رهبر ارکستر فیلارمونیک تهران در آستانه اجرای پیش روی این ارکستر، از انتخاب سولیست گروه، رپرتوارها، آلبوم گروه و ... صحبت کرد.
به گزارش بولتن نیوز، آرش گوران، رهبر ارکستر فیلارمونیک تهران، درباره حضور پدرام فریوسفی بهعنوان سولیست در کنار این ارکستر، میگوید: پدرام فریوسفی اولین سولیست ایرانی ارکستر فیلارمونیک تهران است. من با او تجربه اجرا بهعنوان رهبر و سولیست در ارکستر فیلارمونیک ایرانیان را در سال ۱۳۹۰ دارم که اثر بزرگی از گیا کانچلی را اجرا کردیم که آن اثر برای ارکستری بسیار بزرگ نوشته شده بود.
او ادامه میدهد: پدرام فریوسفی آنجا بهعنوان سولیست ویولن آلتو حضور داشت. او بسیار خوب خود را وقف اثر کرده بود و اثر را با تمام وجودش در آن کنسرت اجرا کرد. همان تجربه باعث شد که من احساس کنم، فریوسفی واقعا باید روی صحنه باشد و بهعنوان سولیست اجرا کند.
رهبر ارکستر فیلارمونیک تهران همچنین بیان میکند: فریوسفی تا کنون در ارکسترهای متفاوتی اجرا کرده، میکند و با گروههای متفاوتی روی صحنه رفته است و همچنان هم اجرا دارد. بهعنوان سولیست، بعد از اتفاق سوختگی که برایش رخ داد، این اولین کنسرت پدرام فریوسفی بهعنوان سولیست با ارکستر است. فریوسفی بعد از اینکه از آن دوران تلخ سوختگی عبور کرد، یک رسیتال ویولن و پیانو داد. برای کسی که با آن حجم سوختگی و با آن حد از آسیبدیدگی رو به رو بود، خیلی خیلی شجاعانه و قهرمانانه عمل کرد. من از نزدیک شاهد بودم. رسیتال ویولن و پیانو او هم حرفهای خوبی برای گفتن داشت.
گوران درباره رپرتوارهای اجرایی کنسرت پیش رو که سوم و چهارم خردادماه روی صحنه میرود، توضیح میدهد: «سمفونی برای ارکستر زهی» اثر فکرت امیرف، آهنگساز آذربایجانی، قرار است در کنسرت پیش رو اجرا شود. این اثر به سمفونی نظامی هم شهرت دارد. البته این نام به آن اطلاق میشود و فکرت امیرف این نام را روی آن نگذاشته، بلکه نوشته «I- memory of Nizami Ganjavi». دو رپرتوار ما که چهار «موومان» دارند، بسیار طولانی هستند، ولی اتفاقاتی که در درونشان میافتد به نظرم خیلی گیراست. پارت اول را با سولیست روی صحنه میبریم. تکنواز ویولن «چهارفصل» اثر پیاتزولا و دسیاتنیکوف، پدرام فریوسفی خواهد بود.
او یادآوری میکند: سه سال پیش قرار بود ارکستر فیلارمونیک تهران اثر «چهار فصل» از پیاتزولا و دسیاتنیکوف را اجرا کند. من انتخابهایم را انجام داده بودم و انتخابم برای سولیست، همان زمان هم پدرام فریوسفی بود. حتی یک جلسه تمرین هم برگزار شد. بهطور جداگانه هم من یکبار سولوی فریوسفی را شنیدم. در تمرین اول و دوم کنسرت بودیم که آن اتفاق ناگوار برای پدرام فریوسفی افتاد. تقریبا همه ما شوکه شدیم و بهواسطه برخورد عاطفی و حرفهای، کنسرت را کنسل کردیم.
گوران با اشاره به نوازندههای سولوی خارجیای که پیش از این با ارکستر همکاری کردهاند، میگوید: نوریکو اوگاوا سولیست پیانو، دیما تکاچنکو سولیست ویلن، آرمن مسروپیان و لوون آراکیلیان بهعنوان مایستر ویلنسل فیلارمونیک ارمنستان با ما همکاری کردند. باورتان نمیشود، شاید من ساعتها و روزها درباره فیلمهایی که از این آدمها برای من میفرستند، وقت میگذارم. بهواسطه مسابقاتی که در آنها شرکت کردهام یا دوستان و هنرمندانی که بیرون از ایران هستند یا حتی اشخاصی که همینجا به من معرفی میشوند، فیلمها را میبینم.
او ادامه میدهد: شاید خودم دغدغه داشته باشم که بخواهم این فعالیت بین فرهنگی در هر کنسرت فیلارمونیک وجود داشته باشد. هرچند این، کار سختی محسوب میشود. پروسه گرفتن مجوز، زمان و ... بسیار دشوار است و ای کاش آسانتر بود. البته با تمام سختیهایش، دلم میخواهد این فعالیت بین فرهنگی و تبادل نوازنده و هنرمند بین ما و آنها اتفاق بیفتد. این موضوع دغدغه من است، پس تلاشم این است که در هر کنسرتی، این اتفاق بیفتد.
او در ادامه میدهد: من دنبال این نیستم که سولیست فقط خارجی یا آهنگساز غیرایرانی باشد. فعالیت بین فرهنگی همیشه دغدغه من بوده است. گاهی به من پیشنهاد شده که آیا ارکستر فیلارمونیک علاقه دارد با فلان سولیست اجرا داشته باشد؟ من ساعتها و روزها، فیلمهای نوریکو اوگاوا را نگاه کردم، اجراهایش را دیدم، شنیدم و آنالیز کردم و دیدم که کارش را دوست دارم. دیما تکاچنکو هم همین شرایط را داشت. ما گزینههای بسیار زیادی برای انتخاب سولیست داشتیم. البته رزومه هم مهم است، چون یک سولیست قرار است با ارکستری مثل فیلارمونیک تهران اجرا کند.
گوران با بیان اینکه در این کنسرت هم یکی از برجستهترین تکنوازان ویلنسل ایتالیا به نام «السیو پیانلی» حضور خواهد داشت، میگوید: البته او بهعنوان نوازنده «سکشن ویلنسل» به گروه ویلنسلها اضافه خواهد شد. با وسواس تمام شاید از میان ۱۰ اسم، او را انتخاب کردم. برای اینکه در کنسرت ما حضور داشته باشد، مجوزهایش هم گرفته شده و او صد درصد در ایران حضور پیدا خواهد کرد.
رهبر ارکستر فیلارمونیک ایران در پاسخ به پرسشی درباره حمایت نهادهای مختلف بهعنوان متولی این ارکستر، بیان میکند: خود فیلارمونیک اصلا یک معنی، مفهوم و یک حقیقت است. ما در ارکستر، شورای نظارت و تصمیمگیری داشتهایم که هر کسی کار خود را انجام میداده است. همه جای دنیا، حمایتهایی که از فیلارمونیک میشود، کاملا خصوصی است. اسپانسرها گاهی شهرداریها و حتی مردم هستند که به آنها «Patron» میگویند. آنها بدون اینکه اسمشان مطرح شود، بخش زیادی از هزینههای ارکستر را مثلا در ارکستر فیلارمونیک برلین تامین میکنند. آنها فقط دغدغه هنر را دارند.
او اظهار میکند: من ارکستر فیلارمونیک را با وجود اینکه ثبت شده، در مفهوم و معنی همان فیلارمونیکی میدانم که در حال فعالیت در برلین است.
گوران درباره نوازندگان ارکستر هم بیان میکند: ترجیح می دهم تمام نوازندگانی که در فیلارمونیک تهران هستند، کسانی باشند که دغدغه آثار هنری و موسیقی درست را دارند و دغدغه داشته باشند که یک رپرتوار را تا این حد کشف کنند، آن را دوست داشته باشند و معنی فیلارمونیک را درک کنند. ضمن اینکه من به تزریق نیروی نوجوان و جوان در هر کنسرت فیلارمونیک به شدت معتقدم. هربار بعد از کنسرت فیلارمونیک، چند نوازنده جوان را به جامعه موسیقی معرفی کردهایم. شاید آنها اولین یا دومینبارشان بوده که روی صحنههای جدی حضور پیدا میکردند، ولی روی آنها کار شده است. من کمی سختگیر هستم و تحمل این موضوع و همراهی با من در این فشارها باعث شده که آنها برای من جایگاه مهمی داشته باشند. اسم ارکستر، «فیلارمونیک تهران» است، اما یک ارکستر را اعضای آن میسازند.
این هنرمند درباره آلبومی که در دست انتشار دارد، میگوید: رپرتوار این آلبوم ممکن است از دل اجراهایی که تا به حال داشتهایم درآمده باشد، ولی اجراها در آلبوم کاملا جدید هستند. ارکستر بهصورت جداگانه جمع شده و کارها را ضبط کردهایم. علی بیرنگ (در دو قطعه) و رضا فرهادی، در این آلبوم صدابرداری بسیار خوبی انجام دادند و زحمت زیادی برای میکس کارها میکشند. در حال حاضر در مرحله میکس آلبوم هستیم و به محض اینکه به مرحله «مستر» وارد شویم، آلبوم آماده انتشار میشود. باید ببینیم چه انتشاراتی این دغدغه را دارد که آلبوم موسیقی ارکسترال کشور را با نگاه به موسیقی رمانتیک معاصر بیرون بدهد.
گوران همچنین با بیان اینکه چارچوب رپرتوار فیلارمونیک به نوعی تعریف شده است، اظهار میکند: من علاقهای ندارم که رپرتوار فیلارمونیک را با یک گروه راک ترکیب کنم و مثلا راک سمفونیک روی صحنه ببرم. این موضوع به علاقه من، انتخاب رپرتوارم و در واقع آن کانسپتی که دنبالش میگردم، مرتبط است. ما آثاری را از تورو تاکیمیتسو، آهنگساز ژاپنی اجرا کردهایم که «مرثیه برای قربانیان جنگها» است. نمیدانم به این آثار می توانیم چه نوع موسیقی بگوییم. به هر حال در زمره موسیقیهای قرن ۲۰ و ۲۱ و در واقع موسیقی معاصر قرار میگیرند، اما نمیتوانیم به این موسیقی، اسم کلاسیک بدهیم. ما از اسوالدو گولیخف، قطعهای اجرا کردهایم که در آلبوم هم قرار دارد. این اثر از حرکات موزون الهام گرفته شده است.
او اظهار ادامه میدهد: اگر احساس کنم با اثر یک آهنگساز جوان معاصر، چه ایرانی و چه غیر ایرانی، ارتباط برقرار میکنم و کارش را دوست دارم و میخواهم رپرتوارش را اجرا کنم، مطمئن باشید این کار را انجام میدهم. اگر احساس کنم که میخواهم به سراغ انتخاب آثار آهنگسازان ایرانی بروم، حتما فراخوان خواهم داد و آثار را خواهم شنید. آن آثاری که احساس کنم چه از لحاظ استاندارد کمپوزیسیون و چه با احتساب دانش و جهانبینی خودم، میتوانند در فیلارمونیک جا بگیرند، حتما این کار را انجام خواهم داد.
گوران درباره تمرینهای این ارکستر هم میگوید: ما چند جلسه تمرین برگزار کردهایم. هفتهای یک یا گاهی دوبار تمرین میکنیم و به همین دلیل ممکن است حدود یکماه یا یکونیم ماه تمرینات ما طول بکشد. در حالی که اگر بخواهیم روزهایش را بهصورت متوالی حساب کنیم، حجمش کمتر میشود. زمان تمرینها، استاندارد و بهطور میانگین بین سه تا چهار ساعت است. اصولا همه عناصر یک اثر در تمرین ارکستر فیلارمونیک از دیدگاه من باید از فیلترهایش عبور کند. به همین خاطر، من حساسیت زیادی روی این موضوع دارم و این موضوع را نوازندگان هم بهخوبی میدانند.
منبع: ابتکار