انگلهایی مثل ساسی مانکن درگستره ی دنیای هنروبررسی ریشه ای زیست بوم آنها از محیط کشت تامحیط رشد و نمو

گروه فرهنگی-داریوش رضایی کارشناس ارشد هنرهای نمایشی:  فرهقوم یاجوج ماجوج که بترتیب در تورات، انجیل،قرآن آمده و حتی نامشان معنا ندارد مانند نامهای ساسی و تتلو و قارچهای فراوان که بیشتر در رپ هم دیده می شوند!خواننده نماها با نامهای بیگانه و مسخره! خالی بودن از هر هنری در چیزی که نمی توان به آن اثر هنری گفت!

به گزارش بولتن نیوز، یادم هست روز نخستی که گفتند دکتر مسعود دلخواه برای آموزش، شاگرد می پذیرد نزدیک ۱۵۰۰ تن برای آزمون شرکت کردند و پس از روزهای زیاد ایشان آزمون گرفتند و ۱۰۰ تن را پذیرفتند و سپس آزمون دیگر و ۵۰ تن انتخاب شدند برای شاگردی ایشان و هزینه ای بسیار پایین آن هم بصورت قسطی برای آنها چیده شد و با افتخار من یکی از آنها بودم که تا آخرین دور ریزش که ۷ تن برای آموزش نهایی انتخاب شدند هم این افتخار بر من تا امروز ادامه دارد و شاگرد همیشه گی ایشان بودم و هستم و خواهم بود.

هدف از این پیشگفتار و چیزی که برای سرفصل انتخاب کردم این بود که بگویم چه چیز یاد گرفتیم و آموزش به چه روال می باشد؛ روز نخست پس از آشنایی در کلاس نخستین چیزی که دکتر دلخواه فرمودند این بود که عزیزان آنچه در هنر می آموزید ادا در آوردن و شکلک در آوردن نیست بلکه درک نقش و فن ( تکنیک) اجرا می باشد و هدف از آن ایجاد فهم از دیدگاه نویسنده متن و هدایت کارگردان و درک بازیگر در راستای پیام متن در اجرا می باشد و فرق کسی که آموزش می بیند با کسی که فنون را نمی داند در این است که کسی که فن(تکنیک) می داند در هنگام اجرا وارد متن و نقش خویش می شود.

در اتمام اجرا به خویش باز می گردد و زندگی روال (عادی) خویش را دارد و در نقش اجرایی خود باقی نمی ماند. چراکه برای نمونه شما نقش یک دزد یا قاتل را بازی می کنید، ولی یک بازیگر هستید و تا بحال دزدی و قتل نکرده اید. آموزش شما را برای درک مطلب توانا می سازد و ارایه ی درست را با تمرین برای اجرا و انتقال درست و فهم مخاطب ایجاد می کند. در کار (شغل) ایفای نقش یک بازیگر، گوناگونیهای فراوان وجود دارد که هر شخصیت(کاراکتر) زیست مخصوص خود را دارد. در این میان نباید اسیر یک شخصیت شوید چرا که از هنر شما می کاهد و جدای از آن زندگی شما را زیر بار خود خواهد برد. پس هر چه دارید پشت در کلاس بگذارید و در کلاس همراه باشید با تمرین برای آدمهای دیگر بودن و هنگام خروج از کلاس دوباره خود راستین خویش باشید و ادامه ی زندگی پشت در کلاس و هرگز این دو را با هم قاطی نکنید. از زندگی و زیست خود برای نقشها بهره بگیرید ولی از نقشها و رنگهای گوناگون در زندگی خود استفاده نکنید.

حال امروزه می بینیم که موج بزرگی از صدا و تصویر و سرگرمیها ی خارج از برنامه های ساخته شده براحتی در مورد بازی مافیا برنامه می سازد! تبلیغات می کند! میمون هرچه زشت تر است بازی اش بیشتر است.

مسابقه برگزار می کند! و بسیار نسنجیده و نفهمیده در ترویج بی فرهنگی و هنجارشکنی تلاش می کند! و گویا این تهاجم فرهنگی که هیچ نابودی فرهنگی نمی داند و نمیبیند! فرهنگ مهرپرور ایرانی که بر ستونهای راستی و مهربانی و درستی و خدا پاکی استوار است. نه دروغ و توهین و دزدی و فساد و شیطان پلیدی پروری! در پایان نیاز است بگویم.

آقای ساسی مانکن یا تتلو یا هر شناسه بی خردی و بی فرهنگی دیگر لطف کنید و به بیابانهای فکری و خارج از محصول خود که پیش از ورود به کلاس هنری در آن زیست می کنید برگردید و چیزهایی که از هم آغوشی با زن و بچه خودو مادر پدر خود و زیر شکم در سر دارید و به آن می اندیشید را با صدای بلند انجام ندهید و دست از فرهنگ و هنر با شرافت و بزرگ تمدن ایران بردارید و به عنوان کارشناس ارشد یک رشته هنری به شما می گویم چون با اینهمه تجربه و دانش هنوز جرات هنرمند نامیدن خود را ندارم ؛ هنر، گستره ی پر بهاییست، ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولنگه توست!چکامه ای(شعری) که هنوز مشخص نیست فرزانگان، مولوی یا نراقی گفته اند یادآور می شوم:

آنکس که بداند و بخواهد که بداند...خود را به بلندای سعادت برساند .. آنکس که بداند و بداند که بداند...اسب شرف از گنبد گردون بجهاند .. آنکس که بداند و نداند که بداند...با کوزه ی آب است ولی تشنه بماند .. آنکس که نداند و بداند که نداند...لنگان خرک خویش به مقصد برساند .. آنکس که نداند و بخواهد که بداند...جان و تن خود را ز جهالت برهاند .. آنکس که نداند و نداند که نداند...در جهل مرکب ابدالدهر بماند .. آنکس که نداند و نخواهد که بداند...حیف است چنین جانوری زنده بماند