گروه ادبیات، نشر و رسانه، به تازگی کتابی با نام
«هیپاتیا؛ دختر خورشید فرزند زمین» به قلم بهرنگ داوری به رشتۀ تحریر درآمده که به زندگی بانو هیپاتیا، ریاضی دان، فیلسوف و منجم برجستۀ یوانیِ قرن چهارم میلادی می پردازد.
به گزارش بولتن نیوز، هرچند پاک نمودن گرد فراموشی از این چهرۀ نامدار کار بی حاصلی نیست؛ زنانی که اگر نبودند، ریاضیات امروز تفاوتی بسیاری با آنچه اکنون هست، داشت.
در تاريخ از بانو هيپاتيا به عنوان رياضی دان و فیلسوف، منجم و ... یاد شده است. او يکی از قهرمانانی که جان بر سر عقايد و آرای خود نهاده بود.
براستی چگونه می توان باور داشت در قرن چهارم میلادی و در زمانی که جهل و غفلت جامعه و زنان و مردان یونان را دربرداشت؛ دختری جوان به نام هیپاتیا پیدا شود و شهرتی جهانگیر بیابد؟ براستی این هیپاتیا که بود؟؟؟ اگر شما هم جز کسانی هستید که فکر می کنید، ما در تاریخ بشریت فیلسوف و ریاضیدان زن نداشتیم...! پس حتماً کتاب
«هیپاتیا؛ دختر خورشید فرزند زمین» را بخوانید.
ناگفته نماند که این کتاب باتوجه به اینکه نخستین رمان ریاضی از سرگذشت هیپاتیاست، منبع اطلاعاتی موثقی برای مطالعه دربارۀ بانو هیپاتیا به حساب می آید.
پیش از این نیز بهرنگ داودی تالیفاتی در زمینۀ ریاضیات و ... داشته که از آن جمله می توان به کتاب «محاسبات ذهنی برق آسای ریاضی» که توسط انتشاران «راز نهان» به طبع رسیده، اشاره کرد.
این کتاب دربارۀ همه روش های ضرب برای سنین 9 تا 90 سال است و به گفته
نویسنده موردتایید اساتید ریاضی دانشکده های ریاضی شریف و شهید بهشتی و...
هم قرار گرفته است.
جلد اول «علوم جامع ضرب» با عنوان «محاسبات
ذهنی برق آسای ریاضی»،
کتابی است که روش های میان بری برای ضرب کردن اعداد به مخاطب ارائه می دهد و
کار او را در محاسبات ذهنی آسان تر می کند.
نویسنده در مقدمه کتاب
می نویسد: «...ریاضیات به مردم قدرت می دهد تا بهتر تصمیم بگیرند. ریاضیات
هم علم است و هم هنر، علم به آن معنی که کشف می کند و هنر بدان معنی که می
آفریند... یکی از زیباترین دانش های بشری دانش ریاضیات است. کتاب در 4 بخش
تدوین شده است. بخش نخست که به نام فصل صفرم و کلید واژه کتاب است و در فصل
یکم به معرفی اعداد همچنین ضریهای برق آسا می پردازد و درباره عدد یک، دو،
چهار، پنج، شش، و... توضیح می دهد. از این رو، این کتاب سعی داشته روش های
محاسبات ذهنی ریاضی که با نام روش های برق آسای ذهنی ریاضی را با توجه به
شیوه های موجود از دانشمندانی همچون جمشید کاشانی، شیخ بهایی و پرفسور
تراختنبرگ و... موردبررسی قراردهد.»
از دیدگاه نویسنده، صحبت از
ریاضی یعنی صحبت از راز و رمز زندگی و گفتگو دربارۀ اصول و قوانینی که
زندگی متمدن امروزه و تکنولوژی پیچیده و صنایع غول پیکر و رایانه های
قدرتمندی که می روند جای انسان را بگیرند، حاصل آن قوانین و اصول هستند.
کتاب با قیمت 7هزار تومان منتشر شده است.
و اما هیپاتیاهیپاتیا، زنی یونانی است که به عنوان نخستین زن برجستهٔ ریاضیدان شناخته میشود. او يکی ازقهرمانانی است که جان خود را برسر عقايد و آرای خود ازدست داد.
هيپاتيا در سال ۳۷۰ ميلادی درخانواده ای رياضيدان زاده شد. پدرش تئون از ریاضیدانان مشهور و استاد دانشگاه اسکندریه بود. اسکندریه در آن زمان یکی از مراکز بزرگ علمی-فرهنگی جهان محسوب میشد و دارای کتابخانه ای غنی و پربار بود. هيپاتيا ریاضیات و فلسفه را تحت تعالیم پدر آموخت و با استعداد فوق العاده ای که داشت به عنوان مشهورترين رياضيدان زن درميان دانشمندان يونان باستان ازيک سو و نيز نخستين رياضيدان زن ازسوی ديگر شناخته شد. هيپاتيا علاوه بر رياضيات به فلسفه نيز می پرداخت. او پيرو افلاطون بود و فعالانه نظريهها و عقايد نئوافلاطونيان را تبليغ می کرد. او همچنين در ورزشهایی چون سوارکاری و شنا مهارت داشت. هيپاتيا بيش از ده سال از عمرش را در سفر گذراند و با وجود پیشنهادهای ازدواجی که از جانب شاهزادگان و فلاسفه داشت، هرگز ازدواج نکرد.
به جهت کار و مطالعه گسترده در فلسفه، که حاصل نبوغ گسترده وی بود، از او برای تدریس در دانشگاه اسکندریه در رشته فلسفه و ریاضیات دعوت شد، مقامی که تا آن زمان فقط به مردان تعلق داشت. همه مورخان از محبوبیت عجیب و فراوان هیپاتیا در میان مردم، علما و دانشجویان سخن گفتهاند. او معلم محبوبی بود و به دليل تبحرش در هنر سخنوری، سخنرانی هايش طرفداران بسياری داشت. افراد بسياری از شهر ها و حتی کشورهای مختلف برای شرکت در کلاسهای او به اسکندریه میآمدند و هنگامی که او برای شاگردانش سخن می گفت مردم حتی درخيابان کنار ساختمان، برای شنيدن سخنانش ازدحام می کردند و گوش به سخنان دلانگیزش میسپردند.
در آن زمان اسکندریه از مراکز مهم مسیحیت بود و از دید روحانیون، این که یک زن به فلسفه و ریاضیات بپردازد، غیرقابل تحمل بود. در نتيجه هیپاتیا توسط «سیریل» اسقف شهر اسکندریه متهم به جادوگری و توطئه علیه مسیحیت شد. همين بود که دريکی از روزهای ماه مارس ۴۱۵ ميلادی، هنگامی که وی ازکتابخانه مرکزی اسکندريه باز می گشت، گروهی از جمعيت خشمگين و خرافاتی که توسط کليسا تحريک شده بودند، به درشكه اش حمله كردند، وی را از درشکه بيرن کشيده و به طرف کليسای کساريون کشاندند، دستانش را شکستند، بدنش را زير ضربات سخت، خرد کرده و لباس هايش را پاره پاره کردند. سپس با چاقوهای صدفی پوست تنش را کندند و درپايان جسد بی جان اين نماد مقاومت در راه اعتلای دانش و بينش را سوزاندند. نفوذ و قدرت کلیسا در آن زمان مانع پیگرد و مجازات قاتلان هیپاتیا شد ولی تاريخ هميشه به ياد دارد كه چنين بانوی بزرگواری به دليل حقارت، جهالت و تعصب بیجای کليسای آن زمان و توسط افرادی نادان، متعصب و بی خرد كشته شد، افرادی كه بعدها كتابخانه بزرگ و غنی اسكنديه را نيز به آتش كشيدند.
البته کليسای مسيحی تلاش بسیاری کرد تا اين ننگ سراسقف سيريل را پاک نمايد و حتی بعدها هيپاتيا رابه عنوان يك قديسه شهيد معرفی كرد.
هیپاتیا رسالههای فراوانی در زمینه ریاضیات نوشت که بسیاری از آنها در زمان یورش مردم به معبد سراپیس اسکندریه از بین رفت. او در حل مسائل جبر و هندسه راهحلهای جدیدی ارائه کرد آنچنانکه شناخت مخروطها تا قرن هفدهم از آنچه او تدریس میکرد پیشتر نرفت. او مخترع غلظت سنج است که برای تعیین غلظت مواد حل شده در مایعات به کار میرود. همچنين او از نخستین کسانی بود که به وسیلهای برای راهیابی دریانوردان اندیشید و اسطرلاب(نوعی قطب نما) اختراعی او تا قرن هجدهم مورد استفادهٔ دریانوردان بود
در پشت جلد کتاب
«هیپاتیا؛ دختر خورشید فرزند زمین» قطعه شعری زیبا آمده که به عنوان حُسن ختام این یادداشت کوتاه تقدیم می گردد:
بانوی ماه ترین ستارۀ آسمان؛
کشتن با قلم آسان تر از شمشیر نیست؛
ایمان من در قلمم نهفته است
اما آینده در قلم پر نیست
بلکه در نوشتن حروف است.
سال هاست که دارم با ریاضی حساب می کنم
چگونه من بعلاوۀ قلبم شد، فقط «هیپاتیا»
کتاب را از کجا میتوانم تهیه کنم ؟