تناقضگویی های یک قائم مقام پردغدغه

گروه اقتصادی-حسن شکراللهی: نزدیک به دو سال پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، هنوز درب در وزارت صنعت و معدن و تجارت به همان پاشنه روز اول می چرخد و هنوز قائم مقام محترم وزیر اصرار دارد که قفل خود ساخته اش در یک صنعت خاص را به هر روی باز کند.

به گزارش بولتن نیوز، جناب خسروتاج چنان طی این دو سال در انجام گفتگوهای پیاپی در خصوص لزوم ایجاد تغییرات در نظام عرضه محصولات صنایع محترم پتروشیمی، اصرار دارند که گویی اوضاع و احوال جمله صنایع کشور چنان خوب است که اشاره ای هم به احوال آنها نشاید کرد. آخرین شاهد روایت فوق، گفتگوی روز دوشنبه ایشان است که نکات قابل تامل و متناقض، بیش از گذشته دارد. تناقض ها و نکات قابل تاملی که در صورت بازخوانی آن گفتگو از انتها به ابتدا بیشتر خودنمایی می کند.
 
قائم مقام محترم آقای نعمت زاده، در پایان این گفتگو تاکید موکد کرده اند که بهترین روش برای قیمتگذاری، نظام عرضه و تقاضاست. اما پیش از این اظهار کرده اند که باید عرضه و تقاضای محصولات پتروشیمی را مدیریت کرد. پس از این هم تلویحا اشاره کرده اند که نباید تمام محصولات پتروشیمی در بورس کالا عرضه شود. حال تا اینجای گفتگو چند تناقض و نکته زیر به چشم می خورد که ایشان باید پاسخگو باشند:

1- به نظر قائم مقام محترم وزیر، اگر تمام تولید محصولی در بورس عرضه نشود و جمله تقاضا هم معطوف به بورس نباشد، آیا کشف قیمت صورت گرفته رقابتی و کارآست و آن نظام عرضه و تقاضای ایده آل مورد تاکید جناب خسرو تاج محقق می شود؟ آیا دیگر آن بورس، بازار متشکل کالایی رقابتی، شفاف، کارآ و عادلانه است؟

2-بالاخره از نظر ایشان، نظام عرضه و تقاضا بهترین راه قیمتگذاری است یا مدیریت عرضه و تقاضا؟
گذشته از این، در میانه آن گفتگو، قائم مقام وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت، اشاره کرده اند که برخی مشتریان ترجیح می دهند که اقدام به عقد قرارداد خرید بلندمدت کنند که با ادامه شرایط عرضه محصولات پتروشیمی در بورس، ممکن نیست و لغو الزام عرضه محصولات پتروشیمی در بورس می تواند ابهام های موجود را رفع کند. 


چنین تحلیل و تفسیری نشان از این دارد که گویا مسایل تنها برای وزارت محترم صمت مبهم باقی مانده یا از سوی آنها مبهم نمایی می شود چرا که در حال حاضر در بازار سایر محصولات صنعتی ملزم به عرضه در بورس، نسبت به عقد قراردادهای بلندمدت اقدام می شود و سازوکار مورد خواست جناب خسروتاج رایج است ولی چنان که اشاره شد، تمرکز بیش از حد بر صنعت پتروشیمی گویا مسایل را برای مقامات ارشد وزارت صمت، پیچیده کرده است. 

اما برسیم به ابتدای این گفتگو که ایشان تاکید کرده اند که وزارت صمت با هدف تنظیم بازار در پی اصلاح ساختار عرضه و تقاضای محصولات پتروشیمی و لغو مصوبه عرضه آنها در بورس کالاست!
برادر خسروتاج! این چگونه تنظیم بازاری است که با حذف بازار متشکل کالایی یعنی بورس می خواهد انجام شود؟ به نظر جنابعالی خبر اشتباه تنظیم نشده است؟ یعنی قرن ها پس از موفقیت غیرقابل بحث و انکار بورس در جهان اقتصاد، مسوولی یافت می شود که مدعی شود، با حذف بورس و رجوع به بازار سنتی می خواهد تنظیم بازار کند؟ مگر شما در بخش های پایانی همان گفتگو تاکید نکرده اید که بهترین نظام برای تعیین قیمت، عرضه و تقاضاست؟ آقای خسروتاج! آن کدام بازاری است که شما در پی تنظیم آن هستید؟ چرا این همه نسبت به آن بازار که بازار شفاف بورس نیست، دغدغه دارید؟ آیا فراموش کرده اید که دولت مدبر یازدهم در مصوبه بهبود فضای کسب و کار، مبنای قیمتگذاری کالاهای غیر انحصاری و اساسی را بورس کالا قید کرده و تنظیم بازار کالایی را به این نهاد واگذار کرده؟ در بسته خروج از رکود دولت کوشای یازدهم نیز این موارد را فراموش کرده اید:

- تغییر نقش دستگاه¬های دولتی متولی در تنظیم بازار کالاها از تعیین¬کننده سقف قیمت¬ها به پایش¬کننده بازار و اخذ تصمیمات و سیاست¬های مناسب جهت حفظ بازار در شرایط رقابتی
- تعمیق بازار کالاهای پذیرفته شده در بورس و ....  
 
 اگر فراموش نکرده اید و خلاف اعتقاد دولت گام برنمی دارید یعنی معتقدید که چون صنایع پتروشیمی انحصاری هستند باید از بازار رقابتی بورس خارج شوند؟ در این صورت نیز چرا در پی ورود آنها به شورای رقابت که محمل قانونی قیمتگذاری محصولات انحصاری است، نیستید؟ با این احوال حق نمی دهید که رسانه های منتقد دولت این شبهه را مطرح کنند که دلیل این همه دغدغه یک وزارت خانه نسبت به یک صنعت خاص و تلاش برای نازپروده جلوه دادن آن چیست؟ یا این عنوان را انتخاب کنند:  "پتروشیمی ها در آستانه ورود به بازار غیرشفاف، سهمیه ای و رانتی"

قائم مقام محترم وزیر! آیا بهتر نیست وزارت صمت این همت بالای اصلاحی خود را که همچنان نزدیک به دو سال حفظ کرده، صرف هر چه شفاف تر، کارآ و رقابتی تر شدن عرضه و تقاضای محصولات پتروشیمی در بازار متشکل کالایی یعنی بورس، کند؟ فکر نمی کنید این مسیر زودتر به نتیجه می رسد و محسنات آن هم برای صنعت و اقتصادکشور بیشتر باشد؟