در مشهد خدمت ایشان رسیدم و گفتم التماس دعا! ایشان چنان گریه کرد که من پشیمان شدم. فرمودند: «من که هستم که به من میگویید التماس دعا؟» این یعنی خالی از هوی و هوس بودن. حتی راه رفتن ایشان برای انسان درس اخلاق است. نتیجه درس و بحث ایشان این است که انسان نباید برای خود حساب و کتابی جدا باز کند. دیدیم افرادی را که کمی اصطلاحات آموختند و تفرعن وجودشان را گرفت و از خود بتی ساختند و شئوناتی برای خویش قائل شدند اما آیتالله انصاری شیرازی اینگونه نبودند. وقتی خدمت آیتالله انصاری میرسند و درباره علامه حسنزادهآملی سؤال میکنند، ایشان میفرمایند: «فهم و تدریس فصوص الحکم محییالدین کار قلندرهاست و آیتالله حسنزادهآملی باید درس بگویند.» این در حالی است که خود ایشان مدرس فصوص و دروس عقلانی بودند و این حکایت همان کلام مولوی است که فرمود:
آیتالله انصاری
جان گرگان و سگان هر یک جداست
متحد جانهای شیران خداست
زمانی من از نماز آیتالله جوادیآملی بیرون آمدم و با واقعهای مواجه شدم که تنم لرزید؛
ظاهرا آقای انصاری شیرازی با آیتالله جوادی کاری داشتند و محافظها نابخردانه جلوی ایشان را
گرفته بودند. من با خود گفتم اگر آیت الله جوادیآملی این صحنه را ببینند سکته میکنند. این، خالی از هوی بودن
است و این برای ما درس اخلاق بود.
منبع: پنجره
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
اصلا معلومه کی به کیه!!؟
الآن راوی کیه دقیقا!؟
ارادت به آیت الله حسن زاده آملی در ابتدا و یهو سکته آیت الله جوادی آملی در انتها!!
ايشان چهل سال پيش فوق ليسانس ادبيات عرب داشتند و به زبانهاي فرانسه و انگليسي هم تسلط كامل داشتند و شاگرد اول آيت اله بروجردي در درس معقول و منقول بودند.
ما هیچ امام یا پیامبر یا عارفی را نداریم که بد خلق باشه.
یا ایراد بگیره .حضرت موسی اون زمان گفت که حسن را ببینید نه اینکه عیب بتراشید.واقعا سخن آقای انصاری که فهم فصوص کار قلندران است خیلی بزرگ است.
کسانی که به این درک رسیده اند که متون محی الدین/ع/ را در فهم و باور بارور کنند حقا که همچین اشخاصی اند.
اگر جسارت نباشد خاطره ای بگویم.که چندی قبل در مترو جوانی طلبه را دیدم که نهایت سنش بیست و یک بود.ایشان چهره ای خشن و نگاهی عجیب داشتند.و در کنار هم نشستیم.
ایشان با چندشی به بنده حقیر نگاهی کردند و من خواستار ملاقات شدم.بنده به ایشان گفتم که شما//روحانی ها و طلبه ها//هر کدام به نوعی نماینده اسلام اید.اکنون چرا این نگاه و اخم را دارید؟مگر در میان اولیا کسی اینچنین را سراغ دارید؟
پس از بحثی مفصل بنده سوالی دیگر پرسیدم که چند سال است در حوزه اید؟گفتند سالهاست.
وقتی پرسش مکدر بنده را دیدند گفتند شش سال است.گفتم نظرتان در مورد اشخاصی که نام میبرم چیست؟
محی الدین ابن عربی . شمس مولانا.عطار.سهروردی .عین القضات.ملاصدرا...
ایشان بلافاصله گفتند همگی ضاله وکافر وکتب حرامی و... اند.
پرسیدم که جوان "کتاب کدامیک از اینان را مطالعه کرده ای؟گفتند من وقتم را با اینها هدر نمیکنم.
در آخر گفتم من طی برنامه ای که مرحوم پدرم برای حقیر داشته اند.اکنون بیش از پنجاه سال است که برای مثال دوارده سال دوره مثنوی مولانا.وبیش از چهار سال اثار عطار و در تمام این دوران به طور فشرده فتوحات و دیگر آثارابن عربی را با توجمه های عربی انگلیسی و فارسی و مقالات بسیاری را خوانده ام ولی اکنون پس از بیش از پنجاه سال هنوز جرآت نکرده ام که درباره این بزرگان نظر بدهم .چطور شما با این سن و سابقه فتوی صادر میکنی؟
جوان خندید و گفت صحبت با شما بی فایده است و رفت.
ولی وقتی کسانی مانند آیت الله انصاری چنین سخنی که میگویند جگر زخمی مانرا دوست داند که چه تسکینی است.
عزتشان احدی وار باد
همه چیز ها را گل گفتید.
موفق باشید
لطفا سایر دروس را هم برای علاقمندان درسایت بگذارید.
خداوند حافظ شما باشد.
را بیان نمودید انتظار نداشتیم در باره استاد اخلاق وعرفان از این تیتر(نامانوس ) استفاده کنید.