کد خبر: ۷۹۷۳۴
تعداد نظرات: ۱۸۳ نظر
تاریخ انتشار:

همسر مهم‌تر است یا پدر‌ و‌ مادر؟!

یکی از عوامل مؤثر بر رابطه همسران، رابطه آنها با خانواده‌های طرف مقابل است. مشکلات در این رابطه ممکن است به اختلاف میان زن و شوهر منجر شود و در ایران، با توجه به روابط خانوادگی نزدیک‌تر، این تاثیرات شدیدتر است.
از شایع‌ترین الگوهای رابطه با خانواده‌های همسران که ممکن است به اختلاف بینجامد، می‌توان به این موارد اشاره کرد.

1. دیدارهای مکرر و بدون برنامه با خانواده‌های طرفین:

یکی از آفت‌های خانوادگی در ایران، دیدار‌های مکرر، غیرضروری و بدون برنامه زوج‌ها و خانواده‌هایشان است که گاه در طول هفته بارها تكرار می‌‌شود. به خصوص در دوران عقد که برای خیلی از جوان‌های مشتاق عملا حد و مرزی در مهمانی رفتن به خانه والدین همسرشان وجود ندارد و گاهی تا روزهای متوالی این مهمانی ادامه پیدا می کند! این روش زندگی، ممکن است زنگ خطری برای وجود اختلاف و مشکلات بین زوج و در آینده باشد و دامنه مناسبات فامیلی را به دخالت‌های آینده در زندگی زناشویی بکشاند.

2. مشورت‌های نابه‌جا با خانواده‌ها:

اگرچه مشورت کردن در هر مسأله‌ای، به خصوص در ابتدای زندگی مشترک شرط است، اما زیاد مشورت کردن باعث باز شدن پای دیگران به حریم خصوصی زندگی می‌شود و همسر شما فکر ‌می‌کند در تصمیم‌گیری‌ها ردپایی از افکار خانواده همسرش وجود دارد و احساس ناامنی در او ایجاد می‌‌شود. به خصوص وقتی رازهای خصوصی زندگی‌تان را پیش آنها فاش می‌کنید.

گاهی والدین، بدون این‌که بخواهند زندگی فرزندشان را به هم بریزند، روش‌ها و راه‌کارهایی به او پیشنهاد می‌کنند که چون براساس عواطف شکل گرفته، ممکن است كمتر منطقی باشد. هركس باید بداند بهترین مشاور در هر زندگی زناشویی، همسر است.

3. تحمیل‌کردن راه و رسم زندگی به زوج جوان:

در بعضی از مناطق ایران که زندگی سنتی حکم‌فرماست، وقتی دختر جوانی به همسری پسری درمی‌آید، خانواده‌ها با بهانه كردن بی‌تجربگی آنها، وادارشان می‌كنند در كنار خودشان زندگی کنند تا راه و رسم زندگی کردن را به آنها بیاموزند! اما سؤال این‌جاست اگر دختر و پسر راه و رسم زندگی را نمی‌دانند، چرا اجازه نمی‌دهند این آموزش‌ها را مادر به دختر بدهد و بعد ازدواج كند؟ چرا باید دختری را در سنین پایین به‌عنوان عروس انتخاب کنند که چیزی از زندگی نمی‌داند؟

دلیل آن شاید این باشد که می‌خواهند عروس نوجوان را با ارزش‌های خانوادگی خود بزرگ کنند و عادت بدهند. متأسفانه این روش به‌طور مطلق و قطعی، روشی شکست‌خورده است. نتیجه این هم‌زیستی در سال‌های اول زندگی، چیزی جز نفرت و کینه طولانی‌مدت بین عروس و مادرشوهر نخواهد بود. در دنیای امروز، دختران نوجوان بیش از پیش از طریق تلویزیون و رسانه‌های دیگر راه و رسم زندگی مستقل را آموخته‌اند.

4. وجود افراد خودشیفته در خانواده‌ها:

اگر در خانواده زوج، شخصی وجود داشته باشد که فقط به خواسته‌ها و ایده‌های خود فکر کند و طرفین را وادار به اجرای خواسته‌هایش کند، بدون این‌که کوچک‌ترین توجهی به احساسات، عواطف و علایق آنها كند، زندگی را به بیراهه خواهد کشاند. افراد خودشیفته و خودمحور، دوست دارند تفکرات خود را به همه القا كنند، حتی اگر آن تفکرات با زندگی آنها سازگار نباشد.

همین‌طور در خانواده زوجه به این بهانه كه اگر داماد ما، "همراهی خانوداه همسرش با دخترشان" را احساس نكند، ممكن است به دختر ما ظلم كند(!!)، همواره درصدد این هستند تا با دادن برخی امكانات به دخترشان ـ مثلا با خرید خودرو برای او و به نام او ـ به شوهر بفهمانند كه اگر بخواهی سیطره مدیریتت بر زندگی را بیشتر بگسترانی، با ما طرفی! متأسفانه بیشتر این‌گونه تفكرات غلط، از فرهنگ سنتی خانواده‌های ایرانی نشأت می‌گیرد كه اصل را بر ظالم بودن شوهر و مظلوم بودن دخترشان می‌گذرانند كه اگر خانواده دختر از او حمایت نكنند، تا پایان عمر خود تحت ظلم خواهد بود! البته مسبب آن، افراد خودشیفته نیستند؛ اما به خاطر شدت عواطف و علایق خانواده به فرزندشان، ناخودآگاه چنین دخالت‌هایی برزو می‌كند.

منبع: تبیان

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱۸۳
در انتظار بررسی: ۱۴
غیر قابل انتشار: ۶۱
افتاب گردون
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۵
6
2
به نظر من هرچیز باید سرجای خودش باشه همسر جای خود و پدر و مادر جای خود هرچند بعضی از خانمها و اقایان اعتدال را رعایت نمیکنن و یااز این ور میافتن یا از اون ور و خیلی چیزای دیگه که الان حسش نیست بنویسم این هوای بهار خیلی دلگیره حس همه چی رو از بین میبره
پاسخ ها
افتاب گردون
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۵
به نظر شما کدام مهمتر است؟ قطعا خانواده وپدر و مادر مرد البته من راجع به این مسئله یه خورده تحقیق کردم اسلام به خانواده همسر ارزش وتوجه خاصی قائل است وهمچنین برای مرد اختیارات زیادی قائل شده است ساده ترین نمونش اینه که زن بی اذن شوهر حق ندارهبه منزل پدریش بره زمانهای گذشته اقایووون از این حقشون به نحو احسن استفاده کردن وتا تونستن خانمهاو چزوندن( یه عده واقعا مثل سلمان فارسی بودن ولی قبول کنیم اغلب اقیون اینطوری بدن) بعد وقتی انقلاب شد وتوسط حضرت امام زمزمه اسلام محمدی به گوش رسید وحق متقابل مرد وزن نسبت به هم :خانمها دیدن واقعا یه حقوقی دارن واین فنر که توسط اقایوون فشرده شده بود یکدفعه ذر رفت و حالا نمیشه جمعش کرد والان دوره زمونه برعکس شده واقایون شدن تو سری خور که بنده به شخصه اصلا خوشم نمیاد بنابراین الان بیشتر خانمها تصمیم میگیرن که کدوم وری برن و من نمونه عینیش رو در یکی از اقوام نزدیک دارم میبینم که اقا هیچ گونه دخالتی در امور زندگی ندارن و خانم خودش شاغله ودستش توی جیب خودشه (به نظر من ما اگه واقعا به نصف کمتر احکام دین در زمینه خانواده و حقوق زن وشوهر نسبت به هم عمل میکردیم زندگیامون خیلی بهتر از این میشد)
ناشناس
|
Kazakhstan
|
۲۳:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۵
7
0
به نظر من اینجوری که شما می گید باید پدر ومادرو فراموش کرد باید از تجربیاتشون استفاده کرد
حسین سوری ( تهران دانلود )
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۴:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۶
13
9
اگه زن ذلیل باشی و تعداد سکه مهریه هم بالا باشه ... مسلما همسر بالاتر است !

ولی اگه خدایی حساب کنیم اول مادر بعد پدر بعد همسر ...
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۴:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۶
ای بچه ننه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۶
1
7
هر كس سر جاي خودش -پدر و مادر يك سري نيازهاي ما را برطرف مي كند و همسر هم يك تعدادنيازهاي ما را، مخصوصا اگر از همسر بچه داشته باشيم حق و حقوق آنها هم وسط است پس بايد ميانه رو باشيم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۶
2
8
در قران کریم بارها و بارها راجع به پدر و مادر سفارش شده است.
آزاده
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۶
2
5
مسلما در زندگی زناشویی همسران که همیشه و تا آخر عمر میخواهند باهم زندگی کنند خودشون رو در اولویت قرار بدهند و به همدیگر بیش از هرچیزی اهمیت بدهند نه فرزندانشون نه مادر و پدر و خواهران و برادرانشون آب خوش از گلویشان پایین خواهد رفت و از هم راضی خواهند بود
وگرنه همیشه در اختلاف خواهند بود
الان هم که خوانواده ها دخالت کردن در زندگی فرزندانشان براشون یک رویه شده
پاسخ ها
ناشناس
| Germany |
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۶
سلام
مطمئن باشید کوچکترین رنجش مادر باعث میشه انسان در زندگی عاقبت به خیر نشه
دل مادر خیلی مهمه مواظب باشیم نشکنه
محمود ن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۷
1
7
به نظر بنده اعضای خانواده انسان در عرض هم قرار دارند نه در طول هم. و هر کدام از انها جایگاه خودش را دارد. لیکن حساب پدر و مادر چیز دیگری است. با وجود فاصله 400 کیلومتری با پدر و مادرم از همین جا دست هر دوی آنها را می بوسم.
مجید(مازندران)
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۹
0
3
چگونه با همسر رفتار کنیم :

حدیث پیامبر ذکر شده در کتاب سنن النبی علامه طباطبایی :
بهترین شما در امت من ، خوش رفتارترین شما با زنان خویشند و بدانید در این موضوع ( خوشرفتاری با زنان ) من از همه شما بهترم

و اما در رفتار با پدر و مادر :

دعای بیست و چهارم صحیفه سجادیه امام سجاد رو اگر کسی بخواند پی به مقام والای پدر و مادر میبرد
الله اکبر از این دعا و از مقام پدر و مادر که چقدر از این مقام و بزرگی والدین ما بی خبریم

پیشنهاد میکنم حتما دعای بیست و چهارم صحیفه سجادیه در مورد احترام به پدر و مادر را بخوانید اگر تونستید بعدش حتی یه اوف به والدین خود بگویید !!!

گزیده ای از این دعا :

" خدايا مرا چنان كن كه از والدينم همچون از پادشاه ستمكار بترسم، و همچون مادر مهربان درباره ايشان خوش رفتارى كنم. فرمانبردارى و نيكوكارى درباره ايشان را در نظرم از لذت خواب در چشم خواب آلوده لذيذتر، و در كام دلم از شربت گوارا در مذاق تشنه گواراتر ساز. تا آرزوى ايشان را بر آرزوى خود ترجيح دهم و خشنودى‏شان را بر خوشنودى خود بگزينم، و نيكوئى ايشان را درباره خود هر چند كم باشد افزون بينم و نيكوئى خويش را درباره ايشان گر چه بسيار باشد كم شمارم.

خدايا بانگم را در گوششان ملايم گردان، و سخنم را بر ايشان خوشايند كن، و خويم را براى ايشان نرم ساز و دلم را بر ايشان مهربان نما و مرا نسبت به آن دو سازگار و مشفق گردان.

خدايا ايشان را در براير پرورش من جزاى نيكو ده و در مقابل گرامى داشتنم، مأجور دار، و آنچه را كه در كودكيم منظور داشته‏اند بر ايشان منظور فرماى.

خدايا هر تندروى كه در گفتار با من كرده‏اند، يا هر زياده روى كه درباره من روا داشته‏اند، يا هر حق كه از من فرو گذاشته‏اند، يا هر وظيفه كه در انجامش درباره من كوتاهى كرده‏اند، پس من آن را به ايشان بخشيدم، و آن را وسيله احسان درباره ايشان ساختم، و از تو مى‏خواهم كه بار وبال آن را از دوش ايشان فرو گذارى

زيرا كه من نسبت به خود گمان بد به ايشان نمى‏برم، و ايشان را در مهربانى نسبت به خود مسامحه كار نمى‏دانم، و از آنچه درباره‏ام انجام داده‏اند ناراضى نيستم اى پروردگار من زيرا كه رعايت حق ايشان بر من واجب‏تر، و احسانشان به من قديم‏تر، و نعمتشان نزد من بزرگتر از آن است كه ايشان را در گرو عدالت كشم، يا نسبت به ايشان معارضه به مثل كنم

و گر نه اى خداى من طول اشتغال ايشان به پرورش من، و شدت رنجشان در پاس داشتنم چه خواهد شد؟ و تنگى و عسرتى كه در راه رفاه من تحمل كرده‏اند كجا بشمار خواهد آمد؟

هيهات! ايشان نمی‏توانند حق خود را از من استيفاء كنند و من نمى‏توانم حقوقى را كه بر ذمه من دارند تدارك كنم، و وظيفه خدمت ايشان را بجا آورم ...

ربنا اغفرلی و لوالدی و رب الرحمهما کما ربیانی صغیرا
چکش
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۹
1
3
ایجاد آرامش و صلح و محبت بین والدین و همسر هنری ست که طرفین باید به حس و فراگیری آن اهتمام ورزند. در این صورت کمترین پاداش آن پیش نیامدن چنین سوالی در ذهن هر یک از همسران خواهد بود. بدیهی است که اگر به هر دلیلی اجبار به انتخاب باشد والدین بسیار سفارش شده ترند.
چکش
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۹
2
4
متاسفانه این معضل بیشتر در خانمها مشاهده میشود که به دلایل مختلفی پیش فرض دشمنی خانوادهء همسر با خود را داشته و به محض ازدواج همسر را بر سر دوراهی غم آور و کسل کننده ای قرار میدهند. از هر اشارهء کلامی و رفتاری در جهت اثبات این پیش فرض به خود و همسر استفاده میکنند و فشار بیشتری وارد کرده و طبیعتا به تدریج موجب جبهه گیری و خشم همسر میشوند این روند ادامه می یاد تا وقتی که تنش ها به حداکثر برسند و یا مردی از نوع به اصطلاح زذ متولد شود!
حجت م
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۹
0
1
به نظر من کسانی که هنوز به این مرحله از بلوغ فکری نرسیده اند که پدرومادر وهمسر هرکدام برای خودشان قداست خاصی دارند نباید ازدواج کنند .نباید توجه بیش از حد به یکی موجب شود که دیگران رافراموش کنیم .
اگرمادستورات قران وبزرگان دین رادرزندگیمان پیاده کنیم هیچ وقت با چنین مشکلاتی مواجه نخواهیم شد.
آشنا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۰۴ - ۱۳۹۱/۱۱/۱۵
4
6
سلام
نظر هرکسی در نوع خودش محترمه ولی به نظر من پدر و مادر مهمترن
اخه ادم میتونه زنشو یا به عبارتی همسرشو طلاق بده ولی نمیتونه پدر و مادرشو طلاق بده
و نکته دوم اینکه ما وجودمون از پدر و مادرمون و مطمئنا اونا از همسر ادم مهمترن چون وجود هیچکی از همسرش نیست
پاسخ ها
سارا
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۰۴ - ۱۳۹۱/۱۱/۱۵
وای بر شما با این طرز فکرتون...آدم هایی مثل شما هستن که باعث بدبختی همسرشون میشن...اگه این طرز فکرو داری هیچوقت ازدواج نکن و به پدر و مادرت که مهمترن برس. چرا الکی یکی رو بدبخت میکنی؟
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۰۴ - ۱۳۹۱/۱۱/۱۵
واقعا که با این نظرت. چون فقط میتونی طلاق بدی یعنی اونا مهمترن. همین امثال شما گند میزنید به بنیان خانواده و اجتماع. لابد توقع داری پس فردا بچتم بچسبه به خودت که از هون همسر غیر تنیت هست وبگه ننه بابام مهمترن. خواهشا ازدواج نکنه هر کی هستی بچه ننه . شماها فرسنگ ها از دنیای امروز دورید و فقط لباساتون و ماشین هاتون نوین شده مغزت پوک وپوچ و دست نخورده هست.
فرهاد
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۰۴ - ۱۳۹۱/۱۱/۱۵
خب که چی؟ مثلا منظورتون اینه که همسر از والدین مهمتره؟ که اینجوری به این بدبخت می پرین؟
خب مععلومه والدین مهم ترن...اصلا جای بحث نداره. البته نه اینکه به والدین برسی و از زنت یادت بره... ولی معمولا این زنان هستن که جلوی ارتباط مرد رو با خونواده اش میگیرن...ولی این حق رو برا خودشون قائلن که خودشون و بچه هاشون برن طرف خانواده خودشون
اصن تاحالا فکر کردین چرا همیشه دایی و خاله عزیز ترن...؟؟؟
ضمنا. همینایی که میگین زن ادم از والدینش مهم ترن، آیا اینم قبول دارین که شوهر آدم از پدرمادرت مهم ترن ؟ یا اینو حمله به حقوق زنا میدونین و منافی آزادی؟
didy
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۱
1
3
بعضی از مردا هستن از این مساعل سو استفاده کامل میکنن هیچ کدوم از مساعل شرعی رو رعایت نمیکنن اما به این که میرسه میگن قرآن و خدا اختیار کامل داده بعضی از پدر و مادرها هم از این قضیه نهایت سوء استفاده رو برای تلافی عقده هاشون سر عروسشون میارن آخه یکی نیس به اینا بگه هر وقت اخلاق و قضاوت و... درست شد آداب معاشرت و احترام و محبت به فرزند یاد گرفتی اونوقت سنگ مادر پدر تو به سینت بزن.
دل شکسته
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۴
2
5
من ده ساله ازدواج کردم و خونه پدر شوهرم زندگی میکنم . خیلی سخت میگذره . همسرم با اینکه میدونه خونه برای ما واجبه ولی انقدر مادرش توی گوشش خونده که از اینجا نرو که کلا قید خونه خریدنو زده و هر روز از شوهرم میخواد خونشو تکمیل کنه و شوهرم چهار واحد رو براش ساخته ولی مادرشوهرم اصلا به این واحد ها احتیاجی نداره و همینطور خالی گذاشته . به نظر شما این ظلم نیست .....
باران
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۲
0
1
به نظر من هر کدومشون جایگاه خاص خودشو دارن و مرد باید بهش احترام بزاره و حساب پدر و مادرشو از همسرش جدا کنه تا هردو طرف راضی باشن.مرد نباید همسرشو که چون سنش کم تره در برابر خانوادش
دریا
|
United States of America
|
۰۲:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۴
1
7
بعد از ازدواج مسلما همسران در اولویت هستند .. احترام به والدین هم در جای خود..
عباس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
3
1
در قوانین اسلام به مرد اجازه داده تا با رعایت عدالت چهارتا زن بگیره و نگفته که از از زن اولی اجازه بگیر همچنین طبق قانون اسلام مرد میتونه هر وقت خاسته زنش را طلاق دهد بدون اینکه اجرت المثل را بده .
مدیر پایگاه مهريه را هر وقت زن مطالبه كند حتي قبل از طلاق مرد بايد بدهد ،در اجرت المثل هم تا تسويه نشود دادگاه اجازه طلاق نمي دهد .
عباس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۱
1
2
خدا خیرتون بده من که مهریه را نگفتم ولی قبول کنید که قوانین فعلی خانواده با قوانی اسلام فرق داره
یوسف
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۱
2
1
تو روایات داریم زنی که بر بداخلاقی شوهرش صبر نماید خدا اجر آسیه همسر فرعون به او می دهند نگفته به دلیل سومعاشرت برو طلاق بگیر اما هیچ وقت احادیث و وروایات نگفتن که بر بداخلاقی های زن شکیبایی کنید یعنی زن بداخلاق و ناسازگار را باید فقط مهریه اشو بدهی و طلاقش بدهی و این اجرت المثل و... علکیه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۱
1
5
به همه ی مرد های مامانی میگم گفتن احترام به مادر نه اینکه ظلم به همسر وقتی کسی اصرار داره که بزنی تو دهنش حالا تو دهنشم نزن ولی خانومتو پیش مادرت از سگ کمتر نکن وقتی مادرت ادم نیست یکم مراعات حال همسرتو بکن که دیگه ننت زیادی هم کیف نکنه که موفق شدم زنشو خراب کنم
tahoora
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۴۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
2
0
میشه سوال منو جواب بدید. من وقتی ازدواج کردم همسرم کار نداشت تحصیل میکرد. خانواده همسرم قرار گذاشتن که۴سال صبر کنیم تا درسش تموم بشه و بریم سر زندگیمون شوهرم خانواده تحصیل کرده داره.پدرو مادرش دبیرن. از اینرو خانواده منم قبول کردن که صبر کنن. اما الان که دو سال گذشته و همسرم هنوز تحصیل میکنه خیلی خانوادم به ما فشار اورده میگن اگه قرار اینطوری باشه رفت و امدتون را کم کنی. در ضمن خیلی هم بی شوهرم بی احترامی میکنه. میگن بی عرضه است . چون که برادرم هم کار داره هم خونه و مغازه ساخته میگه شوهرت بی عرضه است. منم مدام سر این مسایل با شوهرم مشکل دارم اگر بی احترامی بکنه جلویه شوهرم می ایستم که بی احترامی به پدرو مادرم نکنه . شوهرم رو خیلی دوست دارم ولی از نظر خانوادم تحت فشارو بی احترامی ام به نظرتون باید هنوز هم جلویه همسرم بایستم حتی اگه موجب جدایی ما بشه؟
یا جلویه خانوادم بایستم؟
پاسخ ها
فاطمه
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۴۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
سلام خانواده همسرت گفتن ک شرایط پسرشون تا 4 سال برای ازدواج مناسب نیست و شما و خوانوادتون پذیرفتین. این نکته رو به خانوادتون یادآوری کنید ک شرایط همسرم با برادرم فرق دارد شوهرم الان دنبال درس است و برادرم ن و... نذارید شوهرتونو مسخره کنن چون خودشونم اولش شرایط ایشون رو پذیرفتن و حالا موقع همل جا زدن. ولی اینکه میگن رفت و آمدتونو کم کنید شاید تو فرهنگ خونوادتون پذیرفته نیست و حق داشته باشن. ب نظرم رفت و امد زیاد عقد باعث دخالت دیگرون توی زندگیتون میشه. بعد از درس سربازی هم باید برود؟ تو عقد موندن هم سخته. کاش خونوادش حمایت میکردن میرفتین خونه خودتون
محمد حسين
|
United States of America
|
۲۳:۵۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۳
1
3
اگه شوهرت لياقتشا داره جلوي خانوادت بايست
رزسفید
|
Netherlands
|
۰۰:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۷
0
4
من پانزده سال ازدواج کردم دوتا دختر دارم من وشوهرم خیلی به پدرو مادرمون احترام میذاشتیم اما متاسفانه اونا فکر میکردن مامحتاج اونا هستیم خیلی اذیتها و بلا ها سرمون اوردن دلمونو به طرز فجیعی شکستن الان رابطمونو خیلی باهردو خانواده محدود کردیم راحت شدیم اگه بگم حالم از مهربونیهای بیجامون بهم میخوره باور میکنید خیلی سخته اونم از نزدیکترین کست ضربه بخوری....ماتابحال از کسی کمک نگرفتیم ولی همه از ماهمیشه طلب کارند روشمونو عوض کردیم یه مدتی کمتر ببینیمشون تابه خودشون بیان اگه بیان واقعا اعصابی برامون نمونده......
رز سفید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۹
0
1
دوستان کمکم کنید حالم خیلی بده نمیخام به شوهر وبچه هام انرژی منفی بدم چه کنم ارام بشم هنوزم ماندهام به کدامین گناه عذاب میکشیم...
fafa
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۱۲:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۹
0
0
سلام رز سفید
تو باید انرژی مثبت کسب کنی یعنی مثل موبایل باید شارز بشی و تنها راه شارژ اتصال به خداست
با خدا حرف بزن و به داشته هایت فکر کن
به اندام سالم و تک تک سلولهای بدنت که دارن درست کار میکنند باید انرژی بگیری از خدا با دعا و حرف زدن با خدا و ائمه
رزسفيد
|
United States of America
|
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۹
0
1
سلام ممنونم fafaسالهای ساله مونس تنهایی من خدا ست چه شبها در تاریکی گریستم با تمام وجودم صداش میکنم اونم هوای منو داشت من با سخت ترین امتحان او سر میکنم متاسفانه دکترم گفت فقط ده درصددعصب شنواییم باقی مونده برام دعا کنید بخاطر دو فرزندم. بخاطر همسرم که سالهاست سنگ صبور م شده من مادرم روز تولد خانم فاطمه زهرا برام خیلی دعا کنید خیلی بخاطر نقصم هم خودمو خوار میکنن هم باعث ناراحتی شوهر ودخترام میشن دیگه میترسم برم خونه پدرم چون بزرگترین ضربه رو اونا بهم میزنن...........
بدبخت
|
Japan
|
۲۰:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۵
0
3
من یک ساله عقدم
مادر زنم هرچی میگه یا هر بی احترامی به من میکنه زنم 100 در صد طرفشه
من دیگه با هر زبونی به زنم گفتم بابا اون داره اشتباه میکنه یه ذره طرف من باش خالیش نمیشه
منم کلا محبتمو ازش گرفتم
وقنی مادرش معمتره پس بره پیش همون
سوگل
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۰
1
0
مسلما پدر و مادر برای ما بسیار محترم و عزیزند ولی همسر همیشه در شرایط مشابه، جز یک سری موارد خاص در اولویته. ما بدون اینکه انتخاب کنیم کی پدر و مادرمون بشه، چشم باز کردیم و یاد گرفتیم به این خانوم بگیم مامان، و به این آقا بگیم بابا. حالا اگر به داشتن پدر و مادرمون افتخار میکنیم که پس شانس باهامون یار بوده، اما کسانی که از پدر یا مادرشون راضی نیستند، چاره ای جز پذیرفتن این حقیقت که از این دو نفر به وجود اومده رو نداره، اما همسر، انتخاب و سلیقهٔ ماست، و در صورت راضی نبودن از همسر، راه چاره ای چون 'طلاق' رو داریم. بنابراین با توجه به مهم بودن نقش پدر و مادر، همسر جایگاه مهمتر و محکمتری رو تو زندگی فرد داره. ما 'تقریبا' همه چیزهایی که تو ارتباطاتمون با اولیامون داریم، با همسرمون هم میتونیم داشته باشیم، اما 'تقریبا' هیچ یک از مسائل مهمی که با همسر داریم رو نمیتونیم نه با پدر و مادر و نه با هیچکس دیگری داشته باشیم.
فاطمه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۶
0
0
من الان متاهلم وخیلی رنج کشیدم ...به نظر من خانواه همسرم خیای دخالت دارن بیش از حد مجاز با این حالااحترامشون و دارم ...ولی همسرم با وجود این همه مشکل که به چشم دید باز میگه خانواده ام ...نمیدونم چیکار کنم. منم یه زنم. نیاز دارم شوهرم درکم کنه ...ولی فقط خانواده مد نظرایشون هستش من براش مهم نیستم چون به این باوررسیده که اگه پدر مادرم نبودن من هم نبودم ....
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
0
1
من خانواده شوهرم رو بیشتر از خانواده خودم دوست دارم حتی شوهرم رو بیش تر از پدر ومادرم چون پدر ومادرم اذیت کردند من رو و طرف پسرانشون هستند که همش به من توهین میکنند الان عقدیم عروسی که کنم ارتباطم رو باشون کم میکنم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
1
1
من خانواده شوهرم رو بیشتر از خانواده خودم دوست دارم حتی شوهرم رو بیش تر از پدر ومادرم چون پدر ومادرم اذیت کردند من رو و طرف پسرانشون هستند که همش به من توهین میکنند الان عقدیم عروسی که کنم ارتباطم رو باشون کم میکنم
ارزو
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۵
0
0
به قول بعضی از دوستان که میگن چند همسری تو اسلام هست و اذن همسر و نمیخواد کاملا در اشتباها اخه تویی که نمیتونی بین زن و مادرت تعادل برقرار کنی اخه بیچاره زن دوم می خوایی چیکار اخه تویی که نمیتونه سالی یه بار یه روسری به همسرت کادو بدی از بس واسه دخل و خرج خونت چرتکه میندازی زن دوم میخوایی واسه چی.اتفاقا زن دوم ستاندن شرایط داره براردم.قصد اسلام از اذن چند همسری برای مرد برای کمک و مساعددت به چندین زنه.نه زنایی که همه میخوانشون رو خوشگل و جوونن و راحت همه میگیرنشون بلکه زنایی که تنهان و خواهانی ندارن و ممکنه به راه بد کشیده بشن نه ترگل و ورگلاشون.زنارو میگیرید بدبختشون می کنید همینکه دستتون به دهنتون رسید دیگه ولشون کنید به امون خدا.خدایی هست و شب دراز است و قلندر بیدار...... کسی که پدر و مادر رو با همسرش اشتباه میگیره و دوست داشتنشون رو قاطی میکنه همون بهتر انقدر زن داشته باشه که حسابی کشش بیارن لذت چند همسری رو بچشه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۹
0
0
زنده باد ایران و اسلام
بابک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۴
0
1
مادر بیماری دارم که نیاز به مداوا و مراجعه به پزشک دارد و من هر ماه چندین روز برای مراجعه به پزشک میبرم ولی از طرف همسرم مورد انتقاد شدید مواجه هستم و هر بار که به دکتر میبرمش از طرف همسرم دعوا و درگیری داریم و چاره ای جز رسیدگی به مادرم را ندارم ایا این درست است که مادرم را رها کنم وحرف زنم را گوش کنم. احترام والدین از واجبات است و من به هیچ قیمتی ترک واجبات نمی کنم.
مدیر پایگاه رسيدگي تمام وكمال به مادران جزء وظايف همه ماست .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۵۸ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۷
2
2
واقعااااااا که از مردهای مامانی حالم به هم میخوره
بدبخت
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۱۵:۵۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
0
0
من مدت دوسال میشه که با یک زن که دو فرزند داشت ازدواج کردم و از این کارم هیچ کس خبر نداشت. حالا زنم باردار است و خانواده ام بجز مادرم هم از این موضوع خبر دارند و به شدت مخالف اند. مادر مریضی دارم که سالهاست با غم های مختلف دست و پنجه نرم میکند و با شنیدن این خبر شاید حتی زنده نماند و خانواده ام نیز به من هشدار داده اند که اگر مادرم را چیزی شد مسوول منم. از سوی دیگر همسرم پا فشاری میکند که یا مادرم باید خبر شود وگر نه باید جدا شویم. بسیار در شرایط خراب قرار دارم. به مشوره شما ضرورت دارم
بدبخت
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۱۵:۵۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
0
0
من مدت دوسال میشه که با یک زن که دو فرزند داشت ازدواج کردم و از این کارم هیچ کس خبر نداشت. حالا زنم باردار است و خانواده ام بجز مادرم هم از این موضوع خبر دارند و به شدت مخالف اند. مادر مریضی دارم که سالهاست با غم های مختلف دست و پنجه نرم میکند و با شنیدن این خبر شاید حتی زنده نماند و خانواده ام نیز به من هشدار داده اند که اگر مادرم را چیزی شد مسوول منم. از سوی دیگر همسرم پا فشاری میکند که یا مادرم باید خبر شود وگر نه باید جدا شویم. بسیار در شرایط خراب قرار دارم. به مشوره شما ضرورت دارم
سعید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۲۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۵
0
0
قربونت پدر مار عزیزم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۴۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۷
0
0
سلام من دیگه خسته شدم و به عبارتی بریده ام. شما میگید من چکار کنم؟ هشت ساله ازدواج کردم.مادرشوهر 65 ساله ای دارم به همراه 5برادرشوهر . تمام مسئولیت و کارهای مادرشوهرم بر عهده شوهره من است. و پنج تای دیگه بیخیال بیخیال هستند. همه کارهای مادرشوهرم از خرید گرفته تا تعمییرات منزل ایشان بر عهده شوهره من هست و وقتی من اعتراض می کنم شوهرم به جای قانع کردن من همیشه قهر میکنه و تا چند روز اوقات تلخی میکنه. در ضمن مادرشوهر من شبها تنها نمیخوابه و باید یکی ازپسراش پیشش باشند البته شبها را تقسیم کردند و هر شب یکی از پسرهاش می روند پیشش اما گاهی در هفته دوبار باید پیشش برویم و چون مسافت زیاده خیلی اذیت هستیم .. برادر شوههرای دیگرم همه تنهایی مسافرت می روند اما شوهر من اصلا تا حالا من را تنها جایی نبرده و همیشه مادرش همراهمون بوده. و من از این اذیت ناراحتم و هر وقت اعتراض می کنم شوهرم توی دهان من می کوبه. من چه کنم؟؟؟ خیلی خسته هستم.کمکم کنید خواهش میکنم.
خوشبین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۲/۳۰
0
2
سلام حدود 2سال که ازدواج کردم. به خاطر کارم از خانوادهامون دور شدیم و در یک شهر دیگه زندگی میکنیم. مادرزنم مریض هستش. فقط همین یه دختر داره البته یه پسرم داره. خانواده همسرم بهش نیاز دارن ولی به اجبار نمیتونیم بهشون سربزنیم. همسرم از این قضیه ناراحته به نظر شما چکار کنیم.
رزا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۶
0
1
سلام.من قریب به 20سال ازدواج کردم هم از طرف خودم هم از طرف شوهرم خانواده پرجمعیت بودیم ودنیای از مشکلات .واقعا مدیریت طرز رفتار خیلی سخت ولی گذشت .تحمل سختی ها جواب دادن بدی ها با خوبیها احترام متقابل توکل به خدا هرچه را برای خود می خواهی برای خانواده شوهر بخواهی حللال مشکلات بوده.
رعنا
|
Germany
|
۱۰:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۴
1
1
ای کاش مردان جامعه ما انقدر به بلوغ می رسیدند که بفهمند قرآن سفارش به احترام به پدر و مادر کرده نه اطاعت از هر رفتار نا حق پدر و مادر. انسان در هر شرایطی فقط باید حق رو انتخاب کنه نه پدر و مادر. این نهایت خودخواهیست که چون وجود یک فرد از آن پدر و مادر است پس میتواند در هر شرایطی حتی به نا حق طرف همخونش را بگیرد. این با نژاد پرستی هیچ فرقی نمیکند . حتی روایتی از امام صادق ع است که فرموده اند در هر حال طرفدار حق باشید هر چند به ضرر خود و پدر و مادرتان باشد. وجود همه ما انسانها از یک پدر و مادر است اما حق را نمیتوان درهر جایی پیدا کرد. هر پدر و مادری لایق اطاعت نیستند و چه بسا خود شیطانند اما چه بسا همسرانی که خدایی اند و تنها فرقشان این است که هم خونتان نیستند. اگر خون اینهمه مطرح باشد دیگر نباید کسی انتظار صلح و آرامش در جامعه باشد و اینگونه است که کم کم ظلم حاکم میشود. بنابر این اگر عاقل هستید و تابع دستورات خدا تنها حق را برگزینید تا ظلم ریشه کن شود
رعنا
|
Germany
|
۱۰:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۴
1
2
ای کاش مردان جامعه ما انقدر به بلوغ می رسیدند که بفهمند قرآن سفارش به احترام به پدر و مادر کرده نه اطاعت از هر رفتار نا حق پدر و مادر. انسان در هر شرایطی فقط باید حق رو انتخاب کنه نه پدر و مادر. این نهایت خودخواهیست که چون وجود یک فرد از آن پدر و مادر است پس میتواند در هر شرایطی حتی به نا حق طرف همخونش را بگیرد. این با نژاد پرستی هیچ فرقی نمیکند . حتی روایتی از امام صادق ع است که فرموده اند در هر حال طرفدار حق باشید هر چند به ضرر خود و پدر و مادرتان باشد. وجود همه ما انسانها از یک پدر و مادر است اما حق را نمیتوان درهر جایی پیدا کرد. هر پدر و مادری لایق اطاعت نیستند و چه بسا خود شیطانند اما چه بسا همسرانی که خدایی اند و تنها فرقشان این است که هم خونتان نیستند. اگر خون اینهمه مطرح باشد دیگر نباید کسی انتظار صلح و آرامش در جامعه باشد و اینگونه است که کم کم ظلم حاکم میشود. بنابر این اگر عاقل هستید و تابع دستورات خدا تنها حق را برگزینید تا ظلم ریشه کن شود
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۸
0
0
با سلام
من 7 سال است که ازدواج کردم سال اول زندگی مون اومدیم خونه مادر شوهرم به یکسال نکشیده بخاطر دخالتهاشون از اونجا رفتیم بعد از چند سال دوباره به اصرار شوهرم و خانوادش اومدیم خونه مادر شوهرم ، الان هر کاری که دارن باید شوهر من براشون انجام بده خرجشون هم شوهر من باید بده تا اعتراضی میکنم شوهرم میگه وظیفمه، بیشتر به فکر تفریح و راحتی اونهاست تا من و بچه هام، اگه ما تنها بمونیم براش مهم نیست ولی باید اونا رو ببره مسافرت، منم نمیتونم باهاشون برم چون همینجوری دارم تحملشون میکنم دیگه چه برسه باهاشون برم مسافرت چون اون مسافرت برای من هیچ فرقی نمی کنه با توی خونه موندن. نمیدونم چکار کنم؟
nazanin
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۲
0
1
متاسفانه بعضی مادرا اینجورین مراعات عروس نمیکنن منت دارن که عروسشون شدیم میگن پسر براتون بزرگ کردیم یکی بگه ما ادم نیستیم کسی مارو بزرگ نکرده زحمتمون رو نکشیدن...یک ساله عقدکردم ولی زندگیم زهرم شده شوهرم میگه ازدواج کنیم راحت میشیم ولی چشمم اب نمیخوره عاشق شوهرمم ولی تحمل بعضی چیزا برام طاقت فرسایه ازخواهرشوهرگرفته تامادروپدرشوهر دخالت میکنن شوهرم میگه سکوت وسکوت وسکوت دیگه هیچکارنکن شماراه حلی برام بگین تحمل حرف زوررام زجراورترین چیزتودنیاست.
زهرا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۹
0
2
بعضی آقایون فکر میکنن منظور قرآن و اسلام درباره حق پدر و مادر فقط مربوط به پدر و مادر خودشون میشه نه پدر و مادر خانم.
متاسفم
Batman
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
0
0
اگه بعضی خانوما زیر پای شوهر نشینن و بعضی خانواده ها هم بین بچه هاشون فرق نذارن هیچکدوم از این اتفاقات نمی افته
ناهید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
0
2
من قبل از ازدواج آدم خوش بینی بودم که به نظرم والدین همسر میتونن مثل پدر و مادر خودت باشن اما علی رغم احترامی که من به خانواده ش میگذارم تصوراتم اشتباه بود ودیگه نمیخوام با همسرم ادامه بدم فقط بخاطر رفتار خانواده ش و انتظار ندارم همسرم خانواده ش رو کنار بذاره اما مجبور هستم زندگی م رو بهم بزنم هر چند همسرم حاضره از اونا بگذره اما دلم نمیخواد با نارضایتی قلبی زندگی م ادامه پیدا کنه ولی برای اینجور خانواده ها متأسفم.
Behnam
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۲۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۴
0
0
سلام دوستان ، صحبتی یا بهتر بگم کمکی می خواستم ، من و همسرم ۲ سالی هست ازدواج کردیم و مادربزرگم اینا چون ۱۰ واحد آپارتمان دارند ما و پدر و مادرم و مادربزرگم اینا تو یه ساختمونیم ، راستش اوضاع اصلا خوب نیست مادرم هر روز زنگ میزنه به همسرم و می خواد راهنمایی کنه اما خیلی حرفای بیخود میزنه تمام ذهن همسرمو اشفته میکنه اونم قاطی میکنه تمام و کمال به من گیر میده من با مامانم مشکل زیادی دارم درگیرم اینم با حرفاش دیگه من به نهایت میرسم هی میگم بزنم برم در خونشونو خرد کنم برم با تمام وجود داد و بیداد کنم دوباره میگم مادره نهایتش بی محلی میکنم و اصن زنگم نمیزنم ، کار ما به جایی رسیده که زنم شکاک شده من با بابام رفته بودم تهران سر کار هی میگفت تو راه بهت چی گفت مادرت پرش میکنه ، میگفتم به پیر به پیغمبر هیچی ولی نشد که نشد ، واقعیت اینه من همسرمو خیلی دوست دارم خیلی چون تو این دوسال شرایطم از نظر روحی جسمی و مالی خیلی فرق کرده اما حالا تو بد مخمصه ای هستم ، ای کاش شمایی که تحربه داشتین کمکم میکردین ممنون
ندا
|
Germany
|
۰۲:۲۸ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۵
0
0
من از مادرم دورم مادرم سالی یک الی دو بار به دیدن من و خواهرم میاد . معمولا یک روز در میان خونه من خواهرم میره میاد ، اما همسرم خیلی برخوردش و رفتارش با مامانم سرده ، علنا نشون میده که از وجود مادرم ناراضیه ، البته این رفتارش معمولا با همه فامیل مثل خواهر و برادرو...
خیلی جالبه تو روی من هم اعلام میکنه که دوست نداره که بیان خونمون ، اما با این وجود من به پدر و مادر و همه خانواده و فامیلاش احترام میزارم نمیتونم مثل خودش گستاخ و بدجنس باشم.
از طرفی با این همه زجر و ناراحتی همش هم باید فیلم بازی کنم که خیلی خوشبختم و شوهرم هیچ مشکلی ندارم .
دارم نابود میشم داغونم ، فقط به خاطر وجود دخترم همه بی احترامی ها رو تحمل میکنم .
فاطمه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
0
0
سلام من 3ماه عروسی کردم6بودک من وهمسرم همدیگ میخواستیم اماخانواده من مخالفت میکردتااینکه بلاخره راضی شدن امانمیدونم چرااصلاشانس نداشتیم تمام بهترین روزهامون ب بدترین شکل گذشت ازعقدگرفته تاعیدو13بدروروززن وتولدتاعروسیمون بهترین روزای خاطره انگیزمون ک دیگ تکرارنمیشه خراب خراب شداماالان بدترین مشکلی ک داریم این ک شوهرم بخاطراشتباه توکارش بدهکترشده خیلی هم بدهکارشده پدرمم خیلی دلسوزه بهم گفته ک نرم خونم وتصمیمم برازندگیم بگیرم بیشترمخالف ک نرم امامن ازخودش یادگرفتم ک توروزای سختی نبایدپشت کسی خالی کردمخصوصاشوهرامامیگه بایدتصمیم درست بگیرم اصلاهم دوست ندارم شوهرم تواین شرایط روحی وجسمی وکاری تنهاش بذارم دوست دارم تاآخرش کنارش باشم توروخداکمکم کنیدتایه تصمیم درست بگیرم وطورز حرفاموب پدرم بگم تاناراحت نشه آخه زودازدست من می رنجه کمکم کنیدراهنمایم کنیدممنونم ازتون
پاسخ ها
فاطمه
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۱:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
حتما برو خونت فقط مواظب باش خامله نشی خواهشا. فقط بخاطر ورشکستگی شوهرت میگه نرو یا کلا میگه آدم بی عرضه ای هست؟
محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
0
0
دحترانی که میگن اول ما بعد پدر مادر شوهر.... لطفا راجع به برادرشون و زن داداششونم همینو بگن...
محمدرضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۹
0
0
به نظر من تعادل در رفتار با خانواده و همسر مهمترین گزینه هست...همه چی بستگی به همسر و پدر مادر داره...اگر همسر ادم واقعا همسر باشه هیچ وقت جدایی بین هیچ یک از اعضای خانواده پیش نمیاد...و اگر پدر مادر به فرزند و همسر فرزند احترام بذارن زندگی کردن به کام همه اعضای خانواده شیرین میشه....دورم از پدر مادرم ولی دلم براشون تنگ شده...نوکرتم مادرم پدرم
مجتبی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۲
0
0
سلام تعادل در زندگی و رعایت اولویت و موقعیت شناسی مطالعه ی کتب دینی. تربیت عقل و شعور...!
(هر چه برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند)
هر عاملی که باعث از هم پاشیدن بنیان خانواده شود یا کمرنگ شود یا با تدبیر حل شود. اصل حفظ آرامش و بنیان خانواده است.
علیرضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
0
0
سلام به نظر هرچی و انسان برای خوش می پس نده باید برای دیگران نیز ب پسنده زنا هم نشون طرف خانوادشون غش می کنن و دوست دارن پدر و مادرشون در همه جا در مسافرت در مهمانی در تفریحات و.... حضور داشته باشن ولی برای من خانوادم از همه مهمتر هستن به شرطی که همسرم به خانوادم احترام بزارن به خانوادم احترام می زارم
نجمه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۵
0
0
سلام .من شوهرم کلا طرف اوناس.زیاد ب منو بچم اهمیت نمیده میگه عشقم مادرم .ه
غریبه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۲
0
0
دنیا دار مکافاته .هر برخوردی با بزرگترها داشته باشید , فرزندانتان با خودتان همان رفتار راخواهند کرد.پس همیشه بذر محبت بکارید تا محصول نیکو برداشت کنید !
عزت زیاد
مرمر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۸
0
1
به نظر من به هر پدر و مادری باید به اندازه ظرفیتش احترام گذاشت.خیلی بده که ادم از اسم مادر بودنش سواستفاده کنه واسه رسیدن به منافع شخصی خودش.احترام به پدر و مادر واجبه اما میشه حق و حقوق طبیعی یه زن رو نادیده گرفت بابت زیاده خواهی های پدر و مادر؟صمییت با خانواده ها باید به نسبت ظرفیتشون تعیین بشه.
تنها
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۹
0
0
سلام من سه سال نامزدم قبل نامزدی ما خونواده ی من ناراضی بودن ولی من دوسش داشتم انقد رفتن واومدن تا بابام قبول کرد وبرا نامزدم خیلی شرط گذاشت و اون قبول کرد بقیه ی دامادامون اصلا شرط نذاشته بود بابام اینم باعث میشد نامزدم ناراحت بشه بعدنامزدی ما مامانم بین داماداش فرق میذاشت نامزدمنم ناراحت میشد خونوادم هرجا میرفتن پشت سرنامزد من بد حرف میزدن به اونم خبر میدادن اونم بامن دعوا میشه تواین سه سال همش دعوا شد تا آخر بین نامزد منوخونوادم دعوا شد الانم خونوادم میگن اگه ازاون طلاق نگیری دیگه هیچ موقه حق نداری پاتوخونه ی ما بزاری من هم خونوادمو دوس دارم هم نامزدمو من واقعا چیکارکنم توروخدا راه حلی بگید
ناشناس
|
Germany
|
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۲
0
1
به نظر من احترام به پدر و مادر واجبه ولی تا اونجایی که حقی از کسی ضایع نشود نمیشود به بهانه احترام گذاشتن به پدر و مادر یا نشکستن دل مادر به همسر خود یا حتی فرد دیگه ای ظلم کرد
آیا میشود؟ نه واقعا میشه همچین چیزی؟
واقعا چرا به اینکه هر کسی حقی داره توجه نمیشه؟
چرا برخی پدر مادرها به این توجه نمیکنن که این عروس هم حقی داره خدایی داره اونم دل داره ؟؟
واقعا این تفکرات غلط از کجا میاد؟
کی گفته برا نشکستن دل پدر مادر خود حق همسر خود رو ضایع کنید ؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۲۸ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۹
0
0
به نظر من باید به خانواده ها بفهمونیم اول زندگی خودمون بعد شما 30 سال با شما زندگی کردیم حالا با همسر و فرزندانمون .احترام همرو هم داریم ,هر کسی به اندازه از ما سهم محبتشو بگیره.منو همسرم مدام به خانواده هامون اینو القا میکنیم.
قلی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۹/۰۵
0
0
من نسبت به همسرم احساس خوبی ندارم زیرا ازاینکه من هفته ای یکبار به مادرم سر بزنم ناخرسند است
بی بال
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۹/۲۱
0
0
سلام،اینکه هرکسی باید به پدرومادراحترام بگذاره که واضحه،من 3ساله ازدواج کردم و یه فرزند دارم،عشقه مادری رودرک میکنم،همسرزحمت کش و خوبی دارم،مادر شوهرمهربان ودلسوزی دارم که به اندازه مادر دوستش دارم،اما مادروپدرم برام مسئله ساز میشن،بعدازمدتها احترام و سکوت بالاخره به مادرم بخاطربی احترامیاش به همسرم گلایه کردم،ناراحت شد،ازعذاب وجدان خوابم نمیبره،ازطرفی اگراینکارو نمیکردم شوهرم دلسرد میشد ، بنظر شما من باید چه خاکی تو سرم بریزم ف
مائده
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۹/۲۳
0
0
سلام ببخشید میخواستم بپرسم اگه شوهرم از خواسته باشه پدر ومادرم رو ترک کنم ،وظیفه من چیه،باید چکار کنم؟
ناشناس
|
Netherlands
|
۱۳:۵۸ - ۱۳۹۵/۰۹/۲۴
0
0
اصلا بحث برطرف كردن نياز و اذن شوهر و تو سري خوري و مهريه و اين جور مسائل نيست.
موضوع اينه كه مردها موجودات بسيار خود خواه و حسودي هستند كه به شدت اين موضوع رو در مورد خودشون تكذيب ميكنن.
پدر و مادر عنصر وجودي فرزندشون روتشكيل دادن زحمتش رو كشيدن-پرورشش دادن-پاره تنشونه)چطور ميشه همسر و يا هر موجود ديگه ايي بتونه حق ديدن اونها رو از فرد سلب كنه.
واقعا كه گستاخي انسانها شرم آوره.
اما خوب چه ميشه كرد.در دنيا ظلم هميشه در حق زنها هست و خواهد بود.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۱
1
0
در كل تجربه من اينه كه خانواده زن ؛جز دردسر و گرفتاري هيچ سودي ندارن بهتره با اونها با سياست رفتار كرد (دوري و دوستي ) اگه به 15 سال قبل برگردم و يا ان شاالله تجديد فراش كنم ميرم از يه شهر خيلي دور زن ميگيرم تا سال به دوازده ماه ريخت نحسشونو نبينم از من به شما نصيحت...
ساناز
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۱۶ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۷
0
0
من الان هفت ساله با همسرم ازدواج کردم وزندگی خیلی خیلی خوب وارامی دارم هیچ چیز تو دنیا با ارزش تر از ارامش درونی قلب و روح نیست این ارامشم خودت باید با تلاش بدست بیاری واین که تو زندگی صبر وسکوت داشته باشی
امید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۳ - ۱۳۹۵/۱۲/۰۵
0
0
ب نظر من اگه خانواده زن از از جمله پدر و مادر در زندگی دخترشان هیچ گونه دخالتی نداشته باشند زندگی را برای دختر و داماد خود بهتر کرده زیرا که هر مردی از پس مشکلات خودش بر امده و به ان درجه رسیده ک میتواد زندگی خود را اداره کند
امید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۶ - ۱۳۹۵/۱۲/۰۵
0
0
ب نظر من اگه خانواده زن از از جمله پدر و مادر در زندگی دخترشان هیچ گونه دخالتی نداشته باشند زندگی را برای دختر و داماد خود بهتر کرده زیرا که هر مردی از پس مشکلات خودش بر امده و به ان درجه رسیده ک میتواد زندگی خود را اداره کند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۵:۳۵ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۴
0
0
ميشه يكي بگه دخالت يعني چي؟ مادر شوهر من خاله منه. هشت ساله عقد كردم و پنج ساله عروسي و يك دختر دو ساله دارم عين اين هشت سال سر رفت و اند با خانواده من بحث داشتيم حتي الان توي عيد و عيد ديدني.با مادر شوهر و باقي عروس ها توي يك اپارتمان هستيم اخه درسته چون كليد خونمون شوهرم براي موارد ضروري بهش داده هر وقت دلش بخواد كليد بندازه بياد توي خونه و شوهرم هيچي نكه بهش؟!! بماند از بقيه دخالت ها يا اينكه همه مسايل و رفت و امد هاشون با شوهر من و كلا توي اين هشت سال فقط سه تا مسفرت رفتيم كه خودمون تنها بوديم!
خانواده من قم هستن و خودم تهران درسته كه همسرم بگه من حال رفت و امد ندارم تو هم نميذارم بدون من بري عر كسي دلش تنك ميشه بگو بياد. يعني من نبايد به پدر و مادرم سر بزنم؟هميشه من با دعوا ميرم خونشون. حتي براي عيد ديدني توقع داره عيد ديدني همه كس و كارش بريم عمه عمو و بقيه بعد بريم قم به اونها سر بزنيم درسته اخه؟ديكه نميدونم جيكار كنم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۳:۵۹ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۱
0
0
نظر همگی محترم. میانه روی اصل هر زندگی. من در مورد خودم میگم. وقتی مردی در طول یک روز فقط ۱۴ ساعتش منزله. ۱۰ ساعت خوابه. ۲ ساعت تلویزیون میبینه. نیم الی ۱ ساعت هم باید به مادرش سر بزنه باقیش هم یا داره میخوره یا تخلیه میکنه. زمانی هم برای همسرش داره؟ من تازه ازدواج نکردم. ۱۰ ساله. یه فرزند هم داریم. داریم که چه عرض کنم.... دارم.
حامد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۳۳ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۳
0
0
در انتخاب زن دقت کنید به تحصیلات مادرش و اینکه آیا از سلامت عقلی و ارتباطی برخوردار هست یا نه
چرا که حتما در صورت عدم توجه زندگی و آینده شما را نابود خواهد کرد
بیشتر مادر زنان برای رسیدن به خواسته هاشون دخترشون رو تحریک میکنند و از احساسات مادر دختری سو استفاده کرده و برای رسیدن به هدفشون حتی حاضرند دست به هر کاری بزنند
باور کنید مادر زن نادان میتواند شما را بیچاره کند
خیلی دقت کنید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۲۹ - ۱۳۹۶/۰۱/۳۱
0
0
سلام،راهنمایی میخواستم،من به خانواده ام و پدر و مادرم خیلی وابسته ام ویک پسر چهار ساله دارم اونم خیلی به مادربزرگش وابسته ،مادر پدرم دخالتی تو زندگیمون ندارن ،الان یک پیشنهاد کاری خوب به شوهرم داده شده در تهران،وخودمون مشهدیم،شوهرمم نظر منو خواسته که چیکار کنیم بریم یا نه،نمی دونم چه جوری میتونم دوری پدر و مادرمو تحمل کنم،و از طرفی نمیخوام جلوی پیشرفت زندگیمونو بگیرم،به نظرتون چه کاری درسته؟؟من تنها دخترشونم و هم خودم وپسرم وهم خیلی خیلی پدر و مادرم بهم وابسته ایم
مظلوم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۱۴ - ۱۳۹۶/۰۳/۰۶
0
0
سلام من پنج ساله ازدواج کردم و با مادرشوهرم اینا زندگی میکنم خیلی درعذابم اصلا راحت نیستم نمیتونم هروقت میخوام بخوابم پاشم پیش شوهرم نمیتونم بشینم چون مادر شوهرم همش از گوشه چشم نگامون میکنه خلاصه اینکه خیلی ایراد میگیره و اذیتم میکنه نمیتونم با خیال راحت با مامانم درارتباط باشم چون خانوم بدش میاد اونام زیاد خونه ما نمیان چون هروقت ک میان مادر شوهرم همش اخم میکنه و با من دعوا میکنه نمیدونم چیکار کنم ی دختر ۱۰ ماهه دارم ک همش سعی میکنه ب خودش عادتش بده مثل برادرزاده شوهرم ک الان ۱۰سالشه و همش پیششه ذهنم خیلی درگیره خیلی تحت فشارم
مظلوم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۱۴ - ۱۳۹۶/۰۳/۰۶
0
0
سلام من پنج ساله ازدواج کردم و با مادرشوهرم اینا زندگی میکنم خیلی درعذابم اصلا راحت نیستم نمیتونم هروقت میخوام بخوابم پاشم پیش شوهرم نمیتونم بشینم چون مادر شوهرم همش از گوشه چشم نگامون میکنه خلاصه اینکه خیلی ایراد میگیره و اذیتم میکنه نمیتونم با خیال راحت با مامانم درارتباط باشم چون خانوم بدش میاد اونام زیاد خونه ما نمیان چون هروقت ک میان مادر شوهرم همش اخم میکنه و با من دعوا میکنه نمیدونم چیکار کنم ی دختر ۱۰ ماهه دارم ک همش سعی میکنه ب خودش عادتش بده مثل برادرزاده شوهرم ک الان ۱۰سالشه و همش پیششه ذهنم خیلی درگیره خیلی تحت فشارم
Negar
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۶/۰۳/۰۹
0
0
سلام من تو يه مشكلي گير كردم لطفا كمكم كنين
برام يه خاستگاري اوده كه تو تهران زندگي ميكنه و كارش اونجاس ولي بچه شيرازه منم بچه تبريزم مادرم اجازه نميده برم با نامزدم تهران من چيكار كنم راضي بشه ؟
فاطمه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۰۱ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۰
0
0
واقعا چرا خودتونو میزنید به اون راه پدروماد. قبل لزین که پدرومادر شن زن و شوهر بودن مسلمه که همسر بسیار مهمتره .چون اساس افرینش ادم و حوا بود ...زن و مرد
مرتضی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۵۶ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۱
0
0
سلام.یه زمانی هر کی دختر به دنیا میاورد میگفتن بیچاره.الان دیگه هرکی پسر میاره باید بهش بگن بیچاره.با شیوع بی حیایی و تبلیغ رسانه ها الان دیگه زنها سوار مردها شدن خانواده هاشون هم به جای نصیحت کردن تحریکشون میکنن.آخر الزمان که میگن همینه.این وسط اون مردایی که نمیتونن خودشون رو به بی غیرتی بزنن بیشتر ضرر میکنن.مگه قدیم که کلاه سر مردها بود طلاق بود.الان بعضی مردها چادر سرشون کشیدن کلاهشون هم گذاشتن سر زنهاشون.تصور کنید دختر اینها بره خونه یه پسر غیرتی چه اتفاقی میفته.زنی که هرروز میزنه توی دهن مردش دختر این زن .....تو دهن شوهرش.امان از بی حیایی که درد جامع ما اینه
منصور
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۲
0
0
روزی استاد روانشناسی وارد کلاس شد و به دانشجویانش گفت:
"امروز می خواهیم بازی کنیم!"
سپس از آنان خواست که فردی به صورت داوطلبانه به سمت تخته برود.

خانمی داوطلب این کار شد. استاد از او خواست اسامی سی نفر از مهمترین افراد زندگیش را روی تخته بنویسد.
آن خانم اسامی اعضای خانواده‌، بستگان، دوستان، هم کلاسی ها و همسایگانش را نوشت.

سپس استاد از او خواست نام سه نفر را پاک کند که کمتر از بقیه مهم بودند.
زن، اسامی هم کلاسی هایش را پاک کرد.
سپس استاد دوباره از او خواست نام پنج نفر دیگر را پاک کند.

زن اسامی همسایگانش را پاک کرد. این ادامه داشت تا اینکه فقط اسم چهار نفر بر روی تخته باقی ماند:

نام مادر ؛ پدر ؛ همسر و تنها پسرش ...
کلاس را سکوتی مطلق فرا گرفته بود. چون حالا همه می دانستند این دیگر برای آن خانم صرفا یک بازی نبود.

استاد از وی خواست نام دو نفر دیگر را حذف کند.
کار بسیار دشواری برای ان خانم بود.
او با بی میلی تمام، نام پدر و مادرش را پاک کرد.

استاد گفت: "لطفا یک اسم دیگر را هم حذف کنید!"
زن مضطرب و نگران شده بود.
با دستانی لرزان و چشمانی اشکبار نام پسرش را پاک کرد
و بعد بغضش ترکید و با هق هق گریست....

استاد از او خواست سر جایش بنشیند و بعد از چند دقیقه از او پرسید:
"چرا اسم همسرتان را باقی گذاشتید؟
والدین تان بودند که شما را بزرگ کردند و شما پسرتان را به دنیا آوردید.
شما همیشه می توانید همسر دیگری داشته باشید!"
دوباره کلاس در سکوت مطلق فرو رفت.
همه کنجکاو بودند تا پاسخ زن را بشنوند.

زن به آرامی و لحنی نجوا گونه پاسخ داد:
"روزی والدینم از دنیا خواهند رفت. پسرم هم وقتی بزرگ شود برای کار یا ادامه تحصیل یا هر علت دیگری ترکم خواهد کرد"
پس تنها مردی که واقعا کل زندگی اش را با من تقسیم می کند، همسرم است!

همه دانشجویان از جای خود بلند شدند و برای آنکه زن، حقیقت زندگی را با آنان در میان گذاشته بود برایش کف زدند
منصور
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۲
0
1
روزی استاد روانشناسی وارد کلاس شد و به دانشجویانش گفت:
"امروز می خواهیم بازی کنیم!"
سپس از آنان خواست که فردی به صورت داوطلبانه به سمت تخته برود.

خانمی داوطلب این کار شد. استاد از او خواست اسامی سی نفر از مهمترین افراد زندگیش را روی تخته بنویسد.
آن خانم اسامی اعضای خانواده‌، بستگان، دوستان، هم کلاسی ها و همسایگانش را نوشت.

سپس استاد از او خواست نام سه نفر را پاک کند که کمتر از بقیه مهم بودند.
زن، اسامی هم کلاسی هایش را پاک کرد.
سپس استاد دوباره از او خواست نام پنج نفر دیگر را پاک کند.

زن اسامی همسایگانش را پاک کرد. این ادامه داشت تا اینکه فقط اسم چهار نفر بر روی تخته باقی ماند:

نام مادر ؛ پدر ؛ همسر و تنها پسرش ...
کلاس را سکوتی مطلق فرا گرفته بود. چون حالا همه می دانستند این دیگر برای آن خانم صرفا یک بازی نبود.

استاد از وی خواست نام دو نفر دیگر را حذف کند.
کار بسیار دشواری برای ان خانم بود.
او با بی میلی تمام، نام پدر و مادرش را پاک کرد.

استاد گفت: "لطفا یک اسم دیگر را هم حذف کنید!"
زن مضطرب و نگران شده بود.
با دستانی لرزان و چشمانی اشکبار نام پسرش را پاک کرد
و بعد بغضش ترکید و با هق هق گریست....

استاد از او خواست سر جایش بنشیند و بعد از چند دقیقه از او پرسید:
"چرا اسم همسرتان را باقی گذاشتید؟
والدین تان بودند که شما را بزرگ کردند و شما پسرتان را به دنیا آوردید.
شما همیشه می توانید همسر دیگری داشته باشید!"
دوباره کلاس در سکوت مطلق فرو رفت.
همه کنجکاو بودند تا پاسخ زن را بشنوند.

زن به آرامی و لحنی نجوا گونه پاسخ داد:
"روزی والدینم از دنیا خواهند رفت. پسرم هم وقتی بزرگ شود برای کار یا ادامه تحصیل یا هر علت دیگری ترکم خواهد کرد"
پس تنها مردی که واقعا کل زندگی اش را با من تقسیم می کند، همسرم است!

همه دانشجویان از جای خود بلند شدند و برای آنکه زن، حقیقت زندگی را با آنان در میان گذاشته بود برایش کف زدند
مریلا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۱۵ - ۱۳۹۶/۰۳/۲۳
0
0
ما قراره یک ماه دیگه بریم اسباب کشی کنیم بریم تهران الان شوهرم تهران پیش خونوادشه به من هم میگه بیا ولی من نمی تونم بی احترامی ها و دخالت های خونوادشو تحمل کنم از طرفی دلم براشوهرم تنگ شده نمی دونم چیکار کنم
مهناز
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۳/۳۱
0
0
من وشوهرم خیلی در حق پدرو مادرامون سعی کردیم ولی اونا فقط تا زمانی که مارو احتیاج داشتن خواستن الانم باوجودی که من باردارم وتنها پدرو مادرم منو تنها گذاشتن واز خونشون بیرون کردن خیلی شرایط روحی بدی دارم تا حدی که خونه و زندگیمو فروختم تا ازشون دور بشم بعد از سالها من فهمیدم چه اشتباهی کردم که همیشه اونا رو به شوهرم ترجیح دادم وهرچی اون بدبخت گفت گوش نکردم تا جایی که حاضر به جدایی از همسرم شدم ولی اون هیچ وقت منو تنها نذاشت تورو خدا اگه کسی نمی تونه از پدرو مادرش جدا بشه ازدواج نکنه نمیگم ترکشون کنه ولی ما باید بفهمیم که تا آخر عمر قراره با کسی زندگی کنیم که پدر ومادر مون نیست هم خونمون نیست ولی می تونه همه کسمون باشه
اشرف
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۵۸ - ۱۳۹۶/۰۴/۰۹
0
0
به نظر من هركسي ارزش خودشو داره و همسر با پدر و مادر در عرض همديگر قرار دارند و هر كدوم نوع دوست داشتنش متفاوته،
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۰۳ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۹
0
0
به نظرم احترام پدرو مادر در هرشرايطي واجبه مگر اينكه حرف غير شرعي بزنن، بازم در اون صورت احترامشون واجبه، وليكن اول همسر مهمتره، چون خدا فرموده ما براي آرامش شما همسراني آفريديم ، پس بايد به آنها هم احترام گزاشت.!
علیرضا حسینی
|
Saudi Arabia
|
۲۳:۱۵ - ۱۳۹۶/۰۴/۳۱
0
0
سلام
پیامبر اکرم ص فرمود اگر سجده جز خدا بر چیز دیگری واجب بود هر آیینه به زنان امتم میگفتم که شوهرانتان را سجده کنید
وقتی زن شوهر کرد بالاترین حق را شوهر دارد نه پدر و مادر ولی حق بالای پدر و مادر تا لحظه مردن از پسر ساقط نمیشود
تنها
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۶
0
0
۱۱ماهه که ازدواج کردم وپشیمانم.شوهرم هیچ اهمیتی به من وزندگیش نمیده.بخدا اصلن نمیدونه مسئولیت پذیری چیه نمیدونه زن چیه زندگی چیه.فقط پدرومادرش.میگه اگه ی روز مدرمادرم بمیرن نمیخام حسرت بخورم که پیششون نبودم درصورتیکه روز اول بهم گفتن خونه ت جداس.
هیچ میلی هم به رابطه زناشویی نداره.میگه روحیه م خسته س نمیگه ازمردی افتادم.
هر روز نفرینشون میکنم که چرا وقتی دونستن پسرشون اینطوریه منو بدبخت کردن.
انشاءالله خدا جواب دل خونین و چشم خیس مادرمو بهشون میده به بدترین نحو.
يه غريبه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۴
0
0
سلام
من حدود 1ساله كه عقد كردم من خيلي سعي ميكنم احترام خانواده همسرمو نگهدارم و نگهداشتم به گفته همسرم كه همش پشت سرم ميگن از من راضي هستن ولي من راضي نيستم من تاحالا فرقي بين خانواده همسرم و خودم نزاشتم ولي اونا بعضا كارهايي ميكنن كه ناراحتم ميكنه من از بچگي خودم كار كردم و همه خرجم و هرچي دارو ندارم و خودم تهيه كردم موقعي كه ميخواستيم بريم وسايل بخريم اوايل عقد خواهرمم با ما اومدو هرچي كه خوب بود وبهترين بود و انتخاب ميكردو حتي گرانترين.وقتي برا خريد سرويس ميرفتيم ديدم مادرزنمم داره مياد منم با كمال رضايت قبول كردم و گفتم كمكون ميكنه كه راحت انتخاب كنيم ولي اون اومد تقريبا گرانترينشو انتخاب كرد بازم روي خودم نياوردم بعدش كم كم غير حضوري احساس ميكردم دخالت ميكنه چون ميرفتم هرچي ميخريديم فرداش خانمم يه ايرادي ميزاشت روش بعدش كم كم احساسم واقعي تر شد كه دخالت ميكنه امانه پيش من. من خودم خرج زنمو ميدم و نيازي به كسي ندارم و انتظاري هم ندارم ولي وقتي برا خانمم شارژ ميخرم و تمام ميشه ميره باگوشي مادر زنم اس بده فرداش به من ميگه كه همش شارژموتموم ميكنه منم باخانمم دعوام ميشه كه از گوشي كسي استفاده نكن ولي ميگه مامانمه.يا مثلا پدر زنم هميشه توخونه دراز ميشكه و فيلم ميبينه و مادر زنمم همش گوشش پيش ماست ومنم احساس راحتي نميكنم يا ميريم تو اتاق زود يكي مياد تو اتاق تا تنها نباشيم ياپدر زنم از بس خسيسه همش ميخواد منت بزاره در عرض يه سال كليه ملزومات و خودم تهيه كردم اونم از نوع خوب ولي حتي تو بدترين شرايط هم پدر زنم كاري نكرده اما همسرم همش ميگه بابم خوبي كرده يا مادر زنم همش ميگه بيچاره بابات خرجش زياده منم روم نميشه كه بگم چه خرجي آخه.يه بار بتوخونه بوديم خانمم ناهار نخورد رفتيم بيرون گفت غذا بخر منم گفتم ناهار داريم گفتي ميل ندارم(بخدا خسيس نيستم ولي براي اولين بار كارش بهم برخورد)ولي الان ميگي گشنه ام1دقيقه نشده از خونه اومديم بيرون گفت الان گشنم منم گفتم تانيم ساعته برميگرديم از روي عصبانيت چيزي نخريدم بعدش گفت خسيسي و دعوامون شد بعدا عذر خواهي كرد كه اشتباه از خودش بود يامثلا وقتي ميخواستم خونه بخرم باباش تعارف زد كه پول نياز نداري منم تشكر كردم اما تا دو ماه مادرزنم ميگفت بابات ميخواست كمكت كنه و ....منم آخرش به درد اومدم وگفتم كه منم كه قبول نكردم بس منت نزار يا مثلا من خميردندان ميخرم خواهر زنمم استفاده ميكنه (بخدا 1000تاهم بخرم عين خيالمم نيست ولي ميبينم خودشون حساب 1قرون و ميكنن بدم مياد)تا خانمم خميرو تمام ميكنه ميگه بازم بخر بازم ميخرم ولي به زور.پدر زنم خيلي خسيسه وقتي يه تنقلات ميخره واسه برادر زنم اونم فقط يكي تاخانمم يا خواهرزنم ميخواد حالا به شوخي هم كه شده يه دونه چيپس برداره زود مادرزنم يا پدر زنم ميگه دست نزن اون برا بچه هستش
يه غريبه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۴
0
0
يا مثلا وقتي ك ميخوام برم خونشون ميگه بريم واسه داداشم تنقلات بخريم منم اول با كمال رضايت ميخريدم ولي الان ديگه زورم ميشه چون باباش ميشينه توخونه و من ميرم بخرم اونم برا برادر زنم چون ميخواد مفت بندازه و مادر زنمم از اون طرفداري ميكنه كه خستس و فلان...منم الان مدتي ميشه كه حرفاشو ناديده ميگرم چون يه پدر واسه دخترش يه گوشي و نده كه اس بده اونم 1يا 2تا اس كه من متوجه بشم تموم شده من بهش ز بزنم يا شارژ بخرم براش بس منم نميخرم چيزي.وضع ماليشون خوبه ها ولي پدر زنم نميدونم خسيسه يا هرچي كه مفت ميندازه اونم وقتي حرف ميزنه طوري ميگه كه اون پولا واسش پول نيست يا آدم لارجي هست و واسه آدم هركاري ميكنه خانمم بعضي وقتا ناشكري ميكنه و تايه چيزي ميگه قبول نميكنم يه حرفي ميزنه و ناراحتي ميكنه ولي مقابلش كه ميايستم زود عذر ميخواد ولي من دوس ندارم كه دايم دعواكنم و قهر باشم و طرفم بياد عذر بخواد من زندگي نرمال و دوست دارم من فك ميكنم مادرزنم پشت سرم يه چيزايي رو يادش ميده مثلا ميگه زياد خرج بندازش و ناشكري كن امامن اينبار به سيم آخر زدم و قهر كرديم اگه اخلاقش و عوض نكرد و همش از خانوادش طرفداري كنه و پولام و خرجش كنه تا طلاق هم برم خودش تا حدودي زن ايده اله از نظر اخلاق و ... اما من از نظر تيپ و قيافه و كلي ازش سرترم و همه اطرافيانش همگفتن ولي من هيچوقت مغرور نشدم اما از اين به بعد ميشم از شماهم تقاضاي راهنمايي و كمك دارم كه چطوري تربيتش كنم كه اصلاح شه
يه غريبه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۳۴ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۴
0
0
از مردم عزيزمون هم خواهش ميكنم حدود و اندازه خودشون و بدونن و وقتي خودشون برا كسي 1 قرون خرج نميكنن بس انتظار نداشته باشن كه طرف مقابل ميليون خرج كنه تو مالتو دوست داري اونم دوست داره.مادر زنم كلي مراعات پدرزنم و ميكنه ولي طوري زنمو ياد ميده كه هرچي دارم و برا اون خرج كنم و دايم هم كه نق زد منم چيزي نگم من خصوصياتم طوريه كه اصلا باكسي كه زور كوتاه نميام چون خودم زور نميگم بس نميتونم تحمل كنم و هركسي هم كه باشه يه جورايي تلافي ميكنم و حالشو ميگرم و ميگم اين در به اون در ولي باهمسر كه نميشه اونهمه دعواكرد آخه دوست يا همسايه نيست كهدعواكني و بعدش بگي برو و ديگه نبينيش.از بس دعوا كرديم و ناشكري كرده منم ديگه سعي كردم بهش بي تفاوت بشم و محل بهش نزارم فقط تا زماني كه طلاقش ندادم همه جوره خرجشو ميدم ولي ديگه برام زن نميشه فقط يه كسي ميشه كه اسمش تو شناسناممه.چرا مردم سعي ميكنن جواب خوبي و با بدي بدن چرا سعي ميكنن بازور آدمهارو اونجوري كه نيست بكنن و نامردشون كنن.آخه وقتي تو شرايط معمولي هستيم همه فرهيخته و دانا و باكمال و همه چي تمام هستن ولي نميفهمن كه الكي داره طرفداري پدر و مادرشو ميكنه هرچي داره شوهرش سعي ميكنه ناديده بگيره و خرج كنه اين فكر آدماي احمق هستش كه ميگه نزار شوهرت پولدار بشه چون شلوارش دوتا ميشه آخه اگه زن واقعا مردشو نرنجونه و ا زته دل صادق باشه مگه مرد مريضه كه شلوارش دوتا بشه من اول ازدواجمون ميگفتم تا آخر عمرم همه جوره هستم باهاش حتي اگه خدانكرده اتفاق بدي هم بيافته باز دوسش خواهم داشت ولي الان اون فكرو نميكنم.يه بار رفتيم دندانپزشكي اونجا منشي يه جوري به قصد دوستي بامن رفتار كرد ديدم خانمم ناراحت ميشه كل هزينه كه داده بودم و نخواستم ولي اونجارو زود ترك كرديم كه دلش نلرزه اما نفهميد نميدونم چرا اينجوري ميكنن بعدش ميگن آقايون عوض شدن خوب عزيز من وقتي جنبه يا لياقتشو نداري بس اونجوري كه ميخواي ميشيم ديگه
سیروس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۵۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۰
0
0
فقطططط مااااادررررر و بس زن زیاده مادر فقط یه دونس
fatemeh
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۱
0
0
تورو خدا به من کمک کنین من موندم تواین وسط همسرم به خانوادم جور در نمیاد همسر به خانوادم یه جوری نگاه میکنه انگارخانواده من با جنگ کرده ولی من اصلا نمیخوام همسرن با خانوادم مشکل داشته باش کمک کنین
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۰۷ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۳
0
0
من واقعا تو شرایط خیلی سختیم.۶ ماهه از عقدم گذشته تازه ۶ ماهه دیگم مونده.طرف شوهرموبگیرم خونوادم باهام میجنگن.طرف پدر مادرمو میگیرم شوهرم باهام میجنگه.دیگه نمیخوام طرف هیچ کدومشونو بگیرم
زر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۵۷ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۷
0
0
سلام لطف كنيد ميزان رفتن و سر زدن به پدر و مادر رو توضيح بدين؟
من ناپدريم عمومه وقتي ميرم خونه شون سر بزنم خوشش نمياد خيلي دوست نداره بريم سر بزنيم از طرفي خوب وظيفه ما اينه كه به پدر و مادرمون سركشي كنيم. نه اينكه هر روز باور كنيد ماه بوده من وعده غذايي انجا نرفتم ولي يه بار كه رفتم جلو شوهرم اخم ميكنه و بي احترامي
ديروز پيش مامانم گريه كردم و گلگي ولي اون هم كاري از دستش برنمياد و نميتونه طرف شوهرش رها كنه
حالا من چيكار كنم دلم نمياد نرم به مامانم سر بزنم
تو روز هم سر كارم كه تنها برم مجبورم شب با شوهرم برم كه پيشش خيلي ضايع ميشم با اين رفتار
من چه خاكي به سرم بريزم
مرتضی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۲۶ - ۱۳۹۶/۰۸/۰۷
0
0
دوستان احترام به پدر زن و مادر زن هم مثل احترام به پدر و مادر خود واجبه یا نه؟
مجید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۴۶ - ۱۳۹۷/۰۴/۱۲
0
0
سلام من نامزدم الان به دلایلی همسرم موافق نیس محل زندگی که بودم باشیم ومیگه بریم جای دیگه من دلم میخاد کنار پدرومادرم زندگی کنم لطفا بگید که این کار درست هست یانه
مریم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۳:۳۳ - ۱۳۹۷/۰۶/۲۰
0
0
ای بابا من بزررگترین ظلم رو به پدر و مادرم کردم و تا اخر عمرم شرمندشونم من چهار ساله که ازدواج کردم از قبل عروسیمون یه سری بگو مگوها تو زندگیمون بود طوری که همسرم اجازه نداد خواهر برادرام تو عروسیم باشن.عروسی گذشتو بع از یک مدت دیگه اجازه نداد با پدر و مادرم هم تلفنی حرف بزنم حدود یک سال ادامه داشت طوری که من حامله بودمو خانوادم در جریان نبودن البته تو این مدت مادرم خیلی تلاش کرد با من ارتباط داشته باشه حتی خونه فامیلای همسرم رفت واسه وساتت ولی بی فایده بود شوهرم شمارهاشونو تو لیست سیاه گذاشته بود و منم تهتدید کرده بود که یواشکی هم باهاشون در ارتباط نباشم.تا این که پسرم به دنیا اومدو با شکایتو شکایت کشی شوهرم راضی شد فقط پدرو مادرم بیان خونمون و برن.تا یک ناه پیش که سر یه موضوع کوچیک دوباره گفته که حق ندارن نه زنگ بزنن نهذبیان برن.دلمذوایه پدر مادرم یه ذره شده سنشونم بالاست و تو شهرستان زندگی میکنن منم تو این تهران خراب شده هستم.نمیدونم چیکار کنم اگه بخوام برم سمت پدر مادرم باید قید شوهر و زندگیمو بزنم پس اینده پسرم نابود میشه اگه بخوام زندگی کنم پس گناه اون پدر مادربیچارم چیه این اخر عمری من انقدر باید عذاب بکشن.موندم چیکار کنم.....

پاسخ : برای اصلاح امور زندگی و ایجاد روابط دوستانه میان همسرتان با پدر و مادر و اقوام شما دعا می کنیم و امیدواریم هر چه سریعتر این مشکل حل بشود اما در مرحله بعدی از لحاظ شرعی و قانونی و حتی عرفی هیچ مرد و زنی اجازه ندارد فاصله ای بین پدر و مادر زوج خود بیاندازند و حتما نیاز است شما و همسرتان به مشاور خانواده مراجعه کنید و اگر مسئله ای بین همسرتان با خانواده شما وجود دارد را منطقی حل کنید به هر صورت پدر و مادر با دنیایی آرزو فرزندشان را بزرگ می کنند ان شاءالله همسر محترم شما اگر کینه ای یا ناراحتی از پدر و مادر شما دارد برای رضای خدا بگذرد و اجازه ندهد نه شما و نه پدر و مادرتان در غم فراق باشید
مینا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۴۵ - ۱۳۹۷/۰۶/۲۹
0
0
به نظر من ی مرد عاقل میان پدر و مادرش و همسرش باید عتدال برقرار کند و اونقدر به بلوغ فکری رسیده باشه که بتونه براحتی برا خودش و زندگی با مشورت با همسرش تصمیم گیری کنه و اجازه نده کسی به پدر و مادرش بی احترامی کنه نه به همسرش اینطوری ی زندگی ایده ال واسه همسرش ساخته و پدر و مادرشم راضین . مردی که نتون تصمیم گیری کنه برا تصمیم گیری مجبور پناه ببر به ی طرف و اینطوری حتما ی طرف ناراضی
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۳
0
0
سلام من 12سال ازدواج کردم تو این مدت حتی برا ی زندگیم تصمیم نگرفتم وهمیشه تو سری خور شوهر م هستم الان یکماه نگذاشته پدرومادرم ببینم این انصاف نیست ولی بعضیا برا مرداشون تصمیم میگیرن کجا برن ونرن،وبه جورایی زن ذلیل هستن اما منی که با تمام این سختی ها ورنجش ها بازم دارم این زنگیو تحمل میکنم
فاطمه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۴۰ - ۱۳۹۷/۰۸/۰۷
0
0
به نظر من هم پدرو مادر هم همسر مهربونم رو باید داشته باشم الان ما ۱۴ سال ازدواج کردیم تا ۵ سال اول با پدر ومادر همسرم زندگی میکروم مادر شوهرم خیلی بهم کنایه میزنه وخودشو خیلی زن خوبی میدونه الان که۹ سال خونه خودمون هستیم هر وقت میرم خونشون خیلی تیکه میندازه دیگران مثال میزنه منو میکوبونه ولی شوهرم خیلی دوسم داره بهش میگم میگه کاملا مادرم میشناسم حق با تو حتی تو مثالاش فوحش میده نفرین میکنه خیلی بهم فشار میاد بعد از ۱۴ سال تحمل دیگه نتونستم تحمل کنم چون هم خواهر شوهرم هم مادر شوهرم هم خواهر شوهرم هر دو شروع کردن به تیکه انداختن ونفرین کردن به همون خدا من کاری باهاشون ندارم اصلا این رفتاراشون مورد قبول من نیست شوهرم بعد ۱۴ سال تازه رفت با مادرش صحبت کرد مادرش ناراحت شد چرا اومدی شکایت زنت بهت گفته منم هستم جلوی منم این کارا رو میکنی زن وبچه هام میان خونت ارامشو از اونا میگیری دیگهزن و بچه ها مو خو نتون نمیفرستم هر چی دلشون میخواد با کنایه بهم میگن خیلی خسته شدم ازشون کار خوبی کرد شوهرم رفت گفت
رزم
|
United States of America
|
۰۲:۰۹ - ۱۳۹۷/۰۸/۱۹
0
0
من ۵ساله ازدواج کردم اوایل که خواهر کوچیکم مجرد‌بود مامانم خیلی با همسرم خوب بود و بهش احترام میزاشت و دوسش داشت همسرمم همه جوره هوای مادرمو داشت و داره خیلی جاها کمکش کرد ولی بعد از ازدواج خواهر کوچیکم اخلاق مادرم کلا عوض شد و هر حرفی بهش برمیخورد و دیگه از اون احترام گذاشتن قبل خبری نشد و تمام توجهش شد داماد کوچیکه و خواهرم چند بار هم با همسرم برخورد داشت که من بی نهایت ناراحت شدم‌ با این حال باز همسرم میگفت اشکال نداره و بزرگتره بازم با این حال که مقصر نبود میرفت جلو ، تا اینکه اینبار مادرم حرفی که همسرم به پسرم داشت میزد و به خودش گرفت و با اخم برخورد کرد و اینبار دیگه من طاقت نیاوردم و با مادرم بحثم شد و از خونشون اومدیم، حالا تصمیم دارم که با این همه تبعیض بین این داماد و داماد کوچیکه و بین من و خواهرم دیگه رابطمو کامل محدود کنم ، از طرفی هم از آق والدین میترسم شما بگید چیکار کنم ، از طرفی میدونم اگه بخوام دوباره برم خونش اخلاقش عوض نمیشه و باز هم همون بدرفتاریو با همسرم داره من خیلی همسرمو زندگیمو دوست دارم و همه جوره پشتمه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۰۱ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۱
0
0
بنظر من همسرررر خیلییی مهمترره چون قرارخ باهاش زندگی کنی قراره بشه مادر بچه هاتت بعدشم هیچ فرزندی به خواست خودش به دنیا نمیاد که بعضی از مادرهای خودخواه منت میزارن
سلام
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۴:۲۹ - ۱۳۹۷/۰۹/۰۵
0
0
هر مردی که بداخلاقی همسرش را برای خدا تحمل کند، خدا برای صبر او در هربار، پاداشی همانند پاداش صبر ایوب نبی – علیه السلام- در برابر بلای او به وی دهد . این برا اونی که گفته در مورد صبر بر ایرادات زن حدیث نداریم و فقط باید طلاق داد . دوست گرامی مطالعه ت رو زباد کن انقدر هم با تفکرات قبلیت پیش داوری نکن و احترام جنس زن رو نگه دار که دینت نگه میداره اگه اهل دین باشی
در مورد موضوع باید بگم که هر کسی جایگاه خودشو داره و احترام به پدر و مادر یا احترام به همسر بیانگر این نیس که قراره در حق اونیکی ظلم کنیم . نه اصلا . میشه احترام هر دو رو داشت .هر کس توی قلب و فکر ما یه جایگاهی داره و یه قسمت از روح ما رو آروم میکنه و هر شخصی یه درد از زندگیمونو دوا میکنه پس احترام همه رو داشته باشین . پدر و مادر تاریخ زندگی شمان و همسر هم آرزو و امیدتون در روزهای تلخ و شیرین آینده س .مادر و پدر حق بزرگی به گردن ما دارن چه اشکالی داره اگه یه کم در موردشون مهربونتر باشیم و فقط یه کم از حقوقمون بگذریم .این یه قضیه یکطرفه نیس هر دو طرف پدر و مادر دارن و هر دو طرف هم روزی پدر و مادر میشن . زندگی با خودخواهی پیش نمیره با گذشت پیش میره . یه کم فداکاری کنین اشکال نداره البته فقط یه کم . مطمئن باشین نیازی نیس خودتونو فدا کنین . خدا شاهده بی جواب نمیمونه نیت خوشتون نسبت به والدین همسرتون
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۸
0
0
من ۷ ماهه که عروسی کردم.شوهرم تو هر مهمونی و هرجایی که باشیم میچسبه به مادرش، همش بغلش میکنه ازش اویزون‌میشه .اصلا مراعات نمیکنه.چه خونشون باشیم چه مهمونی فزقی نداره با خواهرشم همین برخوردو داره.بازها هم باهاش صحبت کردم ولی اصلا میگه خانوادمم میکنم.افسردگی گرفتم.واقعا پشیمونم از ازدواجم.پریروز جلو خواهر شوهرم دعوامون شد هرچی از دهنش درومد جلو اون به من گفت .کاش بمیرم‌ فقط
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۹/۳۰
0
0
آقایونی که عرضه ندارن تشکیل خانواده بدن و نمیتونن از پدر و مادرشون جدا بشن لطفااااا زن نگیرن و دختری رو بدبخت نکنن .اگر پدر و مادرشون رو به همسرشان ترجیح میدن بیخود میکنن زن میگیرن
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۷/۱۰/۰۲
0
0
سلام به همگی من یه ساله ازدواج کردم ازهمون عقدتاالان روز خوشی نداشتم به خاطر نداشتن سرمایه ای خونه مادرشوهرم فعلازندگی میکنیم بعد والدین شوهرم ازش میخوان که ازلخاظ مالی کمکشون کنه بااین که میبینن پسرش توخرج خودش مونده اگه اونهاازاین بابت ناراحت بشن تاثیربدی درزندگی ماداره
معترض
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۴۱ - ۱۳۹۷/۱۰/۱۵
0
0
بدشانسی یعنی در عین داشتن استقلال تصمیم گیری از خانواده گیر یک آدم بچه ننه وابسته بیفتی که توروهم مثل خودش قضاوت میکنه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۳۸ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۴
0
0
سلام
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۳۶ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۰
0
0
بهتره تو همه امور و این مورد خودمونو جای طرف مقابل بزاریم و حرف بزنیم.اگه طرف مادرش باشه بچه ننه ست اگه طرف زنش باشه زن ذلیله. برحسب جنسیت و منافع خودمون نظر ندیم.اگه روزی عروس مادر شوهر بشه یا مادر شوهر زمانی که عروس بوده شاید خلاف نظر امروزش حرف میزنه.باید با حق بود.و مسئله تشخیص حقه
عروس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۳۹ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۴
0
0
من خودم تازه عروسم والا خسته شدم از رفت و آمد های وقت و بی وقت خانواده ی همسرم .از حسادت های مادر شوهر .والا هر چیزی حدی داره با همسرم خیلی خوبم ولی اینا زندگی منو خون کردن
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۱۳ - ۱۳۹۷/۱۱/۲۱
0
0
سلام....صد البته ک احترام پدر و مادر واجبه اما نه در جایی ک به ناحق به زنت توهین کنن و فحش بدن.....من ۳ ساله ازدواج کردم و به مادرشوهره بد دهن دارم که هرچی لیاقته خودشه به من میگه همیشه هم همسرم طرف مادرشو میگیره استدلالش هم اینه که مادرم پیره.....
شاپرک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۵۰ - ۱۳۹۷/۱۱/۲۴
0
0
سلام.من شیش ماهه ازدواج کردم تک فرزند خانواده هستم.خیلی پشیمونم ک چراازدواج کردم چون شوهرم اصلا ادمی نبود ک وانمود میکرد.خیلی مشکلات داره و گندکاریا کرده ک دیگ بهش اعتمادندارم کلا با دروغ ساخته شده.قبل ازدواج دوس دخترداشت بعدازدواجم باهاش ادامه داد با زن شوهردار بگو بخند داشت کلا گوشیش ازم قایم میکنه همیش. جوری ک چندین بار مچش گرفتم و هربار خودش زد ب اون راه.همش قرص دراگون میخور کلا فهمیدم ادم زندگیم نیس عصبیه بداخلاقه تو همین شیش ماه ک ازدواج کردیم چن بار کتکم زده.میخاد دو ماه دیگ عروسی بگیره مثلا بریم خونمون اما دلم راضی نیس و خانوادمم فقط مادرم از کاراش خبرداره دوس ندارن من برم خونم بابامم ب دامادش اعتمادندار حس ششم داره انگار ک فهمیده دامادش چ جونوریه.بااین وجود شوهرم اصرار داره بریم خونه مادرشوهرم بااونا زندگی کنیم چون فعلا بیکارشده همش وعده میده همه چی بریم خونمون درست میش بچه بیاد خوب میش امااینا فقط حس بد بهم تلقین میکن.اصرار داره از خانوادم دور باشم تا ب دوری عادت کنم توی نامزدی میبره خونشون دیگ نمیزاره برگردم پیش مادرم اینا.چیکارکنم مادرشوهرمم یه عفریتس ک دومی نداره شوهرمم بدی های مادرشو نمیبینه همش طرف اونا و خواهراشو رو میگیره مثلا تو چرا ب فلان خواهرم زنگ نمیزنی چرا میای زیاد حرف نمیزنی؟یکی نیس بگه وقتی پرحرف نیستی و حرفی برا گفتن نداری چی بگی همیش سعی داره منو مقصر کنه.یکی بگه چ غلطی کنم مشاور زیادرفتم گفتن ادامه نده با این ادم. یک اسفندمیشم۲۳ ساله اما دیگ دل دماغ زندگی ندارم چ کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
لیلا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۳۷ - ۱۳۹۷/۱۲/۱۵
0
0
من یک ساله عقدم با ارزش نزاشتن مادرم به شوهرم .شوهرم ازدست مامانم ناراحته ومیگه به من ارزش نزاشت اصلانمیادخونمون ومنو میبره خونشون وازدم در رهام میکنه توهم نمیاد خاهش میکنم کمکم کنید
مسيحا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۴۴ - ۱۳۹۷/۱۲/۱۶
0
0
يه عده اومدن اينجا صحبت از دين ميكنن كه راجب پدر مادر سفارش شده
بعد توي زندگي حقيقي بري هيچكدوم ازاينارو رعايت نميكنن
پدر مادري كه ميان به پسر يا دخترشون امر ميكنن
زنت يا شوهرت بايد فلان كارو بكنه واگرنه ما قبولش نميكنيم حق نداره پا تو جمع خانوادگي ما بذاره ايا حقي به گردن فرزندشون داره؟
جز اينكه اسيب به يه زندگي نوپا ميزنن و باعث بالا رفتن امار طلاق و خشونت ها ميشن هيچي ندارن
پس هيچ حقي به گردن فرزندشون ندارن پدر مادري كه با تفكرات مزخرفشون زندگيارو خراب ميكنن
خانواده هاي ايراني هنوز ياد نگرفتن كه عروس برده و توسريخورشون نيس
داماد هم نوكر و غلام حلقه به گوش نيس
ب ت
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۴۳ - ۱۳۹۷/۱۲/۲۰
0
0
ای بابا زندگی ما که از هم پاشید سر بچه ننگی شوهرم .هم خودش بیچاره شد وبچه هامون ومنتا ننش سر جاش نشست ،اگر مادری باتو نسوزون
غریبه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۰۷ - ۱۳۹۸/۰۱/۱۳
0
0
خدا وکیلی خانواده من هیچوقت تو زندگیمون دخالت نکردن بیچاره ها همیشه هم کمکمون میکنن نمیدونم چرا خانمم باهاشون خوب نیست بخدا خیلی احترامشم میگیرن بهتون بر نخوره ولی خدایی اکثر عروس ها اینجورین
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۵۷ - ۱۳۹۸/۰۱/۱۴
0
0
سلام من ۱۴ ساله که ازدواج کردم در این مدت خانمم خیلی بی احترامی به والدینم کرده و میکنه روزی نشده که صبح پا شه ولی فحششون نده ,, اوایل زندگی مون باهاش بر خورد میکردم ولی هیچ فایده ای نداشت ,,ولی من به مادرش زیاد احترام قائلم,,,او هر موضوعی را ربط میده به پدر و مادرم ,, حدود ۴ ساله که دست به هر کاری میزنم ضرره , اصلا زندگیم رونق نداره,,۳تا بچه هم دارم ,,نمیدانم چه کار کنم,,پیش مشاور هم زیاد رفتیم ولی هیچ فایده ای نداره,,اگه کسی میتونه کمکم کنه ممنون میشم به این شماره مرا راهنمایی کنه ۰۹۹۰۳۱۳۶۰۷۹
نورا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۰۰ - ۱۳۹۸/۰۱/۱۶
0
0
سلام.
ما لر هستیم اصلا چنین چیزایی پیش ما نیست خانواده ها از خداشونه زن و شوهر باهم مشکل نداشته باشن و اصلا دخالت نمیکنن وما هم احترام والدین همدیگه رو داریم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۴۳ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۱
0
0
راستش شما که میگین ما لر هستین دخالت نمیکنن زیاد قبول ولی تو هر بار که میبینمشون عذاب میکشم از رفتارهاشون . یه سری آدم طلب کار که به جای حمایت مالی از پسر دانشجو شون همش از مامان من میخوان کمک مالی کنن . هیچ وقت دست تو جیبشان نمیکنن تازه از ما توقع مالی هم دارن به شوهرم هم که اعتراض میکنم یا تهدید میکنه به طلاق یا کتک میزنه والا شهر ما حداقل تو فامیل ما حتی به پسراشون خونه میدن . اینا که به من گفتن خودت باید سرویس طلا برا خودت بخری و پول عروسی هم با خود ته کلا فقط بلدن بچه به دنیا بیارن و به حال خودش رها کنن
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۴
0
0
بنظر من هر كس كه نون ب آدم ميده محترم
امیررضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۴۶ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۴
0
0
من یه ماهه بابرادرم وزن داداشم دعوامون شده بدجورمقصرهم زنداداشم بوداون پای شوهرموسوخت وشیشه های ماشینمونوشکست وهردومون شکایت کردیم وبرای داداگاه شهودمیخواستن که پدرومادرم برای هیچکدوممون نیومدن حالاشوهرقهرکرده واجازه نمیده نه ببینمشون نه زنگ بزنم بهشون توروخدارانمایی کنیدچکارکنم دلم براشون تنگ میشه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۰۸ - ۱۳۹۸/۰۲/۱۶
0
0
سلام خانواده منم از شوهرم کینه دارن سه ساله خونم نمیان شوهرم منو میبره خونه پدرم ولی دیگه تصمیم گرفته نبره آخه خواهر شوهرم شده زن داداشم وقتی زن داداشم با داداشم دعواش بشه شوهرم بامن دعوا میکنه دلم ازش شکسته یه پسرم دارم لطفاراهنماییم کنید۰
نرگس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۸/۰۲/۲۲
0
0
سلام.من دوساله دارم باخانواده شوهر زندگی میکنم خونم رو کردن توشیشه.اخلاق ندارن یه خواهرشوهرن‌هم دارم ک سنش بالاس و خودشو مادرش خیلی دخالت میکنن تو زندگیم.متاسفانه شوهرم‌گوشی هست.نمیدونم‌چکارکنم.بااین اوضاع مملکت خونه‌هم گرون شده
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۲/۲۳
0
0
اون مردی برنده است که بفهمه وبتونه عمل کنه که پدرومادروهمسر افقی کنارهم باشن برای اهمیت دادن نه عمودی اگرازبالابه پایین حساب نکنیم بعدازدواج همسربالاتره چون ازپدرومادرت هم بهت محرم ترومونس تره اما به دلیل ندیدگرفتن حق پدرمادری نیستا.ایرانیا ادمای افراطی هستن توهمه چی همه چی من خودمم همین مشکلودارم وشوهرم برگشت وگفت اونابودن بعدتو اومدی توهیچ زمینه ای منوحساب نمیاره هیچوقت منم به روش خودم حسابی خرج می تراشم ودلموخنک میکنم اوایل عاشقش بودم الان روزبه روز ازش بیشترفاصله میگیرم به جدایی هم فکر کردم قبلا اما متاسفانه نمیتونم.
خانوم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۳۸ - ۱۳۹۸/۰۲/۳۰
0
0
همسرم قبلا با دختری که از خودش ۱۰ سال کوچیکتره ازدواج کرده بود.هم زیبا هم پولدار.ولی بعد از ۳ سال از هم جدا شده بودن.همسرم همه هستو نیستش رو خرجش کرده بود و براش هیچی نمونده بود وقتی باهم ازدواج کردیم. من ۴ سال از همسرم کوچیکترم.با همه چیز ساختم پدر ش مریضه و به مراقبت نیاز داره پدرش خونه نشینه و به جز دو فرزند دیگه همسرم پسر بزرگ خونوادس و تمام وظایف زندگی گردنشه ما توی یه خونه مشترک کوچیک با خونوادش زندگی میکنیم .عروسی نگرفتیم و۳ ساله با هم یه جا هستیم.مادرشوهرم سرپاس مهمونی میده و میره مسافرتاش ترک نمیشه شوهرشو تنها میذاره البته وقتایی که میره خونه فامیلاش چندروز میمونه .کارای خونه همه با منه و منو شوهرم برای مراقبت از پدرشوهرم خونه میمونیم .با شوهرم حتی فرصت حرف زدن پیدا نمیکنم شب که واسه خواب میریم توی اتاق براش حرف میزنم ولی اون زودی خوابش میبره منم بقیه حرفامو به درو دیوار میگم.شدیدا تنهام .زندگیم از صب تا شب کارای خونس .هیچ دل خوشی ندارم پدرو مادرم نمیتونن خونم بیان چون فکر میکنن مزاحمت ایجاد میشه.شوهرم زیاد به من توجهی نداره حتی تا الان برام هیچ خرجی نکرده و کلی نزول داره که واقعا دستش خالیه.خونوادم ۵۰ ملیون برام حساب باز کردن منم همشو به شوهرم دادم تا نزولاش سبک تر بشه .شوهرم برای من نه خرج میکنه نه وقت میزاره بیشتر با خواهرو برادرش و مادرش وقت میگذرونه و با اونا خوشحاله .و به شدت وابسته به مادرشه .توی زندگی قبلش خونش مجزا بوده و خونه ای که اجاره کرده بود نزدیک خونه همسرش بوده از کسایی شنیدم فردای شب عروسی اومده خونه مادرشینا و کل سالای زندگیشون چون پسره به خونوادش وابسته بوده دختره خونه پدش زندگی میکرده وشوهرم خونه مادرش بوده.
ماه بانو
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۳۹ - ۱۳۹۸/۰۲/۳۰
0
0
شوهر من تک پسر تو خانوادشونه و همش میگه چون یکی ام باید برا پدر مادرم هرکاری خواستن بکنم ولی در عوضش خانوادش هیچ کمکی بهش نمیکنن نزدیک ۴ساله عقدیم چون تک پسره باباش اینا دوست دارن پسرشون بهترین عروسی داشته باشه ولی دستم تو جیبشون نمیکنن همش میگن ما یه پسر داریم از طرفی منم از طرف مادر و پدرم تحت فشارم و دوران عقد خیلی بدی دارم
شوهرم برای اینکه بتونه کارشو شروع کنه همه طلا های منو میفروشه ولی مامانش هر روز داره برا خودش طلا میخره عین خیالشم نیست که عروسش یک گرم طلا دستش نیست
هروقتم خونشون میرم شوهرم غذا میخره میبره خونه که یه وقت مامانش نخواد خرجی تو خونه انجام بده
چند وقته داره پولاشو جمع میکنه که بتونیم عروسی کنیم دیروز رفته برا مامانش به گوشی ۴میلیونی خریده
هرچی من بهش میگم میگه مامانم اینا همه دارو ندارشون ماله منه
چند ساله ۱۰میلیون باباش از بابام قرض گرفته هنوز نداده وقتی هم میگن پولشونو میخوان میگن میخواستین ندین
من شوهرمو خیلی دوست دارم ولی خانوادش خیلی خود خواهن واقعا نمیدونم چیکار کنم
Saeed
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۳۰ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۷
0
0
با عرض سلام نامزدم به حرف پدر مادرش خیلی گوش میدهد .وقتی از دانشگاه مثلا میخواد بیاد خونه من دوست دارم برم دنبالش و کسی ام نفهمه چون دوست دارم کنار هم باشیم ولی ایشون از حرف پدر مادرشون ک با من نیاد گوش میدن
مدیر پایگاه سلام اتفاقا این از مزایای یک دختر خوب است که تا قبل از عقد و ازدواج بدون اجازه خانواده کاری نمی کند و شما باید خوشحال باشید
سمانه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۶
0
0
من خودم ۱۵ سال بامردی زندگی میکنم که مادرش درهر مسائلی اولویت دارد.۳ فرزند دارم.حق ی مسافرت رفتن هم نداریم.در این ۱۵ سال شاید دو سه بار مسافرت خانوادگی به اسرار من پیش اومد که مادرش مخفی کرد.چون باهمه ناراحت میشه.
شوهرم همیشه حق را به مادرش میدهد حتی اگر حق با من باشه.مادر شوهرم ی آدم پر توقعی است و از ریزه کار های من حرف در میاره وبه پسرش میگه .شوهرم هم به خاطر این حرفا زندگی رو جهنم میکنه،چون حامی سر سخت مادرش است و جلوی مادرش چندین بار مرا خورد کرده حتی اگر قلبا بداند حق با من است.نظر شوهرم اینه که دل مادرم نشکند .وقتی مادرش نیست از من عذر خواهی میکند.شما باشید این عذر خواهی رو قبول میکنید؟
شوهرم هر شب باید مادرش را ببیند اگر نرود از او گله میکند.پشتم به زندگی گرم نیس.حتی در مهمانی ها احساس غریبی میکنم از بس هوای مادرش رو دارد هوای مرا ندارد.کجای اسلام گفته دل زن بشکند جایز است.آنقدر شوهرم به مادرش بها داده که بعد از چندوقت دوباره برای من حرف در میاورد ومن تصمیم گرفتم رفت و آمدم رو با مادر شوهرم قطع کنم هر کجا او باشد نروم تا به آرامش برسم.
محمدیاسین
|
United States of America
|
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۶
0
0
سلام
بنظرم هر کسی توی زندگی جایگاه و وظایفی داره
زن. شوهر . مادرشوهر .پدر شوهر .مادرزن .پدرزن
هیچ کس بر دیگری برتری نداره ولی محکم ترین رابطه و مقدس ترین رابطه رابطه ای هست ک زوج ها دارن نه رابطه پسر و پدر مادری یا رابطه دختر و مادر پدری
و اینکه چرا ادما از هم دور میشن بخاطر رفتار و کردار خودشونه اگه رابطه پدر شوهر. مادر شوهر با عروس خوب باشه همیشه محبت کنن و احترام بذارن عروس هم دلیلی برای دوری نخواهد داشت چه بسا به معاشرت بیشتذ علاقه مند میشه اگر در بین این خانواده ها مشکلی پیش بیاد مقصز کسی هست ک باعث مشکل شده حتی میتونه مادر باشه پدر باشه و یا پسر باشه یه مادر حق نداره هر وقت دلش خواست عروسش برنجوه و دلش رو بشکنه و انتظار داشتخ باشه عروس ذره ای هم ناراحت بشه و به رفت و امد ادامه بده چون پسرش رو به دنیا اورده و بزرگ کرده
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۹
0
0
من 18 ساله ازدواج کردم همسرم علاقه زیادی به خانواده اش داره به طوریکه بدون اونها نمی تونه زندگی کنه یک مدت با هم بودیم الانم توی یک ساختمان با هم هستیم. مادر شوهرم عمه ام هست و با برادرش رابطه خوبی نداره پدرم هم همین طور من تا به حال با سیاست همه چیز را به خوبی مدیریت کردم رابطه شوهرم با خانواده ام را محدود و خودم به آنها سر می زدم و به کارهاشون رسیدگی می کردم سعی می کردم مشکلی نداشته باشند اما وقت زیادی برشون نمی گذاشتم مشکلاتشون را تا اونجا که تونستم به حداقل رسوندم چون خودم شاغلم هم برای اونها هم برای شوهرم از چیزی دریغ نکردم تا اینکه چند وقت سر یک موضوعی بین پدرو و خواهرش اختلاف افتاد من به شوهرم دو سه بار تذکر دادم دخالت نکند تا خودشون یک جوری با هم کنار بیایند اما گوش نکرد به پدرم هم گفتم قضیه را بی خیال شود چون خیلی به او مربوط نبود اون می تونست نادیده بگیره گوش نکرد تا هفته پیش بینشون درگیری شد من نبودم پدرم تنها اونها چند نفر شوهرم هم بود پدرم را زدند البته شوهرم می گفت من نزدم اما وقتی خانه پدرم رفتم پاهایش کبود بود من از اون روز به بعد نمی تونم به شوهرم حتی نگاه کنم پسرم کنکور دارد به خاطر او حرفی نمی زنم اما دلم شکسته هم از شوهرم هم از پدرم من همیشه مشکلاتشون رو حل کردم اما اونها چه راحت برام مشکل درست کردند شوهرم را هم نمی توانم ببخشم چون می تونست پایش را کنار بکشد در اصل طرف خواهرانش را گرفت هر کس راهنمائیم کند ممنون می شوم.
محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۱۰ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۱
0
0
سلام و عرض ادب، بنده 8ساله ازدواج کردم، تو شهر خانمم زندگی میکنم، مادر و خواهر برادرام 1000 کیلومتر دورترند، تو شهر غریب جز خانمم و خانوادش کسی رو ندارم، خدا شاهده مثل یه پسر براشون بودم، یه خواهر خانمم مشکل جسمی داره سی پیه، شغلم با خواهر خانم بزرگم یه جاست، بار ها بهم بی حرمتی شده، مثلا ده روز یهو سلام علیک نمیکنه، جواب نمیده، بماند، دلم سوخته میام به خانمم درد دل کنم قشقرقو دعوا درست میکنه، تعصبشونو بهم نمیده، تا یه چیزی میگم دعوا می گیره، که اونا چیکار کردن تو دنباله بهونه ای، هیچوقت نمیذاره حرفمو با آ رامش بزنم هی پشته سر هم میگه میگه، تا میان یه تلنگری بهش بزنم مثلا شونشو تکون میدم بابا گوش کن منم توضیح بدم، قشقرق که تو دست بزن داری، فحاشی بهم میکنه، دست روم بلند میکنه، بعدشم ده رو یه هفته میره خونه مادرش، من تو یه شهر غریب که هیچکسیو ندارم میمونم تنها، بهش میگم بیا میگه تو با خانوادم دعوا داری، منو به اوج عصبانیت میکشه، یه وقت حرفه زشت بگم اونو میگیره، بهم بی حرمتی میکنه، میگم تکلیفمو روشن کن میگه برو هر کاری دوست داری بکن، خواهرش میگه برده که نیاوردی حقه خواهرمه که بیاد خونه مادرم، تو بهش سخت میگیری، زندگیم داغون شده، از طرفیم دوسش دارم، چیکار کنم ، بهش میگم بریم مشاوره نمیاد، خانوادشم دایم حمایتش میکنن، دستم به کارو زندگی نمیاد ، لطفا بگین چاره ی من چیه؟
مدیر پایگاه خدا بهتون صبر بده
رحیم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۲۲ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۳
0
0
به نظر من بهتره هممون چه زن چه مرد تو همه جای خونه هامون دوربین با میکروفن کار بزاریم و هرشب بشینیم فیلم زندگیمونو نگاه کنیم اونوقت خودمون متوجه میشیم که آیا کار درستی کردیم یا غلط اونوقته که میفهمیم کی آتیش میسوزنه اون طرفم خودش متوجه میشه و از کارای خودش شرمنده میشه و میتونیم با صحبت کردن و راه حل زندگیامونو سرو سامون بدیم. این کار به نظر همه ما ایرانیا نشدنیه ولی اگه شدنی بود چی میشد؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!
رونیا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۶ - ۱۳۹۸/۰۴/۲۸
0
0
نفر اول زندگی هر زوجی باید همسرش باشد بعد فرزندانش و سپس پدر و مادر و سایر اعضای خانواده اش
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۶ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۲
0
0
سلام خسته نباشید من 4 هفته س عقد کردم از شوهرم و خونواده ش راضیم شوهرم 23 سالشه تو عقدمون کم و بیش هرکاری کردن ولی کادو چون طلا ندادن هرروز مادر خودم میزنه تو سرم ک بهت ارزش قایل نشدن هرروز منو سرزنش میکنه میگه خاک تو سرت با این انتخابت من الان چیکار کنم
رهگذر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۱۹ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
0
0
کاش اینطور نبود .کاش همه پدرومادرها مهربون بودن.کاش قضاوت نکنیم آدمارو.اما واقعیته تلخ اینه بعضی ازپدرومادرا بچه بزرگ میکنن تا آخر عمرازش به نفع خودشون استفاده کنن وکاری ندارن این بچه خودش درچه وضعیتیه.من به شخصه قبل ازدواج به حال زنها ومردهایی که از خونواده طرف مقابل گله میکردن میخندیدمو تمام حقو به پدرو مادرها میدادم.اما واقعیت زندگی چیز دیگست واقعیت آدما چیز دیگست.خداکنه هیچ پدرومادری ازاحساس محبت فرزندش به خودش سواستفاده نکنه
پری
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۵۳ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۹
0
0
من وبرادرم زن به زن هستیم یعنی زن برادرم خواهر همسرم ،من یه سال عقد بودم تو تهران وخانواده همسرم تو روستاهای کنگاور من شاید تو این یکسال نامزدی دو هفته رفتم پیش خانواده ایشان وبعد از عروسی یعنی سه ماه بعد از عروسی که من به شهر کرمانشاه رفتم چون همسرم نظامی بود و من هم فرهنگی بودم زمزمه های خانواده همسرم شروع شد که برادرت خواهرم را میخواد نه من راضی بودم چون واقعاً نمی‌شناختم و نه همسرم پدر و مادرم نیز راضی نبودند ولی برادرم میخواست خانواده دختر هم راضی بود برادرم لیسانس حسابداری وکارمند صنایع دفاع و خواهر همسرم دیپلم بیست روز بعد از عقدشون دچار مشکل شدند و همچنان این مشکلات ادامه داشت بعد از دو ماه عقدشون همسرم تو ماموریت تصادف می‌کنه پدیا راستش معلول میشه واریز محل کار بازنشسته میشه واین باعث سختی های زندگی من میشه همسرم افسرده میشه و متاسفانه خانواده او را با تریاک آروم میکنند از این طریف اختلافات برادرم واریز این طرف مشکلات همسرم و خودم موقع تصادف همسرم باردار بودم به هرحال من با تمام مشکلات خانواده خودم کنار آمدم وباکمک برادرم مغازه ای در تهران به راه انداخت وبا همسرم شریک شد ومن به تهران آمدم من خیلی به خانواده همسرم احترام می‌زارم و بیشتر اوقات از کنگاور که میان تهران تو خونه من هستند خودشون میگن ما اینجا راحتیم با اینکه دو خواهر و به برادر دیگه نیز تو تهران دارن و همسرم خیلی مرا دوست داره دو تا پسر دارم ۱۲ساله و 6ساله ولی زن داداشم که خواهر شوهرم هم هست به حدی بی ادب و گستاخ است که خانواده من اصلا دوستش ندارند چندین بار برادرم خواست طلاقش بده ولی همسرم با التماس وگریه گفت که زندگی من هم خراب میشه حالا از این وضعیت خسته شدم خودم میگم جدا شم دلم برای همسرم و بچه هام میسوزه از یه طرف هم زندگی برادرم تأثیر تو زندگی من داره تو را خدا کمکم کنید که چه جوری آرامش بگیرم حس میکنم توانم تموم شده
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۴۸ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۶
0
0
سلام
ای کاش کسی بود که میتونست راهنماییم کنه....نزدیک یکساله ازدواج کردم..۴ماه عقد،۷ماهه عروسی کردم حسرت یه بیرون رفتن مونده به دلم ..چون شوهرم ماشین نداره حتما هرجمعه باید با پدر مادر همسرم برم بیرون.هروقت به همسرم میگم دوتایی بریم بیرون میگه گیر دادی به جمعه ها..همیشه میگه مادرم به من احتیاج داره...چون تک فرزند مادرشه
هرهفته مبالغ زیادی خرج خونوادش میکنه...ولی برا من همیشه کم گذاشته...وقتی بهش میگم فلان چیز و احتیاج دارم میگه پول ندارم...یا به سختی برام میخره...به سختی بهم پول میده..ولی وقتی میریم بیرون پدر مادرش هرچی میخان براشون میخره..به من میگه همه زندگیم از پدر مادرمه...
تو زندگی باید منصف بود در احترام به پدرمادر و همسر..هردو در زندگی مهم اند...متاسفانه من در زندگیم فدایی پدر مادر همسرم شدم....
متاسفم برای شعور همسرم و پدر مادرش که ذره ای از انسانیت خبری ندارند و شکم پرستان درجه یکند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۱۵ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۰
0
0
وقتی خانواده یا همون پدر ومادر ارامش و از زندگی فرزندی سلب کنن که بزرگترین حق زندگیشونه حالا با هر شیوه ای یعنی مسلمون نیستن پس نمیشه حقوق اسلامی براشون قائل بود من واقعا زخم خوردم دلم به حال همه اونایی که شرایط منو دارن میسوزه خدا فقط به هممون صبر بده و سزای همچین پدرمادرایی رو خودش بده
یسنا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۳۴ - ۱۳۹۸/۱۰/۰۴
0
0
چرا شوهرم هرجایی برم بایدپدرمادرش باهامون باشند چرا وقتی هفت پسرهرکدوم زندگی خودشونو دارند بعدمن باید خدمت کنم فقط مگه وظیفه است
ماری
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۲۳ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۱
0
0
من سه سال نامزدم وقبل ازاین سه سال نامزدم6سال بودک منودوستداشت ولی من خبرنداشتم وفقط توی دل خودش نگهداشت واومدن خاستگاری من بالاخره ولی مادرش ازهمون اول ناراضی بودچون دخترداییشوبراش انتخای کردحتی بدون اینکه به پسرش خبربده رفت خونه داییش خاستگاری و وقتی نامزدم فهمیدخیلی ناراحت شدوجواب نه به خانواده دایی مادرش داد.من تودوران نامزدیم چون دلم ب حال پدرومادرنامزدم سوخت مدام بهشون سرمیزدم ولی هیچوقت بهشون بی احترامی نکردم بی جهت رفتن پشت سرم حرف زدن و ب گوشم رسوندن وخیلی ناراحت شدم سزای خوبی بدی نیست ومادرش فقط بخاطرمنفعت خودش واینکه کاراشوفقط انجام بده میگه من فقط ب این پسرم وابسته ام درصورتی ک توای سه سال برا من حتی ی کادوهم نگرفتن وب خانوادم خیلی بی احترامی کردن ولی نامزدم ماه اونقدعاقل ک تعادلو توهمه چیزرعایت میکنه خیلی خوب بلده همه چیزو ب بهتربن نحودرست کنه من عاسق این رفتارشم هیجوقت ب من وخونوادم بی احترامی نکرد.درسته احترام پدرومادر واجبه ولی ازاین حرف مادرشوهرمن خیلی سواستفاده میکنه اونقدک فکرشونمیکنید اونقد زن حسودی ک به رابطه من وپسرش حسودی میکنه وبهش فسارمیادک شوهرم منودوستدره.میگه خوشبحالت ک همچین شوهری داری.من ازخیلی خصلتاشونگفتم حتی بارهابه شوهرم بی احترامی کردحتی نفرینش هم کرددراین حد.همچین مادری نصیب گرگ بیابان هم نشه ای خدا.ولی بااین حال ماتا راه داره کنارمیاییم تا روز موعدبرسه و شایداخرش صبرم لبریزبشه واحترامی ک بداش قابلم زیرپابزارم.اخرشم ازمادرخودم بگم ک ی فرشتش ک تو دنیا لنگه نداره باورکنید این حرف ن نیست این حرف زن داداشمه ک میگه مادرشوهرمن تو دنیاتکه اونقد مادرم خوبه ک هیچکس ازش ناراحت ست دردش بخوره وسط قلبم بخوره ب نفسام بخوره ب تمام وجودم بخوره ب تمام هست ونیستم بمیرم ولی ی دوز بوون مادرم نباشم
عارف
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۰۷ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۷
0
0
میدونید،اکثر مردها بچه ننه هستن،ومادرهاشون میدونن وسوءاستفاده میکنن،این شما هستید که از بی شوهری آویزون هرمردی میشید.قبل ازدواج میشه فهمید از روی حرفهاشون.چرا قبل ازدواج نمیرید مشاوره،اگه شما تشخیص ندید خواه نا خواه اونا تشخیص میدن وازدواج بستگی به عقل شماداره .اینم بدونید مردی که دستش تو جیب خودشه وهیچ وابستگی جایی یا مالی نداشته باشه کمتر بچه ننست.ولی مردی که زیر جیب پدرومادرشه اونا براش مهمترن.
Nazpari
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۲۱ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۸
0
0
سلام ... من سه سال نامزد بودم و دوسالونیمه عروسی کردم... تکاین سه سال دوسالش دادگاهی بودیم به دلیل اینکه همسرم دردوران عقد ترکم کرده بود و نه سراغی ازم‌میگرف نه به دیدنم میومد نه خودش و نه خانوادش...
تاکه من شکایت کردم و بعد دوسال اشتی کردیم.. و عروسی
الان بعد دوسال و نیم قرار شد خانه بخریم
من درطول دوسال باهمسرم‌دربه در بنگاهها و دیوارو شیپور بودم باهر آکهی شادمیشدیم بعد ک نمیشد ِصه میخوردیم روزایی بود گشنه تشنه صبح تا شب توخیتبونا خونه میگشتیم..
ولی الان که یه خونه با شرایط ما جوره پیدا شده همسرم به نام مادرش دارهومیزنه ناگفته نناند که ماشینشم‌چهار ساله به نام مادرشه...
و این برای من خیلی سنگین و ضجر آورهس
بازبان خوش گفتم راه نیومد
با دعوا گفتم قبول نکرد
فقط میگه مادرم و بس.منم میگم باشه بزن به نام‌مادرت ولی نامه محضری ازش بگیر که اون رو هم قبول نمیکنه.
واقعا این انصافه؟
منی که همش پشت خانوادش بودم همه کارهاشونو میکردم
همیشه اولین نفر تو هر مشکلشون من بودم الان این شده جوابم
چه کنم ؟!
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۸/۱۰/۲۲
0
0
سلام دوستان من شش ساله ازدواج کردم و یک دختر کوچولو دارم
من میدونم مادرم ادم قدیمی هستش و تفکراتش با ما فرق میکنه و اینکه کمی هم بی اعصابه و بدو بیراه به زنم داده و من میدونم این وسط مادرم مقصره
حالا من میگم به همسرم تو با مادرم رفت و امد نکن
ولی اون میگه تو هم نباید رفت و امد کنی
به نظرتون من چکار کنم کمکم کنید ممنونم از وقتی که گذاشتید
مدیر پایگاه مسلما ایشان نمی تواند چنین خواسته ای داشته باشد نهایت موضوع این است که شما بدون همسرتان به دیدن مادرتان بروید به هر صورت مادر شماست خوب یا بد باید به او احترام بگذارید و به دیدارشان بروید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۲۶ - ۱۳۹۸/۱۰/۲۷
0
0
من دوازده ساله ازدواج کردم دوتا دختر دارم ده سال با مادر شوهرم زندگی کردم ولی دو ساله خونمو جدا کردم ولی شوهرم یه شب در میان میره خونه مادرش میخوابه برادر شوهر خواهر شوهر هم دارم ولی کل مسولیتش با شوهرمه ،دیگه نمیدونم چکار کنم خیلی دخالت میکرد خودم باهاش قهرم ولی شوهرم هرروز وشب میره ،دیگه کلافم ،یکی بهم کمک کنه ،یعنی این حق یه زنه شب تنها بخوابه ،آخه پس واسه چی ازدواج میکنن
Sahar
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۱۸ - ۱۳۹۸/۱۰/۲۹
0
0
سلام من چهار ساله ازدواج کردم و یه پسر دوساله دارم تو دوران نامزدی شوهرم همش میگفت تو جلوتر از خانوادمی همیشه و بهم خیلی ارزش میداد ولی خانوادش مخالف ازدواجش با من بودن چون ما باهم دوست بودیم و بعد از عروسیمون دیدم شوهرم به خانوادش حیلی وابستس حتی وقتی اونا آدم حسابمون نمیکردن شوهرم میگفت حتما دلیلی داره و اینم باعث شد که خانوادش از ما توقع همه چی داشته باشن و خودشون هیچ کاری نکنن تا این حد بگم ک واسم نه خرید کردن نه طلا خریدن شوهرم اقساطی خودش طلا خریده بود آخرشم برد فروخت داد ب بدهی ک تو مجردی داشت و پدر شوهرم رور عروسیمون ک اولین و اخرین جشن من بود یعنی هنابندون و نامزدی و عقد اینارو جشن نگرفتن اصلا تو عروسیمونم دیرتر از همه اومد مراسم و پنج دقیقه تو تالار بود اونم با لباس کار واقعا زجر کشیدم من تو انتخابتون حتما دقت کنید با آدمای دروغگو و بیشعور فامیل نشید ک مثل من الان ک بخاطر پسرم مجبورم بسازم و بسوزم ...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۵۹ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۲
0
0
احترام به خانواده شوهر خوبه ولی نه جوری که دیگه واسه خودت هیچ جای احترامی نزاری من اونقدر واسه خانواده شوهرم خاک شدم که اونا فکر میکنن وظیفه بوده الان دخترشون تو شرایط من داره ازدواج میکنه اما اون سختی هایی که من کشیدم مادر شوهرم اجازه نمیده که دخترش بکشه مهم اینه که دختر تنها نباشه من که خیلی بی کس و تنها بودم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۵۹ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۲
0
0
احترام به خانواده شوهر خوبه ولی نه جوری که دیگه واسه خودت هیچ جای احترامی نزاری من اونقدر واسه خانواده شوهرم خاک شدم که اونا فکر میکنن وظیفه بوده الان دخترشون تو شرایط من داره ازدواج میکنه اما اون سختی هایی که من کشیدم مادر شوهرم اجازه نمیده که دخترش بکشه مهم اینه که دختر تنها نباشه من که خیلی بی کس و تنها بودم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۱۸ - ۱۳۹۸/۱۱/۲۵
0
0
خدا لعنت کنه پدر و مادری که با نادونیشون زندگی بچه و نوه شون رو خراب میکنن و نوه رو از داشتن کانون گرم خانواده محروم میکنن،چیزی که برای خودم توی زندگی با خانواده شوهرم پیش اومد.....
سحر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۲۱ - ۱۳۹۸/۱۲/۰۳
0
0
سلام من اين 10 روزه خونه بابامم اخه با خانواده شوهرم هميشه مشكلات زيادي دارم بخصوص برادر شوهرم با اينكه خونه جدا ازشون دارم ولي تو زندگيم و شوهرم دخالت زيادي دارن و هركاري ميكنم نميتونم اونهارو از شرشون خودمو دور كنم حالا هم خانوادم بهم مگن درخواست طلاق بگير ولي من شوهرمو دوست دارم اونم خيلي دوسم دارم ولي شوهرم گفته اگه مجبور به طلاقت گرفتن بايد يكيمون و انتخاب كني يا من ياخانوادم حالا هم خيلي برام سخته اخه هردوشون برام عزيزه لطفا راهنمايي كنيد اخه از كريه دارم ميتركم….
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۵۲ - ۱۳۹۸/۱۲/۲۵
0
0
سلام به همگی
من نه ساله که ازدواج کردم از اول ازدواج پدر و شوهرم با هم نساختن البته ناگفته نماند که پدرم به همه چیز گیر میاد تقریبا پارسال شوهرم میخواست کاری کنه که پدرم به درخواست خودش خواست شریک شه تو این کار هم چند ماه پیش یه دعوای اساسی باهم کردن چون پدرم میکه منو به زور شریک کردین و ... در حالیکه چنین نبوده الان دم عید هرکاری میکنم که اشتی شون بدم شوهرم قبول نمیکنه
تو این دعوا پای مادرشوهرم هم به دعوا باز شد که با من بحثمون شد البته من معذرت خواهی کردم و از دلش دراوردم ولی شوهرم خیلی خیلی کینه ای ولی با من و رفت و امد با خانواده ام کاری نداره پدرم هر موقع شوهرم نیست میاد ولی مامانم و خواهر برادرام هر موقع خواستن میتونن بیان ولی من ته دلم دوست دارم اشتی کنن هر چند که هیچکدوم از رفتارشون پشیمون نیستن ایا این اشتی به صلاحه؟
رضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۲
0
0
مرگ حق هست ولی زن گرفتن وسیله,واقعا باید هرکسیو اندازه خودش محل بدی.دهن ادمو سرویس میکنم پدر خانم اگه بهش رو بدی.واقعا خوبی از حد بگذرد نادان خیال بد کند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۳
0
0
کی گفته پدر ومادر مهم تر هستن من نمیگن بی احترامی بشه اما اون زنی که داره میاد تو زندگی اونم یع روزی مادر میشه بعد این چه فکر غلطیه که میگید زن زیاده ولی ‌پدر ومادر ....واقعا متاسفم برای این دنیا که این قدر زن بی ارزشه بدون اینکه فکر کنید زنت هم از جنس همون مادرته وسالها میخواد باهات زندگی کنه حتی چند برابر اون سالهایی که با پدر ومادرت بودی چه خوب میشد امام زمان ظهور میکرد والا من که یه زنم خستم از این همه فرق
صالح
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۹
0
0
نظر من اینه که به منه کارگرکمکم کنید تو باطلاق گیر کردم. یک سال عقدم تو7ماه فهمیدم که اختیار زنم دست خودش نیس باباش اینا تصمیم میگیرن از اینجا فهمیدم که دختره اصلا به من زنگ نمیزد فقط میگفت اس بده جواب بدم منم گفتم شاید پیش خونوادش خجالت میکشه تا این که رفتم باباباش درمیون بزارم باباش گفت گوشیش گرفته بودم من جوابتو میدادم.بعد یکم حرف زدیم که کمکم کنه درجواب به من گفت دوراه بیشتر نداری یا الان طلاقش بدی نصف مهر میرسه بعدا کامل میرسه بعد چیزی نگفتم بلند شدم اومدم خونه تا با ریش سفیدا برم ببینم مشکلش چیه پیش اونام گفت این زن نداره طرف مقابلش منم مقداری پول کنارگذاشتمو طلاق دخترمو بگیرم همه تو این کارن از این راه پول درمیارن ابروام برامون مهم نیس. قسمتون میدم کمکم کنین شب وروزم یکی شده راهنماییم کنین تا ازشره این شیطان صفت خلاص شم.بچه کارگرم مهریمم 90تاس . کمکم کنین تا بدون مهریه خلاصشم ازشون. خواهشن زود جواب بدین بدونم چکارکنم.جوابشو کجا پیدا کنم بخونم راهنماییم کنین
زهرا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۷
0
0
منم تو دوراهیم چهاده ساله ازدواج کردم همسر خوبی دارم بچه اخر خانواده ام وهمین بچه آخر بودنه و وابستگی به پدرو مادر کار داده دستم و اینکه پدرو مادرم مریض احوال هستن همسرم قبول نمیکنه بریم پیششون زندگی کنیم البته حق داره ولی مشکل من اینکه همیشه تو خوا ب تو بیداری همش ذهنم درگیره و نمیتونم از زندگیم لذت ببرم و اونجوری که باید به بچه هامو شوهرم برسم نمیتونم یه جورایی دیگه خسته شدم همش ته دلم نگرانم تصمیم گرفتم بچه هامو به خودم وابسته نکنم تا این مشکلات براشون پیش نیاد و بتونن از حق زندگی که خدا بهشون داده استفاده کنن درضمن بدی خیلی از خونواده ها ازجمله خانواده خودم دلسوزی به پدر و مادر و کمک حالشون بودن همش به عهده یه نفره درحالیکه بچه های دیگه خانواده خوش و خرم دنبال زندگی خودشون هستن خدایا انشااله همه پدر مادرا سالم و تندست باشن و هیچ کسی تو این دنیا زمین کیر نشه.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۳
0
0
به نظر من احترام به هردو واج به ولی بعضی مردها وقتی ازدواج می کنند آنقدر بچه نه نه اند که باعث می شند ادم احترام گذاشتن متنفر بشه مرد باید مرد باشه مثل شوهر من که خیلی بچه نه نه است باعث شد مادر شوهرم خونه اش رو بفروشه و خونه کنار ما رو بهره تو اسلام همان طور که احترام به پدر و مادر مهمه به زن هم مهمه زن هم به گردن مرد خیلی حق داره
علی باقر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۹
0
0
باسلام من 6 ماه است که عقد کرده ام خانواده همسرم همیشه در زندگی و کارهای ما دخالت می کنند مثلا مادرش به ما میگوید کجا بروید کجا نروید چکار کنید چکار نکنید. به من میگوید هر مشکلی با خانومت داشتی بیا به من بگو. من اصلا دوست ندارم مسائل من و زنم را متوجه شوند ولی ریز مسائل را نیز از همسرم می پرسند. پدر زنم سخت گیر است به من میگوید زنم را بردم خانه خودمان دوباره شب بیاورم خانه شان.آیا این حق من نیست که همسر من حداقل یکی دو شب در هفته را کنار من باشد؟ ایشان همسر قانونی و شرعی من است پس چرا چنین رفتاری می کنند من باید چکار کنم؟ همیشه حرف از جدایی و سخت گیری می زنند؟ پدر زنم هفته قبل با من تماس گرفته و به من میگوید پول یارانه هایی که تا الان گرفته ای را به حساب من واریزکن. آیا این نهایت گستاخی و بی ادبی نیست؟ من که پس از 3 ماه عقد از ایشان اجازه گرفتم و یارانه خودم و همسرم را جدا نمودم پس چرا این رفتار را میکنند؟
مریم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۵/۳۱
0
0
سلام
من حدودا دو ماه ازدواج کردم رابطه خوبی با همسرم دارم و عاشقانه همو دوست داریم ولی دخالت های مادرم منجر به بحث بینمون میشود و مدام مادرم میخاد که من پیش خودش باشم از لین شرایط خسته شدم و حوصله هیچ کاری را ندارم و همش استرس دارم که الان میخاد چه مسئله ای پیش بیاد
هانیه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۲
0
0
سلام
من حدود ۸ساله ازدواج کردم طبقه بالا خانه مادر شوهرم نشستم .ولی متاسفانه شوهرم شبانه روز پیش مادرش حتی شب ها مارو تنها میزاره پیش مادرش میخابه خیلی تحمل کردم هرچی بهش میگم میگه مادرم واجبتر.ازتو .خیلی رو مخه اذیت پسرم خیلی میکنه آخه کدوم شوهری اینکارو میکنه که شوهرمن انجام میده نه راه پس دارم نه راپیش. حتی خواهر برادراش مادرش ونگه نمی‌دارند .کارت بانکی مادرش به جای اینکه دست ما باشه دست دخترشه همه زحمتی ها رو دوش منه‌...فقط بگید من چگارکنم ؟؟
ادیب
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۷
0
0
همسر مهم تر است یا پدر ومادر؟
خوب واضحه اونی که صیمی ترین لحظات زندگی رو باهاش میگذرونیم.
گاهی پدر ومادر مهم ترن. گاهی همسر.
باهوش اونه که بفهمه کی کدومو در اولویت قرار بده.
من بهترین مادر شوهر دنیا رو دارم. اونم همیشه به پسرش میگه اول زن و بچه خودت!
سعی خودش رو میکنه که دخالت نکنه... اصن آدم فضولی نیس... دلسوزه اما نه بیش از حد.
یعنی با این حد از وابستگی همسرم به خانواده اش اگه مادر بدی می‌داشت میتونست اختیار همه زندگیمونو به دست بگیره...
خدا خیرش بده... وعمر طولانی چون من بعد از ایشون احساس نا امنی در رابطه با شوهرم دارم!!!!!!
شوهرم به شکل ناامید کننده ای مسائل زندگیمونو به خواهر وبرادران گفته وزمینه دخالت اونا رو فراهم کرده... نمیدونم... چرا؟!
معمولا خانم ما این طورین... خانواده من بی خبر از همه جا ولی متاسفانه شوهرم تا کوچکترین ناراحتی داریم میره خونه مامانش وحتی اگه چیزی نگه طوری رفتار میکنه که همه متوجه میشن... درست بر خلاف من...
وقتی بهش انتقاد میکنم میگه تو هم باید به خانواده ات بگی وبهم میگه تو مث مردا میمونی... چون دهن بین وخبر چین نیستم یعنی رفتارم مردونه اس؟
چون هر روز قهر نمیکنم برم خونه مامانم....
باورتون میشه شوهرم یه سره تا کوچکترین مسائل قهر میکنه ومیره خونه مامانش!!!!
خیلی خسته شدم... به ستوه اومدم.....
متاسفانه خواهر شوهر هام در ظاهر طرف من رو میگیرن اما در باطن پرش میکنن وشوهرمم که دهن بین.... یعنی کوچکترین حرف اونا روش اثر میذاره... باور کنید به جایی رسیدم که هروقت شوهرم کار خوبی میکنه میگم مامانش گفته وهر وقت کار بدی میکنه میگم داداشش گفته.. یا خواهراش
خدایا کمکم کن
به مادرشوهرم خیر دنیا وآخرت رو بده.
منم پسر دارم وحتما یه روزی بهش خواهم گفت که اول زن وزندگیت....
ادیب
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۷
0
0
چه قدر بده که خواهر شوهرهای دورویی دارم که پیش رو وبا شوهرم یه رفتار دارن وپشت سرم یه رفتار...
کاش لا اقل شمشیر از رو بسته بودن آدم دوست ودشمنش رو می‌شناخت.
اما خدا خیر مادر شوهرم رو بده که انسان واقعیه...
نمیدونم اینا به کی رفتن این همه حقیر وبی وجدان ....
من خودم حتما در پاسخ به این سوال همسرم رو انتخاب می‌کنم. چون با اون زندگی میکنم نه با پدر ومادرم...
اما اجازه نمیدم حقی هم از پدر ومادرم زایل بشه...همسرم باید مثل گل بوشون کنه.
همون رفتاری که من با پدر ومادرش دارم.
روشنی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۴
0
0
دیشب سر بحث اینکه بریم چابهار شوهرم گفت تو و خوهارت با خاونواده من یعنی پدرو مادرم باهم بریم منم گفتم که خواهرم چکار میکنه اونجا فقط همینو گفتم الان از دیشب باهام قهرع بهم فحش داده اطش معذرت خواهی هم کردم ولی هیج منو کتار زد خودش خوابید
النا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۵
0
0
سلام من الان شوهرم ۲ساله بخاطر یه سوتفاهم با مادر من نزاشته منو بچه هام خانوادمو ببینیم یا حتی یه زنگ بزنیم و بهم میگه تو باید فکر کنی خانوادت مردن و کسی رو نداری.من باید چکارکنم؟منو و بچه هام داریم میسوزیم از دلتنگیمنو بچم داریم افسرده میشیم.چکارکنم؟بهش میگم بیا اشتی کن میگه نه اگه میخوای با من زندگی کنی باید فکر کنی خانوادت مردن و بی کسی.حالا من چکار کنم؟من هم خانوادمو میخوام هم زندگیم .حالا اینجا کدوم مهمترن؟
مرجان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۶
0
0
بنظرم به آرامش ابدی نمیرسه همسری که مرتب به پدر و مادرش بگه برام دعا کنید ولی از طرفی زندگی رو برای خانمش جهنم کنه و دلش رو بشکنه ....
اشک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۹/۲۲
0
0
سلام من 8ساله ازدواج کردم 2تا هم بچه دارم.شوهرم از همون اول با رفت و امید خانوادم مشکل داشت.با فک و فامیل که خیلی کم الان اصلا رفت و آمد نداره.الان که کرونا اومده تو این یکسال من تنهایی دوبار به پدرو مادرم سر زدم.اونم یه ساعته.البته شهر ما وضعیت سفید بود ولی نمیزاشت بریم.الان دوماه حتی بهشون سر نزدم .توی یه شهر هستیم یک ساعت باهم فاصله داریم.الان اونا می‌خوان بیان بهم سر بزنن نمیزارن میگه بگو نیان من راضی نیستم.از طرفی هم من و اونا خیلی دلتنگ هم هستیم.با ماسک و فاصله هم میشیم.ولی میگه اگه بیان من نمیام پیششون.بگید من چیکار کنم.خانواده خودش طبقه بالای ما هستن بیشتر اوقات اونجای من میگم نرو میگه ما کجاییم .واقعا موندم دارم دیوونه میشم.به طلاق فکر میکنم ولی بچه هام.کمکم کنید راهنمایی کنید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۴ - ۱۳۹۹/۱۰/۰۵
0
0
من خیلی پدر مادرمو دوسدارم تا جایی ک از دستم بر میومد بهشون خوبی کردم.همیشه ب خاسته های ایشون احترام گذاشتم حتی پدرم ورشکسته شد فرار کرد خرجیه زندگی رو من میدادم..بخاطرشون نتونستم ب ارزوهام برسم..حتی دانشگاهم رو ول کردم تا کار کنم .من ی فوتبالیست بودم.نتونستم ادامه بدم.تا اینکه یروز عاشق شدم چون همسر من قبلا ازدواج ناموفق داشت خونوادم مخالفت کردن.هر بلایی بگین سرمنو خانومم اوردن من 6سال ازدواج کردم یه دختر 2ساله ام دارم از همسرم خیلی از خانوم و زندگیم راضیم..اما خانوادم هنوز مخالف هستن همیشه مورد فحش اوناییم.پدر و مادر حرفای نامربوط پش سر خانومم میزنن چون طلاق گرفته..تا الان یه هزارتومن بهم ندادن با جیب خالی ازونجا اومدم حتی پول عق نداشتم گوشیمو فروختم عقد کردیم مستقلم و من چند ساله دارم کار گری میکنم درصورتی خونوادم تو خونه 3طبقه زندگی میکنن.خب میشه ب اینا گفت پدر مادر خداجوابشونو بده این مادر فقط منو زاییده همین ..کجای قران نوشته شده ک زنای طلاقی حق ازدواج ندارند یا ما پسر ها حق انتخاب نداریم.انتخاب من درست چون خانومم بهترین هستش برای من
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۲۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۳۰
0
0
مادر من آدم بدجنسی بود. می آمد خانه ما و همه جا را می‌گشت. بعد هم یواشکی میرفت به شوهرم زنگ میزد و می‌گفت چرا توی خونتون میوه ندارید. چرا غذا مرغ کم درست کردید. و چرا دخترم لاغر شده است و هزار تا حرف دیگه که باعث می‌شد شوهرم عصبانی بشه و منو دعوا کند.
مادرم خیلی توی زندگی من دخالت می‌کرد. می آمد خونه ما و همه جا را میگشت و از توی کشو کابینت خوراکی بر می‌داشت و می‌گذاشت توی کیفش!
خیلی توی زندگی من دخالت کرده است.
نمیبخشم.
محمدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۵:۳۱ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۲
0
0
مادر شوهر من خیلی ادم دورویه تا اخر عمرم نمیبخشمش خیلی در حق من ظلم کرده اول زندگیمو به اتیش کشیده باعث شده چند بار کتک بخورم قهر کنم برم خونه پدرم ۳و۴ماه برم دادگاه بگردم تو روی خودم قربون صدقم میرفت ولی از پشت به زندگی خودم خنجر میکشید مادرم فوت کرد پیش همه به من میگفت خدا رحمتش کنه پشت سرم به شوهرم میگفت نزار بره تعزیه نزار اینکاراونکار بکنه خلاصه این ۱۲سال زندگیمو زهر کرده برام من اصلا نمیبخشمش حلالش نمیکنم
رضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۴۵ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۱
0
0
زمانی که کسی زندگی مشترک خود را شروع می کند اولویت اول زن و شوهر و فرزند هستند . البته انسان نسبت به پدر مادر و خواهر و برادر خود نیز مسوولیت دارد ولی انها اولویت اول نیستند .
توکا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۴
0
0
ببینید احترام پدرمادرها واجبه اما احترام نه اطاعت محض بی چون و چرا در مقابل حرف زور و بی منطق و اشتباه... پدر مادر خودت یا همسرت بهشون احترام بزار اما همیشه یه مقدار فاصله هارو رعایت کنید رفت و امد زیاد و رابطه نزدیک و صمیمانه باعث میشه یه سری حرمت ها شکسته بشه و یه سری حرفا زده بشه که نباید...و هر چقدر هم که خودت خوب باشی خانواده ها هم خوب باشن بازم نمیتونی بهشون مثل پدر مادر خودت نگاه کنی و رفتار کنی...
بنده خدا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۶ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۳
0
0
با سلام و احترام خدمت همه عزیزان ؛
دستورات خداوند عالم همیشه مبنی بر عدالت و حق بوده و اینکه حق تمام موجودات عالم باید به انصاف رعایت بشه . در احترام و خدمت به والدین هیچ شکی نیست و به شدت توصیه شده ، اما در کنار اون توصیه به حق همسر و فرزندان هم شده و باید با همه به عدالت برخورد بشه تا خدای نکرده حق کسی ضایع نشه . من یک مرد متاهل هستم و بین همسر و مادر هم طبق سنت دیرینه اختلاف سلیقه و نظر وجود داره . حالا من چکار کنم برم به سمت کدومشون؟ این هنر مرد هست که میانه گیر باشه و با سیاست بین هردو رو بگیره . گرچه گاهی مشکلات فراتر از این صحبت ها میشه که در اون صورت حتما باید با یک مشاور خوب مشورت کرد .توکل بر خدا
زهرا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۱/۰۵
0
0
سلام
شوهرم با مادر پدرم سر جهیزیه بحث کردن حق باشوهرمه الانم بهم گفته یا من یا خانوادت نمیدونم چکار کنم اخهه چطوری قید خانوادمو بزنم از طرفی عاشق شوهرمم و نمیتونم ازش جدا شم چکار کنم؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۲۴
0
0
اقایون محترم مادرو پدرتون و خونوادتون رو دوست داشته باشید ولی کاری نکنید همسرتون به این نتیجه برسه که هیچ جایی تو زندگیتون نداره و مادر و پدر و خونوادتون اولویت هاتون هستن و اون یک غریبه است خواهشا این کار رو نکنید خودتون نمیدونید ولی اغلب این پیام رو برا همسرتون میفرستید
بیبر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۷
0
0
سلام من ۲۰ سالمه ۶ ماهه عقدم.ولی ازوقتی عقدکردم انگاردیگه بچه خانوادم نیستم هم اونو هم منو تحقیرمیکنن حتی خوششون نمیاد نامزدم خونمون بیاد کمکم کنید کدومشون وانتخاب کنم؟
شری
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۰
0
0
معلومه که پدر و مادر ارجح هستن و من هرگز همسرمو ترجیح نمیدم چون لایق نیست
اگه همسرتون خوبه قضیه فرق میکنه
ناشناس
|
United States of America
|
۲۲:۵۴ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۲
0
0
من یک زن ۴۳ ساله هستم شوهرم با خانوادم به دلیل خساست مشکل داره ومن را اذیت میکنه هی توسرم میزنه که مادرت اینطوریه وپدرت اینطوریه در مقابل منچکار کنم راهنمایی کنین؟
فاطمه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۵۲ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۳
0
0
بنده 14 سال است که مادر شوهرم را نگهداری میکنم و همسرم میگوید فقط باید به مادرم برسی و هر سه سال یا دوسال دو یا سه روز من را به خانه مادرم میبرد .. از قانون سوالم این است چطور مرد حق دارد هر روز و هر لحظه پدر و مادرش را ببیند و از من برای نگهداریشان استفاده کند ولی من که یک زن هستم حق ندارم کنار خانواده و پدر و مادرم باشم .. آیا این را اسلام گفته است ؟ چند بار خواستم شکایت کنم ولی مسخره ام کرد و گفت قانون گفته زن همچین حقی را ندارد که از پدر و مادرش سر بزند تا مرد اجازه ندهد ... آیا این اسلام هست ؟ انکار فقط مردها از شکم مادر زاییده شدن .. و ما ظاهراً .....شدیم .. که حق ندارم حتی بعد از چندین سال حتی یک ساعت خانواده مان را ببینیم .. کجای قانون این را گفته ؟ اگر گفته لطفا به من بگید تا بدونم
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین