کد خبر: ۲۶۴۱۷۱
تاریخ انتشار:
بولتن سینما (18 خرداد)؛

دکترای افتخاری برای ۱۸سینماگر، اظهارات «احمدرضا درویش» درباره «رستاخیز» و نگاهی به باکس آفیس سینمای آمریکا

درحالی که قرار است امشب طی مراسمی به ۱۸ چهره سینمایی گواهی درجه یک هنری معادل مدرک دکترا ازسوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اهدا شود، «احمدرضا درویش» بلاخره سکوتش درباره فیلم «رستاخیز» را شکست و این درحالی است که «پولاد کیمیایی» همچنان در تلاش برای ساخت نخستین اثر سینمایی اش است و در پایان نیز نگاهی خواهیم داشت به باکس آفیس سینمای آمریکا.
گروه سینما، امشب طی مراسمی به ۱۸ چهره سینمایی گواهی درجه یک هنری معادل مدرک دکترا اهدا می‌شود.

به گزارش بولتن نیوز، اهدای درجه یک هنری وزیر ارشاد به 18 سینماگر، اکران فیلم «اداره کننده» با بازی «نیکلاس کیج» اواخر امسال، «احمدرضا درویش» سکوتش را درباره «رستاخیز» شکست، گفتاری از «پولاد کیمیایی» درخصوص اولین فیلمش «معکوس»، جزئیات نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «من دیه گو مارادونا هستم» در فرهنگسرای ارسباران، رقابت اکشن‌ها و کمدی‌ها با ترسناک‌ها در سینماهای آمریکا و گفتاری با مدیر بخش آسیایی جشنواره فیلم رم، سرخط مهمترین اخبار «بولتن سینما»ی امروز هجدهم خردادماه را به خود اختصاص داد.


۱۸ سینماگر از وزیر ارشاد گواهینامه درجه یک هنری می‌گیرند

شامگاه دوشنبه ۱۸ خرداد طی مراسمی با حضور علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و حجت الله ایوبی معاون وزیر و رییس سازمان سینمایی به ۱۸ نفر از سینماگران کشور گواهینامه درجه یک هنری اعطا می شود.

بولتن سینما (18 خرداد)؛

امشب قرار است طی مراسمی در هتل پارسیان آزادی از هیات های انتخاب و داوری و برگزارکنندگان بخش بین الملل سی و سومین جشنواره فیلم فجر نیز تجلیل به عمل آید. همچنین از علیرضا رضاداد دبیر دو دوره اخیر جشنواره فیلم فجر نیز قدردانی خواهد شد.

گواهینامه درجه یک هنری که به امضای وزرای علوم و ارشاد و رییس فرهنگستان هنر رسیده است معادل مدرک دکترا محسوب می شود و بر اساس بررسی سوابق و کارنامه هنری افراد به آنها اعطا می‌شود.

این گواهینامه در پنج سطح برای هنرمندان صادر می‌شود. گواهی‌نامه درجه یك هنری معادل مدرك دكترا و گواهینامه درجه دو هنری معادل مدرك تحصیلی فوق‌لیسانس است. این گواهینامه براساس مصوبه شورای انقلاب فرهنگی جلسه ۵۶۹ مورخه ۱۳۸۴,۷,۱۲ به اجرا درآمده است.

شورای ارزشیابی هنرمندان به ریاست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و یا نماینده تام‌الاختیار وی و اعضایی چون نماینده وزارت علوم تحقیقات و فناوری، نماینده معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، نماینده فرهنگستان هنر و دو تن از استادان برجسته ادبی و هنری به پیشنهاد شورا و تصویب در شورای هنر، شورای انقلاب فرهنگی تشكیل می‌شود.

این گواهینامه با نشان درجه یک هنری که آنهم از سوی دولت به اهالی فرهنگ اعطا می شود، متفاوت است.

نیکلاس کیج در سیاست ورشکسته شد

فیلم بعدی نیکلاس کیج یک درام سیاسی با عنوان «اداره کننده» خواهد بود.

فیلم «اداره کننده»  با بازی نیکلاس کیج اواخر امسال اکران می‌شود.

بولتن سینما (18 خرداد)؛

این فیلم را آستین استارک نوشته و کارگردانی کرده است و کیج در این فیلم در کنار سارا پالسون، کانی نیلسن، وندل پیرس، برایان بات و پیتر فوندا نقش‌آفرینی کرده است. کیج در این فیلم در نقش سیاستمداری آرمانگرا اما آسیب‌پذیر ظاهر شده که باید با عوارض زندگی‌ غیرمعمولش و مشکلاتی که پس از یک رسوایی دامن شغل و زندگی‌اش را می‌گیرد، روبه رو شود.

«اداره کننده» اولین تجربه استارک در نوشتن فیلمنامه و کارگردانی است.

کیج ۵۱ ساله اکنون در حال فیلمبرداری فیلم «ارتش یک» ساخته لری چارلز است.

این در حالی است که به گزارش سی‌بی‌سی کانادا، همین آخر هفته (فردا) کارلتون تیاتر تورنتو با یک ماراتون غیرمعمول سینمایی، به جمع آوری پول برای خیریه می‌پردازد. در این برنامه فیلم‌های نیکلاس کیج به صورت پشت سر هم نمایش داده می‌شود و هواداران او برای دیدن بازیگر مورد علاقه شان در این سینما گرد می‌آیند. این ماراتون فیلم دیدن ۹ ساعته خواهد بود.

کیج شماری از طرفداران وفادار دارد که مثل راجر ایبرت منتقد فقید، او را یکی از بهترین بازیگران دنیا می‌دانند. 

احمدرضا درویش سکوتش را درباره «رستاخیز» شکست

احمدرضا درویش کارگردان فیلم «رستاخیز» با حضور در شبکه الکوثر به طور زنده درباره این اثر سینمایی توضیحاتی ارائه داد و در بخشی از صحبت هایش تاکید کرد گمشده جهان امروز سیره و منش امام حسین (ع) است.

احمدرضا درویش کارگردان فیلم سینمایی «رستاخیز» شامگاه ۱۷ خرداد ماه با حضور در شبکه الکوثر و برنامه «مع المشاهدین» (با تماشاگران) به سوالاتی درباره این فیلم تاریخی - مذهبی که عید فطر در سینماهای ایران روی پرده می رود پاسخ داد.

بولتن سینما (18 خرداد)؛

درویش در این برنامه که با اجرای لیث ترابچی و تهیه کنندگی دارایی روی آنتن رفت با اشاره به اینکه به نمایندگی از همه دست اندرکاران تولید فیلم «رستاخیز» در این برنامه حضور یافته است، گفت: این فیلم یک هدیه از سوی خودم و دیگر همکارانم و همچنین از جانب سینمای ایران به همه جهان است که در آن به موضوع اهل بیت و امام حسین (ع) پرداخته ایم.

وی زمان اکران «رستاخیز» را عید فطر دانست و بیان کرد: عرضه نمایش این فیلم به سالن های سینما محدود نمی شود و همانطور که می دانید فیلم به زبان های مختلف از جمله عربی، انگلیسی، ترکی، فرانسوی و ... ترجمه شده تا بتوان آن را از طریق دی وی دی در شبکه نمایش خانگی و شبکه های تلویزیونی کشورهای مختلف نیز عرضه کنیم.

کارگردان فیلم «دوئل» ادامه داد: نام عربی فیلم، «القربان» و نام انگلیسی آن Hussein Who Said No است.

درویش با تاکید بر اینکه آرزو دارد این فیلم به دست مخاطبان آن در همه جهان برسد، بیان کرد: با توجه به شرایطی که به جهان اسلام و به ویژه مناطق شیعه نشین تحمیل شده است، امیدواریم بتوانیم توزیع جهانی و منطقه ای خوبی داشته باشیم تا فیلم به دست مخاطبان آن برسد.

وی درباره دوبله فیلم «رستاخیز» توضیح داد: نسخه عربی در بیروت و توسط هنرمندان شاخص عرب دوبله شده است. همچنین دوبله فرانسوی نیز تکمیل شده و دوبله ترکی نیز در دست انجام است. با توجه به مضمون فیلم و دامنه و وسعت موضوع و جایگاهی که امام حسین (ع) در همه جهان دارد و بسیاری از ملت ها با نام سیدالشهدا آشنا هستند، لازم است «رستاخیز» به زبان های دیگری چون مالایی، اردو، کردی و ... نیز دوبله یا ترجمه و زیرنویس شود.

کارگردان فیلم «کیمیا» در پاسخ به اینکه زمان فیلم برای اکران چند ساعت خواهد بود؟ گفت: نسخه دی وی دی فیلم حدود ۱۲ دقیقه کمتر از ۳ ساعت خواهد بود ولی از آنجا که اکران فیلم در سینماها اقتضائات خود را دارد و به برنامه سینما و نوع سالن وابسته است، ما دو نسخه برای اکران در ایران در نظر گرفته ایم که نسخه عمومی ۲ ساعت و ۱۰ دقیقه است ولی برای برخی سالن ها و در سانس آخر نسخه ای با زمان اصلی اثر ارائه می شود.

در این بخش برنامه با اعلام اینکه سایت عربی فیلم «رستاخیز» به آدرس www.alqorbanmovie.com در دسترس علاقمندان است، به صورت زیرنویس این سایت معرفی شد. پخش آنونس عربی فیلم نیز از دیگر بخش های برنامه بود.

درویش همچنین در پاسخ به این پرسش مجری برنامه که چرا سراغ سوژه قیام عاشورا رفته است؟ عنوان کرد: بهترین امکان برای ارتباط و گفتگو با جهان رسانه ها هستند و بین رسانه ها نیز رسانه های تصویری و صوتی و به ویژه سینما جایگاه مهم تری دارند. از سوی دیگر یکی از رسالت های هر کسی که وارد عرصه فرهنگ و هنر می شود این است که به موضوعات جدی ورود پیدا کند. حال به اعتقاد من موضوع نهضت امام حسین (ع) و قیام عاشورا بر فراز قله همه موضوعات جدی در جهان ایستاده است.

وی اضافه کرد: امام حسین (ع) متعلق به همه دوران ها است و جهان مدرن امروز به شدت به منش و اخلاق و سیره امام حسین (ع) احتیاج دارد و قاطعانه می گویم گمشده جهان امروز سیره سیدالشهدا است.

این کارگردان و نویسنده با اشاره به اینکه ۱۱ سال پیش به اتفاق تقی علیقلی زاده تهیه کننده «رستاخیز» تصمیم به ساخت این اثر گرفته اند، گفت: ما تصمیم گرفتیم گامی کوچک در این عرصه گسترده برداریم. همه کسانی که نسیم وجود اهل بیت به مشامشان رسیده و فرهنگ ایشان را باور دارند علاقه دارند در مسیر فعالیت ها و کارنامه شان کاری داشته باشند که به نام امام حسین (ع) متبرک باشد و ما هم به چنین تبرکی احتیاج داشتیم.

به گفته وی، وقتی این مضمون برای ساخت فیلم انتخاب شد همه راه ها برای تولید اثر هموار شد و به برکت وجود سیدالشهدا فیلم به نتیجه رسید.

کارگردان فیلم «متولد ماه مهر» در بخش دیگری از این برنامه تصریح کرد: ما برای ساخت «رستاخیز» تحقیق و پژوهش های گسترده ای داشتیم و منابع مکتوب و غیرمکتوب زیادی مورد بررسی و مداقه قرار گرفت. پیش از آغاز مرحله نگارش فیلمنامه، تحقیقات شروع شد و ما از منابع شیعی و سنی بهره بردیم. لازم به ذکر است که در مغرب زمین و بین پژوهشگران تاریخی غیرمسلمان هم چهره های مطرحی وجود دارد که آنها نیز درباره نهضت امام حسین (ع) تحقیق کرده و آثاری را نگاشته اند که ما از این منابع نیز بهره برده ایم. برای جمع آوری مستدانی از نوع زیست اجتماعی جهان عرب در آن دوران بازدیدهایی از موزه های مطرح دمشق، ترکیه، مراکش و ...داشتیم و طراحان صحنه و لباس ما از آثار موجود در این موزه ها نمونه برداری کردند.

وی با تاکید بر اینکه در ساخت «رستاخیز» از مشاوران زیادی از ایران تا کشورهای عربی بهره برده است، بیان کرد: گرچه این فیلم در حوزه سینمای مستند نیست ولی تحقیقات آن مستند است و اصل کار بر تطبیق با مستندات استوار بود.

درویش در جواب به این سوال که هزینه ساخت «رستاخیز» چگونه تامین شده است؟ گفت: این فیلم گرچه در ایران تولید شده است ولی می توانیم آن را متعلق به همه جهان اسلام بدانیم و هدیه ای است به همه جهان. یکی از اهدافی که ما هنگام ساخت فیلم بدان توجه داشتیم این بود که به هیچ وجه از پول بیت المال استفاده نکنیم و هزینه ساخت اثر از سوی محبان سیدالشهدا تامین شد؛ مانند همه کارها و آیین های عاشورایی و حسینی که به همت مردم و عاشقان امام حسین (ع) پیش می رود. این فیلم در بخش سرمایه گذاری تولید مشترک است زیرا دو شرکت خارجی یکی در کویت و دیگری در انگلستان به صورت هلدینگ در تولید مشارکت داشتند بدین معنا که اگر فردی در خارج قصد همراهی در ساخت «رستاخیز» را داشت به این دو شرکت مراجعه می کرد.

کارگردان «رستاخیز» فیلمش را تولید بخش خصوصی دانست و عنوان کرد: از منظر شیوه تامین منابع مالی تجربه منحصر به فردی را پشت سر گذاشتیم که در تولیدات بعدی سینمای ایران نیز می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

وی افزود: مشارکت و همدلی هنرمندان خارجی نیز مثال زدنی بود و ما توانستیم به این هدف که فیلمی فراتر از مرزهای جغرافیایی یک کشور بسازیم، دست یابیم. نحوه همکاری ما با عوامل خارجی نیز بدین شکل بود که شخصا به کشورهایشان مراجعه کرده و با آنها مذاکره داشتیم و سپس در ایران تست های لازم گرفته شد و آنها نیز با آغوش باز و به دلیل نام بلند امام حسین (ع) و اعتماد به سینمای ملی ایران به پروژه پیوستند.

کارگردان «سرزمین خورشید» با تاکید بر لزوم شناخت ظرفیت ها و بازارهای بزرگ جهان اسلام گفت: باید بررسی شود که سهم مسلمانان و جهان اسلام از سینمای جهان چقدر و جایگاه آن کجا است.

درویش درباره آرزوی خود برای فیلم «رستاخیز» بیان کرد: آرزو دارم این فیلم به دست مردم جهان برسد و به طور مثال مردم مناطقی که درگیر جنگ هستند و مهاجران سوری که در اردوگاه ها زندگی می کنند به این فیلم دسترسی پیدا کنند تا با دیدن آن قدری از آلامشان تسکین یابد و قلب هایشان آرام شود. امیدوارم به برکت نام امام حسین (ع) فیلم در پاکستان و افغانستان نیز مخاطبان خود را پیدا کند.

در ادامه برنامه خانمی از عربستان سعودی به صورت تلفنی سوال خود را درباره زمانی که صرف ساخت «رستاخیز» شده است، پرسید که درویش گفت: ۳ سال تحقیقات و نگارش فیلمنامه طول کشید. ۲ تا ۲ سال و نیم پیش تولید داشتیم و در این مدت ۴ شهر را در قالب دکور ساختیم. ۱۱ ماه فیلمبرداری کردیم و بیش از ۱۷ ماه مراحل پس از فیلمبرداری در استودیو مولینر در لندن شامل تدوین، صداگذاری، ویژوال افکت و تصویرهای مجازی زمان برد. ۳ ماه هم برای ساخت و اجرای موسیقی وقت صرف شد که استفان واربک برنده جایزه اسکار برای فیلم «شکسپیر عاشق» ساخت موسیقی را برعهده داشت و ارکستر فیلارمونیک بلژیک قطعات آن را نواخت. در کل این پروژه برای من و تهیه کننده ۱۱ سال زمان برد که در مقابل عظمت موضوع، زمان زیادی نیست.

کارگردان «رستاخیز» در بخش پایانی این گفتگو با اشاره به اینکه همه فیلمبرداری در ایران انجام شد، بیان کرد: فرهاد قائمیان بازیگر نقش حر که خودش خادم اهل بیت است در صحنه جنگ اصلی و در دمای ۵۰ درجه در بیابان های بم و در حالیکه خفتان و زره به تن داشت و با شمشیر سنگین صحنه جنگ را بازی می کرد، روزه نیز بود تا نذرش را ادا کند. همه عوامل از صمیم قلب و با ارادت ویژه به امام حسین (ع) در پروژه «رستاخیز» حضور یافتند و امیدواریم هم خداوند هم سالار شهیدان از ما راضی باشند.

سایت «رستاخیز» به آدرسwww.rastakhizmovie.com  برای جدیدترین اطلاعات، عکس‌ها و آنونس‌های مربوط به فیلم در دسترس است.

از «معکوس» پولاد کیمیایی چه خبر؟

پولاد کیمیایی که قصد دارد فیلم اولش را با نام «معکوس» بسازد، ابراز امیدواری کرد بزودی ترکیب بازیگران این فیلم قطعی شود.

بولتن سینما (18 خرداد)؛این بازیگر سینما که بزودی اولین فیلمش را مقابل دوربین می‌برد، درباره ترکیب بازیگران این فیلم به خبرنگار سینمایی گفت: سه بازیگر ما از طریق آزمون انتخاب می‌شوند، سه بازیگر از هنرجویان آموزشگاه هستند و سه بازیگر دیگر هم بازیگران حرفه‌ای سینما هستند که در این فیلم ایفای نقش خواهند کرد.

او که در چند روز گذشته برای انتخاب تعدادی از بازیگران فیلمش فراخوانی را در فضای مجازی منتشر کرده بود، درباره انتخاب این بازیگران گفت: در حال حاضر دو بازیگر ما مشخص شده‌اند و در حال انتخاب بقیه هستیم.

پولاد کیمیایی درباره‌ی اینکه گفته می‌شود بابت آزمون از متقاضیان بازیگری پول گرفته شده است، توضیح داد: به اشتباه از بعضی متقاضیان که روز اول مراجعه کرده بودند، پول گرفته شد اما به سرعت پولشان را به آنان بازگرداندیم.

«معکوس» که فیلمنامه‌اش توسط پولاد کیمیایی نوشته شده، قصه پسری به نام سالار است که به همراه دوستش تعمیرگاهی سیار دارد و ماشین‌های قدیمی را تعمیر می‌کند. او با بحران هویتی روبروست و سوال‌های زیادی در ذهنش دارد تا اینکه پس از سال‌ها پدرش پیدا می‌شود. پدر، پسر را به آدرسی فرا می‌خواند.

مسعود کیمیایی به عنوان مشاور کارگردان در کنار پسرش حضور دارد و برخی اخبار حکایت از حضور رضا یزدانی به عنوان بازیگر در این فیلم دارد.

من در حال لذت بردن از فیلمسازی هستم

نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «من دیه گو مارادونا هستم» شب گذشته 17 خرداد ماه در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «من دیه گو مارادونا هستم» شب گذشته 17 خرداد ماه در فرهنگسرای ارسباران با حضور بهرام توکلی نویسنده و کارگردان، جواد نوروزبیگی تهیه کننده، مهسا علافر بازیگر و مانی باغبانی برگزار شد. 

بولتن سینما (18 خرداد)؛

مانی باغبانی منتقد سینما در ابتدای این نشست درباره فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» گفت:من این فیلم را خیلی دوست دارم. بیشتر به فیلم از دو بخش تکنیک و محتوا نگاه می کنم و به آن امتیاز می دهم. اما درباره «من دیه گو مارادونا هستم» این نکته که بهرام توکلی به کمدی روی آورده است برایم جالب است. اما تعجبم از این است که چرا فیلم فروش خوبی ندارد. 

وی افزود:سینمای ایران در بخش کمدی بیشتر مسخره کردن دیگری را می پسندد. اما نوع دیگری از کمدی نیز وجود دارد که در آن می توان نگاه متفاوتی داشت و به تحلیل شرایط پرداخت. کاری که «من دیه گو مارادونا هستم» می کند این است که مقداری مواجه با خود دارد و این مسخره کردن به خود مخاطب بر می گردد. به همین دلیل است که فکر میکنم مخاطب ایرانی دوست ندارد در سینما با خودش مواجه شود. زیرا در زندگی واقعی مدام با خودش مواجه می شود. به همین دلیل مخاطب ایرانی در سینمای کمدی نوع اول یعنی مسخره کردن دیگری را بیشتر می پسندد. 

در ادامه بهرام توکلی درباره  تغییر مسیر فیلمسازی و رفتن به سمت سینمای کمدی گفت:من خیلی تغییر مسیری در خودم حس نمی کنم. از زمان دانشجویی کمدی را دوست داشتم و تا به حال فرصت ساخت چنین فیلمی پیش نیامده بود. من بیشتر در حال لذت بردن از فیلمسازی هستم. 

جواد نوروزبیگی با اشاره به شرایط اکران این فیلم و میزان مخاطب آن عنوان کرد: اکران این فیلم ما در بهت فروبرد. معمولا برای اکران نوروز و بعد از آن یک تنش هایی بین سینماداران و دست اندرکاران وجود دارد که این تنش ها اثرات خود را روی فروش نشان می دهد. در مجموع فیلم های اکران شده امسال دچار مشکل شده اند و به عقیده من این روند ادامه پیدا می کند. زیرا سینماهای سرگروه نمایش دهنده با نگاه کمی غیر کارشناسانه تغییر یافتند. پس از اعتراضات ما قرار شد با حمایت شورای صنفی سینماها افزایش یابند. 

مهسا علافر بازیگر نقش مهشید درباره حضور خود در این فیلم گفت:من بازی در فیلم های کوتاه را در ابتدای حضورم در سینما تجربه کردم. پس از آن در فیلم «گس» بازی داشتم که در آن زمان شرایط اکران آن مهیا نشد. تا اینکه دستیار آقای توکلی تماس گرفتند و با پیشنهاد بازی در این فیلم روبرو شدم. 

توکلی در ادامه در ارتباط با ایده اولیه داستان «من دیه گو مارادونا هستم» افزود:ایده اولیه شوخی با یک دعوای خانوادگی بود که فکر کردم کار کردن روی جنبه های مختلف یک دعوای خانوادکی می تواند جذاب باشد. هسته مرکزی یک دعوا مراحلی دارد و در یک جاهایی اوج می گیرد و ممکن است شما اذیت شوید. حتی ممکن است به عنوان تماشاگر آن را ببیند یا اذیت شود. که امیدوارم اینگونه نشود. نیت همین سرسام بود. 

باغبانی با اشاره به پردیالوگ بودن این فیلم گفت:مخاطب ایرانی با دیالوگ زیاد خیلی علاقه نداردو در غیر اینصورت می توانست با فیلم بهتر ارتباط برقرار کند. فیلم بر اساس نظریه پنج مرحله ای انکار، خشم، فرافکنی، افسردگی و پیشنهاد ساخته شده است. پیشنهاد دادن به مخاطب جسارت می خواهد که در این فیلم به درستی اتفاق افتاده است. 

وی ادامه داد: به عقیده من پایان های خوش سینمای ایران اصلا خوش نیست و بیشتر آغاز مشکلات است.به عقیده من «من دیه گو مارادونا هستم» از این جهت یکی از خاص ترین فیلم ها است. 

در ادامه توکلی درپاسخ به این سوال درباره طراحی پوستر این فیلم گفت:کارهای پوستر و تبلیغات مربوط به دفتر پخش است. به عقیده من پوستر اصلی فیلم همان پوستری که در جشنواره فجر رونمایی شد. 

توکلی درباره ارتباط مخاطب با فیلم تاکید کرد:هر مخاطبی با گونه متفاوتی از اثر هنری ارتباط برقرار می کند. مخاطب ما بیشتر در معرض سریال های دست پایین ماهواره ای است. در نتیجه در مواجه با فیلم های متفاوت اذیت می شود. البته نه اینکه هر متفاوتی خوب باشد. البته این مواجه خیلی تعجب برانگیز نیست.

باغبانی ادامه داد:طیف گسترده مخاطب اصلا با جنبه های هنری اثر کاری ندارد ودشواری، اهمیت و زحمتی که برای یک فیلم کشیده می شود برایش مهم نیست. این فیلم در ادامه فیلم های تک لوکیشنی اخیر سینمای ایران است زیرا هزینه های بالا در این شرایط تحریم دست عوامل را می بندد. سانسور هم یکی دیگر از مشکلات سینمای ایران است. به همین دلایل سینمایی شکل گرفته که هنر در آن اصلا جنبه مهم و قابل اهمیتی نیست. هیچ وقت به هنرمندان ما بابت ابراز هنر و خلاقیتی که در اثر به کار می برند دست مریزاد گفته نمی شود و از آنها حمایت نمی کنند. به همین دلیل همیشه با پیام نهایی سرو کله می زنیم. انگار سینما فقط تفریح و سرگرمی است. 

این منتقد سینما همچنین تاکید کرد:ارجاعات اصلی فیلم به جهان سوم و خود ما است که در این جهان زندگی می کنیم. این خود ما هستیم که در شرایط مختلف برخوردهایمان نوع زندگی ما را تعیین می کند. این فیلم فکر میکنم هرگز فراموش نخواهد شد و به مرور جایگاه خود را خواهد یافت و کم کم ارزشهای ان دیده خواهد شد. 

توکلی درباره شخصیت پیمان در فیلم با بازی بابک حمیدیان گفت: این شخصیت برای من نمونه فردی بود که ذهنش بر او غلبه کرده است. این شوخی با اینگونه افراد بود. 

مهسا علافر بازیگر فیلم درباره تمرینها قبل از بازی افزود:اول جلسه تمرین با آقای توکلی را داشتیم. بعد با بازیگران. پس از آن هم تمرین و دورخوانی های گروهی. البته این تمرینهای قبل برداشت خیلی مهم بود. البته خود کارگردان مهمترین مهره تمرین ها بودند و با چشن تیزبینشان حواسشان به به همه چیز بود. 

توکلی همچنین درارتباط با  سرفصل ها و فاصله گذاریها در فیلم عنوان کرد:ساختار فیلم هم شبیه داستانی است که در آن روایت می شود. به نوعی قصد شوخی با این فاصله گذاری ها را داشتم. این عادت برخی قشر روشنفکر است که حرف خاصی ندارند اما غالبی انتخاب می کنند که ظاهر مهم دارد و ما این موضوع را هم در فیلم می بینیم. 

«جاسوس» همه را عقب راند/ رقابت اکشن‌ها و کمدی‌ها با ترسناک‌ها

فیلم کمدی «جاسوس» با بازی ملیسا مک کارتی در بدو ورود «سن آندریاس» را به مکان دوم راند.

بولتن سینما (18 خرداد)؛

در این آخر هفته باکس آفیس آمریکای شمالی شاهد حضور ۵ فیلم جدید بود و گزارش گیشه فروش به این ترتیب تغییر کرده است:

۱. «جاسوس» ساخته پل فیگ: این فیلم کمدی از کمپانی فاکس قرن بیستم در اولین آخر هفته نمایشش خوش درخشید و با فروش ۳۰ میلیون دلاری در راس باکس آفیس ایستاد. «جاسوس» در ۳۷۱۱ سالن سینما اکران شده است. ملیسا مک کارتی این بار با بازیگران مطرحی چون جود لاو و جیسون استتام همراه شده است.

۲. «سن آندریاس» ساخته برد پیتون: این فیلم از کمپانی برادران وارنر در دومین هفته نمایشش از مکان نخست پایین آمد و با این حال ۲۶ میلیون و ۴۴۰ هزار دلار فروخت تا مجموع فروشش را در دو هفته به ۹۲ میلیون و ۱۶۳ هزار دلار برساند. این فیلم این هفته سالن‌های بیشتری را در اختیار گرفت و از ۳۷۷۷ سالن سینما به ۳۸۱۲ سالن افزایش یافت. دواین جانسون بازیگر اصلی این فیلم است که زلزله لس‌آنجلس را تصویر کرده است.

۳. «موذی فصل ۳» ساخته لی وانل: این فیلم که در ژانر ترسناک و ماورایی، بر مبنای فیلمنامه‌ای به قلم لی وانل ساخته شده و درموت مالرونی بازیگر آن است، در اولین آخر هفته نمایشش ۲۳ میلیون دلار فروش کرد.

۴. «همراهان» ساخته داگ الین: این فیلم کمدی که اقتباسی از سریال تلویزیونی به همین نام است، با حضور آدرین گرنیر، کوین کانلی و جری فرارا و بیل باب تورنتون شکل گرفته است. ‌«همراهان»‌ در اولین هفته نمایشش ۱۰ میلیون و ۴۲۰ هزار دلار فروخت.

۵. «مکس دیوانه: جاده خشم» ساخته جرج میلر: چهارمین قسمت از مجموعه آخرالزمانی و اکشن «مد مکس» در چهارمین هفته نمایشش با یک رتبه نزول به جایگاه پنج رسید و با فروش ۷ میلیون و ۹۷۰ هزار دلاری در مجموع فروشش را به رقم بیش از ۱۳۰ میلیون دلار رساند. این فیلم با بازی تام هاردی و شارلیز ترون از کمپانی برادران وارنر است.

۶. «صدای شش دانگ» یا «پیچ پرفکت۲» ساخته الیزابت بنکس: این فیلم که قسمت دوم فیلم کمدی موزیکال آمریکایی «پیچ پرفکت» است و هفته پیش دوم بود، این هفته ۷ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار فروخت تا مجموع فروشش از چهار هفته نمایش را به ۱۶۰ میلیون و ۹۸۲ هزار دلار برساند.

۷. «سرزمین فردا» ساخته برد بیرد: این فیلم با بازی جرج کلونی از کمپانی والت دیزنی با نمایش در ۳۰۱۲ سالن سینما در سومین هفته نمایشش هفتم شد. این فیلم با فروش ۷ میلیون دلاری‌اش در مجموع ۷۶ میلیون دلار فروش کرده که با هزینه ساخت ۱۹۰ میلیون دلاری‌اش هنوز فاصله زیادی دارد.

۸. «انتقام جویان: عصر اولتران» ساخته جاس ودون: این اثر با نمایش در ۲۴۷۱ سالن سینما فروشی ۶ میلیون دلاری را تجربه کرد تا در مجموع پس از ۶ هفته ۴۳۸ میلیون و ۱۵ هزار دلار فروش کرده باشد. این فیلم که با بودجه ۲۵۰ میلیون دلاری ساخته شده، گروهی از ابرقهرمان‌های مارول را با هم در یک قصه گرد آورده است.

۹. «آلوئا» ساخته کامرون کرو: این فیلم کمدی رمانتیک از کمپانی سونی پیکچرز با نمایش در ۲۸۱۵ سالن سینما در دومین هفته نمایشش تنها ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار فروش کرد و در مجموع ۱۶ میلیون دلار کسب کرد. این مقدار خیلی پایین‌تر از پیش‌بینی‌های اولیه برای بازی در فیلم کمدی رمانتیک با بازی بردلی کوپر و اما استون بود.

۱۰. «روح» ساخته گیل کنن: این فیلم در سومین هفته اکران خود موفق به فروش ۲ میلیون و ۸۵۰ هزار دلاری شد تا در مجموع ۴۴ میلیون و ۴۵۲ هزار دلار فروخته باشد. این فیلم ژانر وحشت، بازسازی یک فیلم دهه ۱۹۸۰ است و داستان آن درباره خانواده‌ای است که وارد خانه‌ای روح‌زده می‌شوند و باید سعی کنند جان دخترشان را که توسط این ارواح ربوده شده نجات دهند. این فیلم تا به حال ۳۸ میلیون دلار فروش داشته است.

«عشق و بخشش» و «دیل داداکن» دو فیلم جدید دیگر در کنار «دور از اجتماع خشمگین»، «تو را در رویاهایم می‌بینم»، «تعقیب جدی»، «خشمگین ۷»، «ای اکس ماشین»، «پل برانت» و «سیندرلا» دیگر فیلم‌های پس از مکان دهم هستند.

سینمای ایران به فرش قرمز نیاز ندارد/ کیارستمی سینماگری جهانی

جوزپه تورناتوره کارگردان ایتالیایی برنده اسکار که با «سینما پارادیزو» معیارهای سینمای واقع گرا را در جهان تغییر داد، جمله معروفی دارد که می گوید: اگر دنبال سرگرمی هستید به سینمای آمریکا نگاه کنید، اگر فلسفه می خواهید آن را در آثار اروپایی جستجو کنید و اگر معنای واقعی زندگی را خواستارید، سینمای آسیا را به خاطر داشته باشید.

بولتن سینما (18 خرداد)؛هنر سینما از آن دست محصولات ذهن خلاقه و زیبایی شناس انسان است که بر خلاف دیگر هنرها، در بدو پیدایش خود به هیچ عنوان داعیه زایش تفکر، خاستگاه فلسفی و نحله های فکری و غوطه خوردن در جریان های روشنفکری را نداشته و تنها و تنها بر یک ادعا استوار است بود و آن سرگرم ساختن مخاطبانش. بی هیچ اغراقی نیز باید اعتراف کرد که با تمام سیر تحول و تطور این هنر صد و چند ساله و تجربه های تلخ و شیرینی که پشت سر گذاشته است، این هنر کماکان بر فلسفه نخستین خود (مبحث سرگرم کنندگی مخاطبان) وفادار بوده؛ اما به هر حال نتوانسته از کنار حلاوت غلتیدن به دامنه های فلسفی، فکری و زیبایی شناسانه معرفتی به سادگی بگذرد و خوشبختانه باید اذعان کرد که در این سهیم شدن تجربه هنر هفتم جهان با معیارهای فلسفی و بنیان های فکری، تجربه های بسیار موفق و جریان سازی را نیز از خود به جا گذاشته است.

اما نکته بسیار جالب توجه که در آرای قاطبه منتقدان، کارشناسان، نظریه پردازان و دست اندرکاران این هنر بازتاب دارد، نحوه تبلور نحله های فکری جاری و ساری در این هنر در نقاط مختلف جهان است که این مساله درست عکس دیگر هنرهای به وقوع پیوسته است.

به زبان ساده تر وقتی مکتبی مانند سوررئالیست (فراواقعی) در هنر نقاشی بروز و ظهور پیدا کرد، مبانی زیبایی شناسانه و پایه های فکری و منطقی این مکتب با حضور در کشورهای جهان از قاره های مختلف و مواجهه با فرهنگ ها و جهان بینی های متفاوت، بدون تغییر باقی ماند و هر نقاشی که به سمت مکتب سوررئالیست حرکت کرد، تمام تلاش خود را به کار بست تا مانع از تغییر در چارچوب و قوانین این مکتب شود ؛ اما در سینما این گونه نبود.

سینما به عنوان هنری مدرن زمانی چشم به جهان گشود که دیگر شاخه های هنری اغلب تجربیات فکری، فلسفی و بنیادین خود را پشت سر گذاشته بودند و به همین دلیل دیگر نیازی نبود تا این هنر مانند موش آزمایشگاهی به بستری برای تجربه های نوین فلسفی و فکری جدید بدل شود و خود دست به تجربه های جدید زد.

اما این بار مانیفست های (دکترین ) سینمایی با ورود به کشورهای صاحب سینما مانند نظریه دیگر هنرها، به صورت بی چون و چرا مورد پذیرش سینماگران قرار نگرفت و هر یک ، بنابر فرهنگ، نگرش و جهان بینی اقلیم خود به پذیرش یا کنار گذاشتن جریان های نوین سینمایی پرداختند.

گویا جسارت بشر در تحقق یکی از بزرگترین رویاهایش در جهان هنر (خلق جادوی تصویر متحرک) به او این قدرت را داده بود که با اتکا بر فضای فرهنگی و اعتقادی و فلسفی خود، یا دست بر پذیرش جریان جاری سینمای جهان بزند و یا با اتکا بر خصوصیات فرهنگی کشور خود به جریان سینمایی خاص آن خطه دست پیدا کند.

حال بار دیگر با این مقدمه بد نیست تا جمله تورناتوره که در مقدمه این نوشتار ذکرش رفت را با یکدیگر مرور کنیم، جایی که او گفته بود: اگر به دنبال سرگرمی هستید به سینمای آمریکا نگاه کنید و اگر فلسفه می خواهید آن را در فیلم های اروپایی جستجو کنید و اگر خواستار معنای واقعی زندگی هسنید، سینمای آسیا را به خاطر داشته باشید.

سینما از آن دست هنرهایی است که به واسطه ابزار مدرن ارتباطی در زمانه حاضر تجربه لمس فضاهای متفاوت آن برای هر مخاطبی امکان پذیر شده است و امروز کم هستند مخاطبان هنر هفتم که تنها و تنها تجربه دیدن آثار سینمایی یک کشور یا در نهایت یک قاره را داشته باشند و درست به همین دلیل است که مخاطبان سینمایی با اراده و اتکا بر تفکر و همچنین سلایق خود می توانند نوع سینمای مورد علاقه خود را انتخاب و جریان تولیدات آن را دنبال کنند.

برگزاری جشنواره بین المللی فیلم فجر و حضور آثار سینمایی کشورهای مختلف نیز بستر دیگری برای تجربه آثار متفاوت سینماگران جهان است که این بار فرصت همکلامی و گفت و گو با آنها را نیز به سبب حضور آن سینماگران در این رخداد فراهم می کند.

البته این دست گفت و گوها زمانی شکل متفاوت و لذت بخشی به خود می گیرد که هر ایرانی می تواند با افتخار به درخشش سینماگران و آثار سینمایی کشورش در تمامی جشنواره های بین المللی، با پشتوانه و دلگرمی بیشتر به بحث و چالش با سینماگران بین المللی بپردازد.

حضور «ایتالو اسپینلی» مدیر بخش آسیایی جشنواره فیلم رم در بخش بین الملل سی و سومین جشنواره فیلم فجر، مجال مناسبی بود تا با وی به عنوان یکی از سینماگران و فعالان این عرصه که از سال 1385 هجری خورشیدی به شکل مستمر در این رویداد حضور داشته و همچنین در برخی دیگر از جشنواره های سینمایی ایران به عنوان میهمان حاضر بوده ، درباره سینمای ایران، جایگاه جهانی آن، نحوه انتخاب آثار ایرانی برای حضور در فستیوال های جهانی و البته رویکرد و واکنش مخاطبان جهانی به آثار سینمایی کشورمان به گفت و گو بپردازیم.

حاصل گپ و گفت را در ادامه از خاطر می گذرانید.

** س: آقای اسپینلی، صحبت با شما درباره سینمای ایران بسیار ساده است، شما در 9 سال اخیر به شکل مستمر در جشنواره بین المللی فیلم فجر حضور داشتید (از 2006 میلادی - 1384 هجری خورشیدی ) و به عنوان مدیر بخش آسیایی جشنواره فیلم رم، مسئول انتخاب فیلم های ایرانی برای این رویداد هستید... پس اجازه بدهید گفت و گو را این گونه شروع کنیم که تعریف شما از سینمای ایران چیست؟ 

- سینمای ایران... سینمای ایران... سینمای ایران... (مکث می کند و لبخندی می زند)... ببینید نمی خواهم به رسم یک گفت و گوی ژورنالیستی دنبال پاسخ های پیچیده باشم. مردم ایران مثل ایتالیایی ها بسیار صمیمی و خودمانی هستند و من هم می خواهم در تعریفم از سینمای ایران همین طور با شما و خوانندگان تان خودمانی باشم. به نظر من سینمای ایران ساده اما عمیق است (Iranian cinema is simple but profound) . 

من خودم از مخالفان سینمایی هستم که تنها و تنها به سرگرم سازی مخاطبان می پردازند؛ همچنین نمی توانم حضور این سینما را نادیده بگیرم؛ اما می توانم به عنوان یک سینماگر و فعال در این عرصه انتخاب کنم که به چه نوع فیلم هایی علاقه دارم. سینمای ایران و فیلم های آن جزو آثار سینمایی مجبوب است ، این مساله را در بسیاری از جشنواره ها و رویدادهای سینمایی جهان که در آنها حضور داشتم بیان کرده ام.

هنر سینما قصه گویی است اما تفاوت آن با ادبیات در این مساله است که ادبیات در روایت قصه به تمام جزئیات اهمیت می دهد اما سینما به دلیل استفاده از درام، تنها به روایت آن دسته از جزییاتی اهمیت می دهد که بتواند در رساندن قصه به هدفش موفق باشد.

اینکه هدف یک فیلم سینمایی چیست، مساله ای کاملا مشخص است؛ در کنار آنکه آن فیلم تلاش می کند تا با جذابیت های تصویری و کیفیت، مخاطبانش را سرگرم کند در ضمن از ذهن و قدرت تفکر آنها به عنوان مزرعه ای برای کاشتن گیاه تفکر هم بهره می برد.

به همین دلیل است که سینمای ایران را بسیار دوست دارم. چرا که سینماگران ایرانی در فیلم های خود علاوه بر آنکه مخاطب را با قصه شان سرگرم می کنند، مانند یک باغبان حرفه ای، گیاهی را در ذهن مخاطب قرار می دهند که تا مدت ها آنها را در فکر آن اثر سینمایی، هدف، نگاه و فلسفه اش قرار می دهند.

** س: می توانم بگویم که تعریفی که کردید، مشخص کننده معیارهای شما برای انتخاب فیلم های ایرانی جهت حضور در جشنواره بین المللی فیلم رم است؟ 

- من نظر شخصی ام را درباره سینمای ایران گفتم و وقتی به جشنواره می رسیم باید به این مساله توجه داشته باشیم که هر رویدادی برای خود معیارها و قوانینی دارد. 

جشنواره بین المللی فیلم رم هم دارای قوانین است که تفاوت در روایت اثر سینمایی، کارگردانی خلاقانه، نگاه خاص و ویژه آثار سینمایی به داستان و همچنین کیفیت و استانداردهای آن فیلم مهمترین معیارهای انتخاب فیلم برای حضور در این جشواره است.

ببینید جشنواره فیلم رم، فرش قرمز ندارد و مانند بسیاری از جشنواره های بین اللملی در عرصه سینما به فکر «نمایش» دادن نیست! شعار ما در جشواره کیفیت است و در آن شعار تاکید می کنیم که سینمایی که کیفیت بالایی داشته باشد به فرش قرمز برای معرفی نیاز ندارد و البته سینمای ایران در این جایگاه قرار می گیرد.

شاید باور نکنید اما ما مخاطبانی در این جشنواره داریم که طی سال با ما در ارتباط هستند و همواره پیش از جشنواره از ما می پرسند که چه فیلم ها، کارگردانان و هنرمندانی از ایران در این دوره جشنواره حضور دارند و وقتی ما دلیل این پرسش ها را از آنها می خواهیم به ما می گویند که دوست دارند با مطالعه درباره آن فیلم ها، داستان شان و کارگردانان و هنرمندانی که در آن آثار حضور دارند به تماشای فیلم بنشینند.

تمامی فیلم های حاضر در جشنواره رم بعد از اکران در جلسه ای به پرسش و پاسخ دعوت می شوند و در این جلسه هم شاهد حضور هنرمندان و منتقدان هستیم و هم مردم عادی؛ در همین گفت و گوها است که ما متوجه می شویم که سینمای ایران و تولیداتش، در زمانه حاضر مخاطبان خاص خود را در جهان دارد.

** س: به عنوان یک متخصص حرفه ای در زمینه سینما و ارتباط 9 ساله با سینمای ایران، مهمترین ویژگی فیلم های ایرانی و سینمای ایران را در چه مساله ای می دانید؟

- سینمای ایران و هنرمندان آن، اهل تقلید نبوده و به نبال ترسیم فضای ذهنی و هنری خود در آثارشان هستند. قصه فیلم های ایرانی قصه مردم همین کشور با تمام خوبی ها و تلخی هایش است. این شکل از سینما کمتر در بین کشورهای صاحب سینما دیده می شود.

به عنوان مثال در سینمای اروپا و با کنار گذاشتن آثار تجاری (سینما بدنه و گیشه) داستان و یا فضای فکری و فلسفی موجود در فیلم ها بسیار شبیه به هم هستند و مهم نیست این فیلم در اسپانیا، تولید شده یا فرانسه، آلمان، ایتالیا یا ایرلند.

اما سینمای ایران در کنار آنکه روایت فیلم و بستر وقوع داستان ها در همین کشور ریشه دارد، دارای لایه های متعددی است که مخاطبان را مجذوب خود می کند. 

لایه های نخست همان شکل ساه قصه گویی برای سرگرمی مخاطب است اما بطن اتفاقات و یا برخی دیالوگ های فیلم، مخاطب را به فکر فرو می برد و او را مجبور می کند تا به زندگی خودش نگاهی سریع بیاندازد و ببینید آیا او هم در چنین وضعیتی گرفتار شده است و آیا اگر در چنین موقعیتی باشد همان رفتاری را انجام می دهد که قهرمان فیلم به دنبال آن است...

این دست از تجربیات در سینمای اروپا کمتر دیده می شود و اغلب فیلم ها از چارچوبی خاص و شیوه ای مشخص برای پیشبرد داستان های خود بهره می برند. باز هم خودمانی به شما می گویم که سینمای تا این حد قانونمند را دوست ندارم و همین روایت ضد قانون و آوانگارد (خط شکن) سینمای ایران است که من را تا این حد به خود نزدیک کرده است.

اغلب سینماگران ایرانی قصه منحصر به فرد خود را دارند و به همین دلیل نزدیکی داستان فیلم ها به زندگی واقعی ایرانی ها و تجربه عمومی موقعیت ها در فیلم های مختلف است که باعث شده مخاطبان ایرانی سینمای قصه گوی کشورشان را تا این حد حمایت کنند. البته در این میان استثناهایی هم وجود دارد...

** س: منظور شما از این استثناها...

- ببینید، آقای عباس کیارستمی فیلمساز بزرگ و جهانی است و همیشه برای من سوال بوده که چرا این فیلمساز که آثارش در جهان با اقبال مخاطبان مواجه می شود در ایران نتوانسته مانند دیگر کشورها با مخاطبان گسترده ای فیلم هایش را اکران کند.

تنها پاسخی که برای این پرسش دارم به لحن داستان ها و زبان روایت فیلم های آقای کیارستمی باز می گردد. او به دلیل آنکه به سینماگری جهانی بدل شده است، داستان و لحن فیلم هایش هم شکل جهانی گرفته اند و از معیارها و فضاهای قصه گویی متداول در سینمای ایران فاصه گرفته است؛ به همین دلیل فیلم های او در خارج از ایران با استقبال بیشتری مواجه می شوند تا در خود ایران.

به نظر می رسد که مخاطب ایرانی نوع داستان گویی در سینمایی که به آن علاقه مند است را انتخاب کرده و آن را به هنرمندان و کارگردانان نیز انتقال داده، برای همین حتی وقتی با فیلمی که به تقلید از اثر دیگری ساخته می شود و متعلق به آن کارگردان نیست مواجه می شوند با آن ارتباط برقرار نمی کنند و به حمایت از آن نمی پردازند.

وقتی آقای فرهادی با فیلم جدایی (جدایی نادر از سیمین) اسکار گرفت، چند فیلم در ایران توسط دیگر کارگردانان با آن فضا و روایت ساخته شدند ما مورد توجه مردم قرار نگرفتند؛ چرا که مردم سینمای آقای فرهای را می شناسند و می دانند فیلمی که از کارگردان دیگری و با تقلید از فضای فیلم های او ساخته شده است نمی تواند پاسخگوی سلیقه سختگیرانه آنها باشد و به همین دلیل اعتراض خود را با عدم حمایت از فیلم بیان می کنند.

مخاطبان سینمای ایران در کمتر کشوری پیدا می شوند، آنها با شناختی که از کارگردانان کشورشان دارند می دانند که فیلم او باید دارای چه کیفیت و نگاهی باشد و برای همین وقتی آن کارگردان در ساخت فیلمی، قدرت همیشگی اش را نشان نمی دهد؛ پیش از آنکه مورد نقد کارشناسان و منتقدان قرار بگیرد توسط خود مردم و رویکرد آنها به فیلم مورد نقد قرار می گیرد و متوجه آسیب های فیلم خود می شود.

انتهای پیام /

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین