به گزارش
بولتن نیوز،چند درجه کاهش دما، فقط چند درجه. همه چیز را به هم ریخت. مردگان سر از خاک سرد برآوردند و زمین و زمان را به هم ریختند. مردگانی متحرکی که تنها زندگانی خفته در گور بودند. همه چیز تقصیر سرما بود نه فقر، نه اعتیاد. همه چیز از سرمایی استخوان سوز شروع شد که بیخوانمانان را به گرم خانهها کشید و عدهای را به زیر گور. اوایل آذر ماه بود. سرما امان میبرید. همان روزها بود که شهرداری یک منطقه در تهران از سرازیر شدن 750 کارتن خواب به گرمخانه خاوران در یک شب خبر داد. آماری که تا قبل از سرد شدن هوا به 400 کارتن خواب میرسید.
همان روزها بود که خبرهایی از مرگ یک به یک کارتن خوابها به گوش میرسید. این ماجرا تنها خاصه تهران درندشت نبود. فرمانده انتظامی نهاوند از کشف جسد یک مرد ۲۸ ساله کارتن خواب در سالن ورزشی نیمه کاره بانوان این شهر خبر داد. مردی که از خانواده طرد شده بود و به علت سرمای هوا به این محل پناه برده بود و در خواب جان باخت.
خبرها اما آنجا تلختر شد که حبیب اله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از وجود کودکان کارتنخوابی خبر داد که از فرط سرما جانشان در خطر است. در بازدیدهای شبانه او از منطقه آزادگان و کوره پزخانههای تهران 6 کودک و 12 زن در میان معتادان، کارتن خوابها و بیخانمانها شناسایی شدند که به یک مرکز نگهداری واقع در بزرگراه شهیدمحلاتی منتقل شدند. پس از آن اما افزایش مرگ و میرها در میان کارتخوابها سبب شد تا معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از مردم درخواست کند تا در صورت مشاهده کودکان کارتن خواب یا زنان کارتن خواب همراه کودک آن را به اورژانس اجتماعی اطلاع دهند.
از سوی دیگر اما سازمانهای ذیربط تدابیری دیگر را برای کاهش تلفات در نظر گرفتند. تدابیری مانند استقرار 50 دستگاه مینیبوس و اتوبوس به عنوان مددسرای سیار و بسیج همگانی شهروندان برای ساماندهی کارتنخوابها. تدابیری که به گفته رضا قدیمی، مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران سبب شد تا تلفاتی در روزهای سرد سال نداشته باشیم.
هنوز چند روزی از اعلام این خبر خوش نگذشته بود که همدان دوباره خبرهای بدی را تجربه کرد؛ «قطع پای یک مرد بر اثر سرمازدگی». پاهای کارتنخوابی که چند شب قبل و در اوج سرما، توسط نیروهای اورژانس فوریتهای پزشکی به پلیسراه همدان- قزوین شناسایی شده بود و به گرمخانه همدان تحویل داده شده بود، دچار مصدومیت شد و بر اساس نظر پزشک، قطع شد.
خطر تهدید جانی کارتن خوابها در آذرماه امسال به اندازهای قوت گرفت که شهرداری طرح ویژه ساماندهی کارتنخوابها در شرق تهران را آغاز کرد. شهرداری با آغاز این طرح بیان اذعان کرد که برای ساماندهی و خدماترسانی به این بخش آسیبپذیر از جامعه محدودیتی ندارد اما مطالعه ای از سوی یک سمن اینطور نتیجه گرفته بود که کارتن خوابها به دلیل محدودیت هایی از جمله منع سوءمصرف مواد مخدر از حضور در گرمخانه ها دل خوشی ندارند و ترجیح میدهند در فضای یخ زده آزاد شب را به صبح برسانند.
پرده اول: زندگانی در گور
۷ دی ماه و تنها یک هفته پس از آغاز طرح ساماندهی شهرداری گورخوابها ایران را به لرزه درآوردند. روزنامه شهروند در صفحه یک خود عکس و گزارشی از ۵۰ زن، مرد و کودک منتشر کرد. مردان و زنانی که شب را نشسته در گورهای از پیش ساخته شده نصیرآباد به صبح میرساندند. در گزارش این روزنامه آمده است: «درون گورستان، ٣٠٠ گور از پیش آماده وجود دارد که ٥٠ کارتنخواب دست کم ٢٠ گور را اشغال کردهاند. در هر گور یک نفر و گاهی هم سه تا چهار نفر زندگی میکنند. خیلی که هوا سرد میشود، دنبال چوب میگردند برای درستکردن آتش و گرمشدن در گورهایی که پایان زندگیست برای همه، اما برای اینها شده سرآغاز و سرپناه. زن، مرد و کودک؛ کارتنخوابهایی که در قبر نشسته میخوابند.»
پرده دوم: خارج کردن زندگان از گور
زندگان درگور، ایران را به ولوله انداخت. اولین واکنش به این گزارش تلخ، واکنش اصغر فرهادی بود. او نامه ای به رئیس جمهور نوشت و از وضعت نامناست آنها انتقاد کرد. پس از این نامه دادستان شهریار واکنش نشان داد. واکنشی که کمی بعد جنجالهای زیادی را به دنبال داشت. در اولین ساعات پس از بازتاب گسترده گورخوابها در فضای مجازی و رسانهها روح الله حسین زاده، دادستان شهریار برای ساماندهی وضعیت کارتن خوابهای گورستان نصیرآباد باغستان در حومه شهریار دستور ویژهای صادر کرد و گفت که به كلانتری، بهزیستی و شهرداری در رابطه با جمع آوری و ساماندهی کارتن خواب های این گورستان دستورداده شد.
ماجرای گورخوابها اما حواشی بسیار داشت. ۸ دی حسن روحانی، رئیس جمهور در سخنرانی خود در نشست تخصصی جامعه نظارت و بازرسی دولت به گورخواب ها واکنش نشان داد و در پاسخ به نامهای اصغر فرهادی گفت: چه کسی می تواند در جامعه بزرگی مثل ایران ببیند عده ای از هم نوعانش که آسیب اجتماعی دیدند شب بخاطر بی پناهی به قبر پناه ببرند.
عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور نیز عصر همان روز در پایان هشتاد و ششمین نشست اعضای شورای اجتماعی، درخصوص اقدامات وزارت کشور متولی جمع آوری متکدیان و گورخواب ها را شهرداری ها و وزارت رفاه یعنی بهزیستی اعلام کرد و گفت در این زمینه توفیقات بسیار خوبی هم در این زمینه انجام شده است. وی افزود: ضمن این که در خصوص معتادان متجاهر هم همکاری بین شهرداری، بهزیستی و ستاد بوده و نیروی انتظامی ما در این زمینه قبلا حدود 500 نفر ظرفیت داشت و اکنون 10 هزار ظرفیت ایجاد شده است. هفت هزار و 500 نفر اکنون در داخل اماکن ما هستند شهرداری هم گرمخانه های زیادی دارد که این افراد را جمع آوری می کند و واقعا شهرداری و بهزیستی خدمات خوبی ارائه می دهند. این نوع موارد بخصوص برمی گردد به کسانی که معتادند و حاضر نیستند در گرمخانه های اردوگاه ها بیایند. بنابراین خودشان فرار می کنند و می روند به جاهایی که دیده و گرفتار نشوند.
همان روز اما روزنامه شهروند بار دیگر گزارشی را از آخرین وضعیت گورخوابها پس از انتشار گزارش اولیه منتشر کرد: انتشار گزارش روز گذشته از این اتفاق تکان دهنده در شهریار، خیلی ها را دور هم جمع کرد، مثل مسوولان شهری و فرمانداری شهریار. دیروز فرمانداری شهریار هم شاهد برگزاری جلسه ای فوری بود. پس از آن بود که استاندار تهران به فرماندار شهریار دستور ویژه برای پیگیری موضوع را داد. سعید ناجی فرماندار شهریار، دیروز به قبرستان نصیرآباد رفت و با قبرهای خالی روبهرو شد. اما چرا؟
روزنامه شهروند در پی بررسی چرایی این اتفاق با چند نفر از گورخوابها مصاحبه کرد و نوشت: بهروز میگوید: «صبح ماموران آمدند، همه را زدند، وسایلشان را بردند و رفتند. الان فقط من اینجا ماندهام» دیگری میگوید: صبح یک عده ای آمدند و با مشت و لگد ما را متفرق کردند، از شهرداری و کلانتری بودند. آنها که ما دیدیم، لباس خاصی تنشان نبود. فقط می خواستند ما را متفرق کنند. وسایلمان را بردند و رفتند. البته نه وسایل همه را. فقط به ما گفتند بروید بیرون.
این را یکی از همان گورنشینها می گوید، زیر باران ایستاده، کلاه پشمی اش را محکم تر روی سر می کشد و حرف می زند. او صبح از یکی از همین افراد کتک خورده بود:« خواب بودم که یکهو دیدم یکی پلاستیک روی گور را بر داشته و به من می گوید، پاشو، زود باش، پاشو. من هم تا به خودم بیایم، دیدم سنگی به سرم زد، اینجا را ببین زخم است، جای همان سنگ است که به سرم زد. از ما عکس گرفتند.»
با انتشار دوباره گزارش بیرون کردن گورخوابها در روزنامه شهروند روح الله حسینزاده، دادستان عمومی و انقلاب شهریار ضرب و شتم کارتن خوابهای گورستان نصیرآباد باغستان در حومه شهریار را تکذیب کرد و گفت: تصمیم بر این است که پس از غربالگری این افراد توسط بهزیستی، نسبت به ترک اعتیاد آنها اقدام شود، در این راستا لازم است ارگان های مربوطه، حمایت های لازم را در خصوص این افراد بهعمل آورند.
گزارش گورخوابها اما فارغ از تمام حواشی سبب شد تا مردم به وضعیت معتادان و کارتنخوابها در شبهای سرد سال توجه ویژهای کنند. عدهای به بسته بودن درهای مساجد گلایه کردند و نوشتند: استفاده از ظرفیت مساجد برای پناه دادن به بیخانمانها حداقل در این شبهای سرد، از یک سو میتواند این افراد را از سرما و حتی مرگ نجات دهد و از سوی دیگر با توجه به دسترسی راحتتر مردم و خیریهها به آنها، میتواند بستری برای کمک بیشتر مردم به آنها باشد.
این گلایه اما سبب شد که روزنامه وقایع اتفافیه نظر امامان جماعت مساجد را در رابطه با این خواسته مردم جویا شود. این روزنامه نوشته است: حجتالاسلام حسين اکبری، امامجماعت مسجد المهدي است و مسجدش حوالي راهآهن قرار دارد؛ جايي که مسافرخانه زياد بوده اما مسافر بيخانه هم همينقدر زياد است. او ميگويد: «اول بايد اين نکته را بگويم که خوابيدن در مسجد کراهت دارد؛ يعني اينطور گفته شده که افراد بايد ملاحظه کنند و در مسجد نخوابند اما در کنار اين قاعده، يک قاعده ديگر هم داريم که ميگويد ميتوان در مساجد به ابنسبيل يعني کساني که در راه ماندهاند و جايي براي ماندن ندارند، جا داد اما اينها بايد استثنا باشند، آن هم در شرايط فعلي شهري مانند تهران. شرايط تهران با تمام شهرها فرق ميکند، اينجا يک کلانشهر است و ميليونها نفر جمعيت دارد که خيليهايشان مهاجر و آسيبپذير هستند. در چنين شرايطي بايد هر کاري در شهر، متولي مخصوص داشته باشد.»
حجتالاسلام کرمی که معاون فرهنگي سازمان امور مساجد است، قبل از هر چيز تأکيد ميکند که حرفهايش مواضع سازمان نيست اما خودش فکر ميکند اينکه مساجد را مأمور ساماندهي کارتنخوابها و بيخانمانها کنيم، به نوعي پاککردن صورتمسئله است. او ميگويد: «بههرحال، بايد توجه کنيد که اين کار، وظيفه شهرداري و نهادهاي ديگر است که در محلات پرآسيب به تعداد کافي گرمخانه استاندارد درست کنند نه امور مساجد؛ البته مسجد جاي همه است اما نميشود گفت وظايف نهادهاي مختلف را هم بايد انجام بدهد. اين کار از نظر فرهنگي هم صورت خوشي ندارد.»
او در ادامه میگوید: «اگر يک نفر، يک شب در محل اسکان متولي مسجد را بزند و بگويد که جايي براي خواب ندارد، فکر ميکنيد او را رد ميکند؟ قطعا نه اما اينکه درها را به روي همه کساني که به دليل مشکلات مختلف مانند اعتياد، کارتنخواب شدهاند باز کنيم، آسيبهاي زيادي بهدنبال خواهد داشت و کنترل امور را از دست مساجد خارج خواهد کرد.»
تنها ۲ روز بعد از انتشار گزارش اصلی گورخوابها سیدحسین هاشمی، استاندار تهران در نشستی خبری گورخواب های گورستان نصیرآباد را معتادان متجاهر خواند و از جمع آوری و انتقال آنها به کمپ خبر داد و گفت: این قبرستان دارای نگهبان است و کنترل میشود. این افراد در حال حاضر جمعآوری شدند و به گرم خانه شهرستان شهریار منتقل شدند. به فرماندار شهریار نیز تاکید کردم که با توجه به ظرفیتی که برای شرق و غرب استان تهران جهت جمعآوری معتادان داده شده است، نسبت به جمعآوری معتادان متجاهر در این شهرستان اقدام کنند. بیتردید با افزایش همکاری نیروی انتظامی و با توجه به سردی هوا در فصل زمستان، جمعآوری این افراد افزایش پیدا خواهد کرد.
به دنبال خبرهایی که از ضرب و شتم و انتقال گورخوابهای نصیر آباد به کمپ در فضای مجازی منتشر میشد، نگرانی مردم به قوت بیشتری به شایعات میداد. همین سبب شد تا بسیار از مسئولان از جمله علی ربیعی، وزیر رفاه؛ هاشمی، استاندار تهران؛ محمد نهاوندیان، رئیس دفتر ریاست جمهوری؛ انوشیروان محسنیبندپی، رئیس سازمان بهزیستی و مسئولانی از ستاد مبارزه با مواد مخدر از گورخوابها و کمپاخوان دیدار کنند و از حال و روز و وضعیت آنها باخبر شوند و به شایعات خاتمه دهند.
محمد نهاوندیان در بازدید از بخش های مختلف مرکز نگهداری و درمان اخوان گفت: باید به این اتفاقی که در صحنه افکار عمومی جامعه افتاد به عنوان فرصتی مغتنم نگریسته شود. وظیفه ما توجه به این آسیب ها و تلاش مضاعف برای حل آنها است. نهاوندیان همچنین خواست جدی مردم مبارزه با باندهای قاچاق مخدر و ساماندهی معتادان عنوان کرد و گفت: اعتیاد هم زاییده و هم مولد بیکاری است. آنچه در جامعه در بحث اعتیاد می بینیم حاصل غفلت ها و عدم توجه ها در زمان خود بوده است.
رئیس دفتر رییس جمهور با بیان اینکه در بحث اشتغال با وجود توفیق هایی که در طول سه سال گذشته حاصل شده است و بطور متوسط سالانه بیش از ٧٠٠ هزار شغل ایجاد شده است، گفت: اینکه هنوز نرخ بیکاری پایین نمی آید به خاطر تراکم شمار بیکارانی است که در سالهای قبل از دولت یازدهم ایجاد شده و ما باید در راستای حل همزمان مشکل بیکاری و اعتیاد تلاش کنیم.
او در رابطه با اقدامات انجام شده برای مبارزه با مواد مخدر نیز گفت: خوشبختانه ستاد مبارزه با مواد مخدر اقدامات گسترده و ریشه ای را طراحی، تصمیم گیری و اجرا کرده است به نحوی که امروز می توان مطمئن بود که ظرفیت های ما در مراکز جمع آوری و درمان تناسب معقولی با این آسیب اجتماعی پیدا کرده است که البته باید تکمیل شود.
ماجرای گورخوابی اما در همین جا تمام نشد و حواشی پیرامون گزارش روزنامه شهروند زیادتر شد. علی ربیعی، وزیر کار روز ۱۲ دی به رسانه ها اعلام کرد که براساس شهدات شاهدان منطقه ای تنها ۵ تا ۸ نفر در گورها می خوابیند و این عدد ۵۰ نفر نبوده است. او ادامه داد: این افراد در گور می خوابیدند در حالی که کمپ ترک اعتیاد در نزدیکی آن محل ظرفیت خالی دارد. او با اشاره به اینکه واقعیت ها را نمی توان نادیده گرفت به یکی از پناه برندگان به گورستان به نام پرویز اشاره کرد و گفت: وی 2 بار در کمپ ترک اعتیاد بستری شد و هر 2 بار فرار کرد زیرا نمی توانست درد ناشی از ترک اعتیاد را تحمل کند.
با اعلام این خبر از زبان نهاوندیان که شهرداری یکی از نهادهای متولی جمع آوری معتادان و کارتن خواب هاست، قالیباف، شهردار تهران نیز به ماجرای گورخواب ها واکنش نشان داد و در اظهار نظری تئوریک نوشت: سرمایهداری و اشرافیگرایی منجر به چنین پدیدههایی میشود.
روزنامه ایران نیز در واکنش به این حرف در یادداشتی نوشت: آقای شهرداری پیش از هر چیز شما باید بگویید چرا کارتنخوابها، گورخوابها و بیخانمانها از شهریار به گرمخانههای شهرداری تهران نمیآیند؟ مگر آنها شغل ثابت یا مسکن دارند که به شهریار پایبندشان کند؟ نکند آنها دهان به دهان داستان مهدی عربی را شنیدهاند؟اکنون نیز باید از آقای دکتر قالیباف پرسید شما شهردار هستید یا نظریهپرداز؟ اطرافیان و رسانههای مبلغ شما - خصوصا آنها که با بودجهی شهرداری اداره میشوند - از شما چهرهای نشان میدهند که تمام زمان معمول یک انسان و بیش از آن را در طی شبانهروز مشغول کار اجرایی مدیریت کلان آن هم به شیوهی جهادی است. چنین کسی کی وقت میکند کار نظری کند؟
با پایان هفته اما گورخوابی پایش به نماز جمعه هم کشیده شد. آیتالله عاملی، امام جمعه اردبیل با اشاره به فرارسیدن موسم انتخابات از بیتقوایی و زیر پا گذاشتن منافع ملی و کلان کشور در تبلیغات و رسیدن به ریاست انتقاد کرد و گفت: طرح مسأله گورخوابی از بداخلاقیها و بی تقواییهای انتخاباتی است. وجود گرمخانههای عظیم در تهران و اطراف آن سالب عذر است، اگر معتادی به خاطر اینکه در گرمخانهها نمیتواند مواد مصرف کند و در نتیجه در جاهای ناشایست عمر خود را میگذراند این نباید سبب شود که ما کل نظام را به گورخوابی متهم کنیم و این ظلم فاحش و بین است.
همان روز اما علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی خبر خوشی را به مردم نگران و کارتن خوابها داد. او از تحت پوشش بیمه قرار دادن معتادان متجاهر خبر داد و گفت: به دلیل پراکندگی این افراد در جامعه، امکان تحت پوشش بیمه قرار دادن آنها نبود و در صورتی که آنها در مراکز درمان بستری شوند از دفترچه بیمه سلامت برخوردار می شوند.
چند روز بعد خبر خوش دیگری از سوی رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) به خانواده معتادان داده شد. پرویز فتاح در نشست خبری خود از تحت پوشش قرار دادن خانواده معتادان متجاهر خبر داد و گفت: تا کنون 30 هزار خانواده به دلیل اعتیاد سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد قرار گرفتند و یک مورد شاهد بیاورید که خانوادهای دارای سرپرست معتاد متجاهر بوده و نیازمند است اما کمیته امداد حاضر به پذیرش آنها نشده، به این ترتیب گمان میکنم وظیفه خود را در مقابل خانوادههای این افراد به انجام رساندیم و چنانچه خانوادهای دارای سرپرست معتاد باشد نیز در صورت نیازمندی حتما تحت پوشش قرار خواهد گرفت.
پرده سوم: رهایی از تولد دوباره گورخواب ها
با گذشت یکی دو هفته از ماجرای کارتن خوابها و دقیقا زمانی که افکار عمومی سعی میکرد دوباره همه چیز را به فراموش بسپارد و به زندگی گذشته خود باز گردد، مسئله عقیم سازی کارتنخوابها به میان کشیده شد. طرحی برای معتاد متجاهر که سال گذشته مطرح اما وتو شده بود. همه چیز از یک پست اینستاگرامی آغاز شد. پستی که بزرگمهر حسینپور، طنز پردازان و کارگردانان انیمیشن در صفحه خود به اشتراک گذاشت و طرح عقیم سازی کارتن خوابها را به عنوان راهحلی برای جلوگیری از تولد نوزادان معتاد مطرح کرد. طرحی که واکنشهای زیادی به همراه داشت. البته او در پست دیگری عذرخواهی و اعلام کرد که منظورش از عقیم سازی، عقیم سازی اختیاری و نه اجباری بوده است. پس از طرح این بحث اما روزنامه شرق به بررسی این موضوع پرداخت و دوباره موضوع کارتنخوابها و سرنوشت آنها تیتر یک همه رسانهها و موضوع صحبت مردم شد.
اما طرح عقیم سازی چه به صورت اختیاری و چه اجباری مخالفان و موافقان بسیار داشت. زهرا رحیمی، مدیرعامل جمیعت مردمی دانشجویی امام علی، دراین باره به شرق گفته است: «عقیمسازی بد نیست. دوستانی که این قضیه را بزرگ کردهاند، ماجرا را به سمتوسوی سیاست سوق دادهاند. آنها قصدشان تخریب چهره معاونت زنان ریاستجمهوری است. دوستان ما فعال اجتماعی نیستند و تابهحال یک بچه کارتنخواب ندیدهاند؛ اما نظر کارشناسی میدهند. سؤال من این است که آیا روزنامهنگار، کاریکاتوریست تخصص اظهارنظر درباره مسائل پیچیده را دارند یا نه؟ ماجرا اینجاست که بحث عقیمسازی معتادان پیشازاین هم مطرح بوده و ما هم دنبالش بودهایم؛ اما شما میدانید که مطابق کنوانسیونهای بینالمللی بچهداشتن و داشتن رابطه جنسي جزء آزادیهای فردی محسوب میشود و کسی نمیتواند این حق را از کسی سلب کند؛ اما مسئله اینجاست که بسیاری از زنانی که ما در سازمانهای مردمنهاد به آنها خدمات میدهیم، خودشان مایل به عقیمسازی هستند و داوطلبانه نمیخواهند بچهدار شوند. آنها این را بهخوبی میدانند که دیگر شرایط بچهدارشدن را ندارند».
سیدحسن موسویچلک، مددکار اجتماعی، در نظری متفاوت گفته است، نمیشود به هر دلیلی حق پدر یا مادرشدن را از افراد گرفت. چلک افزوده است: «ایجاد یک مشکل نمیتواند مادر را از امکان مادرشدن محروم کند؛ مگر آنکه به استناد قوانین این مسئله ذکر شده باشد. معتادبودن نمیتواند دلیلی برای عقیمشدن باشد. مخالفت با این مسئله برای این است که نمیشود این حق بدیهی را از افراد سلب کرد. فرد معتاد یک روز ممکن است که به زندگی برگردد؛ مگر اینکه موارد خاصی وجود داشته باشد.» وی درباره راه جایگزین عقیمسازی بیان کرد: «عمدتا درباره این گروه از افراد برنامههای کاهش آسیب بیشترین اثربخشی را میتواند داشته باشند و با این برنامهها میشود به آنها کمک کرد و اطلاعات كسب کرد و این بهترین راه برای حل این مشکل خواهد بود».
اما ماجرای عقیم سازی زمانی اوج گرفت که معاون استاندار حرف از باید عقیم سازی روسپیها و کارتنخوابها در رسانه ها زد. سیاوش شهریور درباره «عقیمسازی کارتن خوابها» که این روزها انتقادهای زیادی را به دنبال داشته است، گفته است: چند موضوع را باید به عنوان پیش زمینه این اقدام در نظر گرفت؛ نخست آنکه براساس قوانین کشور و به لحاظ حقوقی هیچ کس اجازه ندارد؛ این کار را انجام دهد. اگر خانم مولاوردی هم چنین بحثی را مطرح کرده که با رضایت زنان کارتن خواب این کار صورت بگیرد، به این دلیل است که در شهر تهران زنانی وجود دارند که معتاد، کارتنخواب و تنفروش هستند.مدیر کل اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران با اشاره به اینکه این زنان علاوه بر توزیع مواد مخدر، خودشان هم مصرف میکنند و به سکس ورکری [روسپی گری] هم مشغول هستند، افزوده: بالای ۲۰ درصد این زنان ایدز دارند و انواع و اقسام بیماری را گسترش میدهند. وی ادامه داده: برخی از این زنان علاوه بر اعتیاد و کارتنخوابی و توسعه فحشا، عین ماشین جوجهکشی بچه تولید میکنند و چون بچهها سرپرست ندارند، به فروش میرسند.
پس از طرح این بحث اما سیده حمیده زرآبادی، نماینده مردم قزوین این طرح را مورد بررسی قرار داده و بیان کرده است:عقیمسازی زنان کارتن خواب با رضایت خودشان موجب ساماندهی این گروه حساس میشود. در صورتی که عقیمسازی با رضایت خود فرد صورت گیرد و پیش از آن ملاحظات و مسائل شرعی مربوط به این رویکرد دیده شده و در نظر گرفته شود، میتواند به ساماندهی این گروه حساس و به شدت آسیبپذیر جامعه یاری برساند.
حمیدرضا شاعری، رئیس انجمن ایدز ایران اما یکی از مخالف این طرح است. او گفته است: طرح شدن طرح عقیم سازی زنان روسپی ناشی از بی اطلاعی برخی مسئولان و سکوت کارشناسان و افراد مطلع است و موجب پنهانتر شدن روسپیگری میشود. چنین رویکردهای احساسی و غیر عقلانی که از سوی برخی مسئولان مطرح میشود، اوضاع را بدتر میکند، چنانکه در مورد گورخوابها نیز شاهد بودیم که به صورت ناگهانی این مسئله قدیمی به صورت احساسی و با نگاه امنیتی بزرگنمایی شد.
طرح عقیم سازی اما یکی از مسائلی است که از نظر شرعی نیز باید مورد بررسی قرار می گرفت. به همین خاطر جمعیت طلاب انقلاب اسلامی در پی اظهارات برخی مسوولان درباره عقیمسازی معتادان متجاهر کارتنخواب در استفتایی از مراجع عظام حکم شرعی این اقدام را جویا شدند.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی به جایز یا باطل بودن عقیم سازی کارتن خواب ها پاسخ داده و تاکید کرده است: این سخن باطل است و باید به جای این کار با برنامه ریزی مشکلات را حل کرد و باید برای جلوگیری از خطرات راه های دیگری اندیشید زیرا راه منحصر به آنچه نوشته اید نیست. حضرت آیت الله نوری همدانی نیز در پاسخ به استفتاء صورت گرفته تاکید کرده است که در فرض سوال، جواب همه سوالها، عقیم سازی جایز نیست و باید جدا از آن جلوگیری شود.
با این حال شاید باید گفت برخلاف گذشته که عقیم و اختهکردن بیرحمانهترین گزینه روی میز انتقام و دشمنیها بود، حالا به یکی از گزینههای ضربتی مواجهه با آسیبدیدگان اجتماعی تبدیل شده است. هرچند بحث های زیادی در این رابطه مطرح شده است اما هنوز کسی نتوانسته پاسخ این سوال را به صراحت بیان کند که آیا عقیمسازی زنان روسپی و کارتنخواب، جنایت علیه بشریت یا خدمت به آنها؟
حالا اما هرچند ۱۶ روز از آن گزارش تلخ و پر هیاهو گذشته است اما باز هم خبرهایی از گوشه و کنار ایران از وضعیت معتادان و کارتن خواب ها به گوش می رسد. امروز در ۱۶ روز پس از آن گزارش تلخ باز گزارشی از وضعیت گوردخمههای پارک کوهساران درشرق اهواز به گوش می رسد. گوردخمه هایی که آنقدر بهشان توجه نشده که حالا تبدیل به محلی برای زندگی معتادان و گورخوابها شدهاند. گوردخمهها ازیک طرف درحال تخریبند و ازطرف دیگر، تبدیل به جایی برای حفاریهای غیرمجاز شدهاند.
٥سال از زمانی که این گوردخمهها بهعنوان یک محوطه باستانی درپارک کوهساران اهواز ازسوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان شناسایی شدند، میگذرد. درشرایطی که برخی باستانشناسان و همچنین اداره کل میراث فرهنگی خوزستان باستانیبودن آن را تأیید کردند، اما این اداره و پژوهشکده باستانشناسی کشور، برای بررسی و کاوش دراین منطقه دستوری صادر نکرد. حالا نتیجه بیتوجهی برای کاوش و ثبت و حفاظت ازاین محوطه باستانی، جز تخریب و تبدیلشدن به اقامتگاه معتادان، آورده دیگری نداشت.
منبع: خبر آنلاین