کد خبر: ۸۳۳۲۲۴
تاریخ انتشار:
تاملی در باب یک دغدغه مهم

آیا در گستره هنر، اندازه سلیقه مردم نزول نموده یا سازنده اثر هنری / قسمت چهارم

گستره ی اندازه ی پسندِ گیرنده (سطح سلیقه مخاطب) یا سازنده اثر هنری، دامنه ای بسیار دراز دارد که به گونه هایی از آن پرداختیم.
آیا در گستره هنر، اندازه سلیقه مردم نزول نموده یا سازنده اثر هنری / قسمت چهارم

گروه فرهنگی - داریوش رضایی کارشناس ارشد کارگردانی هنرهای نمایشی: گستره ی اندازه ی پسندِ گیرنده (سطح سلیقه مخاطب) یا سازنده اثر هنری، دامنه ای بسیار دراز دارد که به گونه هایی از آن پرداختیم. در این گستره، گوشه های پیش پا افتاده گرچه بسیار بزرگ را بررسی نمودیم و تلاش شد بر همپوشانی اندازه پسند مخاطب و سازنده روی هم بنگریم . تخمِ ایجاد اندازه پسند مخاطب در گرو اندازه پسند سازنده است . همتای این گفتمان را می توان در استاد، شاگرد یافت. استاد آنچه از زندگی که ناشی از زیست دیگران و تجربه در کتابها می باشد را آموخته و با زیست خود در زندگی به آن می پیونداند و به شاگردان می آموزاند. پس برای بالا بردن در سوی نیکی به آن پویایی می افزاید.

به گزارش بولتن نیوز، چه چیز در نهایت به سازنده، دلیری در گام گذاری بر مفهوم کم توانی و سستی، ارزش می دهد که وی به خویش ، بی باکی ساخت هر چیز را بدهد و در داوری به نام اثری هنری پذیرفته گردد؟ پاسخ؛ پیرامون خواست جامعه و نگرش گذرا و کم عمقی یک جامعه چه چیز سبب پایین آمدن اندازه ی رویاپردازی نیک و گرفتن آرامش و شادی و پویایی جامعه می گردد؟

پاسخ؛ ساخت خوراک ناچیز و سرسری و بی بنیان به دست سازنده

پس هر دو بر هم همپوشانی دارند. در این میان، توجه به ستونها و بن مایه ی فرهنگی در شناخت و کارکرد اثر هنری بسیار اهمیت دارد . نمونه ای برای درک این گفتمان می آورم؛ کشور انگلستان یک شکسپیر دارد! و چنان بر ستونهای او یکه تازی می کند که اگر در انتهای قاره ی آفریقا از شخصی بیسواد بپرسید که شکسپیر چیست؟

می گوید منظورتان کیست می باشد؟! همان نویسنده ی انگلیسی را می گویی ؟! و ما ایرانیان با خود چه کرده ایم که آثار جاودان در درازای تاریخ، در تمامی هنرها داشته و داریم، با رویکردهای بزرگ تاریخ آدمیزاد در گستره ی جهان که پایه گذاران هرگونه هنر بوده اند و هستندو خواهند بود و پایه های هنر تاریخ بشریت را یه گونه ای بنا کرده اند که اثرهای نوین هنری جهان همگی یا از روی آن بدون پویایی رونوشت شده یا کمی رنگ و لعاب را با جغرافیای خود همگون ساخته اند و به خورد دیگران داده اند که کار چندان بدی هم نیست!

کار بد اینست که گستره ی درخواست و گستره ی خوراک به اندازه ای پایین بیاید که با هر چیز سست بنیان و بی پایه اجین شویم و خود را به ارزشهای پایین برسانیم و هر کسی، نام هنرمند و هر اثری، اثر هنری بر خود گیرد! اینک تلنگر؛ از خوانندگان می خواهم نام چند هنرمند ایرانی، مانند فردوسی، حافظ، خیام و ... که تا روز قیامت می توان نام هنرمندان ایرانی را شمرد و به انتهای آنها نرسید به یاد بیاورند.

راهکار؛بیاییم بدون باید نباید آنچنان توان خود را با فرهنگ و پویایی بالا ببریم که در ناخودآگاه خویش که در خانواده و تجربه و دانش اندوزی نیک شکل می گیرد خود بخود اثر هنری و هنرمند را تشخیص دهیم و تراز گستره ی اندازه ی اثر هنری هم را بالا ببریم و از اثر هنری پشتیبانی کنیم تا از کوزه چیزی تراود که در اوست.

بناهای آباد گردد خراب.....ز باران و از تابش آفتاب .. پی افکندم از نظم کاخی بلند.....که از باد و باران نیابد گزند .. بسی رنج بردم بدین سال سی.....عجم زنده کردم بدین پارسی .. بر این نامه بر عمرها بگذرد...بخواند هر آن کس که دارد خرد .. همه داستانم در او حکمت است.....برای خرد پیشگان عبرت است .. جهان کرده ام از سخن چون بهشت......از این بیش تخم سخن کس نکشت .. چو این نامور نامه آمد به بن....ز من روی گیتی شود پر سخن .. نمیرم ازین پس که من زنده ام....که تخم سخن را پراکنده ام .. هر آنکس که دارد هش و رای و دین....پس از مرگ کند بر من آفرین .. چو ایران نباشد تن من مباد..... بدین بوم و بر زنده یک تن مباد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین