مجلس مکان سیاستورزی است و شما بهعنوان معاون پارلمانی سپاه در این نهاد حضور دارید. از تاریخچه تأسیس این معاونت بفرمایید تا وارد بحث شویم.
طبق
قانون همه دستگاههای اجرایی در مجلس معاونت پارلمانی و حقوقی دارند. قاعدتا
سپاه نیز برای تعامل بیشتر با نهاد قانونگذاری کشور، سازوکاری
را طراحی کرده است. بر همین اساس معاونت پارلمانی و حقوقی سپاه از سال 1386 شکل
گرفت. قبل از آن مشاور حقوقی فرماندهی کل در سپاه بود که بهصورت
فردی عمل میکرد و با تشکیل معاونت پارلمانی، تبدیل به ساختار شد.
این روزها در بعضی محافل، سخنانی درباره ورود نظامیان بهویژه سپاهیان به عرصه سیاست شنیده میشود. بهنظر شما برای تحلیل و راستیآزمایی این موضوع از چه زاویهای باید به آن نگاه کرد؟
به نظر من در این زمینه یک اشتباه تاریخی در حال وقوع است که دور از ذهن نیست، تعمدا از سوی برخی گروهها این اشتباه مطرح شود. طرح این مسأله که سپاهیان به عرصه سیاست وارد شدهاند، حرف جدیدی نیست؛ بلکه به سالهای دهه 60 و70 بر میگردد. وقتی که انقلاب اسلامی به وقوع پیوست، بهترین جوانهای این مرز و بوم در عرصه خدمترسانی به مردم و کمک به تحکیم نظام اسلامی وارد شدند. آن روزها فقرزدایی دغدغهای اساسی بود که حضرت امام هم برای مبارزه با فقر، جهاد سازندگی را تأسیس کردند. همزمان با آن، چون در روزهای ابتدایی پس از انقلاب، به دلایل مخلتف ارتش منسجمی نداشتیم، نیاز به نیرویی برای حفاظت از انقلاب هم احساس میشد. امام خمینی (رحمتاللهعلیه) در 2 اردیبهشت 58 دستور تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را صادر فرمودند. البته سپاه برای این تشکیل نشد که ارتشی جدید باشد، چراکه امام در تاريخ 29 فرودین ماه 58 نیز دستور بازسازی ارتش را داده بودند. از همان روزهای اول تشکیل سپاه، برنامهريزي اولیه این بود که 10 درصد کارکرد نظامی و 90 درصد کارکرد عقیدتی داشته باشیم. امام نیز اصرار داشتند که سپاه نیرویی عقیدتی باشد، نه نیرویی نظامی.
سپاه نیرویی مردمی بود که در همه شهرها تشکیل شد. با این همه تلقی مردمی از سپاه و حتی تلقی کسانی که در سپاه عضو شده بودند، این نبود که این نهاد قرار است کار نظامی بکند. نگاه مردم و انقلاب به سپاه از نوع نگاه به ارتش (بهعنوان یک نیروی نظامی) نبود، بلکه بهعنوان نیروی عقیدتی که دارای فهم دینی است به سپاه نگاه میشد.
پس منظور شما این است که برای بررسی موضوع گفتوگو، باید به دوران دفاع مقدس و دلایل تشکیل سپاه برگردیم. چگونه سپاه که قرار بود نیروی عقیدتی باشد با سازماندهی خاص خود توانست نبض جنگ را در دست بگیرد و در ذهن مردم بهعنوان نیرویی نظامی تلقی شود؟
با شروع جنگ و بیشتر شدن نیاز کشور به امنیت، سپاه بیش از پیش بهدنبال رفع نیاز انقلاب برآمد. سال 59 که جنگ شروع شد، کشور شرایط خاصی داشت؛ مثلا دانشگاهها به علت انقلاب فرهنگی تعطیل شده بود و همه کسانی که در دانشگاه حضور داشتند و از نظر اعتقادی بهدنبال حفظ انقلاب بودند، طبیعی بود که بهدنبال شرکت در جنگ و حفظ کیان کشور باشند. برای موفقیت در جنگ هم نمیشد که هر کس اسلحه دست بگیرد و به مناطق برود بلکه نیاز به حضور در ساختار خاصی بود. بدین ترتیب در همان چند سال اول انقلاب، بسياری از جوانان متفکر انقلابی که تا پیش از این در دانشگاه حضور داشتند، به سپاه پیوستند. جوانان دانشگاهی بهعنوان خواص مطرح بودند. این خواص به دليل توانی که داشتند وقتی وارد جنگ شدند، نمیتوانستد یک رزمنده عادی باشند و چون جنگ نیاز به ساختاربندی و مسئولین متعددی در ردههای مختلف داشت، بهعنوان فرماندهان ردههای مختلف مشغول شدند. همین روند باعث شد تا اکثر نیروهای توانمند انقلاب جذب سپاه پاسداران شوند. البته همانطور که گفتم اگر به همین افراد کسی عنوان نیروی نظامی میداد، او با تعجب نگاه میکرد!
امروزه بسیاری از افرادی که در عرصه سیاست حضور دارند، سابقه حضور در دفاع مقدس را نیز دارند. طبیعی است که این افراد یا در قالب سپاه و بسیج در جنگ حضور داشتند یا در قالبهای دیگری همچون جهاد سازندگی. نگاهی که امروز میتوان به ماجرای ورود سپاهیان به عرصه سیاست (خصوصا در روزهای ابتدایی پس از جنگ) داشت، این است که نوعا نخبگانی که در اوایل انقلاب، بین سنین 16 تا 30 سال بودند، جذب سپاه شده بودند. این افراد به سپاه نیامده بودند تا نظامی شوند، بلکه آمده بودند تا به انقلاب کمک کنند. پس طبیعی است که با پایان جنگ و رفع وضعيت اضطرار نیز کمکم از این ساختار جدا شدند و به مسیر قبل از جنگ خود بازگشتند؛ دانشآموز سر میز درس برگشت تا درسش را بخواند؛ دانشجو و استاد به دانشگاه برگشتند؛ کشاورز به مزرعه خود برگشت و... جالب است بدانید تصور برخی از سپاه بعد از جنگ این بود که این نهاد منحل خواهد شد.
چون
حساسیت بر روی عرصه سیاست بیشتر از بقیه عرصهها بود، در سالهای
پس از جنگ اینگونه تلقی شد که سپاه در حال تزریق نیروهای
خود به سیاست است؛ حال آنکه با پایان جنگ دیگر نیازی به سپاه با آن وسعت کادر نبود
و بسیاری از پاسداران نیز كه شرايط جنگ آنها را آبدیده کرده
بود، از سپاه جدا شده و وارد عرصههای دیگری شدند که
یکی از آنها سیاست بود. بخشی از سپاه نیز وارد سازندگی کشور شد و
توان مهندسی سپاه در قالب قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
در خدمت کشور قرار گرفت.
نقل قولی از حضرت امام (رحمت ا... عليه) موجود است که ایشان فرمودند سپاهیان و بهطور کلي نیروهای نظامی وارد سیاست نشوند. از طرف دیگر سپاه دارای معاونت سیاسی است و طبق قانون نیز وظیفه پاسداری از انقلاب را برعهده دارد. این جملات را چگونه باید با هم جمع کرد؟
سخنی که مطرح کردید ناظر به ممنوعیت دخالت سپاه در سیاست ورزی، ایجاد تشکیلات سیاسی و طرفداری از احزاب و گروههاست. سپاه پاسداران از همان ابتدای انقلاب، عدم ورود به این خطوط قرمز را برای خود اصل قرار داده است. اوایل انقلاب هم کسانی را داشتیم که بهطور همزمان هم عضو سپاه بودند و هم در سازمانهای سیاسی عضویت داشتند. امام خمینی به آنها تذکر دادند و فرمودند یا در سپاه باشید یا در سازمان سیاسی. اینجا بود که عدهای مثل آقای محسن رضایی در سپاه ماندند و عدهای نیز از سپاه خارج و وارد عرصه سیاست شدند. اینکه عدهای بخواهند متعجب شوند که چرا بسیاری از مسئولین نظام، روزی در سپاه و در جنگ حضور داشتند، مثل این است که بگویند چرا عده زیادی از مسئولین در دانشگاهها درس خواندهاند!
با این حال، اعضای سپاه پاسداران عدم ورود به سیاستورزی را یک تکلیف شرعی میدانند و معتقدیم اگر به عرصه سیاستبازی وارد شویم، فعل حرامی را انجام دادهایم؛ ولی حتما فعالیت در عرصه آگاهسازی سیاسی پرسنل، بسیجیان و در درجه بعد آحاد مردم را تکلیف شرعی خود برای حفظ انقلاب میدانیم.
اشکالی که گرفته میشود برمیگردد به حضور نظامیان سابق در عرصه سیاستورزی و حضور در نهادهایی همچون مجلس. به عنوان کسی که با هر دوی این نهادها ارتباط دارید، در این زمینه نظر خود را بفرمایید.
افرادی که از نیروهای نظامی جدا میشوند، جزئی از سرمایههای همین نظام هستند و اینکه بخواهیم آنها را از ورود به سیاست و یا هر عرصه دیگری منع کنیم، اشتباه است. دو فرمانده گردان را تصور کنید که در زمان جنگ حضور داشتند. یکی پس از اتمام جنگ وارد سیاست شد و به وزارت، وكالت یا استادی دانشگاه رسید و دیگری ماند و از سپاه بازنشسته شد. آیا رواست به این فرد دومی بگوییم که چون نظامی بودی، تو حق نداری در هیچ جای دیگری حضور داشته باشی؟ گذشته از این، من از کسانی که منتقد ورود اعضای سابق سپاه به عرصههای دیگر هستند و به آن حساس شدهاند، میپرسم اگر مثلا به جای سیاست که همه بازنشستگان نظامی بروند و کشاورز بشوند، کسی میرود بپرسد چرا کشاورزی میکنید؟
بحث دیگری هم وجود دارد. در دولت نهم و دهم و حتی دولتهای قبلی، وزرایی داشتیم که وارد دولت شدند و پس از خروج از دولت، باز هم به سپاه بازگشتند. این تزریق وزیر به نوعی سیاستورزی نیست؟
من معتقدم این اتفاق هم ورود به عرصه سیاستورزی نیست. در تمامی دولتهای قبلی که متشکل از احزاب مختلف بود، ما هیچگاه شاهد نبودیم وزیری که به درخواست دولت از سپاه مأموریت گرفته و وارد پست دولتی شدهاست، بخواهد در احزاب دولتساخته وارد شود.
همین نفس مأموریت آنها از سوی سپاه شرایط را فراهم نمیکند که به موجب آن، وزیر یا استاندار یا فرماندار مأمور شده از سوی سپاه، علاوهبر پاسخگویی به مقامات بالادستی خود در دولت، مجبور به پاسخگویی به سپاه نیز بشود؟
خیر. اعتقاد داریم در دورانی که اعضای سپاه بهعنوان مأمور به دولت میروند، فرد نباید آداب سپاهی بودن را از دست بدهد. اگر فرد شرایط را از دست بدهد، ما او را برمیگردانیم و در هیأتهای عالی انضباطی به تخلفاتش رسیدگی کرده و ممکن است او را اخراج کنیم. اما اینکه آن فرد مجبور به پاسخگویی به سپاه به خاطر عملکردش باشد، حرف درستی نیست. ما در دولتهای مختلف شاهد بودیم وزرایی که از سپاه مأموریت گرفتند، گاهي در مدت وزارت برخي اقدامات اجرایی داشتند که مورد قبول سپاه نبوده است.
در جریان انتخابات مختلف بعضی لیستهای بینامونشان منتشر میشود که به موازات آن شایعاتی مبنی بر دست داشتن سپاه و بسیج در انتشار آنها به گوش میرسد. معروفترین این موارد، انتشار فهرستی موسوم به هوالمطلوب در مشهد و یا لیست اصولگرایان اصلح در همین انتخابات اخیر تهران است. چرا هیچگاه سپاه انتساب این لیستها به خودش را تکذیب نکرد؟
اولا ما در سپاه هیچگاه نمیگوییم به چه کسی رأی بدهید و به چهکسی رأی ندهید. معتقدیم اگر دو تن از دوستان انقلاب با هم درگیر شدند، سپاه بهعنوان عنصری دلسوز باید وارد شود و اختلافات را حل کند. اگر سپاه ببیند بخشی از نظام در موضعگیری علیه نظام سلطه مشکل دارد، آیا نباید وارد عمل شود و تذکر بدهد؟ سپاه شاخصهاش رهبری است. ما حتی در مواجهه با اصلاحطلبان نیز معتقدیم اگر در چهارچوب نظام و رهبری حرکت کنند، از حضور آنها استقبال میکنیم. نکته دوم این است که این لیستهایی که گفتید و مشابه اینها هیچگاه از سوی سپاه تهیه نشده است.
البته تکذیب هم نشده؟
بله. ما لزومی نمیبینیم که هر چیزی را تکذیب کنیم. چراکه اگر این باب باز شود، باید همه شایعات در هر ابعادی را تکذیب کنیم که از لحاظ عملی امكانپذیر نیست. اینگونه لیستهایی که گفتید توسط اقشار مختلفی که دغدغه انقلاب دارند تهیه شده است و چون از ظرفیتهای مختلف بهره گرفته، فهرستهای خوبی است. سپاه لزومی نمیبیند این فهرستها را تکذیب کند. ما یکبار بهصورت کلی گفتیم که سپاه در تدوین هیچ لیستی دخالت نمیکند.
چند وقت پیش، علی مطهری درباره فعالیت سپاه در انتخابات سخنان تندی مطرح کرد. بعد از این اتفاق شما احتمالا در مجلس با ایشان صحبت کردهاید. از سوی دیگر سردار جزایری از شکایت سپاه از مطهری سخن گفت. لطفا در اين زمينه هم آخرین تغییرات و تحولات را بفرمایید.
نمیدانم آقای سردار جزایری بر چه مبنایی این صحبت را كردهاند؛ ولی تا جایی که مطلعم سپاه از آقای مطهری شکایت نکرده و بنا هم نیست که شکایت کند. من با ایشان در مجلس صحبت کردم. ایشان فرزند شهید بزرگوار استاد مطهری و از نمایندگان خوب مجلس هستند. ایشان تصوری از این انتخابات داشت و برداشتش این بود که برخی ارکان سپاه در انتخابات دخالت کردند. من به وی گفتم كه اگر شما سند یا مدرکی دال بر دخالت سپاه و پاسداران در انتخابات دارید، ارائه بدهید تا ما برخورد کنیم. ایشان در جواب من گفت كه من سند ندارم؛ ولی برخی دوستانی که انتخاب شده یا نشدهاند، این صحبت را مطرح کردهاند.
آقای مطهری از مطرح کردن آن صحبتها، نگرانی درستي داشت و گفت که دوست ندارد اعتبار سپاه خدشهدار شود. ایشان درباره آن نطق به من گفت که چون وقت کم بود، من بخشی از صحبتهایی را که نوشته بودم، نتوانستم بگویم که آن بخشها را برایم خواند. مضمون آن جملات اين بود: «برای سپاه احترام قائلم و آن را از بهترین نهادها و پاکترینها میدانم.» نهایتا هم دیدیم که ایشان صحبتهای خود را اصلاح کرد و مسأله هم تمام شد.
آیا در این انتخابات گزارشهایی از دخالت پرسنل سپاه در سیاست داشتید که با آنها برخورد هم شده باشد؟
در این انتخابات هنوز گزارش مستندی نداشتیم؛ ولی در انتخابات ریاستجمهوری دوره قبل افرادی بودند که با آنها برخورد کردیم و آنها را از سپاه اخراج کردیم .
پنجره ـ صادق وفایی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
اولا سپاه از مطهری شکایت نکرده است
ثانیا قصد هم ندارند شکایت کنند
ثالثا ایشان گفتند بنده خودم با آقای مطهری صحبت کردم از ایشان خواستم اگر مستندی دارند در خصوص دخالت سپاه دارند برای بررسی و برخورد ارائه دهند ایشان نقل می کنند اقای مطهری گفته اند بنده مدرکی ندارم اما بعضی از دوستان شهرستانی این را گفته اند توجه کردید ایشان گفتند مدرک ندارند
!!!
یک تجربه عینی را خود بنده خدمتتان عرض می کنم ، بعد از انتخابات بنده به یکی از استانهای شمالی رفته بود در یکی از شهرهای ساحلی دوستی دارم با ایشان که صحبت کردم ایشان بشدت ادعا داشت سپاه در امر انتخابات دخالت کرده است و کاندیدای رقیب به خاطر همین دخالت پیروز انتخابات شده است ایشان چون چون جزو ستاد کاندیدای شکست خورده بود از وی خواستم مرا خدمت کاندیدای شکست خورده ببرد با هم خدمت ایشان رسیدیم خودم را معرفی کردم و گفتم خبرنگار بولتن نیوز هستم از ایشان سوال کردم : ظاهرا طرفداران شما مدعی هستند به نقل از شما سپاه در امر انتخابات دخالت کرده است
ایشان در جواب من من و من کرد و تعدادی از اسامی افراد سپاهی را نام برد که مثلا در انتخابات به رقبب رای داده بودند یا مثلا بنفع رقیب فعالیت کرده بودند در ضمن خودش هم یکی یکی می گفت فلانی بازنشسته است از ایشان سوال کردم ایا سپاه اطلاعیه داده یا رسما در جایی از رقیب شما دفاع کرده یا در ستادهای انتخاباتی حضور داشته یا فرماندهی سپاه منطقه در مجلس انتخاباتی رقیب شما شرکت کرده ایشان صراحتا می گفت نه بنده تعجب کردم پس چرا این ادعا وجود دارد !
بنظرم اینها بیشتر یک سوء تفاهم و یا حتی می تواند یک غرض ورزی و در بعضی مواقع تلخی شکست باشد که باعث اینگونه اتهامات به سپاه شده است لازم بذکر است اتفاقا دوست بنده که در ستاد ایشان فعالیت می کرد و مدعی بود سپاه دخالت کرده است خودش پاسدار بازنشسته بود!
در پایان به ایشان گفتم طبق قانون سپاه اجازه دخالت بنفع یا برعلیه کسی در انتخابات را ندارد اما هر فرد سپاهی نگاه سیاسی و حمایتهای شخصی خودش را از کاندیدای اصلح می تواند به عنوان یک نظر شخصی در خانواده و یا حتی دوستان اعلام کند اما نمی تواند در تبلیغاتهای عمومی و سازمان دهی شده شرکت کند که در صورت اثبات دخالت تشکیلاتهایی در سپاه وجود دارد که باوی برخورد می کند.