بولتن نیوز: متاسفانه بعد از گذشت سی سال از انقلاب اسلامی هنوز سینمای ما نه رنگ «انقلاب»ی دارد و نه بویی از «اسلام». صرف نظر از چند فیلم خوب و درخور تحسین که آن هم حاصل کار و دغدغه های شخصی برخی از کارگردانان بود، هنوز جریان فرهنگی- هنری خاصی در حوزه سینما بر مبنای «اسلام ناب خمینیسم» راه نیفتاده که هیچ، انگار روز به روز به سمت فضای لیبرالیته غرب نزدیک تر هم می شویم.
با روی کار آمدن احمدی نژاد و دولت نهم و دهم و احیای بسیاری از آرمان های مغفول مانده حضرت روح الله، انتظار می رفت که در حوزه فرهنگ و هنر نیز تجدیدنظرهایی صورت پذیرد. اما متاسفانه هر چقدر دولت خدمتگزار در حوزه اقتصاد و سیاست (به خصوص سیاست خارجه) خوب عمل کرد در حوزه فرهنگ و هنر بد عمل کرده است.
از طرف دیگر گویا مشی و مشرب فکری- عملی برخی از افراد موثر در دولت نیز به نحوی است که بیش از آنکه از جریان انقلابی و اسلامی دفاع کند از جریانات لیبرالیستی و منورالفکری وابسته به خارج که تنها فیلم هایی با مضامین زیر سوال بردن جمهوری اسلامی ساخته اند دفاع می کند.
یکی از این نمونه ها ماجرای جعفر پناهی است. که چند وقت برخی از افراد تاثیرگذار در دولت اعلام کردند که به دنبال آن هستند که برای جعفر پناهی بخشودگی بگیرند. این در حالی است که احتمالا همه مخاطبین محترم می دانند که محکومیت جعفر پناهی به دلیل آن است که بعد از انتخابات سال قبل، او و خانواده و تعدادی از دوستانش در زیر زمین خانه خود مشغول ساختن فیلمی علیه جمهوری اسلامی بودند. واضح است که قوه قضا باید برای چنین شخصی با این خصوصیات، چنان حکمی را صادر کرده و نگذارد این عامل بیگانگان به ساخت فیلم در کشور و آن هم با استفاده از امکانات همین کشور مبادرت ورزد! آخر کدام کشور و حکومتی حاضر است که امکانات و منابع خود را در اختیار افرادی بگذارد که قرار است در جهت تخریب آن حکومت عمل کند؟!
نگاهی به ماجراهایی که در این یکی يك ماهه اخیر به خصوص در خارج از کشور رخ داده موید این مطلب است که جعفر پناهی تنها و تنها مهره ای است مطیع و حرف شنو در اختیار رسانه های استکبار و آنها نيز از چنين شخصي نهايت استفاده را در جهت پيشبرد برنامههاي خود بردهاند. به همین علت است که این رسانه ها به بهانه های مختلف در صدد حمایت از این شخص بر می آیند.
براي مثال در مراسم افتتاحيه جشنواره فيلم برلين، نامهاي از جعفر پناهي توسط ايزابل روسليني، بازيگر ايتالياييتبار هاليوود و رئيس هيئت داوران شصت و يکمين جشنواره فيلم برلين خوانده شد.
به گزارش هاليوود ريپورتر، جعفر پناهي در اين پيام نوشت: «واقعيت اين است که مرا پنج سال گذشته بيحکم، و براي 20 سال آينده با حکم، از ساختن و کارگرداني هر نوع فيلمي محروم کردهاند. اما ميدانم در اين 20 سال، با خيال خود آرزوهايم را خواهم ساخت.»
وي در بخش ديگري از پيام خود بدون آنكه اشارهاي به جرمي كه مرتكب شده بكند اين چنين نوشت: «پس، از اين لحظه به بعد مجبورم براي 20 سال سکوت کنم، مجبورم نبينم، مجبورم نيانديشم و مجبورم فيلم نسازم. به واقعيت زندان و زندانبان تن ميسپارم تا شايد آرزوهايم را روزي روزگاري در خيال شما بيابم. بيابم آنچه را که از من دريغ کردهاند.»
ديتر کاسليک، دبيرجشنواره فيلم برلين نيز در سخنان خود درباره پيام ارسال شده از سوي جعفر پناهي گفت: «ما ميدانيم که خواندن اين پيام شرايط را براي جعفر پناهي در ايران بدتر خواهد کرد اما ما با او حرف زديم و او تاکيد کرد که اين پيام در اينجا خوانده شود. ممکن است اين حرفها آخرين حرفهايي باشد که ما از پناهي خواهيم شنيد.»
بعد هم حضرات سوپراستار هاليوودي روي سن آمدند و در بيان كرامات جعفرخان زبان به مدح گشودند و يک صندلي خالي نيز براي او در ميان اعضاي هيأت داوران اين جشنواره اختصاص دادند تا به گفته ايزابل روسليني، از اين فيلمساز در مبارزهاش براي آزادي حمايت کنند.
اما كار به همي جا ختم نشد.
آنها تصميم گرفتند حالا كه جعفر پناهي نيست شخص ديگری را به عنوان علم مبارزه با
جمهوري اسلامي بلند كنند. و چه كسي بهتر از اصغر فرهادي. و چه فيلمي بهتر از فيلم
«جدايي نادر از سيمين». البته فرهادي هم مزد خوش خدمتيهاي خودش را گرفت و هم خرس
طلایي برلين را گرفت و هم بورس تحصيلي از دانشگاهي در آلمان را. حالا بماند اينكه هیأت
داوران این دوره از جشنواره، در اقدامی نادر جوایز بهترین بازیگر زن و مرد امسال
را هم به گروه بازیگران فیلم فرهادی دادند.
بعد از اين اتفاق، نوبت به ايتالياييها رسيد. چند روز پیش (اول مارس)، سينماگران ايتاليايي در حمایت از جعفر پناهی در شهرهاي رم و تورين مراسمي برگزار کردند. نام این مراسم را هم گذاشتند «شبي در حمايت از سينماي ايران» یا بهتر بگوییم «شبي در حمايت از سينماي سیاه ايران». این مراسم حتی آن قدر برای جریان های ضد انقلاب اهمیت داشت که تصمیم گرفتند آن را به صورت مستقیم از تلويزيون دولتي ايتاليا پخش کنند و از شخصيت هايی سينمايي چون برناردو برتولوچي، کارگردان ايتاليايي، مارکو مولر، مدير جشنواره سينمايي ونيز، اوگو گرگورتي، رييس اتحاديه سينماگران ايتاليا دعوت کنند.
در این شوی رسانه ای، فيلم «دايره» جعر پناهي و فيلم کوتاه «آکاردئون»، آخرين ساخته وي به نمايش در آمد. غربيها روی این مراسم آن قدر حساب باز کرده بودند که كارگردان معروف ايتاليايي، «برناردو برتولوچي» که در کارنامه کارگردانی خود ساخت فیلم های مبتذلی چون «خیالبافان» (Dreamers) را نيز دارد، با همه مريضي و بيماري كه در سالهاي اخير با آن دست و پيجه نرم ميكند را بردارند و به اين مراسم بياورند. برتولوچي را در حالي به اين مراسم آوردند که روي صندلي چرخداري نشسته بود و پرستاري نيز همراه او بود!
برتولوچي در حالي كه روبان سبز رنگي به دستش بسته بود آخرين نامه جعفر پناهي خطاب به سينماگران را که به تازگي در جشنواره فيلم برلين قرائت شده بود، بازخواني کرد و بعد هم اندر كرامات آزادي و حقوق طبيعي انسانها و جعفر پناهي سخن گفت.
او با فرافکنی و ساده لوح دانستن مخاطب خود در مورد فیلم هایش گفت فیلم سیاسی نمی سازد بلکه فیلم هائی می سازد که از مسائل اجتماعی در آن سخن در میان است!
جالبی ماجرا در این است که انگار پناهی از شوهای تبلیغاتی که به نام او برگزار شده ، خیالاتی شده و فکر می کند که همه این کارها به خاطر خود خودش است و نمی داند که عروسک خیمه شب بازی آنها شده. به همین علت در همین مصاحبه گفت چه بخواهد و چه نخواهد در حال حاضر به یک «نماد» تبدیل شده است (!!!) و در صورت ترک ایران تمامی معنای کار او از دست خواهد رفت و او با این کار کلیۀ کسانی را که در ایران برای تغییر مبارزه می کنند با سردر گمی رو به رو خواهد کرد.
حالا شما بفرمایید، آیا این شخصیت اصلا ارزش زیستن در این سرزمین پاک را دارد؟ آیا اصلا می توان این شخص را «ایرانی» نامید؟ آیا این شخص گستاخ و بی ادب که هنوز هم با شدیدترین و بدترین الفاظ به جمهوری اسلامی می تازد ،حق ساختن فیلم در این کشور را باید داشته باشد؟ چرا جمهوری اسلامی باید منابع مادی و معنوی و هزار جور امکانات خود را در اختیار هم چین فرد بی مصرفی قرار دهد که او علیه این نظام و علیه این مردم فیلم بسازد؟
و این که آیا چنین شخصی اساسا ارزش برخورداری از رأفت اسلامی و دلسوزی مسئولین را دارد؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
"اسلام ناب" واژه ای هست که خود امام به کار می بردند برای شناسایی خط اسلام اصیل در مقابل اسلام های قلابی چون اسلام امریکایی، اسلام سلطنتی و اسلام التقاطی.
به نظرم نویسنده می خواد این طور بگه که منظورش از اسلام همون اسلامی هست که امام خمینی مروجش بوده. و گرنه مثلا شخصیتی چون آیت الله شریعتمداری و منتظری و حتی انجمن حجتیه هم مشلمان اند اما اسلام های قلابی. و خب دیدیم که این اشخاص چه افتضاحاتی به بار آوردند.
شناخت این اسلام ناب هم کار سختی نیست اگر اهل تحقیق و مطالعه باشید. کافی است به سخنرانی های امام و نوشته های ایشون مراجعه کنید.
به نظر من اگر چه این کشور دارای مشکلاتی است (که البته طبیعی هم هست) اما در مقایسه با نظام ها و مدل های حکومتی دیگر یکی از پاک ترین نظام ها است.
در مورد این که شما مسلمان هستید و ما هم هستیم، شکی نیست. اما می شه در موردش بحث کرد که کدوم مدل فکری و اندیشه ای، به اسلام اهل بیت (اسلام ناب) نزدیک تره.
مثل اقای مخملباف
تاریخ نشان داده که خائنین رسوا خواهند شد
از خفقان موجود شرمنده از سپردن امور اقتصادی عمرانی سیاسی به سپاه و تکیه به سلاح بجای تکیه به مردم ...
خدایا عقل حاکمان کجا رفت
تقوای سیاسی؟
بگذار این لجنهای انسان نما که از غیظ اسلام با جنایت فرهنگی در راه مبارزه با اسلام دارن جر میخورن بترکن- الحمد لله جمهوری اسلای سرپاست و امام زمان هم میاد و این کثافتها دنبال سوراخ موش خواهند گشت- میدونید جنایت فرهنگی چقدر ازدید خدا و رسولش سنگینه؟ پیامبر وقتب مکه رو فتح کرد از خون ابوسفیان که سرکرده مشرکان بود گذشت اما کسی که در هجو پیامبر شعر گفته بود رو دستور اعدام داد حتی اگر به پرده کعبه آویخته باشه- اینه که گناه این منافقین کمتر از اون وهابیهائی که سر کودک رو جلو پدر و مادرشون میبرن کمتر نیست- تف به قیافش که با او پارچه سبزش امیدوارم محشور بشه و پیش خدا به قعر جهنم فرستاده بشه
بیایید سوالهای اساسیتری بپرسیم:
1. چه کسی پشت پروژه فیلم «آفساید» که بر پایه صحبتهای رئیس جمهور مبنی بر ورود خانمها به ورزشگاه است، قرار دارد؟
الف. آقای مجیدی
ب. آقای بنیانیان، رئیس حوزه هنری
ج. هردو
د. هیچکدام
2. ماجرای ساخته شدن فیلم «بازگشت» که راوی سرخوردگان جنگ پس از بازگشت به شهرشان است، برای آقای پناهی به اسم دفاع مقدس چیست؟
الف. از انجمن سینمای دفاع مقدس بپرسید
ب. از آقای شرفالدین، مدیر ارزشی بپرسید
ج. از تهیهکننده «فزرند صبح» بپرسید
د. هیچکدام
و...
شما از سینما چی میدونید ؟!؟!؟
جالب است که در این حکومت فیلمی درباره همان روابط اجتماعي، مباحث مالياتي و اقتصادي و يا روابط حزبي که شما میفرمایید هم نمیشود ساخت. چون همه چیز متعلق به مسئولین است و هر چه جز تعریف و تمجید بگویی میگویند بر علیه نظام حرف زدی و خلاف امنیت ملی است!!!
شما انگار تا به حال در ایران به سینما نرفتید و فیلم های ایرانی رو ندیدید!
مرد حسابی! دیگه می خواستی چی درست کنن تا بگی می شه علیه این نظام در سینما نقد کرد؟!!!
از هر دو تا فیلم یکی از اونها به طور مستقیم یا غیر مستقیم در نقد این نظام است که!!!!
در نگاهش آدمی آب و گل است
کاروان زندگی بی منزل است
آه از افرنگ و از آیین او
آه از اندیشۀ لادین او
این شیفگان غرب خیلی خوبه خود را هر چه زودتر بندازن تود آغوش غرب
کدام امکانات در اختیار آقای پناهی قرار گرفته که اینقدر امکانات امکانات میکنی؟
اگر داشته به قول شما در زیرزمین خانه اش فیلم میساخته این با ادعای دیگر شما در تناقض است. اینکه به شخصی بورسیه تحصیلی دادند شاید استعدادی در او دیدند. همه که خانواده شهید و بسیجی نیستند که با پول بیت المال بروند در دانشگاههای انگلیس شهریه بدهند تا مدرک بخرند.
این آخری رو داشت یواشکی درست می کرد و مثلا با بودجه خودش (که البته از جای دیگه یقینا ساپورت می شده) اما فیلم های قبلی ش چی؟!!
دایره و آفساید و بادکنک سفید و.... رو با کدوم پول و امکانات می ساخته؟
خطاب این افراد و همه ی کسانی که خوش رقصی میکنند برای مستکبرین ؛ چه نااهلان سیاست و فرهنگ و چه بخت برگشتگان علم و ادب عرض میکنم عبرت بگیرید از ریگی ها؛ صدامها ، قذافی ها و ... که وقتی تاریخ مصرفشان به اتمام رسید ؛ در زباله دانها ساکن میشوند ؛ به فرموده ی قرآن {زمانی که شیطان به انسان میگوید کافر شو و او کافر میشود (چشم بر حق و حقیقت میبندد) شیطان به او میگوید من از تو بیزارم من از پروردگار عالمیان میترسم }{16حشر}
این آخری رو داشت یواشکی درست می کرد و مثلا با بودجه خودش (که البته از جای دیگه یقینا ساپورت می شده) اما فیلم های قبلی ش چی؟!!
دایره و آفساید و بادکنک سفید و.... رو با کدوم پول و امکانات می ساخته؟
در جواب اقای محمد،اولا با بودجه دولت نبودو اگر هم بودجه ای بوده مال این کشوره و دولت متولی تقسیم این بودجه است.
دوما آقای پناهی این فیلمارو با نبوغش ساخته،با هنرش.مگه فیلمی مثل بادکنک سفید،یوسف پیامبره که میلیاردی هزینه کرده باشه و آخرم که ..
سوما بالاخره زمستون میگذره و روسیاهی میمونه به ..و اون وقت هنرمند مستقل و مزدور از هم تمیز داده میشن..به امید ایرانی آباد و آزاد زیر سایه ایزد منان