کد خبر: ۸۱۸۷۲۳
تاریخ انتشار:
رئیس ضدجاسوسی ساواک پاسخ می‌دهد

چرا ساواک منفور شد؟

شصت و شش سال پیش در ۲۳ اسفند ۱۳۳۵ وقتی اسدالله عَلم، وزیر کشور کابینه‌ی حسین علاء، لایحه تاسیس ساواک را به مجلس شورای ملی برد...
چرا ساواک منفور شد؟

گروه سیاسی: شصت و شش سال پیش در ۲۳ اسفند ۱۳۳۵ وقتی اسدالله عَلم، وزیر کشور کابینه‌ی حسین علاء، لایحه تاسیس ساواک را به مجلس شورای ملی برد و با ۶۴ رای مثبت به تصویب رسید، سه سال و اندی از حاکمیت بختیار بر فرمانداری نظامی تهران می‌گذشت.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، پس از کودتای ۲۸ مرداد که دولت نظامی فضل‌الله زاهدی بر سر کار آمد، در خیلی شهرهای مهم از جمله تهران، «فرمانداری نظامی» تاسیس شد. جایگاهی که جدی‌ترین وظیفه‌اش شناسائی و دستگیری مخالفان رژیم شاه بود. مهمترین آنها «فرمانداری نظامی تهران و حومه» بود که پس از چندماه، «تیمور بختیار» رئیسش شده بود. او از دی ماه ۳۲ تا اسفند ۳۵، با خشونت معروفش توانسته بود کارنامه‌ی چشم‌پرکنی داشته باشد که مهم‌ترینش کشف سازمان افسری حزب توده در ارتش در سال ۳۳ بود.

ایده‌ی تشکیل ساواک، در واقع پیشنهاد مستشاران آمریکایی بود که معتقد بودند تداوم شرایط حکومت نظامی به صلاح نیست و باید مثل بقیه کشورها، یک سازمان اطلاعاتی متمرکز تاسیس شود. با توجه به عملکرد بختیار در فرمانداری نظامی تهران، پیشاپیش مشخص بود که او اولین رئیس ساواک خواهد بود. بدنه‌ی ‌اصلی نیروی انسانی ساواک را ارتشی‌ها تشکیل دادند. قرار بود در بلندمدت، این سازمان با کادر غیرنظامیِ گزینش‌شده، ادامه‌ی حیات بدهد و اساسا با همین هدف، به عنوان زیرمجموعه‌ی نخست‌وزیری تعریف شد. آرزویی که تحقق نیافت و عملا تا سال ۵۷، ارتشی‌ها نقش پررنگی در آن داشتند و امورات ساواک هم نه با نخست‌وزیر، بلکه با شخص شاه هماهنگ می‌شد.

بیشتر بخوانیم:

قبرهایی که ساواک از مردم پنهان کرد

ضدجاسوسی ساواک چگونه به خدمت انقلاب درآمد؟

پایانِ مردِ هزارچهره‌ی ساواک

اما ساواک چه روندی را طی کرد که در سال ۵۷ به نماد سرکوب و اختناق و شکنجه تبدیل شده بود و از شدت بدنامی و غیرقابل دفاع بودن، دولت بختیار آن را منحل کرد؟ سرتیپ منوچهر هاشمی، رئیس اداره‌هشتم ساواک (ضد جاسوسی) که سابقه ریاست ساواک استان فارس را هم در سابقه دارد، در کتاب خاطراتش می‌گوید دو تیم از ارتش به ساواک رفتند: تیم اول افسرانی بودند که از رکن دوم ارتش (ضداطلاعات) بودند. هاشمی آنها را دارای «روحیه متعادل» خوانده و می‌گوید آنها «با هر نوع عملکرد مستقیم ساواک و رویارویی با مردم مخالف و معتقد بودند ساواک باید مثل سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی همه کشورهای پیشرفته و دارای دموکراسی، همّ خود را صرف عملیات تحقیقاتی و تجسسی نموده و به کشف رابطه‌ها و فعالیتهای مخالف رژیم در بدو پیدایش و نطفه‌بندی آنها بپردازد.» تیم دوم که از فرمانداری نظامی تهران به ساواک رفت و «دارای روحیه نسبتا خشن و در برخورد با گروههای مخالف، بدون انعطاف بودند و عقیده داشتند ساواک نیز باید در انجام وظایف محوله با همان شیوه فرمانداری نظامی، یعنی دخالت خشن مستقیم و بلاواسطه در امور مربوط به تعقیب، کنترل و تلاشی مخالفین عمل کند.»

هاشمی بدون نام بردن از نصیری، رئیس چندین ساله‌ی ساواک می‌نویسد «در روند فعالیت‌های ساواک، متاسفانه طرز تفکر دوم به تدریج غالب آمد و بدانگونه که غایت این راه و روش است، کم‌کم تصمیمات و جهات عملکرد ساواک در انحصار فرد یا افراد به‌خصوص درآمد و نظرگاه و سلیقه‌ی آنها جای اصول و اهداف اولیه سازمان را گرفت. در نتیجه، در عمل، با هسته‌های سیاسی و سازمانی که در ابتدا تعدادشان هم زیاد نبود با خشونت و قاطعیت فوق‌العاده زیاد عمل شد و همانطور که در پیش‌بینی گروه اول آمده بود، این خشونت‌ها عکس‌العمل‌های خود را به‌ بار آورد.»

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین