به گزارش گروه خاکریز سایبری بولتن نیوز؛ نویسنده وبلاگ «طلبه بسیجی» در آخرین مطلب وبلاگ خود نوشت:
اتفاقاتی که در سوریه رخ داده ، بسیار پیچیده و متفاوت تر از انقلاب
های منطقه است ، به گونه ای که اگر کسی بخواهد کل حوادث را تحلیل کند ،
باید کتابی قطور پیرامون تحولات سوریه بنویسد ، به همین جهت در این مقاله
قصد دارم به بخشی از اتفاقات در سوریه بپردازم .
در ابتدای تحولات
منطقه ، آمریکا برای جلوگیری از پیشرفت انقلاب ها ، بجای آنکه در مقابل
انقلاب ها بایستد ( که در این صورت محکوم به شکست بود ) با انقلاب های
منطقه همراهی کرد و کم کم سعی در منحرف کردن انقلاب ها شد ، همانگونه که
در انقلاب مصر و لیبی شاهد آن بودیم ؛ یعنی اینکه مواضع مقامات دولت
آمریکا یک ماه قبل از انقلاب با بعد از انقلاب ، 180 درجه اختلاف داشت .
اما آن ها در سوریه پیش دستی کرده و برای شکستن حلقه مقاومت در منطقه (
بدلایلی که در مقالات قبلی مطرح کردم ) مخالفان دولت اسد را تحریک کرد ه و
آن ها را بر علیه حکومت ، شوراند . در آن شکی نیست که در ابتدا ،
اعتراضات مردمی بوده و دولت اسد در آن زمان اشتباهاتی هم داشت ، اما مهمتر
از آن ، این بود که آقای بشار اسد ، اصلاحاتی را که به مردم قول داده بود
انجام داد .
آمریکا شگرد خاصی در ایجاد انقلاب های تصنعی در جهان دارد
، آن ها خیال کرده بودند که پس از اعتراضات مردمی ، دولت اسد آتش سلاح
خود را بر علیه مخالفان بگشاید ، اما غافل از آنکه ، مشاوران آقای اسد این
نکته را به ایشان گوشزد کردند و همانند پادشاهان منطقه از کشتن مخالفان
پرهیز کرد ، اما این واقعیت را هم باید پذیرفت که در ابتدای تحولات ، آقای
اسد برخی از مخالفان را هم کشت ، هرچند در مقایسه با دیکتاتورهای منطقه
عدد کشته های سوریه بسیار ناچیز بود .
آمریکا و حامیان او در منطقه ،
پس از آنکه از انقلاب مردمی مایوس شدند اقدام به کشته سازی کردند ، اما
باز هم دست از پا درازتر ، مایوسانه به خانه برگشتند . این اتفاقات رخ داد
تا اینکه انقلاب لیبی به پیروزی رسید و نوبت به این حیله گرهای مکار رسید
که با کمک رسانه های خود ( بخوانید بمب افکن های خبری ) به مردم القاء
کنند که اتفاقات در سوریه ، همانند انقلاب لیبی است اما غافل از آنکه بین
اتفاقات سوریه و انقلاب لیبی ، تفاوت چشمگیری بود .
در ادامه مقاله به صورت مختصر به سه اختلاف مهم در سوریه و لیبی می پردازم :
تفاوت در ساختار حکومتی :
همانگونه که در بالا بدان اشاره کردم ، آقای بشار اسد به مردم قول هایی
داد که در قانون اساسی سوریه اصلاحاتی انجام دهد ، و در این راستا اقدامات
چشمگیری هم انجام داد ، بر خلاف دیکتاتور لیبی که مستبدانه بر عقاید خود
پایبند بود و تغییری در نظام خود انجام نداد .
تفاوت در ماهیت انقلاب ها :
مخالفان دولت لیبی ، در شعارهایی که می دادند بر ماهیت ضد اسرائیلی و ضد
صهیونیستی خود پایبند بودند ، بر خلاف مخالفان در سوریه ، همانطور که در
حدود 7 ماه قبل ، رهبر مخالفان در سوریه به حمایت کامل از رژیم غاصب
صهیونیستی پرداخت و قول آن را داد که حکومت جدید سوریه ، حکومتی است حامی
رژیم صهیونیستی باشد .
تفاوت در حامیان : انقلاب لیبی
حامیانی همچون ایران و برخی کشورهای منطقه همچون عراق ، سوریه ، مردم مصر
را داشت ، در حالی که حامیان درجه اول تحولات سوریه و در راس آن ها آمریکا
و رژیم صهیونیستی است . پس کجای این وقایع شبیه یکدیگیر است ؟ به راستی
اگر تحولات سوریه همانند انقلاب لیبی است ، پس چرا رسانه های حامی تروریست
های سوریه همچون بی بی سی ، الجزیره ، العربیه و ... از انقلاب لیبی
حمایت نکردند ؟
اما بخش دوم مقاله ، پیرامون ماهیت مخالفان دولت بشار اسد
مخالفان دولت آقای اسد ، بصورت کلی به دو دسته تقسم می شوند ، 1 : برخی از مردم سوریه 2 : تروریست های مسلح خارجی و داخلی .
اگر
بخواهیم طبق نظام دمکراسی هم عمل کنیم ، نباید نظام اسد را غیر قانونی
بدانیم ، زیرا که آقای اسد همه پرسی در کشور برگزار کرد ، و مردم ابقای
حکومت آقای اسد را خواستار شدند ، که این همه پرسی مورد تایید ناظران بین
المللی هم قرار گرفت .
براستی ، حامیان جیش الحر ( ارتش آزاد )
سوریه چه کسانی هستند ؟ آیا بغیر از آمریکا و رژیم صهیونیستی ، انگلیس و
رژیم عربستان هستند ؟ چه علقه و ارتباطی بین منافع این کشورها و ارتش به
اصطلاح آزاد است ؟ اگر بتوانیم همه کشورها را توجیه کنیم ، قادر به توجیه
حمایت اسرائیل نیستیم ، مگر اینطور نیست ؟
برخی ها ادعا می کنند
که اسد باید حکومت را تحویل مخالفان دهد ، می پرسیم چرا ؟ می گویند که
این اصل نظام دمکراسی است ، اولا : مگر شما همه پرسی سوریه را ندیدید ؟
مگر اکثریت با ابقای نظام موافق نبودند ؟ مگر ناظران بین المللی تایید
نکردند ؟ البته دمکراسی به سبک آمریکا بگونه دیگری است ، هر کشوری که به
سمت و سوی منافع آن ها حرکت کند ، کشور آزاد و هر کسی بر خلاف آن ها کار
کند ، متهم به تروریست بودن میشود . دوما : آیا عاقلانه هست که اگر یک
مخالفی به خیابان بیاید و یک سلاحی بدست بگیرد ، دولت تسلیم شود ؟ دیگر
سنگ بر روی سنگ بند نمی ماند ، هر روز باید شاهد سقوط نظامی باشیم .
برخی
ها به کشته شدن افراد توسط حکومت اسد اعتراض می کنند و آن را بر خلاف
آزادی بیان میدانند و می پرسند ، چرا این همه خونریزی ؟ اتفاقا ، ما باید
بپرسیم چرا این همه خونریزی ، نه آن تروریست های مسلح . وقتی که تروریست
ها با عملیات انتحاری و بمب گذاری به نظامیان و مردم بی پناه حمله کنند ،
آیا نظامیان سوریه باید دست روی دست بگذارند و شاهد کشته شدن بقیه دوستان و
مردم عادی باشند ؟ چه انتظار واهی و غیر منطقی دارید .
آیا تروریست های سوریه انسان های خوبی هستند و به دنبال آزادی می باشند ؟
ماهیت
هر کسی را افعال و کارهای او مشخص می کند نه شعارهایش ، درست است که
تروریست ها شعار الله اکبر می دهند اما برخلاف آن عمل میکنند . طبق فیلم
هایی که ارتش آزاد در اینترنت پخش کرده است جواب میدهم ، فیلم هایی از جمله
: رهبر یکی از قبایل را بدلیل ممانعت از فحش دادن به اسد ، شکنجه کردند و
بصورت فجیعی او را تیرباران کردند ، و همچنین فیلم دیگری که : یکی از
طرفداران جوان حکومت اسد را با چاقوی کوچکی ( تا زجر کش شود ) سر میبرند ، و
هزاران فیلم دیگر که حتی اردوغان به این کار آن ها اعتراض کرد . حالا شما
فرض کنید حکومت به دست آن ها بیافتد ، چه میشود ؟ .
آیا تروریست های سوریه از کشور سوریه هستند ؟
در
جواب باید بگویم ، قطعا برخی افراد از کشور سوریه هستند ، اما شما به
اسرای این جنگ واقعی نگاهی بندازید ، کشور عربستان و ترکیه ، بصورت علنی از
بشار اسد خواستار بازگرداندن افسران خود شدند ، خیلی خنده دار است ، در
جامعه ای که ادعای دمکراسی میکند ، این عمل را منافی با دمکراسی نمیداند .
این دو کشور مذکور بصورت علنی ، خواسته یا ناخواسته به دخالت نظامی خود
اقرار کردند ، البته شواهدی که موجود هست خیلی فراتر از این هاست ، از جمله
پرواز هواپیماهای رژیم صهیونیستی و ترکیه بر فراز سوریه و .... . حالا به
نظر شما با این حال باز هم باید بشار اسد حکومتش را تحویل مخالفان خارجی و
تروریست ها بدهد ؟
پ . ن : تحلیل کاملا شخصی بوده و وابسته به ارگان یا سازمانی نیست ( صرفا جهت اطلاع )
پ . ن : جای بحث زیاد بود ، اما مقاله طولانی میشد به همین دلیل از نوشتن ادامه مقاله صرف نظر کردم