصت جولان داده شود، آنان به ترک تازی بیشتری خواهند پرداخت و قدم به قدم جلوتر خواهند آمد. بنابراین این گروه، راه چاره را در قطع رابطه با غرب می دانند.

واضح است که هر دو دسته فوق دارای نگاه افرطی و تفریطی در مورد نحوه تعامل با دنیا و کشورهای غربی هستند. نگاه هایی که به مرور یا موجب سرسپردگی کشور خواهد شد و یا موجب انزوا و انفعال و بریدن از روابط با سایر کشورها.

اما دسته سومی از نظریات نیز وجود دارد که راه حل را در ترسیم درست نحوه رابطه با دنیا می داند. این افراد معتقدند که تعامل با دنیا یک ضرورت منطقی در جهان امروز است که از آن نمی توان غافل شد اما به شرطی که اولا از آرمان های خود کوتاه نیاییم، ثانیا تعامل با دنیا بر مبنای کسب منافع ملی باشد، و ثالثا تعامل با دنیا می بایست یک فرآیند دوطرفه باشد و اینگونه نباشد که صرفا تجویزهای از سوی طرف غربی برای کشور صادر شود و آنان هیچگونه اقدام عملی انجام ندهند.

به نظر می رسد این نوع تفکر، که رهبرانقلاب نیز همواره بر آن تأکید داشته اند، بهترین نوع مواجهه ما با جهان است. رهبر انقلاب بارها بر چنین رویکردی تأکید کرده و از مسئولین و دولتمردان خواسته اند که چنین رویکردی را مدّ نظر داشته باشند.

 برای مثال، ایشان در دیدار چند روز پیش خود (30/4/92) با کارگزاران نظام چنین فرمودند:
"ما معتقد به تعامل با دنيا هستيم. در تعامل با دنيا، بايد طرف مقابل را شناخت؛ اگر نشناسيم، پشت پا خواهيم خورد. پرونده‌ى خصوم خودمان را فراموش نكنيم. ممكن است انسان يك وقتى سابقه‌اى را به رو نياورد؛ اشكالى ندارد. شما يك وقتى با يك شخصى مواجه‌ايد، ميخواهيد يك كارى را انجام دهيد، يك سابقه‌اى هم از او داريد، مصلحت نميدانيد به رو بياوريد؛ اين اشكالى ندارد، اما اين سابقه يادتان نرود؛ اگر يادتان رفت، پشت پا خواهيد خورد، ضربه خواهيد خورد."



ایشان در ادامه تأکید کردند:
"در تعامل، طرف مقابل را بايد شناخت؛ شگردهاى او را بايد دانست؛ هدفهاى اساسى و كلان را بايد در مدّ نظر داشت. ممكن است دشمنى سر راه شما را بگيرد، بگويد از اينجا نبايد جلو برويد. سازش با او به اين صورت نيست كه شما قبول كنيد، برگرديد؛ هنر اين است كه شما كارى كنيد كه راهتان را ادامه دهيد، او هم مانع كار شما نشود؛ والّا اگر چنانچه توافق و تفاهم به اين معنا بود كه او بگويد شما بايد از اين راه برگرديد، شما هم بگوئيد خيلى خوب، اين كه خسارت است. توجه به اين جهات بايد از سوى مسئولين و دولتمردان وجود داشته باشد."
بنابراین راه تعامل با غرب، نه در "سرسپردگی" و نه در "انزوا" است، که در فهم درست از طرف مقابل و شناخت واقعی از شگردهای او از سویی، و عدم غفلت از آرمان ها و منافع ملی از سویی دیگر است.

تجربه و مطالعه تاریخ روابط بین ملل نییز نشان دهنده این مسأله است کشورهایی که به پیشرفت و توسعه دست یافته اند به همین دلائل فوق بوده است. حفظ، کسب و بسط منافع ملی برای این کشورها از هر چیزی مهم تر بوده و هرگز راضی نشده اند بر سر آن با سایر کشورها چانه زنی کنند. اگر امروز می بینیم که کشورهای غربی بر سر مسأله پرونده هسته ای ایران سنگ اندازی کرده و به هر طریق می خواهند که ایران به فناوری هسته ای دست پیدا نکند نیز به دلیل همان بسط منافع ملی بلند مدت شان است. آنان به خوبی می دانند که آینده جهان به دلیل تمام شدن منابع زمینی چون نفت و گاز، وابستگی شدیدی به فناوری هسته ای و تولید انرژی از آن دارد، بنابراین برای آنکه بتوانند منافع ملی طولانی مدت خود را تداوم بخشند و همچنان تسلط بر سایر کشورها داشته باشند، باید از دستیابی سایر کشورها به انرژی هسته ای جلوگیری کنند. بمب هسته ای صرفا بهانه ای بچگانه است، آنان می دانند که پذیرفتن حق رسمی هسته ای ایران به منزله دادن جواز به سایر کشورها برای حرکت در این مسیر است و از همین روی از چنین حق مسلمی جلوگیری می کنند.



تجربه تاریخی روابط غرب با ایران حاکی از آن است هر جا که مقامات و مسئولین ایرانی از مواضع خود عدول کرده و برای آنکه به زعم خود، طرف غربی را نرم کنند، اندکی پا پس کشیدند، طرف مقابل چندین قدم جلوتر آمده است. به همین علت رهبر انقلاب فرمودند که اگر شما یک قدم عقب بروید آمریکا ده قدم جلو خواهد آمد. برای ذکر مصداق، می توان به اظهارنظرهای چند هفته اخیر مقامات غربی در برابر ایران توجه کرد. در طول چند هفته اخیر که مقداری نرمش از سوی برخی مسئولین ایرانی مشاهد شد، طرف غربی به جای آنکه این موضوع را به فال نیک بگیرد، گستاخ تر شده و مواضع شدیدتری علیه ایران گرفته است. برای مثال به اظهارنظرهای زیر توجه کنید:
هفته اول تیر: رییس سازمان اطلاعات انگلیس: ایران تا دو سال دیگر بمب می سازد، آمریکا باید برای حمله به ایران تصمیم بگیرد.

هفته دوم تیر: وزیر خارجه انگلیس: ایران تضمین عینی ندهد تحریم ها سخت تر می شود.
هفته سوم تیر: نتانیاهو: انتخاب روحانی مهم نیست باید به ایران حمله کنیم.
هفته چهارم تیر: پیشنهاد قطعنامه انگلیس و آمریکا در سازمان ملل برای تحریم ایران به خاطر فعالیت های موشکی.
5 مرداد: ادعای جدید امریکا: ایران به دنبال غنی سازی لیزری است.
10 مرداد: تصویب مجوز اوباما برای حمله به ایران در کنگره امریکا.
14 مرداد: تصویب تحریم کامل نفتی ایران با رای چهارصد و پنجاه تن از اعضای کنگره امریکا.
15 مرداد: نامه سه چهارم اعضای سنای امریکا به اوباما: رای آوردن روحانی مهم نیست به ایران رحم نکنید.
16 تیرماه: ادعای جدید امریکا: ایران در اراک به دنبال ساخت بمب پلوتونیومی است.

چند روز پیش نیز رییس سابق اطلاعات ارتش اسراییل در نیویورک تایمز چنین نوشت که: تمرکز غرب بر غنی سازی اورانیوم اشتباه است. ایران نقشه دومی برای تولید بمب اتمی از راه میان بر، با استفاده از پلوتونیوم دارد. مجتمع آب سنگین اراک باید بسته شود.

این توضیحات نشان می دهد همانگونه که رهبرانقلاب پیش بینی می کردند، نرمش در برابر غرب، نه تنها موجب نرمش دیپلماتیک آنها نخواهد شد، بلکه گستاخ تر شده و ده قدم جلوتر خواهند آمد.



به نظر می رسد حال که در آستانه تشکیل کابینه دولت جدید در ایران هستیم، تیم سیاسی و بین الملل جناب آقای دکتر روحانی، با بازخوانی و بازنگری درست و همه جانبه نسبت به رویکرهای مختلف یاد شده، بهترین آنان را سر لوحه استراتژی سیاست خارجه خود در زمینه تعامل با دنیا قرار دهند تا انشاءالله بتوانند هرچه بیشتر منافع ملی کشور را تأمین کنند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۲
ایمان
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۲
0
42
با سلام
به نظر من بهتر است با آمریکا مستقیم وارد مذاکره شویم هرجا به نفع ما بود قبول میکنیم هرجا هم به نفع ما نبود قبول نمیکنیم این حرف آقای روحانی کاملاً درست است که مذاکره با اروپا مجدداً باید توسط آمریکایی ها تایید شود یعنی درواقع اروپا از خود استقلالی ندارد نباید از مذاکرات رودررو کناره گیری کنیم این بیشتر به ضرر ماست.
پاسخ ها
محمدعلی رضازاده
| - |
۱۰:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۲
شمائی که این نظر رو داری پس چرا مرگ بر آمریکا میگی؟
منظورم اینه که کسی که شعاری میده باید تا پای جانش ایستادگی کند!
پس مذاکره چه مستقیم و چه غیر مستقیم معنی ندارد!
بعضی سیاست های کلی وجود دارد که تغییر ناپذیر است!
بیانات گوهربار حضرت آقا همه چیز را معلوم و مشخص کرده است در این میان هر شخصی به اندازه ظرف معرفت و بصیرتش از این بیانات برداشت میکند
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین