شجریان اعتبار و شهرت خود را در بین مردم مسلمان ایران و در فضای نظام جمهوری اسلامی به دست آورده و در سه دهه گذشته به طور مستمر با رافت نظام و توجه مردم هنر دوست ایران همراه بوده است اما این شهرت را به راحتی و با اقدامات سیاسی و ساده لوحانه خود در اختیار رسانه های غرب، تبلیغ کنندگان علیه نظام جمهوری اسلامی و مبلغان فرهنگ و ابتذال غرب قرار داد تا افراد گمنام و مجریان بدون دانش و هنر آنها از این طریق خودی نشان دهند.
خرج کردن شهرت برای کسانی که اعتبار و جایگاه ارشمندی در بین مردم داخل و خارج ندارند و هیچ قدمی برای مردم و کشور ایران برنداشته اند، و دائم با برنامه ها، پوشش ها و رفتارهای نامناسب خود علیه جمهوری اسلامی و مردم معتقد و مسلمان تبلیغ می کنند، با چه نیت و هدفی انجام می شود.
ملت ایران حق دارند که نسبت به رفتار شجریان و حضور در کنار کسانی که شب و روز در حال سم پاشی علیه ارزش های ایران اسلامی هستند، انتقاد کنند.
مردم مسلمان ایران از خود می پرسند که ما به شجریان شهرت و اعتبار دادیم اما او در کنار کسانی قرار گرفت که جز تخریب، ابتذال و منفعت طلبی برای خود و حرکت در جهت اهداف کشورهای غرب و دشمن کاری نمی کنند و به طور مستمر در حال حمله به ارزش های اسلامی و نظام جمهوری اسلامی هستند.
چرا شهرتی که مردم به شجریان داده اند باید برای کسانی خرج شود که به فکر رفاه و سود و کسب درآمد خود از طریق جریان سازی علیه نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران هستند و با رفتارهای مبتذل خود، مردم مسلمان ایران را ناراحت می کنند. آیا حضور زنان و مردان جوانی که در برنامه های خود با روش و شکل های مبتذل، چارچوب های ارزشی و فرهنگی خانواده های ایرانی را هدف می گیرند، کار درستی است؟
آیا آنها انتظار دارند که در گوشه وکنار ایران، روستاها، شهرهای کوچک و بزرگ، مردم با این نوع گزارش ها، عکس ها و گفت وشنود ها برخورد خوبی داشته باشند؟
این افراد و شبکه ها که بسیاری از آنها گمنام هستند و برخی از آنها هنر، دانش، صدا و حتی چهره مناسبی برای ارائه ندارند برای مطرح کردن خود با شجریان عکس گرفته اند و شجریان با ساده لوحی به آنها اجازه داد تا خود را مطرح کنند و به قول یکی از کارکنان بی بی سی، شجریان بدون ادعا با تک تک همکاران عکس دو نفره گرفت!
این گونه رفتارها باعث شده که مردم از شجریان بپرسند که چرا نمک خوردی و نمکدان می شکنی؟ شهرت خود را از ایران و مردم مسلمان می گیری و با حضور در این رسانه ها به آنها رسمیت می بخشی.
شجریان بارها با دروغ گویی، ادعا کرده که به وی مجوز برای عرضه آلبوم و کنسرت نداده اند و وزارت ارشاد به وی برای کنسرت و آلبوم مجوز نداده است. این در حالی است که وزارت ارشاد بارها مجوزهایی برای برنامه ها و آلبوم و کنسرت به وی ارائه داده و وی با این حرف ها قصد فضاسازی در این زمینه و علیه نظام و دولت را دارد.
مردم ایران خود شاهد بوده اند که هنرمندان کشور بارها کنسرت با تعداد زیاد جمعیت برگزار کرده اند و آلبوم های مختلفی در سال های اخیر منتشر شده است.
روند تولید و پخش آلبوم و اجرای کنسرت موسیقی در سه دهه گذشته نشان می دهد، که اتفاقا در سال های اخیر، تعداد هنرمندان بیشتری وارد عرصه فعالیت در داخل کشور شده اند و تعداد آلبوم های موسیقی و اجرای کنسرت نیز اتفاقا با رشد زیادی مواجه بوده است . این در حالی است که شجریان ادعا کرده که در این سال ها، به وی مجوز برای کار داده نشده است.
شجریان ادعا کرده که نظام چشم دیدن مخاطبان زیاد در کنسرت های وی را ندارد . اما مردم ایران خود شاهد بوده اند که نظام و وزارت ارشاد بارها و به دفعات، به برگزار کنندگان، شرکت های ترانه، خوانندگان و موسیقی دانان اجازه داده است تا به برگزاری متعدد کنسرت ها مبادرت کنند و بزرگراه ها و رسانه ها به طور مستمر برای برگزاری کنسرت هنرمندان رشته های مختلف موسیقی تبلیغ می کنند و این تبلیغات و حضور مردم در کنسرت ها را مردم و رسانه ها شاهد بوده و هستند.
فعالیت اهالی موسیقی سنتی و پاپ در کشور و حضور پر رنگ مردم در کنسرت های هنرمندان دیگر، نشان می دهد که در طول روزهای برگزاری کنسرت، هزاران نفر در برنامه ها، سالن های بزرگ برگزاری کنسرت شرکت می کنند و هنرمندان به راحتی برنامه های خود را اجرا می کنند.
اما شجریان با روحیه خود بینی، سعی دارد که خود را تافته جدابافته کشور و عرصه موسیقی جلوه دهد، در حالی که برگزاری موسیقی سنتی، به مراتب ساده تر و با اقبال طیف گسترده ای از مردم نسبت به برگزاری موسیقی پاپ همراه است و مردم نیز سال هاست که شاهد برگزاری موسیقی سنتی در کشور هستند و از هنرمندان خود حمایت و استقبال کرده اند. حال چه نیازی است که این اعتبار و شهرت که مردم مسلمان ایران به شجریان داده اند، به خارج کشور منتقل شود و به کسانی اعتبار دهد که علیه نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران به تبلیغ غرب و تخریب فرهنگ اسلامی ایران مشغول هستند.
موضع گیری های تند و سیاسی شجریان پس از انتخابات ریاست جمهوری با زیرپا گذاشتن قوانین داخلی کشور و همراهی با جریان فتنه و مصاحبه با رسانه های ضد انقلاب مواجه بود. این در حالی است که نظام اسلامی در مقابل این رفتار تند سیاسی و نقض قوانین، با رافت و مهربانی نسبت به شجریان عمل کرده است و معلوم نیست که شجریان با اتکا به چه مبنایی، با دروغ گویی ادعا کرده که نظام نسبت به وی رفتار مناسب را نداشته است.
امثال شجریان و کسانی که به حضور در غرب دلخوش کرده اند، باید بدانند، که تنها در روزهای اول خروج این افراد، مورد توجه هستند و با هر درجه اعتبار و شهرتی که از کشور خارج شده باشند، تنها برای مدتی مورد توجه رسانه های غربی هستند و وقتی استفاده از آنها به نتیجه برسد و کاملا تخلیه شوند، دیگر استفاده ای برای آنها ندارند و به آنها توجه نخواهد شد.
نمونه این نوع برخوردهای یک بار مصرف رسانه های غرب، را در حضور کسانی که قبل و بعد از جریان فتنه از کشور خارج شدند شاهد بوده ایم که تنها با چند بار مصاحبه و حضور در برنامه ها کنار گذاشته شدند، آنها تنها در چند برنامه، فرصت یافتند که حجاب خود را کنار بگذارند و خودی نشان دهند و یا هر چه آماده کرده بودند را بیان کنند، اما خیلی زود اطلاعات آنها به پایان رسید و کنار گذاشته شدند. این گونه رسانه ها حتی همکاران با تجربه خود مانند جمشید چالنگی، احمد رضا بهارلو و... را یک شبه کنار می گذارند.
حتی تعدادی از سران شناخته شده جریان فتنه و اصلاح طلبان، بعد از چند برنامه، دیگر استفاده ای برای این رسانه ها ندارند. آنها تنها به تبلیغ برای غرب و علیه نظام جمهوری اسلامی توجه دارند و اگر کسی سوال منصفانه ای در مورد عملکرد دولت انگلستان، آمریکا و شبکه های بی بی سی و.... داشته باشد به سرعت حذف می شود وصدای او با ترفندهای مختلف قطع می شود.
حال پرسش این است که بعد از چند جلسه خودنمایی، خواندن چند آواز با مضمون سیاسی و عکس یادگاری، چه برخوردی با هنرمندان این کشور خواهند کرد؟
اما رسانه ای مانند بی بی سی که در چند دهه گذشته، به طور مستمر در حال فتنه جویی و تبلیغ علیه نظام و ملت ایران بوده مورد احترام مردم نیست و حتی اگر مخاطبانی داشته باشد به معنای قبول آن از سوی مردم ایران نیست و رفتار غرب و دولت انگلیس در مقابل ملت ایران در تاریخ یکصد سال اخیر را مردم به خاطر دارند. مردم ایران به یاد دارند که در جریان ملی شدن صنعت نفت و نهضت های مردم ایران، انقلاب اسلامی، جنگ و جریان فتنه، چه فعالیتی را از سوی این شبکه ها و رسانه ها شاهد بوده اند.
این افراد بدون رضایت مردم مسلمان ایران، بر چه مبنایی به دروغ گویی و طرح ادعا علیه نظام می پردازند؟ چرا با ساده لوحی به دشمن امکان سوءاستفاده می دهند تا شبکه ای مانند بی بی سی و شبکه مبتذل من و تو و هنرمندان مبتذل دیگر، اهداف خود را دنبال کنند و با گرفتن عکس و گزارش، ادعا کنند که شجریان مورد ظلم واقع شده است در حالی که شجریان مانند بسیاری از هنرمندان کشور، از امکان آزاد تولید موسیقی و اجرای کنسرت برخوردار بوده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
نه نه!
انگار کثیفه شیشه ش! هزار بار گفتماااا
اه اه!
نمیز کن اینو
یه لایه گل گرفته روش! :)خخخخ!!
همین کارا رو میکنی مردم پشت سرت حرف میزننااا!
عمویی!
نیفتی تو چاه!
چته تو آخه؟
عینکتم که پاکش کردیم!
ای بابا!
اوووووه! عزیزم! تو انگار چشمات...! :|
انگار دیگه باید جای عینک ، فکر یه عصای سفید برات باشم!
:)))
ای بابا!
ای بابا!
:))
خخخخخ!
در نقدی که بر عملکرد استاد شجریان نوشته اید، اگر چه نویسنده سعی کرده است به نوعی ادعا کند که شجریان را دوست داشته و شاید به خاطر هنرش هنوز هم وی را دوست داشته است و رعایت اصول اخلاقی را بنماید اما چند ایراد اساسی- بر به اصطلاح نقد- وارد است.
1-استفاده از عبارت (ملت مسلمان) ایران جز برای القای این نیست که بخواهد بگوید ای ملت مسلمان: شجریان در دام کفر افتاده تا به زعم خودش از این طریق طرفداران استاد را را به گونه ای از استاد متنفر کند غافل از اینکه همه ی همین ملت به گفته شما _مسلمان _ از همان ابتدا می دانستند که استاد غیر از ربنا هیچ اثر مذهبی دیگری را نخوانده است و هنرش را گاهی در خدمت مذهب قرار نداده است و بدین دلیل شهرت استاد بخاطر تک تک این اثار فاخر است که مسلما در زمینه مذهبی خوانده نشده است.
بنابر این شهرت استاد فقط به خاطر هنرش است و جدای از این شجریان، طرفداران فراوانی در بین غیر مسلمانان نیز دارد .ما خود مسلمانیم و استاد را به خاطر هنرش دوست داریم فقط و فقط. چنانکه چگوار را دوست داریم.
- فرموده اید شهرت استاد را مردم مسلمان ایران به وی داده اند در این جمله کاملا با شما موافقیم- در این هیچ شکی نیست که شهرت و اعتبار هر هنرمند را استقبال مردم از هنر ان فرد مشخص می کنند - اما یک نکته وجود دارد و ان اینکه کدام ملت ایران؟ ایا کسانی که مثل شما می اندیشند یا اینکه نه؟ ایا مسلمانهایی با اندیشه شما و سازگار با تفکر شما؟
جواب کاملا روشن است، نه.
زیرا اگر چنین بود شخص دیگری هم هست که کاملا با اندیشه شما موافق است و مرتب هم در خدمت شما قرار دارد،اما چرا او با وجود این همه حمایت حکومتی و رسانه ای و در اختیار داشتن همه ی تریبونها به چنین جایگاهی-هرگز و هرگز- نرسیده است و مردم هیچوقت منتنظر شنیدن صدای وی نیستند.
شجریان را مردم شجریان ساخته اند .اری ولی در نظر شما مردم فقط کسانی هستند که به عملکرد ها هیچ اعتراضی ندارند و چون شما نسبت به دین و...فکر می کنند؟اینکه مردم و جوانان امروز چه اندازه مثل شما فکر می کنند را به وضوح می توان با قدم گذاشتن در خیابانها دید!
با این دیدگاه به این نتیجه می رسیم که شجریان را فاکتورهای دیگری شجریان ساخته است و او در ذهن مردم عزیز ساخته است با وجودی که هیچ وقت در خدمت حاکمیت نبوده است و تبلیغات رسانه ای رسمی برای وی انجام نگرفته است و شاید نکته همین جاست.
هرگز قصد این را نداشته که بگویم چون مردم با حاکمیت مشکل دارند به سمت شجریان رفته اند ،چرا که مردم مسئولین خدمتگزارشان را دوست دارند.
همه ی این مقدمه برای این بود که بگویم بخش عمده ی محبوبیت استاد به خاطر فاخر بودن هنر خود ایشان و رعایت شان هنر و موسیقی اصیل ایرانی بوده است و بخشی دیگر به خاطر اینکه کاملا مستقل عمل کرده است و اگر شجریان مثل ........شب و روز در صدا و سیما حاضر بود اکنون قطعا وضع دیگری داشت
اینکه شجریان به قول خودش در کنار مردم قرار گرفته است یا نه؟ خود سوالی است که تاریخ و شاید در اینده ای نه چندان دور مشخص خواهد شد. و مردم بهترین قضاوت کنندگانند.
2-در جاهایی از این مقاله شجریان را به دروغ گویی متهم کرده اید که کاش این واژه را بگونه ای دیگر بکار می بردید تا حداقل بیشماران چون منی که عاشق هنر استاد هستیم از این واژه شما رنجیده خاطر نشویم و شما را نویسنده ای منصف بدانیم نه دشمن استاد و متفکری دگم که بخاطر مواضع سیاسی کل شخصیت استاد را زیر سوال برده.
در این قسمت که استاد در مورد ایجاد محدودیت های فراوان برای موسیقی و هنر چه اندازه راست می گوید می توانیم به راحتی به استادان دیگری مراجعه کنیم .انها چه می گویند اگر انان نظر استاد را قبول ندارند حرف شما درست.اما اگر نظر استاد را در مورد محدودیت های فراوان برای هنرمندان موسیقی قبول دارند انوقت چه؟ در اینصورت طبق نظر شما یا تمامی اساتید دروغگو هستند و یا حرف استاد درست است که می توان این را از نامداران عرصه موسیقی پرسید سراج -جلیل شهناز-حسن کسایی -فرهنگ شریف-داریوش پیر نیاکان -شهرام ناظری-فرهت-همایون خرم-و...........
یا نه سری به اموزشگاهها و مکان های هنر بزنید و از جویندگان هنر بپرسید –نظر انها را که باید قبول داشته باشید.
3- در همه جای دنیا رسم بر این است که مردم وقتی عاشق و دوستدار هنرمندی هستند با ان عکس می اندازند به هر تیپ و لباسی و این بخش ،مربوط به شخص وی است و به کسی دیگر نمی تواند مربوط باشد- کما اینکه در سفرهای خارجی با رییس جمهور ایران نیز با هر تیپ و لباس ،دین و مذهبی عکس می اندازند در حالیکه رییس جمهور نماینده رسمی همه ی ایرانی هاست –
عکس گرفتن با استاد برای کسانی که وی را دوست دارند افتخار است و دلیل بسیار سخیفی است که عکس خصوصی با اینها گرفتن برای استاد جرم محسوب می شود-گرچه به نظر من ای کاش این عکسها انتشار نمی یافت –
این حرف و حدیث ها همه در جهت تخریب استاد با اهداف سیاسی صورت می گیرد در صورتی که انتشار عکسهای خصوصی هر کسی خلاف اخلاق انسانی است و قطعا گذشت زمان نشان خواهد داد که این کارها نمی تواند چیزی از ارزش یک هنرمند بکاهد.
4-بسیار به این نکته اشاره کرده اید که انگلیس خائن است و بی بی سی دشمن این ملت است و شجریان نبایست در خدمت خائنین این ملت قرار گیرد.
منصفانه نگاه کنیم انگلیس در حق ملت ایران جفاهای بزرگی کرده کودتای 28 مرداد لکه سیاهی است که از ذهن مردم ایران پاک نخواهد شد همانطور که روسیه؟
ایا روسیه به ملت ایران کم خیانت کرده است ؟ ایا خیانت روسیه در گذسته نسبت به ایران عزیز واقعا کمتر از انگلیس است؟ چرا با انها هم پیاله شده ایم؟ ایا اگر استاد در روسیه بود ایا شما حاضر بودید بنویسید شجریان در خدمت روسیه ای قرار گرفته که خائن به ارمانهای ملت ایران بوده است؟
اما حقیقتی هم در جامعه ما وجود دارد که امروز بدلیل ضعف اساسی صدا و سیما در اطلاع رسانی بیطرفانه اعتماد عمومی به صدا و سیما کاهش یافته است و در خانه ی بسیاری از مردم ایران جهت ماهواره ها به سمت بی بی سی فارسی است و ایجاد محدودیت ها باعث نشده که مردم اخبار این شبکه ها را دنبال نکنند و تحت تاثیر این شبکه قرار نگیرند و بهایی کردن و ضد انقلاب خطاب قرار دادن این شبکه جهت ماهواره ها را بر عکس نکرده است –که به نظر من ضعف از ماست- و اگر نظر شما در مورد بی بی سی نظر عام مردم بود طبیعتا اینقدر مردم به این شبکه گرایش نداشتند و امروز کنسرت استاد -که در بی بی سی پخش شد- در خانه های دوستنداران بی شمارش وجود نداشت.
و صد البته کاش ما صدا و سیمایی داشتیم که صدای همه ی مردم ایران در ان انعکاس داشت تا مجبور نباشند صدای خوشان را با تفسیرهای مورد نظر انگلسیها در بی بی سی فارسی دنبال کنند و بقول رهبری صدای مخالفان نباید خفه شود انها نیز باید بتوانند حرف خودشان را بزنند.
5-مطلب اخر اینکه –خود شما هم می دانید هنر هیچ وقت نمی میرد و چه بخواهیم و چه نخواهیم استاد شجریان بخشی از تاریخ و فرهنگ ما شده است و اگر وی برود نوای دلنشین مرغ سحرهایش زنده خواهد ماند و مردم هر وقت از روزگار ازرده شدند ان را از هنرمندان زمانه شان خواهند خواست اما نکته کلیدی در گفته ان بزرگی است که گفته بود :شجریان به مرحله ای رسیده است که ستایشش چیزی بر وی نخواهد افزود و دشنامش نیز چیزی از وی نخواهد کاست.
هیچ انسانی خالی از اشکال نیست گرچه کسی که عاشق کسی است نمی تواند حتی اشتباهات معشوقش را ببیند و باور کند که او هم ممکن است اشتباه کند .
شجریان هم مثل همه ی مردم اشتباه می کند و به گفته لارشفوکو :مردان بزرگ اشتباهاتشان بزرگ به چشم می آید اما نباید اشتباهات شجریان را به پای هنر فاخرش قربانی کرد.
حال که چنین است نوشتن نقدی اینچنین می تواند در جهت عکس نظر شما نتیجه دهد .چرا که انان که کاری به سیاست ندارند و استاد را بخاطر هنرش دوست دارند مواضع سیاسی ایشان را هم ملاک عمل خود قرار داده و به سمتی گرایش پیدا کنند که خودشان نمی خواهند راهکار اینست بخاطر هنر شجریان و خدمت بزرگی که به فرهنگ دیارمان کرده است از توهین به وی بپرهیزیم وباز هم گرامیش بداریم ،چرا که احترام به ایشان احترام به هنر ایرانی است و باز هم می توان او را خیلی دوست داشت. چرا که این مسائل زودگذر است و انچه باقی می ماند نیکی و انسانیت است.
امیدوارم منتشرش کنید
باتشکر ایرانی ام
نکنید این کار رو با جامعه هنری...
التماس / التماس!!
یعنی الان کل جامعه هنری به لرزه افتاد هااا
تو رو خدا... تو رو خداااااا
میشه ما رو ببخشیدددد!
تو رو خدااااااااااا!!
وای!
چه فاجعه اییییییی :))) خخخخخخ!
:)))