کد خبر: ۳۱۹۶۰
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار:

برگزیده ای از وصیت نامه های مردان مرد+ تصاویر

دست ازاين ماه تابان [امام خميني] برنداريد كه روزنه ي اميد مستضعفان جهان و ايران است. پيرو خط امام كه همان خط حزب الله است باشيد.
بولتن:رهبر فرزانه انقلاب، بارها در بياناتشان به اين نكته اشاره داشته اند كه «وصيت نامه شهدا را بخوانيد...» اين توصيه در كلام گهربار حضرت امام خميني(ره) نيز ديده مي شود. در اين مجال فرصتي دست داده تا با هم مروري داشته باشيم بر گزيده اي از صد وصيت نامه...


وصيت نامه شهيد محمود احمدي
دست ازاين ماه تابان [امام خميني] برنداريد كه روزنه ي اميد مستضعفان جهان و ايران است. پيرو خط امام كه همان خط حزب الله است باشيد.


وصيت نامه شهيد غلامحسين ارباب رشيد
"با مردم برخورد اسلامي داشته باشيد، در راه اسلام و قرآن قدم برداريد و مواظب باشيد كه شيطان باعث دوري شما از خدا نگردد."

                     




وصيت نامه شهيد حسين برهاني
- اي ملت بدانيد امروز مسئوليتتان بزرگ و بارتان سنگين است و بايد رسالتتان را كه پاسداري از خون شهيدان است انجام دهيد و تنها با اطاعت ازروحانيت متعهد و مسئول كه در راس آن ولايت فقيه مي باشد و امروز سمبل آن امام بزرگوار امت قادريد اين راه را ادامه دهيد.
- خواهرانم! در تربيت فرزندانتان بكوشيد و حجاب را رعايت كنيد، زهراگونه زندگي كنيد.....
- سفارشم اين است، مردم! به ياد خدا و روز جزا باشيد پيرو ائمه اطهار باشيد، كه .....
- مردم! امام زمان (عج) را فراموش نكنيد. مردم! دنباله رو روحانيت باشيد كه چراغ راه هدايتند.....
از امام اطاعت كنيد كه عصاره اسلام است، او را تنها نگذاريد كه نماينده حجه بن الحسن (ع) است.
10/5/1362








وصيت نامه شهيد ناصر بختياري
...من خودم را لايق نميدانم كه در جواب نداي هل من ناصر ينصرني به امام كبيرمان لبيك بگويم... ولي از امام (ره) مي خواهم كه مرا دعا كند تا بلكه نزد خداوند مورد قبول واقع شوم و به درجه اي كه در نهايت شهادت است برسم.
...خدايا شكر مي كنم كه مرا آزاد آفريدي تا آزاد فكر كنم تا بتوانم بندگيت را به جاي آورم.
خدايا! شكر تو را كه مرا پاسدار انقلاب خميني ات قرار دادي تا اينكه بتوانم خونم را فداي حسينت بكنم.
خدايا! شكر تو را كه مرا از اين نعمت انقلاب سرخ خميني برخوردار نمودي و به آن درجه اي رساندي كه لياقتش را نداشتم. ...آگاه باشيد كه در اين برهه از زمان مسئوليت سنگيني بر دوش داريد. شما پاسدار خون هاي ريخته شده براي اسلام عزيز هستيد و بايد شما عزيزان پيام خون شهيدان و شعار آنها را با كار و كوشش در راه خدا به جهانيان صادر نمائيد، و ثابت كنيد كه مي توانيم در پناه اسلام غير وابسته به ابرقدرت ها باشيم و به شعار بهشتي مظلوم و ديگر شهدا تحقق بخشيم و نداي مظلومانه امتمان را به گوش تمام مستضعفان جهان برسانيم تا اينكه لرزه بر اندام پوسيده مستكبران داخلي و خارجي بيندازيم...
و مستضعفين خود تصميم بگيرند و حاكم روي زمين باشند همانطوريكه كه خداوند به بندگانش وعده داده است:
"و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين..."
تا اينكه مقدمه اي براي ظهور مهدي (عج) و افراشته شدن پرچم لااله الاالله در جهان باشد.






وصيت نامه شهيد مجيد پازوكي
"درود بر امام امت، نايب بر حق امام زمان (عج) حضرت امام خميني كه هرچه داريم از وجود با بركت ايشان است كه اسلام و امت اسلامي را بعد از هزاروچهارصدسال دوباره زنده نمود. قدر امام را بدانيد و خالصانه پيروش باشيد، انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي امانت الهي هستند وظيفة همه ما پاسداري از انقلاب و دستاوردهاي آن است. صلاح دنيا و آخرت ما در پيروي از ولايت فقيه مي باشد.فعالانه در مسائل انقلاب و اجتماع شركت نماييد. حضور گسترده و آگاهانة مردم ضامن انقلاب و اصول آن است. در نماز جمعه شركت كنيد و شعائراسلام را زنده تر كنيد".








وصيت نامه شهيد مرتضي بهراميان
از برادران و خواهران مي خواهم كه اين نهضت را حفظ كنيد و در راه صدور آن از هيچ كوششي دريغ نكنيد و مگذاريد بار ديگر دست جنايتكاران شرق و غرب در شما مسلط گردد و خونهاي هزاران شهيد از دست برود. در نمازهاي جماعت و جمعه با جديت شركت كنيد. با وحدت و اطاعت از مقام رهبري و پيروي از دستورات اسلام و پاسداري جدي از انقلاب اسلامي و دستاوردهاي آن توطئه هاي استكبار را خنثي و نقش بر آب كنيد.

وصيت نامه شهيد محمود دايه علي
بسم الله الرحمن الرحيم
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احيا عند ربهم يرزقون گمان مبريد كسانيكه در راه خدا كشته مي شوند، مرده اند بلكه زنده اند و نزد خدا روزي مي خورند. من محمود دايه علي وصيت نامه ي خود را به نام خدا و در راه تداوم انقلاب اسلامي به رهبري زعيم عاليقدر امام امت خميني روح خدا شروع مي كنم، اي مردم مسلمان و مستضعف ايران اين انقلاب را به رهبري امام امت ادامه دهيد ما ملت ايران خيلي خون داده ايم كه اين انقلاب به پيروزي برسد نكند كه از رهنمودهاي امام سرپيچي كنيد و امام را تنها بگذاريد او نايب امام زمان (عج) است. نگذاريد خون اين شهيدان پايمال شود ما هرچه خون بدهيم انقلابمان پايدارتر مي شود، اين آمريكائي خائن با كمك منافقين دارند شاخ و برگ اين نهال انقلاب را مي ريزند ما بايد نگذاريم كه اين ابرقدرتها، واسطه هاي داخلي آنها به اين انقلاب ضرور زيان برسانند. اگرچه همه را بكشند ما بايد تا آخرين قطره ي خونمان را به پاي اين نهال انقلاب بريزيم و آن را آبياري كرده و رشدش بدهيم. در زمان امام حسين (ع) امام را تنها گذاشتند حالا كه امام خميني راه او را مي رود ما نبايد اورا تنها بگذاريم. از خانواده ام مي خواهم كه خط امام را ادامه دهند و از مادرم مي خواهم برادرهايم را در بسيج شركت دهد تا اگر روزي به شهادت رسيدم بتوانند ادامه دهنده ي راه من باشند. از برادرهايم مي خواهم كه بعد از من اسلحه را به دوش بگيرند و خون خودشان را به پاي درخت اسلام بريزند تا درخت اسلام بارورتر گردد. هركس امام را قبول نداشته باشد و سر قبر من بيايد به خون تمام شهيدان خيانت كرده است. پدر و مادرم! ما امروز در زمان امتحان هستيم چون در جبهه وجود دارد حسيني و يزيدي و من راه حسين را انتخاب كرده ام شما هم از فرصت استفاده كنيد و به جبهه حسين بپيونديد. در هر كربلائي امام حسيني وجود دارد و حسين امروز با خميني است. در وجود امام عزيز دقت كنيد و با شناخت كامل راه او را ادامه دهيد؛ مادرم مي دانم كه در انتظار آمدن من هستيد و هم اكنون دعا مي كني اما حرف من به برادرانم اين است كه يكي يكي به جبهه هاي حق عليه باطل فرستاده شوند؛ من براي آنها طلب پيروزي بعد از شهادت مي كنم. دوستانم در پيروزي ما در اين جنگ هيچ شكي نداشته باشيد اين سخنان را به عنوان يك شهيد مي گويم كه اگر وحدت خودمان را از دست بدهيم و امام را تنها بگذاريم به خون تمام شهيدان خيانت كرده ايم و خدا شما را نمي بخشد. فقط در خط امام حركت كنيد و بدانيد بهترين تسليت براي من انتقام گرفتن خون تمام شهيدان است....

وصيت نامه شهيد سيد جمال دربان فلك
اي امت حزب اللهي! اسلام مكتب انسان سازي است و انقلاب اسلامي با رهنمودها و رهبري صحيح امام امت (خميني بت شكن) مي رود تا جهاني شود و تمامي ابرقدرت ها را نابود كند و انقلاب را به صاحب اصلي اش امام زمان (عج) تحويل دهد پس بر همه شما وظيفه شرعي است كه در هركجا كه باشيد از اسلام و جمهوري اسلامي دفاع كنيد..... از ولايت فقيه و روحانيت مبارز اطاعت و پشتيباني كنيد كه هردو ضامن پيروزي و پشتوانه اسلام هستند".

وصيت نامه شهيد صفر علي داوودي
"مادرم سلام اين فرزندت را از كردستان غريب و مظلوم بپذير، اينجا كسي را جز خداي بزرگ و ملائك نداريم مادرم براي ما دعا كن".

وصيت نامه شهيد ولي الله چراغچي مسجدي
مسلم و تسليم هستم و شهادت مي دهم به خداوند "حي لا يموت واحد، رحمان و رحيم و .... محمد (ص)، بهترين برگزيده از يك صد و بيست و چهار هزار رسولش و علي (ع) وصي بر حقش و يازده فرزند علي (ع) از فاطمه (س) كه همگي برحقند و اما تنها حجت خدا مهدي(عج) است كه به انتظار فرمان ظهورش (نگران از انسانيت) نشسته است.
قال الحسين (ع) "ان الحياه عقيده و الجهاد و ليمحص الله الذين آمنوا و يمحق الكافرين"
درود خدا به امام عزيزم كه ما را آگاهي بخشيد و در هر فرصت براي پاك كردن زنگار نيتها پرداخت تا فقط براي خدا باشيم و رحمت خدا بر شهداء باد كه به ما آموختند چگونه بهتر رفتن را .






وصيت نامه شهيد سيد كريم حسيني
بارالها به جبهه آمدم تا تكليف خود را ادا كنم و از من راضي باشي، اما افسوس كه نتوانستم مأموريت خود را به نحو احسن انجام دهم كه به تو نزديكتر شوم و از من راضي باشي. همسر عزيزم از بچه ها به خوبي نگهداري كن و آنها را در راه فراگيري علم و دانش ياري نما و مرتب آنها را به مساجد ببر تا فرد مفيدي براي جامعه ي ما باشند.

وصيت نامه شهيد بهرام حق نجات
خدايا از تو مي خواهم كه مرا ياري كني تا در راه تو قدم بردارم همانطور كه خداوند مي فرمايد هركسي در امور بر خداوند توكل نمايد.او برايش كافي است و حال اگر بنده گام در راه جهاد با كفار گذاشت هرگونه سرنوشتي كه پروردگارش براي او تعيين نمايد تفاوتي ندارد ما مي رويم تا وظيفه خود را انجام دهيم و نتيجه آن براي ما مهم نيست كه چه بر سر ما خواهد آمد انشاالله كه خداوند قبول نمايد.








وصيت نامه شهيد حسين حدادي
سلام بر مهدي (عج)
سلام بر نايبش امام خميني ،سلام بر شهيدان و درود بر تمام مسلمين جهان، مادر وپدر عزيزم اگر شهيد شدم برايم گريه نكنيد چون من خود مي خواستم و وظيفه ام بود. خدا من را به شما داد وظيفه شما بود كه مرا تربيت كنيد و كرديد ،پس ناراحت نباشيد .پيام من به ملت ايران اين است كه با گروهك هاي منافق بجنگيد و نابودشان كنند و راه شهيدان را ادامه دهند. پيام من به دولت اين است كه امام و شخصيت هاي مملكتي را از هر نقطه حفظ كنند تا ريشه آمريكا كنده شود . تمام ملت بايد گوش به فرمان امام باشد زيرا كه نائب امام زمان است .اميدوارم كه تا به حال گناهي كرده ام خدا مرا ببخشد و مرا جزء ياران امام زمان گرداند....
عاشقم عاشق روي مهدي
شيفته ام شيفته روي مهدي
اي صبا از سر كوي مهدي
برمشامم برسان بوي مهدي








وصيت نامه شهيد بهنام خرم بخت
"خدايا! تو را به حسين قسم مي دهم كه ما را از فيض شهادت محروم نفرما، پدر و مادرم از شما مي خواهم كه بعد از شهادت من براي من گريه نكنيد، بلكه به مظلوميت آقا اباعبدالله الحسين (ع) در روز عاشورا فكر كنيد دوستان و آشنايان و دانش آموزان شما را به شهداي كربلا قسم مي دهم كه يك لحظه از فرهنگ جهاد و شهادت و امر به معروف و نهي از منكر غافل نباشيد، كه اگر خون شهداي كربلا و پيام زينب (س) نبود، امروز اسلام و قرآن در عالم پيشرفت نمي كرد در پايان از همه شما حلاليت مي خواهم و از شما تقاضا دارم كه امام عزيز را تنها نگذاريد..."

         



وصيت نامه شهيد محمود خادم سيدالشهدا
... باور كنيد كه شهادت از عسل شيرين تر است اگر در بطن كلمه شهادت برويد متوجه خواهيد شد كه چقدر كشته شدن در راه خدا شيرين است. برادرم احمد روح من در انتظار فداكاري توست تو مانند يك مسلمان واقعي زندگيت را وقف خدمت به اسلام كن.





وصيت نامه شهيد محمود اعتصامي
به دستورات امام خميني (ره) عمل كنيد، به مسايل معنوي و حضور در نماز جمعه اهتمام فراوان داشته باشيد و از زنان و مردان جامعه مي خواهم به حدود الهي و فرامين اسلام و قرآن عمل نمايند.
پدرجان يك چيز از شما مي خواهم شما در حقم دعا كنيد كه به آرزويم برسم.






وصيت نامه شهيد سيد حسين روح الامين
اي عزيزان از مال دنيا دست برداريد و به خدا فكر كنيد، ما از خاك آمده ايم و به خاك بازمي گرديم، هرچه هست، دست خداست و هرچه صلاح او است همان است، خداوند در اين دنيا بسيار آزمايش خواهد كرد. اين نعمتها را براي آزمايش ما قرار داده است مواظب باشيم كه از اين آزمايشات سربلند بيرون بيائيم. اي دوستان به دنبال شناخت اسلام برويد اگر اسلام را شناختيد، اگر امام (ره) را شناختيد، به آنچه كه مي خواهيد مي رسيد، به خدا فكر كنيد و به فرداي قيامت، به آن آتش جهنم و نعمتهاي خدا در بهشت، دست از مال دنيا و هواهاي نفساني برداريد...اي مردمي كه در صحنه هستيد به گلزار شهدا برويد و از اين عزيزان درس بياموزيد. و فرزندان خود را چون اينان بزرگ كنيد، در نمازجمعه ها مرتب شركت كنيد، نه فقط به عنوان يك نفر حاضر در نماز به خطبه ها گوش كنيد راه و روش اسلام را ياد بگيريد و سعي كنيد در سياست دخالت كنيد و ببينيد در مملكتتان چه مي گذرد.
من نمي دانم چه بگويم چون مي دانم دنيا هيج ارزشي ندارد و تنها سفارشم اين است كه دست از ياري امام (ره) برنداريد و در جنگ شركت كنيد به مستضعفين كمك كنيد و دست نوازش بر سر آنان بكشيد....

  



وصیتنامه سردار سرلشکر پاسدار شهید مهندس مهدی باکری

بسم الله الرحمن الرحیم

یا الله یا محمد  یا علی  یا فاطمه  یا حسن  یا حسین
 یا علی یا محمد یا جعفر ، یا موسی ، یا علی یا محمد

 یا علی یا حسن یا مهدی (عج)

 و تو ای ولی مان یا روح الله و شما ای پیروان صادق شهیدان
          خدایا چگونه وصیتنامه بنویسم در حالیکه سراپا گناه و معصیت و سراپا تقصیر و نافرمانیم ، گرچه از رحمت و بخشش تو نا امید نیستم ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم می ترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم . یا رب العفو . خدایا نمیرم در حالیکه از ما راضی نباشی ای وای که سیه روی خواهم بود . خدایا چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی هیهات نفهمیدم . خون باید میشدی و در رگهایم جریان می یافتی ، ... و سلولهایم یا رب یا رب می گفت . یا ابا عبدالله شفاعت ، آه چقدر لذت بخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربش ولی چه کنم تهیدستم، خدایا قبولم کن ، سلام بر روح خدا نجات دهنده ما از عصر حاضر ، عصر ظلم و ستم ، عصر کفر و الحاد ، عصر مظلومیت اسلام و پیروان واقعیش، عزیزانم اگر شبانه روز شکرگزار خدا باشیم که سرباز راستین و صادق این نعمت شویم خطر وسوسه درونی و دنیا فریبی را شناخته و حذر باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل تنها چاره‌ساز ماست، ای عاشقان ابا عبدالله بایستی شهادت را در آغوش گرفت ، و گونه ها بایستی از حرارت و شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند . بایستی محتوای فرامین امام را درک و عمل نمائیم تا بلکه قدری از تکلیف خود را در شکرگزاری بجا آورده باشیم .

          وصیت به مادر و خواهر و برادرانم و اهل فامیل ، بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست ، همیشه بیاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید ، پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید ، اهمیت زیادی به دعاها و مجالس یاد اباعبدالله و شهدا بدهید که راه سعادت و توشه آخرت است .

          همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید ، و رسالت آنها را در رسالت خود بدانیم و فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت دهید که سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح وارث حضرت ابوالفضل برای اسلام به بار آیند . از همه کسانی که از من رنجیده اند و حقی بر گردن من دارند طلب بخشش دارم و امیدوارم خداوند مرا با گناهان بسیار بیامرزد .

خدایا مرا پاکیزه بپذیر .
مهدی باکری





اولين وصيت نامه شهيد همت:

به تاريخ 19/10/59 شمسي ساعت 10:10 شب چند سطري وصيت نامه مي نويسم : هر شب ستاره اي را به زمين مي کشند و باز اين آسمان غم‌زده غرق ستاره است ، مادر جان مي داني تو را بسياردوست دارم و مي داني که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهيدان داشت.مادر، جهل حاکم بر يک جامعه انسانها را به تباهي مي کشد و حکومت هاي طاغوت مکمل هاي اين جهل اند و شايد قرنها طول بکشد که انساني از سلاله پاکان زائيده شود و بتواند رهبري يک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گيرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است. مادرجان، به خاطر داري که من براي يک اطلاعيه امام حاضر بودم بميرم ؟ کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سينه و وجود گنديده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهيد برايم دعا کنند تا شايد خدا من روسياه را در درگاه با عظمتش به عنوان يک شهيد بپذيرد ؛ مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهاي سازش کار و بي تفاوت و متاسفانه جواناني که شناخت کافي از اسلام ندارند و نمي دانند براي چه زندگي مي کنند و چه هدفي دارند و اصلا چه مي گويند بسيارند. اي کاش به خود مي آمدند. از طرف من به جوانان بگوئيد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخيزيد و اسلام را و خود را دريابيد نظير انقلاب اسلامي ما در هيچ کجا پيدا نمي شود نه شرقي - نه غربي؛ اسلامي که : اسلامي ... اي کاش ملتهاي تحت فشار مثلث زور و زر و تزوير به خود مي آمدند و آنها نيز پوزه استکبار را بر خاک مي ماليدند. مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندين سال طول مي کشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسانها بيرون ببرد ولي روشنفکران ما به اين انقلاب بسيار لطمه زدند زيرا نه آن را مي شناختند و نه باريش زحمت و رنجي متحمل شده اند از هر طرف به اين نو نهال آزاده ضربه زدند ولي خداوند، مقتدر است اگر هدايت نشدند مسلما مجازات خواهند شد . پدر و مادر ؛ من زندگي را دوست دارم ولي نه آنقدر که آلوده اش شوم و خويشتن را گم و فراموش کنم علي وار زيستن و علي وار شهيد شدن, حسين وار زيستن و حسين وار شهيد شدن را دوست مي دارم شهادت در قاموس اسلام كاري‌ترين ضربات را بر پيكر ظلم، جور،شرك و الحاد مي‌زند و خواهد زد. ببين ما به چه روزي افتاده ايم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشيده است ولي چاره اي نيست اينها سد راه انقلاب اسلاميند ؛ پس سد راه اسلام بايد برداشته شودند تا راه تکامل طي شود مادر جان به خدا قسم اگر گريه کني و به خاطر من گريه کني اصلا از تو راضي نخواهم بود. زينب وار زندگي کن و مرا نيز به خدا بسپار ( اللهم ارزقني توفيق الشهادة في سبيلک) .
و السلام؛
محمد ابراهيم همت

**دومين وصيت نامه شهيد همت:

به نام خدا
نامي كه هرگز از وجودم دور نيست و پيوسته با يادش آرزوي وصالش را در سر داشتم.
سلام بر حسين(ع) سالار شهيدان اسوه و اسطوره بشريت.
مادر گرامي و همسر مهربانم پدر و برادران عزيزم!
درود خدا بر شما باد كه هرگز مانع حركتم در راه خدا نشديد.چقدر شماها صبوريد.خودتان مي دانيد كه من چقدر به شهيدان عشق مي ورزيدم غنچه هايي كه(كبوتراني كه)هميشه در حال پرواز به سوي ملكوت اعلايند.الگو و اسوه هايي كه معتقد به دادن جان براي گرفتن بقا (بقا و حيات ابدي)و نزديكي با خداي چرا كه «ان الله اشتري من المومنين».
من نيز در پوست خود نمي گنجم.گمشده اي دارم و خويشتن را در قفس محبوس مي بينم و مي خواهم از قفس به در آيم.سيمهاي خاردار مانعند.من از دنياي ظاهر فريب ماديات و همه آنچه كه از خدا بازم مي دارد متنفرم(هواي نفس شيطان درون و خالص نشدن)
در طول جنگ برادراني كه در عمليات شهيد مي شدند از قبل سيمايشان روحاني و نوراني مي شد و هر بي طرفي احساس مي كرد كه نوبت شهادت آن برادر فرا رسيده است.
عزيزانم!اين بار دوم است كه وصيت نامه مي نويسم ولي لياقت ندارم و معلوم است كه هنوز در بند اسارتم هنوز خالص نشده ام و آلوده ام.
از شروع انقلاب در اين راه افتادم و پس از پيروزي انقلاب نيز سپاه را پناهگاه خوبي براي مبارزه يافتم ابتدا در گيري با ضد انقلاب و خوانين در منطقه شهرضا (قمشه)و سميرم سپس شركت در خوزستان و جريان كروهك ها در خرمشهر پس از آن سفر به سيستان و بلوچستان (چابهار و كنارك)و بعدا حركت به طرف كردستان دقيقا دو سال در كردستان هستم .مثل اين است كه ديگر جنگ با من عجين شده است.
خداوند تا كنون لطف زيادي به اين سراپا گنه كرده و توفيق مبارزه در راهش را نصيبم كرده است.اكنون من مي روم با دنيايي انتظار انتظار وصال و رسيدن به معشوق.اي عزيزان من توجه كنيد:
*1-اگر خداوند فرزندي نصيبم كرد با اينكه نتوانستم در طول دوراني كه همسر انتخاب كردم حتي يك هفته خانه باشم دلم مي خواهد او را علي وار تربيت كنيد.
همسرم انسان فوق العاده ايست او صبور است و به زينب عشق مي ورزد او از تربيت كردن صحيح فرزندم لذت خواهد برد چون راهش را پيدا كرده است .اگر پسر به دنيا آورد اسم او را مهدي و اگر دختر به دنيا آورد اسم او را مريم بگذاريد.چون همسرم از اين اسم خوشش مي آيد.
*2-امام مظهر صفا پاكي و خلوص و دريايي از معرفت است .فرامين او را مو به مو اجرا كنيد تا خداوند از شما راضي باشدزيرا او ولي فقيه است و در نزد خدا ارزش والايي دارد.
*3-هر چه پول دارم اول بدهي مكه مرا به پيگيري سپاه تهران (ستاد مركزي)بدهيد و بقيه را همسرم هر طور خواست خرج كند.
*4-ملت ما ملت معجزه گر قرن است و من سفارشم به ملت تداوم بخشيدن به راه شهيدان و استعانت به درگاه خداوند است تا اين انقلاب را به انقلاب حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) وصل نمايد و در اين تلاش پيگير مسلما نصر خدا شامل حال مومنين است.
*5-از مادر و همه فاميل و همسرم اگر به خاطر من بي تابي كنند راضي نيستم.مرا به خدا بسپاريد و صبور و شجاع باشيد.
حقير حاج همت






وصيتنامه شهيد « سيد محمدعلي جهان آرا »

 آن چه مي خوانيد تنها وصيت نامه به جامانده از اين سردار شهيد است:
از روزي كه جنگ آغاز شد تا لحظه اي كه خرمشهر سقوط كرد يك ماه بطور مداوم كربلا را مي ديدم. «ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علي القوم الكافرين».
بارپرودگارا، اي رب العالمين، اي غياث المستغيثين و اي حبيب قلبو الصالحين. تو را شكر مي گيوم كه شربت شهادت اين گونه راه رسيدن انسان به خودت را به من بنده ي فقير و حقير و گناهكار خود ارزاني داشتي. من براي كسي وصيتي ندارم ولي يك مشت درد و رنج دارم كه بر اين صفحه ي كاغذ مي خواهم همچون تيري بر قلب سياه دلاني كه اين آزادي را حس نكرده اند و بر سر اموال اين دنيا ملتي را، امتي را و جهاني را به نيستي و نابودي مي كشانند، فرو آورم. خداوندا! تو خود شاهدي كه من تعهد اين آزادي را با گذراندن تمام وقت و هستي خويش ارج نهادم. با تمام دردها و رنج هايي كه بعد از انقلاب بر جانم وارد شد صبر و شكيبايي كردم ولي اين را مي دانم كه اين سران تازه به دوران رسيده، نعمت آزادي را درك نكرده اند چون دربند نبوده اند يا در گوشه هاي ترياهاي پاريس، لندن و هامبورگ بوده اند و يا در ...
و تو اي امامم! اي كه به اندازه ي تمام قرنها سختي ها و رنج ها كشيدي از دست اين نابخردان خرد همه چيزدان! لحظه لحظه اي اين زندگي بر تو همچن نوح، موسي و عيسي و محمد (ص) گذشت. ولي تو اي امام و اي عصاره ي تاريخ بدان كه با حركتت، حركت اسلام را در تاريخ جديد شروع كردي و آزادي مستضعفان جهان را تضمين كردي. ولي اي امام كيست كه اين همه رنجها و دردهاي تو را درك كند؟! كيست كه دريابد لحظه اي كوتاهي از اين حركت به هر عنوان، خيانتي به تاريخ انسانيت و كليه انسان هاي حاغضر و آينده تاريخ مي باشد؟
اي امام! درد تو را، رنج تو را مي دانم چه كساني با جان مي خرند، جوان با ايمان، كه هستي و زندگي تازه ي خويش را در راه هدف رسيدن حكومت عدل اسلامي فدا مي كند. بله اي امام! درد تو را جوانان درك مي كنند، اينان كه از مال دنيا فقط و فقط رهبري تو را دارند و جان خويش را براي هدفت كه اسلام است فدا مي كنند.
اي امام تا لحظه اي كه خون در رگ هاي ما جوانان پاك اسلام وجود دارد لحظه اي نمي گذاريم كه خط پيامبر گونه تو كه به خط انبياء و اولياء وصل است به انحراف كشيده شود. اي امام! من به عنوان كسي كه شايد كربلاي حسيني را در كربلاي خرمشهر ديده ام سخني با تو دارم كه از اعماق جانم و از پرپر شدن جوانان خرمشهري برمي خيزد و آن، اين است؛ اي امام! از روزي كه جنگ آغاز شد تا لحظه اي كه خرمشهر سقوط كرد من يك ماه بطور مداوم كربلا را مي ديدم هر روز كه حمله ي دشمن بر برادران سخت مي شد و فرياد آنها بي سيم را از كار مي انداخت و هيچ راه نجاتي نبود به اتاق مي رفتم، گريه را آغاز مي كردم و فرياد مي زدم اي رب العالمين بر ما مپسند ذلت و خواري را.


          



شهید چمران : وصیت من درباره عشق و حیات و وظیفه است


برای مرگ آماده شده ام و این امری طبیعی است و مدتهاست که با آن آشنا شده ام ولی برای اولین بار وصیت می کنم... خوشحالم که در چنین راهی به شهادت می رسم. خوشحالم که از عالم و مافیها بریده ام. همه چیز را ترک کرده ام و علایق را زیرپا گذاشته ام. قید و بند را پاره کردم و دنیا و مافیها را سه طلاقه کرده ام و با آغوش باز به استقبال شهادت می روم.
 
از اینکه به لبنان آمدم و پنج یا شش سال با مشکلاتی سخت دست به گریبان بوده ام متأسف نیستم. از اینکه آمریکا را ترک گفته ام، از اینکه دنیای لذات و راحت طلبی را پشت سر گذاشتم، از اینکه دنیای علم را فراموش کردم، از اینکه از همه زیباییها و خاطره زن عزیز و فرزندان دلبندم گذشته ام متأسف نیستم...
 
از آن دنیای مادی و راحت طلبی گذشتم و به دنیای درد و محرومیت، رنج و شکست، اتهام و فقر و تنهایی قدم گذاشتم. با محرومین همنشین شدم و با دردمندان و شکسته دلان هم آواز گشتم. از دنیای سرمایه داران و ستمگران گذشتم و به عالم محرومین و مظلومین وارد شدم و با تمام این احوال متأسف نیستم... تو ای محبوب من، دنیایی جدید به من گشودی که خدای بزرگ مرا بهتر و بیشتر آزمایش کند. تو به من مجال دادی تا پروانه شوم، تا بسوزم، تا نور برسانم، تا عشق بورزم، تا قدرتهای بی نظیر انسانی خود را به ظهور برسانم.
 
از شرق به غرب و از شمال تا جنوب لبنان را زیر پا بگذارم و ارزشهای الهی را به همگان عرضه کنم  و راهی جدید و قوی و الهی بنمایانم تا مظهر عشق شوم، تا نور گردم، تا از وجود خود جدا شوم و در اجتماع حل گردم، تا دیگر خود را نبینم و خود را نخواهم. جز محبوب کسی را نبینم و جز عشق و فداکاری طریقی نگزینم. تا با مرگ آشنا و دوست گردم و از تمام قید و بندهای مادی آزاد شوم...
 
تو ای محبوب من، رمز طایفه درد و رنج 1400 ساله را به دوش می کشی، اتهام، تهمت، هجوم، نفرین و ناسزای 1400ساله را همچنان تحمل می کنی، کینه های گذشته، دشمنیهای تاریخی و حقد و حسدهای جهان سوز را بر جان می پذیری. تو فداکاری می کنی و تو از همه چیز خود می گذری. تو حیات و هستی خود را فدای هدف و اجتماع انسانها می کنی و دشمنانت در عوض دشنام می دهند و خیانت می کنند.
 
به تو تهمتهای دروغ می زنند و مردم جاهل را بر تو می شورانند و تو ای امام، لحظه ای از حق منحرف نمی شوی و عمل به مثل انجام نمی دهی و همچون کوه در مقابل طوفان حوادث، آرام و مطمئن به سوی حقیقت و کمال قدم بر می داری، از این نظر تو نماینده علی و وارث حسینی... و من افتخار می کنم که در رکابت مبارزه می کنم و در راه پر افتخارت شربت شهادت می نوشم...
 
کسی که وصیت می کند آدم ساده ای نیست، بزرگترین مقامات علمی را گذرانده، سردی و گرمی روزگار را چشیده، از زیباترین و شدیدترین عشقها برخوردار شده، از درخت لذت زندگی میوه چیده، از هرچه زیبا و دوست داشتنی است برخوردار شده و در اوج کمال و دارایی، همه چیز را رها کرده و به خاطر هدفی مقدس، زندگی دردآلود و اشک بار و شهادت را قبول کرده است.
 
ای محبوب من، آخرتو مرا نشناختی! زیرا حجب و حیا مانع آن بود که من خود را به تو بنمایانم، یا ازعشق سخن برانم یا ازسوزوگداز درونی خود بازگو کنم...اما من، منی که وصیت می کنم، منی که تو را دوست می دارم...آدم ساده ای نیستم. من خدای عشق و پرستشم، من نماینده حق، مظهر فداکاری و گذشت، تواضع، فعالیت و مبارزه ام. آتشفشان درون من کافی است که هر دنیایی را بسوزاند، آتش عشق من به حدی است که قادر است هر دل سنگی را آب کند، فداکاری من به اندازه ای است که کمتر کسی در زندگی به آن درجه رسیده است.
 
به سه خصلت ممتازم :1)عشق که از سخنم و نگاهم، دستم و حرکاتم، حیات و مماتم عشق می بارد. در آتش عشق می سوزم و هدف حیات را جز عشق نمی شناسم. در زندگی جز عشق نمی خواهم و به جز عشق زنده نیستم. 2 ) فقر که از قید همه چیز آزادم و بی نیازم و اگر آسمان و زمین را به من ارزانی کنند تأثیری نمی کند.3)  تنهایی که مرا به عرفان اتصال می دهد و مرا با محرومیت آشنا می کند. کسی که محتاج عشق است در دنیای تنهایی با محرومیت می سوزد و جز خدا کسی نمی تواند انیس شبهای تار او باشد و جز ستارگان اشک های او را پاک نخواهد کرد و جز کوه های بلند راز و نیاز او را نخواهند شنید و جز مرغ سحری ناله صبحگاه او را حس نخواهد کرد. به دنبال انسانی می گردد تا او را بپرستد یا به او عشق بورزد ولی هرچه بیشتر می گردد کمتر می یابد...
 
آری ای محبوب من، یک چنین کسی با تو وصیت می کند... وصیت من درباره مال و منال نیست، زیرا می دانی که چیزی ندارم و آنچه دارم متعلق به تو و به حرکت (حرکت المحرومین وحرکت امل) و مؤسسه (مؤسسه صنعتی جبل عامل) است. ازآنچه به دست من رسیده به خاطر احتیاجات شخصی چیزی برنداشتم و جز زندگی درویشانه چیزی نخواستم، حتی زن، بچه، پدر و مادر نیز از من چیزی دریافت نکرده اند و آنجا که سرتا پای وجودم برای تو و حرکت باشد معلوم است که مایملک من نیز متعلق به توست.
 
 وصیت من درباره قرض و دین نیست، مدیون کسی نیستم در حالیکه به دیگران زیاد قرض داده ام، به کسی بدی نکرده ام. در زندگی خود جز محبت، فداکاری، تواضع و احترام روا نداشته ام و از این نظر به کسی مدیون نیستم... آری وصیت من درباره این چیزها نیست... وصیت من درباره عشق و حیات و وظیفه است...
 
احساس می کنم که آفتاب عمرم به لب بام رسیده است و دیگر فرصتی ندارم که به تو سفارش کنم... وصیت می کنم که وقتی جانم را برکف دست گذاشتم و انتظار دارم هر لحظه با این دنیا وداع کنم و دیگر تو را نبینم... تو را دوست می دارم و این دوستی بابت احتیاج و یا تجارت نیست. در این دنیا، به کسی احتیاج ندارم... احساس احتیاج نمی کنم و چیزی نمی خواهم. عشق من به خاطر آنست که تو شایسته عشق و محبتی و من عشق به تو را قسمتی از عشق به خدا می دانم و همچنانکه خدای را می پرستم و عشق می ورزم به تو نیز که نماینده او در زمینی، عشق می ورزم و این عشق ورزیدن همچون نفس کشیدن برای من طبیعی است...
 
عشق هدف حیات و محرک زندگی من است و زیباتر از عشق چیزی ندیده ام و بالاتر از عشق چیزی نخواستم. عشق است که روح مرا به تموج وامی دارد و قلب مرا به جوش در می آورد. استعدادهای نهفته مرا ظاهر می کند و مرا از خودخواهی و خود بینی می راند. دنیای دیگری حس می کنم و در عالم وجود محو می شوم. احساس لطیف، قلبی حساس و دیده ای زیبا بین پیدا می کنم. لرزش یک برگ، نور یک ستاره دور، موریانه کوچک، نسیم ملایم سحر، موج دریا و غروب آفتاب همه احساس و روح مرا می ربایند و از این عالم مرا به دنیای دیگری می برند، اینها همه و همه از تجلیات عشق است. به خاطر عشق است که فداکاری می کنم، به خاطر عشق است که به دنیا با بی اعتنایی می نگرم و ابعاد دیگری را می یابم.
 
به خاطر عشق است که دنیا را زیبا می بینم و زیبایی را می پرستم. به خاطر عشق است که خدا را حس می کنم و او را می پرستم و حیات و هستی خود را تقدیمش می کنم؟ می دانم که در این دنیا، به عده زیادی محبت کرده ام و حتی عشق ورزیده ام ولی در جواب بدی دیده ام. عشق را به ضعف تعبیر می کنند و به قول خودشان، زرنگی کرده و از محبت سوء استفاده می نمایند! اما این بی خبران نمی دانند که از چه نعمت بزرگی که عشق و محبت است محرومند. نمی دانند که بزرگترین ابعاد زندگی را درک نکرده اند، نمی دانند که زرنگی آنها جز افلاس و بدبختی و مذلت چیزی نیست؟ و من قدر خود را بزرگتر از آن می دانم که محبت خویش را، از کسی دریغ کنم حتی اگر آن کس محبت مرا درک نکند و به خیال خود سوء استفاده نماید.
 
من بزرگتر از آنم که به خاطر پاداش، محبت کنم یا در ازای عشق تمنایی داشته باشم. من در عشق خود می سوزم و لذت می برم و این لذت بزرگترین پاداشی است که ممکن است در جواب عشق من به حساب آید .می دانم که تو هم ای محبوب من، در دریای عشق شنا می کنی، انسانها را دوست می داری و به همه بی دریغ محبت می کنی و چه زیادند آنها که از این محبت سوء استفاده می کنند و حتی تو را به تمسخر می گیرند و به خیال خود تو را گول می زنند! و تو اینها را می دانی ولی در روش خود کوچک ترین تغییر نمی دهی زیرا مقام تو بزرگتراز آن است که تحت تأثیر دیگران عشق بورزی و محبت کنی.
 
عشق تو فطری است، همچون آفتاب بر همه جا می تابی و همچون باران بر چمن و شوره زار می باری و تحت تأثیر انعکاس سنگدلان قرار نمی گیری. درود آتشین من به روح بلند تو باد که از محدوده تنگ و تاریک خودبینی و خودخواهی بیرون است و جولانگاهش عظمت آسمانها و اسماء مقدس خداست. عشق سوزان من، فدای عشقت باد که بزرگترین و زیباترین مشخصه وجود تو است و ارزنده ترین چیزی است که مرا جذب تو کرده است و مقدس ترین خصیصه ای است که درمیزان الهی به حساب می آید.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
BELGIUM
|
۰۰:۰۴ - ۱۳۸۹/۰۷/۰۹
1
1
janam fadaye rahbar
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۳۲ - ۱۳۸۹/۰۸/۰۹
1
1
به نام خداوند جان و خرد :
چه نظر چه سخن چه حرف ! مگر مي شود در برابر اين بزرگواران تاريخ بشريت سخن هم گفت ! زهي بي شرمي حتي اگر بتوان ناخن انگشت كوچك آنان شد . چه رسد كه در باره ي آنان نظر داد . چه خوش گفت منصور حلاج بعد از يكسال عبادت مستمر كه خدايا خدايي چون خود بيافرين تا شايسته ي عبادت تو باشد و والسلام
تکاور
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۸
0
0
مردان مرد اینها هستند نه کسی مثل محمد خاتمی ورفسنجانی
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین