کد خبر: ۵۲۸۳۴۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
حداقل یک آیه در روز/

منافق به دوریش از رحمت خداوند رضایت داده است

منافق به دوریش از رحمت خداوند رضایت داده است، زیرا اعمالی انجام می‌دهد که ظاهرش شبیه شریعت است، در حالی که دلش سرگرم و بیهوده‌کار و غافل از حق آنهاست.

خداوند کسانی که رسولش را می آزارند، لعنت کرده استگروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب امروز به آیه 60 سوره احزاب پرداخته شده و در آن آمده است:

لَئِنْ لَمْ ینْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدینَةِ لَنُغْرِینَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا یجاوِرُونَكَ فیها إِلاَّ قَلیلاً  

سوره احزاب (33) آیه 60

ترجمه

البته اگر منافقان و کسانی که در دلهایشان مرضی هست و اضطراب‌افکنان [= شایعه‌سازان] در این شهر [از کار خود] بازنایستند، به‌یقین تو را علیه آنان بشورانیم، سپس در آنجا جز اندکی در جوار تو نمانند.

حدیث

از امام صادق ع روایت شده است:

1) منافق به دوریش از رحمت خداوند رضایت داده است، زیرا اعمالی انجام می‌دهد که ظاهرش شبیه شریعت است، در حالی که دلش سرگرم و بیهوده‌کار و غافل از حق آنهاست و آنها را به مسخره گرفته است؛ و علامت نفاق کم‌مبالاتی است در دروغگویی، و خیانت، و بی‌شرمی [وقاحت] ، و ادعای بی‌پشتوانه، و نگاه حرام داشتن، و سفاهت، و به غلط انداختن، و کم‌حیایی، و کوچک شمردن گناهان، و درصدد تخریب بزرگان دین برآمدن، و گرفتاریهای در راه دین را سبک و بی‌ارج دانستن، و تکبر، و چاپلوسی‌پسندی، و حسادت، و ترجیح دنیا بر آخرت و بدی بر خوبی، و دنبال سخن‌چینی رفتن، و لهو و سرگرمیِ [باطل] را دوست داشتن، و اهل گناه و ستم را یاری کردن، و از انجام خوبی‌ها فرار کردن، و اهل آن را کم‌ارزش شمردن، و اعمال خود را خوب و زیبا، و اعمال دیگران را زشت و ناپسند قلمداد کردن، و امثال اینها که فراوان است؛ وخداوند در مواضع مختلف منافقان را توصیف کرده است، چنانکه می‌فرماید «و از مردم، کس هست که خدا را در حاشیه می‌پرستد» و این را تفسیر کرد که یعنی: «پس اگر خوشی‌ای به او رسد، بدان دلگرم شود، و اگر فتنه‌‌ای به او رسد بر وجه [سابق] خویش دگرگون گردد، در دنیا و آخرت زیان کرده است؛ این است همان زیان آشکار.» (حج/11) و نیز خداوند متعال در وصفشان فرمود «و از مردم، کس هست که می‌گوید به خدا و روز قیامت ایمان آوردیم در حالی که مومن نیستند؛ [می خواهند] به خدا و کسانی که ایمان آورده‌اند خدعه بزنند در حالی که جز به خود خدعه نمی‌زنند و احساس نمی‌کنند؛ در دلهایشان مرضی است و خداوند آن مرض را بیفزاید» (بقره/8-11)

2) و پیامبر ص می‌فرمود: منافق هنگامی که وعده دهد خلف وعده می‌کند؛ و هنگامی که کاری انجام دهد، بد می‌کند؛ و هنگامی که سخن بگوید دروغ می‌گوید؛ و هنگامی که مورد اعتماد قرار گیرد خیانت می‌ورزد؛ و هنگامی که به او روزی داده شد سر به سبکسری و طغیان برمی‌دارد؛ و هنگامی که روزی از او دریغ شود، سرگرم زندگی می‌شود.

3) و نیز فرمود: کسی که ظاهرش با باطنش ناسازگار باشد منافق است، [تفاوتی نمی‌کند: ] هر کس و هرجا و در هر زمان و هر جایگاهی که می‌خواهد باشد، باشد.

مصباح الشريعة، ص144-146

تدبر

1️⃣ در مسیر اجرای حکم خدا سه گروه در جامعه دینی سنگ‌اندازی می‌کنند که خداوند آنها را تهدید می‌کند که اگر دست از کارهایشان برندارند پیامبر ص را – به عنوان حاکم جامعه اسلامی – علیه آنان چنان بشوراند که بقای آنها در این جامعه را با چالشی جدی مواجه کند.

این سه گروه عبارتند از: منافقان، بیماردلان، و شایعه‌پراکنان.

علی‌القاعده، این سه دسته نماینده سه طیف در جامعه‌اند؛ اما اینها چه کسانی‌اند و چرا این سه دسته؟

الف.

منافقان: کسانی‌اند که از دیدگاه نظری تسلیم قوانین و آموزه‌های دینی نبوده و می‌کوشند محدود شدن گستره دین را در زندگی، از طریق ترویج کبراهای غیردینی در میان مسلمانان تئوریزه کنند.

بیماردلان: گناهکارانی‌اند که در مقام عمل معضلات اجتماعی ایجاد می‌کنند (مانند کسانی که در آیه قبل، متعرض زنان می‌شدند)

اراجیف‌بافان و شایعه‌پردازان: کسانی‌اند که نه توان فکری برای نظریه‌پردازی‌های باطل دارند و نه خودشان اهل ارتکاب معاصی‌اند؛ بلکه افراد سطحی و کم‌خردی هستند که در بدنه جامعه، با گفتارهای سست و دامن زدن به شایعات بی‌اساس، به دو دسته دیگر کمک می‌کنند.

ب.

منافقان، اقلیتی هستند که می‌کوشند اجرای آن دسته از قوانین الهی در جامعه که با منافع آنها ناسازگار است، با چالش مواجه کنند. این اقلیت، اگر تنها خودشان باشند، چالشی نمی‌توانند ایجاد کنند، پس باید فضای جامعه نیز با آنان همراهی کند. در این زمینه دو گروه دیگر مهم‌اند؛

بیماردلان، کسانی‌اند که اگرچه لزوما منافق (و درصدد ترویج منطق بی‌دینی تحت لوای دین) نیستند، اما در مقام عمل، خواسته‌ها و منافع مشترکی با منافقان دارند و منافقان نیز دائما عرصه را برای اینها باز می‌کنند. (خود منافقان هم بیماردل‌اند: بقره/8-10)

شایعه‌پراکنان؛ دو دسته فوق همچنان در اقلیت‌اند و اکثریت جامعه دینی را مردمانی تشکیل می‌دهند که نه منافق‌اند و نه بیماردل؛ اگر در زمره اولیاء الله نیستند، انسانهای جزء منافقان و بیماردلان هم نیستند. پس نیاز به گروهی هست  که با شایعه‌پراکنی و رواج دادن اخبار نادرست، فضای عمومی جامعه را به سمت و سویی بکشانند که مردم خواسته‌های منافقان را در راستای خواسته‌ها و دغدغه‌های خودشان بشمرند و با آنان همراهی کنند.

2️⃣ اهمیت و خطر منافقان، و نیز افراد بیماردل و گناهکار نسبتاً واضح است؛ اما چرا «شایعه‌پراکنان» را در عداد اینها آورد؟

الف. کلام، زبان و بیان، پایه اساسی در ارتباطات انسانی و رکن رکین شکل‌گیری اجتماع آدمیان است. اگر این نکته را جدی بگیریم، می توان فهمید که وقتی اراجیف‌بافی، یعنی مزخرف و بی‌پایه سخن گفتن رواج می‌یابد، سلامت اجتماع بشری به نحو غیرقابل جبرانی تهدید می‌شود. این بقدری اهمیت دارد که خداوند در جای دیگر می‌فرماید: «قُلْ لِعِبادي يَقُولُوا الَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُم: به بندگان من بگو به بهترین شکل ممکن سخن بگويند که همانا شيطان ميانشان را بر هم مى‏زند.» (اسراء/53) تو گویی شیطان که هدفی جز فاسد کردن ارتباطات و اجتماع انسانی ندارد، بیش از همه به نحوه سخن گفتن انسانها چشم دوخته است. از این رو، قرآن فقط از ما نمی‌خواهد که خوب سخن بگوییم؛ بلکه می‌خواهد که همیشه به بهترین وجه سخن بگوییم. (ایستاده در باد، ص501-502)

تاملی در جامعه خویش

آیا در میان ما بی‌مبنا و صرفا بر اساس شنیده‌ها سخن گفتن واقعا قبیح است؟

آیا به صرف اینکه یک خبر توجه ما را به خود جلب می‌کند و با دغدغه‌های شخصی و گروهی و سیاسیِ ما همراستاست، اقدام به رواج اخبار تلگرامی و اینترنتی و ... نمی کنیم؟

 آیا سیاست‌ورزی دینی، با این گونه نشر هر سخنی علیه مخالفان خود سازگار است؟ مگر خداوند نفرمود: «وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی: و البتّه نبايد دشمنىِ گروهى، شما را بر آن دارد كه عدالت نورزید؛ عدالت پیشه کنيد كه آن به تقوا نزديكتر است» (مائده/8)

حتی در میان ما مذهبی‌ها و در ترویج مسائل دینی، معیارمان چیزی جز جذاب و جالب بودن است؟

مثلا چرا پدیده‌هایی مانند خواب‌نما شدن و دل‌بستن‌های بی‌پایه به کرامات و امور خارق‌العاده، این اندازه در ما رواج دارد؟

توجه شود که در مقام نفی رویای صادقه و یا کرامات واقعی اهل بیت ع نیستیم، بلکه بحث بر سر این است که چه سخنی را تحت چه شرایطی برای این و آن بازگو می‌کنیم یا در شبکه‌های اجتماعی بازنشر می‌دهیم؟!

3️⃣ سعه‏ى صدر حدّ و اندازه دارد و هميشه تساهل و تسامح جوابگو نيست. (تفسير نور، ج‏9، ص402)

در واقع، اگرچه اسلام بنای اولیه‌اش در برخوردهای اجتماعی مهربانی و مدارا و و تحمل و بخشش (فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ...فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ؛ آل‌عمران/159) و تا حد امکان چشم‌پوشی از خطای دیگران است (وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُم؛ نور/22)، و پیامبرش را برای رحمت به همگان فرستاده است (وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين‏؛ انبیاء/107)، اما در خصوص سه گروه (منافقان، بیماردلان [= معصیت‌پیشگان]، شایعه‌پراکنان) چشم‌پوشی و تسامح را نمی‌پسندد و اولتیماتوم می‌دهد که یا دست از اقداماتتان بردارید یا با شما چنان همین پیامبر رحمت را بر شما بشورانیم که دیگر جای ماندن نداشته باشید.

4️⃣ قبل از برخورد با متخلّفان، اتمام حجّت كنيد. (تفسير نور، ج‏9، ص402)

5️⃣ قيام مسلمين، بر اساس انتقام يا هوس نيست، بلكه با اراده و فرمان خداست؛ و اوّل كسى كه بايد در برابر به مخاطره اندازان امنيّت جامعه قيام كند، رهبر جامعه اسلامى است. (تفسير نور، ج‏9، ص402) در واقع، از ویژگی‌های رهبر جامعه اسلامی این است که دشمن‌شناس باشد و فتنه‌انگیزان را در تنگنا قرار دهد.

انتهای پیام/#

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
اندلیبی
|
United States
|
۰۰:۲۰ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۹
0
0
منافق هنگامی که وعده دهد خلف وعده می‌کند؛ و هنگامی که کاری انجام دهد، بد می‌کند؛ و هنگامی که سخن بگوید دروغ می‌گوید.
واقعا جملات زیبایی است و چه بسیارند افردای که خود منافقند ولی همواره فکر می کنند منافقان اطراف آنها را احاطه کرده اند. اینان باید اول در کارهای خود اندیشه کنند بعد در امور دیگران به تجسس درآیند.
اینان منافقینی هستند که برای فرار از نفاق خود نقاب چهره شان را در صورت دیگران جستجو می کنند و به دیگران انگ نفاق می زنند. انسانهایی سست عنصر و گریزان از واقعیتهای درونی خویش که نمی توانند با نفاق خود مبارزه کنند و از دروغها و نیرنگها و دوروییها دست بردارند.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین