کیهان:
من تابع دستور بودم !
1- او دوازده، سيزده سال پس از پايان مسئوليتش تازه به حرف آمده بود. پطروس غالي دو سال پيش در كتابي كه با عنوان «نگاهي به جهان فردا» منتشر كرد از پشت پرده ها گفت و در ترجيع بند همه ناگفته ها نوشت: «من دبير كل سازمان ملل نبودم؛ تابع دستورات آمريكا و اسرائيل بودم»!
«غالي» كه در سال هاي 1992 تا 1996 در سمت دبيركلي سازمان ملل بود در اين كتاب اعتراف مي كند كه پيش از برگزيده شدن به اين سمت با صهيونيست ها در پشت پرده معامله كرده بود مبني بر اينكه آنها به دبيركلي او اعتراضي نكنند و او هم در عوض متعهد شود تا شرايط اسرائيل را در سازمان ملل بهبود بخشد.
او در تبيين ماجرا اذعان مي كند بلافاصله پس از نشستن بر مسند دبير كلي سازمان ملل اولين تعهدش به اسرائيل را انجام داده و دو اسرائيلي را در سمت هاي كليدي سازمان ملل- اتفاقي كه تا آن زمان نيفتاده بود- منصوب مي نمايد.
«غالي» همچنين مي گويد: «در هر حال تا حدودي موفق به بهبودي روابط اسرائيل با سازمان ملل شدم اما اسرائيلي ها در سال 1996 ميلادي پايگاه سازمان ملل واقع در نزديكي روستاي «قانا» در جنوب لبنان را كه زنان و كودكان به آن پناه برده بودند بمباران كردند و صدها تن را در عملياتي كه شيمون پرز نخست وزير وقت اسرائيل آن را خوشه هاي خشم ناميد به قتل رساندند.»
اين دبير كل مصري سازمان ملل از يك حقيقت پرده برداشته و در كتاب خود مي افزايد: «هيئت سازمان ملل در گزارش خود از اين عمليات، حمله اسرائيل را عمدي خواند ولي اسرائيلي ها ادعا كردند كه حادثه بوده و از ما [بخوانيد سازمان ملل] خواستند كه در گزارش خود تجديدنظر كنيم ولي من به آن گزارش پايبند بودم و در اين لحظه بود كه رويارويي لابي صهيونيست ها با همراهي جمهوري خواهان و دموكرات هاي آمريكا با من آغاز شد؛ آنها در اين نقطه نظر اشتراك داشتند كه اين عرب مصري (پطروس غالي) بايد بركنار شود و...»
گفتني است؛ همان سال 1996، سال پاياني پطروس غالي در سمت دبير كلي سازمان ملل بود.
او در اعترافات مستندش در اين كتاب تصريح مي كند بايد سازماني جديد جايگزين اين نهاد بين المللي شود چرا كه فقط منافع تل آويو و واشنگتن در آن تأمين مي شود.
اكنون پس از دو سال از اعترافات هشدارگونه كسي كه خود زماني دبير كل بزرگ ترين سازمان جهاني بوده است بار ديگر ضرورت تجديدنظر همه جانبه در ساختار فرسوده و وابسته سازمان ملل به چشم مي آيد... چرا؟ بخوانيد...
2- كميته تحقيق سازمان ملل در گزارشي با تبرئه رژيم صهيونيستي از حمله مرگبار به كاروان آزادي غزه، محاصره دريايي غزه توسط اسرائيلي ها در 31 ما ه مه 2010 را قانوني دانسته است!
اين گزارش كه در ماه هاي اخير چندين بار به تعويق افتاد در حالي كه قرار بوده آخرين ساعات ديروز منتشر شود پنج شنبه گذشته با انتشار در وب سايت روزنامه نيويورك تايمز پيش از انتشار رسمي افشا شده است! در اين گزارش كه بيش از يكصد صفحه است و نيويورك تايمز آن را درز يك كپي از گزارش گروه تحقيقي سازمان ملل دانسته، آمده است:
«كماندوهاي اسرائيلي چون با مقاومت سازمان يافته و خشن گروهي از مسافران كشتي مرمره روبرو شده بودند در آن حمله 9 تبعه تركيه كشته شدند.»
بنابراين گزارش، كميته تحقيق سازمان ملل نتيجه گيري كرده است كه محاصره دريايي غزه از سوي اسرائيل هم قانوني و هم مقتضي زمان حال بوده است.
البته در اين گزارش كه تنها بخش هايي از آن منتشر شده بدون آنكه رژيم صهيونيستي را درباره قتل 9 كشته و دهها زخمي كاروان آزادي مسئول بداند به اين جمله بسنده شده است كه؛ «نيروهاي اسرائيلي كه وارد كشتي مرمره آبي شده بودند در استفاده از زور زياده روي كرده و نامعقول رفتار كرده اند».
صرفنظر از اينكه چگونه يك روزنامه آمريكايي به گزارش رسمي كميته تحقيق سازمان ملل درباره حمله به كاروان آزادي پيش از انتشار رسمي آن دست مي يابد بايد گفت؛
الف: محورهاي منتشر شده از گزارش مبسوط كميته تحقيق سازمان ملل درباره حمله رژيم صهيونيستي به كاروان آزادي بطور واضح نشان مي دهد كه هيچ دليل و استناد حقوقي در اين گزارش وجود ندارد تا جنايت آشكار صهيونيست ها در محاصره غيرقانوني يك ميليون و نيم ساكن غزه و قتل 9 فعال صلح تبعه تركيه را بپوشاند.
ب: سستي اين گزارش كه تنها كوشيده است صهيونيست ها را تبرئه نمايد تا جايي است كه تعجب كارشناسان و ناظران بين المللي را نيز برانگيخته است كه اين چه توجيه بي مقداري است كه سربازان صهيونيست كمي بيش از اندازه از «زور» استفاده كرده اند در حالي كه تنها در اين حادثه دلخراش 9 نفر كشته و ده ها نفر زخمي و مجروح شده اند.
پ: در بدو امر به نظر مي رسد رژيم صهيونيستي با نفوذ در كميته تحقيق سازمان ملل درباره حمله به كاروان آزادي توانسته است به اصطلاح به موفقيتي نائل گردد چه اين كه شبكه تلويزيوني فرانس24 نيز در پي انتشار گزارش كميته تحقيق سازمان ملل از سوي روزنامه نيويورك تايمز به نقل از مقامات صهيونيستي گزارش مي دهد كه «تل آويو» اين گزارش را يك «پيروزي ديپلماتيك» براي خود محسوب مي كند اما آنچه حقيقت مطلب است آن كه، در فضايي كه مقارن با بيداري اسلامي در سطح منطقه اي و بيداري مردمي در پهنه فراتر از منطقه است اين اقدام سازمان به اصطلاح متعلق به ملت ها و تقلا و تلاش صهيونيست ها يك اقدام كور و بي نتيجه است چرا كه اكنون همگان و افكار عمومي دنيا و ملت هاي مستقل و آزاده اين پرسش چالش برانگيز و پرمعنا را دوباره به ميان خواهند كشيد كه چرا گزارش گلدستون درباره جنايات رژيم صهيونيستي در جنگ غزه كه به صراحت از سوي كميته حقيقت ياب سازمان ملل مصداق بارز جنايت عليه بشريت و جنايت جنگي خوانده شده بود در نهايت اجرايي نشد و متوقف گرديده است؟
3- از 8 ماه پيش كه تحولات منطقه خاورميانه و شمال آفريقا در بستر بيداري اسلامي شكل گرفته است و سقوط زنجيره اي ديكتاتورهاي متحد با آمريكا و رژيم صهيونيستي همچون حسني مبارك، بن علي و... را به دنبال داشته است اسرائيل در بدترين شرايط تاريخي خود گرفتار شده است. نه تنها به لحاظ داخلي با اعتراض گسترده مواجه شد كه به تعبيري «اسرائيل در محاصره صهيونيست ها قرار گرفت!» بلكه به لحاظ منطقه اي و حتي فراتر از آن در انزواي كامل اسير شده است و هر روز با شرايطي سخت تر بايد دست و پنجه نرم كند. به طوري كه مقامات كودك كش تل آويو عجزآلود به سخن درآمدند و بارها و به كرات، موج بيداري اسلامي در منطقه را ناشي از انقلاب اسلامي ايران دانسته و اظهار نگراني كردند.
البته پيامدهاي نگراني ها و واهمه هاي مقامات رژيم صهيونيستي هر روز بيشتر نمايان مي شود. از جمله اين نگراني ها و پريشان خاطري صهيونيست ها، وضعيت مصر جديد است كه يكي از مهم ترين خواسته انقلابيون لغو معاهده كمپ ديويد است.
با اين اوضاع و احوال، طبيعي است كه براي يك عمليات رواني هم كه شده است رژيم صهيونيستي تمام تحركات و تلاش هاي خود را به كار گيرد تا قدري از فشار روز افزون برخود كم كند اما مشكل مضاعف اينجاست كه گزارش توخالي و بي پايه و اساس كميته تحقيق سازمان ملل مبني بر تبرئه اقدامات جنايتكارانه صهيونيست ها در حمله به كاروان آزادي راهكار فرار از انزوا و استيصال و سر درگمي رژيم صهيونيستي نيست بلكه يك بار ديگر توجه مجامع جهاني و افكار عمومي دنيا را بر روي اين رژيم جعلي معطوف مي كند آنهم در شرايطي كه روز قدس امسال به يك روز كاملاً بين المللي براي حذف اين رژيم جنايتكار و زياده خواه مبدل شده بود و از نيل تا فرات، راهپيمايان شعار مرگ بر اسرائيل سر دادند.
4- و بالاخره بايد اين نكته را به نكات قبلي افزود كه به بركت موج مواج بيداري اسلامي و آگاهي روز افزون ملت ها كه حتي تا قلب اروپا به پيش رفته است اقدامات فرافكنانه و دروغين آمريكا، اسرائيل و چند كشور اروپايي همراه آنها حتي از طريق دالاني به نام سازمان ملل ديگر نتيجه بخش نخواهد بود و در چرخه اي معكوس به ضرر آنها تمام مي شود. از همين رهگذر و در همين خط اگر كسي مثل ساركوزي رئيس جمهور فرانسه به صحنه مي آيد و در سخناني خصمانه با تكرار ادعاي واهي غرب درباره برنامه هسته اي صلح آميز كشورمان، ايران اسلامي را به رويارويي با آنچه كه حمله پيش دستانه خوانده تهديد مي كند ناشي از آن است كه مي خواهند فضاي كنوني دنياي سياست را به سمت اهداف جاه طلبانه شان سوق داده و از حركت پيش رونده بيداري ملت ها با طرح مسايلي فريبكارانه جلوگيري نمايند ولي آنچه كه امروز افكار عمومي دنيا بدان باور دارند اين است كه نه گزارش سازمان ملل درباره حمله اسرائيل به كاروان آزادي مطابق با واقعيت است و نه اتهامات ساركوزي عليه برنامه صلح آميز هسته اي ايران رنگي از حقيقت دارد قمپز خنده داري كه هيچكس براي آن تره خرد نمي كند.
حسام الدين برومند