کد خبر: ۸۵۶۸۶۶
تاریخ انتشار:۰۸ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۲
در حالی که سعودی حمله اسرائیل به ایران را محکوم کرد، مسکو حمله تل آویو به تهران را محکوم نکرد
روسیه همواره نشان داده که متحد راهبردی ما نیست/ روسیه از انزوای تحمیلی بر ما سوءاستفاده می کند/ باید مسیر خود را از مسکو جدا کنیم
حمله تل آویو به به تهران فارغ از وجه نظامی آن و میزان موفقیت یا عدم موفقیت صهیونیست ها، دارای یک وجه مهم دیگر بود. وجهی که منبعث از واکنش دپیلماتیک سایر کشورهای منطقه و جهان نسبت به این اقدام صهیوینست ها بود.

گروه بین الملل - مصطفی مطهری: حمله تل آویو به به تهران فارغ از وجه نظامی آن و میزان موفقیت یا عدم موفقیت صهیونیست ها، دارای یک وجه مهم دیگر بود. وجهی که منبعث از واکنش دپیلماتیک سایر کشورهای منطقه و جهان نسبت به این اقدام صهیوینست ها بود. در واقع در بستر همین رویکرد دیپلماتیک بود که ما شاهد واکنش های متفاوتی در سطوح منطقه ای و جهانی بودیم. بطوریکه دو موضع واکنشی نسبت به این رویداد رخ داد. بدان عبارت که برخی از کشورها با محکوم کردن این اقدام صهیونیست، به این حمله واکنش نشان دادند و برخی از کشورها نیز تنها با صدور بیانیه ای در این باره بر لزوم پیشگیری از تنش ها تاکید کردند و از محکوم کردن این اقدام تل آویو علیه تهران خودداری کردند.

به گزارش بولتن نیوز، در میان این کشورها، یکی از کشورهایی که حاضر به محکوم کردن اقدام صهیونیست ها نشد و از قضا نیز با ایران رابطه نزدیکی نیز دارد، روسیه بود. بطوریکه «ماریا زاخارووا» سخنگوی وزارت خارجه روسیه در واکنش به حمله اسراییل علیه ایران، ضمن امتناع از محکوم کردن آن، گفت«ما بشدت نسبت به تشدید پرشتاب تنش میان اسراییل و جمهوری اسلامی ایران که تهدیدی واقعی علیه ثبات و امنیت در منطقه است، نگران هستیم».

واقعیت امر این است که انتظار تهران(حداقل در حوزه رسانه ای) از مسکو در این باره خاص تر بود؛ به نوعی که تهران انتظار داشت مسکو با توجه به آنچه ادعا می کند و به دنبال یک رابطه راهبردی با تهران است واکنشی حمایتی از تهران را از خود نشان می داد.

نکته قابل توجه در این باره این است که نوع کنشگری منطقه ای و بین المللی مسکو نشان می دهد که نه تنها متحد تهران نیست بلکه به نوعی به دنبال دوشیدن تهران و در موضع ضعف و تحریم قرار دادن آن در مسیری ست که خود در آن قرار دارد(مثال باتلاق جنگ اوکراین). در واقع مسکو همواره تلاش داشته از رویکرد جهانی و منطقه ای تهران و انزوای تحمیلی بر آن در جهت منافع خود بهره برداری کند یا به عبارت دیگر مسکو با توجه به شرایط تحمیلی موجود بر تهران و تنهایی استراتژیک آن تلاش دارد از ایران امتیازگیری کند بدون آنکه تعهدی در این باره در برابر تهران برای خود قائل باشد. مسئله ای که بارها و به انحاء مختلف آن را نشان داده است. به عنوان نمونه به مثال های دیگری که در این باره برای تهران روی داده و عملا مسکو پشت تهران خالی کرده است می توان به مذاکرات هسته ای ایران با 5+1 در دولت سیزدهم اشاره کرد که مسکو به هر طرقی تلاش کرد تا دستیابی به راه حل و توافق در مذاکرات را به تاخیر بیاندازد و یا ادامه مذاکرات را به تعویق انداخته و در نهایت آن را کن فیکون کند (که همین کار را نیز کرد). مثال دیگر در این باره به موضوع قره باغ باز می گردد که در کشاکش لفاظی های باکو علیه تهران، مسکو در یک چرخش تاریخی پشت تهران را خالی کرد و در کنار باکو و ادعاهایش قرار گرفت. یا مورد دیگر در این باره که می توان آن را سند بی تفاوتی مسکو نسبت به روابطش با تهران دانست به نشست مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه در سال گذشته باز می گردد که در بیانیه پایانی آن «سرگئی لاوروف»، وزیر امور خارجه روسیه نیز ضمن حمایت از ادعاهای امارات در رابطه با جزایر سه گانه و همراهی با آن، در کنار و همسو با سایرین خواستار ارجاع پرونده جزایر سه گانه به محاکم بین المللی شدند و از ایران خواسته شد به مذاکره بر سر این جزایر تن دهد.

در حقیقت آنچه امروز در موضوع رابطه تهران با مسکو وجود دارد سال ها و دهه ها پیش در ارتباط با ایروان و مسکو وجود داشت که منتج به خسارت های موجود در حوزه سرزمینی برای این کشور گردید. در واقع مسکو برحسب منافع و دستاوردهای منفعتی حاصل از روابط برای خودش، بدون درک راهبردی از ارتباط، در حوزه منطقه ای و حتی جهانی با ایران است و لاغیر. از سوی دیگر نیز نباید فراموش کرد که مسکو رابطه نزدیکی نیز با تل آویو دارد؛ از این رو نمی خواهد با محکوم کردن تل آویو موجب رنجش خاطر آنها از مسکو شود و به روابطش با آنها لطمه ای وارد گردد؛ مسئله ای که در رابطه با تهران به نظر می رسد برای مسکو موضوعیتی نداشته و محلی از اعراب ندارد.

خلاصه اینکه آنچه همه می دانیم این است که روسیه، دوست تهران نیست و در بزنگاه ها نشان داده که تهران را رها کرده است؛ اگر پیش تر در حوزه رسانه ای کمتر کسی به این موضوع ورود کرده به دلایلی چون رعایت پروتکل های امنیتی یا حاکمیتی قلمداد کردن آن و یا التزام به اصل رعایت ترتیباتی بوده که گمان می رفته در حوزه منافع ملی دنبال می گردد، وگرنه همه می دانند مسکو به هیچ تعهدی برای تهران پایبند نیست و تنها به خودش فکر می کند و از انزوای تحمیلی بر تهران به نفع خودش بهره برداری می کند و هیچ گاه تهران را یک متحد استراتژیک برای خود به شمار نیاورده است(مانند پرسشی که خبرنگار کار و کارگر از سخنگوی وزارت امور خارجه پرسید)، موضوعی که در سفر بعدی رئیس جمهور به مسکو جهت امضای موافقتنامه جامع همکاری روسیه با ایران باید با دقت بیشتری مورد توجه باشد.