این عکس یادگار روزهای ماست. عکسی که همیشه بی نام عکاس دیدیمش. و بی نامی از شهدایش.
احمد دهقان، نویسنده کتاب سفر به گرای 270درجه در توضیح این عکس - به عنوان شاهد عینی این تصویر- می گوید:
عکس مربوط است به 21 دی ماه سال 65، سومین روز عملیات کربلای پنج در شلمچه، وقتی که گروهی از نیروهای ایرانی در محاصره نیروهای عراقی گیر افتاده بودند. توی یکی از سنگرها، عباس حصیبی (شهید سمت چپ در عکس) و علی شاه آبادی (شهید سمت راست که یکی از سمینوف چی های دسته ادوات بوده)، کنار هم نشسته بودند که تیر سمینوف عراقی می خورد به سر حصیبی و رد می کند، می خورد به سر دومی. سر حصیبی را باند پیچی کرده بودند ... عکس را هم رضا احمدی با دوربین علی شاه آبادی گرفته ...
یادِ شهدای 8 سال دفاع مقدس گرامی باد. برای شادی روح این سرافرازان، فاتحه ای قرائت فرمائید.
مستی ز جامت میکنند مستان سلامت میکنند
در عشق گشتم فاشتر وز همگنان قلاشتر
وز دلبران خوشباشتر مستان سلامت میکنند
غوغای روحانی نگر سیلاب طوفانی نگر
خورشید ربانی نگر مستان سلامت میکنند
افسون مرا گوید کسی توبه ز من جوید کسی
بیپا چو من پوید کسی مستان سلامت میکنند
ای آرزوی آرزو آن پرده را بردار ازو
من کس نمیدانم جز او مستان سلامت میکنند
ای ابر خوش باران بیا وی مستی یاران بیا
وی شاه طراران بیا مستان سلامت میکنند
حیران کن و بیرنج کن ویران کن و پرگنج کن
نقد ابد را سنج کن مستان سلامت میکنند
شهری ز تو زیر و زبر هم بیخبر هم باخبر
وی از تو دل صاحب نظر مستان سلامت میکنند
آن میر مه رو را بگو وان چشم جادو را بگو
وان شاه خوش خو را بگو مستان سلامت میکنند
آن میر غوغا را بگو وان شور و سودا را بگو
وان سرو خضرا را بگو مستان سلامت میکنند
آن جا که یک باخویش نیست یک مست آن جا بیش نیست
آن جا طریق و کیش نیست مستان سلامت میکنند
آن جان بیچون را بگو وان دام مجنون را بگو
وان در مکنون را بگو مستان سلامت میکنند
آن دام آدم را بگو وان جان عالم را بگو
وان یار و همدم را بگو مستان سلامت میکنند
آن بحر مینا را بگو وان چشم بینا را بگو
وان طور سینا را بگو مستان سلامت میکنند
آن توبه سوزم را بگو وان خرقه دوزم را بگو
وان نور روزم را بگو مستان سلامت میکنند
آن عید قربان را بگو وان شمع قرآن را بگو
وان فخر رضوان را بگو مستان سلامت میکنند
ای شه حسام الدین ما ای فخر جمله اولیا
ای از تو جانها آشنا مستان سلامت میکنند
یاگفته ایم نام تو را یاشنیده ایم
نه اونکه تئوری هایی تدریس شود که با گذر امتحان از ذهنها پاک میشود
رهروي بايد،جهانسوزي نه خامي بيغمي
اينها هميشه تاريخ زنده وجاودانند..
كاش من هم لاله بودم، حيف شد!