گروه هنرهای تجسمی، چند روزی است که تهران دیگر آن تهران همیشگی نیست. وضعیت آب و هوا چندان تغییر نکرده و ترافیک هم همچنان سرجایش ایستاده و خیال تکان خوردن ندارد؛ با این حال اما حال و هوای شهر بکلی دگرگون شده و گوشه گوشه شهرمان بجای تصاویر عظیم تبلیغاتی سُس و پفک و یخچال های ساید بای ساید، پر شده از شاهکارهای هنری!
به گزارش بولتن نیوز، سازمان زیباسازی شهر تهران از پانزدهم این ماه، با به کارگیری بیش از 1600 سازه تبلیغاتی، «نگارخانه ای به وسعت یک شهر» را با آثار هنرمندان بزرگ داخلی و خارجی به مدت 10 روز در نقاط مختلف تهران برگزار کرده است.
این آثار در راستای طرح «نگارخانهای به وسعت یک شهر» که توسط سازمان زیباسازی شهرداری تهران اجرا میشود، در سطح پایتخت به نمایش درآمدهاند و این نوید را میدهند که دستکم چند روزی چشممان به آثار هنری میافتد و نه صرفاً تبلیغات محصولاتی که عمدتاً ایرانی هم نیستند!
حالا همه خیابان های تهران پُر شده اند از آثار هنری. از خط و خوشنویسی و کتیبه و گل و مرغ و قالی گرفته تا آثار هنرمندانی چون دلاکروا، پل سزان، پابلو پیکاسو، ادوارد مونش، رنه مگریت، خوان میرو و … . از بشقاب با نقوش شکارچی عهد ساسانی متعلق به 500 قبل از میلاد تا طرحی از یک سقف چوبی در حسینیه امینی های قزوین متعلق به عهد قاجار. از نگاره های شاهنامه بایسنغری و شاهنامه دموت به عنوان نمونه هایی از اوج نگارگری مکتب هرات و سلف پرتره خیره کننده محمد غفاری کمال الملک تا چشم انداز اکسپرسیو «دره کارویی» متعلق به دیوید هاکنی انگلیسی و منظره بی بدیل «سرشماری در بتلهام» اثر نقاش رنسانس، پیتر بروگل هلندی و نیز از آثاری از نامی پتگر و ژاره طباطبایی و ابولحسن صدیقی تا آثاری از مارک تنسی و هنری روسو و جورجیو موراندی و بسیار بیش از این ها...
گویا شهرداری دل را به دریا زده است و به جای درآمدی که می تواند از تبلیغات شهری داشته باشد کمی هم به روح تهران اندیشیده و با اقدامی حیرت انگیز، تکراری ترین و اعصاب خوردکن ترین قسمت های شهر را به چشم نوازترین و زیباترین بخش آن تبدیل نموده است.
این آثار قرار است برای چند روز روی تابلوهای این شهر بماند و به این شهر و مردم آسفالت نشینش جانی تازه ببخشد. شاید تهران به یک باره تصمیم گرفته است چند روز به دور از هیاهو و شلوغی، در آرامش فرو رود.
این درحالی است که به گفته «جمال کامیاب» مدیرعامل سازمان زیباسازی شهر تهران در این طرح بیش از 1500 سازه تبلیغات محیطی به اکران 700 اثر فاخر فرهنگی و هنری در سطح شهر تهران اختصاص پیدا کرده است و به نظر میرسد اجرای این طرح نشان از تغییر نگرشی در مقامات تصمیمگیر در شهرداری تهران دارد که میتوان آن را به فال نیک گرفت و امیدوار بود در آینده نیز طرحهای این چنینی بیشتر به اجرا درآید.
آنچنان که در
خبرهای مربوط به این اتفاق میمون در شهر تهران آمده، ایده طرح «نگارخانه ای به وسعت
یک شهر» متعلق به «سعید شهلاپور» بوده و مجری این طرح «مجتبی موسوی» است. طرحی که توسط
سازمان زیباسازی به اجرا در آمده از 15 اردیبهشت آغاز، و به مدت 10 روز ادامه خوهد
داشت و هدف از اجرای ایده این بوده که مردم به بازدید کردن از موزه ها ترغیب شوند موزه
هایی که تعداد بازدید کنندشان از تعداد کارمندانشان هم کمتر است.
در یکی دو روز اخیر نظرات مثبت و منفی زیادی در رسانه های مختلف درمورد این طرح بیان شده است. اشکالانی از جمله نوع چیدمان آثار در کادرها، اندازه متون شناسنامه آثار، لبه های نامرتب و نه چندان تمیز بعضی از بنرها و در بعضی موارد استفاده از آثاری که با اندازه کادر بنر هماهنگی مناسبی ندارند در اجرای طرح دیده می شود. اما ذات اجرای چنین طرحی که بی شک به بالا بردن دید زیبایی شناسانه مردم شهر تهران منجر می شود آنقدر مثبت است که می توان از ضعف هایی اجرایی آن چشم پوشی کرد.
به ویژه آن که شهرداری تهران در حال اجرای این طرح به عنوان نخستین تجربه خود در این راستاست و آنچنان که از این سو و آن سو شنیده می شود، به هیچ عنوان قرار نیست این آخرین تجربه باشد و آنچنان که اشاره شد هم صحبت هایی از ادامه این طرح در دیگر ایام سال و اختصاص تابلوهایی در سراسر شهر صرفاً بدین منظور و به صورت دائمی به گوش می رسد و هم زمزمه هایی از اجرای طرح های مشابه با رویکرد تخصصی تر در هنرهای مختلف تجسمی، یا با رویکرد موضوعی و مشخص. بماند که بی شک یکی از مهمترین ویژگی های مثبت طرح «نگارخانه ای به وسعت یک شهر» عمومیت آثار به نمایش درآمده و گستردگی دایره آثار است که از آثار کهن باستانی پیش از میلاد در بین النهرین تا مدرن ترین نقاشی های دهه های اخیر هنرمعاصر جهان را در بر می گیرد.
در این میان یکی از مهمترین وجوهی که برگزاری و اجرای این طرح عظیم شهری با خود به همراه آورده، بی شک فضای تعامل و گفتگویی است که میان اهالی هنر و فرهنگ در رسانه ها و حتی در گوشه گوشه این شهر زیبا به راه افتاده است.
بر این اساس، آنچنان که به ویژه در یکی دو روز اخیر شاهد بودیم، بسیاری از رسانه ها و خبرگزاری های چاپی و برخط با انتشار گزارش های تصویری و متنی و نیز با تهیه گفتگوهایی با کارشناسان فن، از مدیران شهری و شهرداری تا هنرمندان و کارشناسان هنرهای تجسمی و معماری و شهرسازی نسبت به این رویداد بزرگ فرهنگی واکنش نشان داده اند و موجب به وجود آمدن فضایی بر پایه تعامل فرهنگی و گپ و گفت هنری بر فضای رسانه ای کشور حکمفرما ساخته است.
این درحالی است که به عنوان یکی از انتقادات وارد به این طرح می توان به مسئله عدم تبلیغات مناسب آن در روزهای پیش از اجرای این طرح ارزشمند اشاره کرد که به موجب آن در روزهای اول تا سوم اجرای این طرح چندان خبری از این گفتگو ها نبود.
بماند که می توان حدس زد، احتمالاً مسئولان فرهنگی در شهرداری باتوجه به فضای مقاومتی و منفی و سلبی این که معمولاً در برابر هر نوآوری در سطح مدیریت فرهنگی ازسوی برخی جریانات خاص گریبان گیر اقدامات فرهنگی و هنری می شود، عطای مانور تبلیغاتی بر روی این طرح، پیش از اجرای آن را با تمام خوبی ها و محاسنی که بی شک برای این طرح به ارمغان می آورد، به لقای آن بخشیده اند.
این درحالی است که چنین طرح هایی معمولاً در سطح جهان به عنوان ایده های جذب گردشگر طراحی و اجرا می شوند و در چنین شرایطی بی شک اطلاع رسانی از ماه ها قبل می تواند به این مهم یاری برساند و اساساً بدون آن عملی نخواهد بود.
با این همه بحثی که در بازخوانی این طرح هنری توجه به آن ضرورتی بنیادی دارد، بحث جایگاه هنر تجسمی از ابتدای تاریخ هنر تا عصر خردگرایی و مدرن و از آغاز این دوره تاکنون است. آنچنان که مستحضرید، هنرهای تجسمی که این روزها به عنوان کالاهایی تجملی پشت شیشه های گالری های مجلل و موزه های هزارتو در سراسر جهان پنهان شده اند با قیمت های میلیون دلاری در اختیار عده ای خاص از مجموعه داران مولتی میلیاردر قرار گرفته اند، روزگاری نه چندان دور بیش از هر هنر دیگری نزدیک به زندگی عمومی مردم بودند. نقاشی ها تا پیش از عصر مدرن همواره در خدمت معماری اماکن مذهبی و غیرمذهبی و زیباسازی شهرها و خانه ها بودند و پیش از آن نیز معمولاً چنین کارکردهایی داشتند. حتی نخستین نقاشی های بشر که در دل تاریک غارهای 15 هزارساله و 30 هزارساله نقش بسته اند، فارغ از انگیزه مذهبی و آیینی پشت آن و باوجود آن که به اعتقاد کارشناسان فن، به منظور زیباسازی خلق نشده اند، اما به هر تفسیر، در اختیار زندگی عموم مردم بودند و با این تفسیر می توان جریانی که در چند قرن اخیر و با سربرآوردن ایده های مدرن بر هنرهای تجسمی غالب گردیده و به موجب آن نقاشی و مجسمه و هر اثر تجسمی دیگری به عنوان کالایی تجملی و گران قیمت در گوشه موزه ها و گالری ها پنهان شده را می توان نوعی انحراف از مسیر اصلی و حقیقی هنرهای تجسمی دانست و با این حساب، ایده خلاقانه سازمان زیباسازی شهرداری تهران در «نگارخانه ای به وسعت یک شهر» را می توان اقدامی در راستای بازگشت از آن انحراف تاریخی به راه اصلی و حقیقی هنرهای تجسمی دانست.
با این همه رویداد نگارخانه شهری و تلازم آن با فصل کتاب و برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، به عنوان مهمترین و بزرگترین رویداد فرهنگی جمهوری اسلامی ایران که هرساله در اردیبهشت ماه، تهران به مرکز فرهنگی منطقه و حتی جهان تبدیل نموده و انبوهی از اهالی فرهنگ و ادب و هنر را به سوی این پایتخت بی نظیر سرازیر می کند، آنقدر جذاب و باابهت هست که درباره آن باید بسیار نوشت و گفت و گو کرد و آنچنان که بسیاری از کارشناسان نیز به خوبی بر آن صحه گذارده اند، شجاعت و جسارتی که در پس این اقدام نهفته است و اصراری که در عمومیت بخشیدن به هنر، بدون نگاه خاص و قضاوت بر روی انواع و گونه های مختلف آن وجود داشته و بر این اساس هنری خاص و اختصاصی را که به ویژه در چند قرن اخیر با رونق گرفتن گالری های تخصصی هنری و نگارخانه ها، به گروهی خاص از مخاطبان اختصاص یافته، بار دیگر به جایگاه اصلی آن یعنی عرصه عمومی کشانده، ستودنی است و شایسته ستایش!
در پایان عکس های «حسین اسماعیلی» از خبرگزاری مهر از این تابلوهای چشم نواز را با هم می بینیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com