کد خبر: ۱۸۱۵۰۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
بررسی مستند و تطبیقی سند توافق شده در ژنو:

شبیخون واژگانی غرب به حقوق هسته ای ایران در سند توافق شده ژنو + مشکلات حقوقی توافقنامه ژنو

فلسفه مذاکرات1+5این بود که ایران حاضر به پذیرش قطعنامه های ظالمانه شورای امنیت بر ضد برنامه هسته ای خود نبود. بنابراین ایران با چند کشور قلدر جهان، وارد مذاکره شد. اکنون در گام میانی این توافقنامه آمده است که ایران باید نگرانی های های شورای امنیت سازمان ملل را از طریق پرداختن به قطعنامه های شورای امنیت برطرف کند. لذا دست کم می توانند بگویند که طبق توافق پذیرفته شده، ایران باید غنی سازی 5 درصد و اساساً غنی سازی را تعطیل کنید و به همه قطعنامه های شورای امنیت عمل کنید تا گامی بعدی انجام شود.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از  پایگاه 598، بررسی حقوقی سند توافق شده در ژنو به خوبی می تواند اهداف پنهانی مقاصد طرفین را از تنظیم این توافقنامه آشکار سازد که در این تحقیق تلاش نموده ایم بررسی اجمالی بر متن توافق نامه ایرن و غرب داشته باشیم تا که شاید زوایای این توافق بیش از پیش هویدا گردد.

درآمد

ما معتقدیم که مقاومت و تقویت ساخت درونی راهکار حل مشکلات کشور است و آمریکا و اسرائیل به ایران رحم نخواهند کرد و اکنون که متوجه شده اند برای برخی دولتمردان ایران، تحمل مشکلات و تحرک و مقاومت سخت است، و تاب تحریم ندارند، تلاش تا تسلیم نهایی ایران با قدرت ادامه خواهد یافت؛ مگر اینکه حرف خداوند را قبول نکنیم و حرف های روشنفکری بزنیم: «وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم‏». آرای آمریکاییها و اسرائیلی ها که دو کشور غاصب و نامشروع در دنیا هستند، از ایران راضی نمی شوند تا هنگامی که به منطق و آیین آنان درآید و تابع ابلیس شود. این سخن خداوند متعال است.

بررسی کلیات سندی که در ژنو امضاء شد

قبل از ورود به نقد محتوایی سند توافق شده در ژنو، توجه به فضایی حقوقی ای که سند در آن شکل گرفته است، روشنگر برخی مسائل است.

الف. بی اعتباری نسخه فارسی: به دلیل عدم تسلط حقوقی تنظیم کنندگان سند و خطر شکست خوردن در «جنگ الفاظ» و نیز بی توجهی یا کم سوادی آنان در ترجمه مغلوط سند امضاء شده در ژنو، خوب بود که «متن فارسی» نیز برای سند تنظیم می شد و هم ترازی اعتبار آن با متن انگلیسی به تصویب می رسید.

ب. بررسی اسم سند امضاء شده: گذاشتن اسم جعلی «سند مشترک اقدام» ظاهراً برای قرار نگرفتن تحت حاکمیت اصل 77 قانون اساسی و جلوگیری از دخالت مجلس شورای اسلامی در ورود به مسأله است؛ اینک «اصل‏ هفتاد و هفتم: عهدنامه‏ ها، مقاوله‏ نامه‏ ها، قراردادها و مؤافقت‏ نامه‏ های‏ بین‏ المللی‏ باید به‏ تصویب‏ مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ برسد». مثلاً اسم انتخاب شده، حق و وظیفه قانونی مجلس برای ورود در مساله را سلب می کند.

البته «اسم» چیزی را عوض نمی کند، و هر سندی که تعهدی برای کشور بیاورد، مجلس وظیفه ورود دارد؛ هر چند که در این جا گفته اند که این تعهدات داوطلبانه است، اما یادمان نرود که لغو همین تعهد «تعلیق داوطلبانه» در زمان ریاست جمهوری خاتمی با مدیریت جناب حسن روحانی بر پرونده هسته ای و پیش از تصویب مجلس بود که غرب را طلبکار کرد و وقتی همان دولت روشنفکر و اعتمادساز دست از اقدام داوطلبانه کشید، موجب شد که پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل برود.

ج. بی توجهی به اصول تنظیم سند توافق: در تنظیم هر سندی اگر نمی توان مثل احمد قوام با روسها عمل کرد، باید سه اصل همزمانی، هم سنخی و هم ترازی جهت احقاق حقوق ملت در بند بند سند رعایت شود که متاسفانه در توافق نامه ژنو این چنین نشده است.

اصل دیگر، گام بندی و زمان بندی دقیق گام‌ها است. متأسفانه به جز گام بلند بالای اول که صدها تعهد عمیق و وسیع را به ایران تحمیل کرده است، زمان بندی هیچ گام دیگری به درستی تعریف نشده است و تنها از گام نهایی و گام‌های میانی سخن رفته است که می توان این گام ها را همان گام اول، دوم و سوم دانست.

بررسی شبیخون الفاظ در سند توافق شده

بخش عظیمی از ارتباطات و تعهدات مستند به «الفاظ» هستند. تسلط به الفاظ و ساختارهای بیانی و اشراب خواسته ها در آن، آسان ترین راه برای پیروزی در یک نبرد حیاتی است. بنابراین دل سپردن به لبخند مذاکره کنندگان و کُری خوانی مذاکره کنندگان در تلویزیون خودشان به زبان فارسی، نمی توان جلوی شبیخون الفاظ، به جان منابع یک ملت را بگیرد. عدم دقت کافی مذاکره کنندگان کشورمان در جنگ دیپلماسی سلاح نامحسوسی به اسم «واژه»ها، وضعیت متشنجی را در سند ژنو ایجاد کرده است؛ که پایبندی به آن، جز به توقف برنامه غنی سازی ایران نخواهد انجامید.

آمریکا و دول استکباری، تا جایی که توان استفاده از شبیخون واژگانی داشته باشند، کم نخواهند گذاشت، بخشی را آشکارا در کلام می آورند و دشمنی هایی که در دل واژه ها پنهان می کنند، بیشتر است: «لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفي‏ صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ» آل عمران، 118. استکبار از فساد کردن در کار ما ذره ای کوتاه نمی آیند و رنج بردن ما را دوست دارند، بغض و کینه از دهانه شان کف می کند و آنچه در سینه شان مخفی می کنند بیشتر است، این مضمون سخن خداوند متعال است؛ که البته نگاه دولت های غربی بین خودشان و به ویژه با مردم خودشان نیز همین است.

الف. ترجمه عنوان «joint plan of action» به «برنامه اقدام مشترک» کاملاً اشتباه و ناشی از ناآشنایی به منطق تاراج الفاظ یا تغافل است. ترجمه درست این عبارت چنین است: «برنامه مشترک برای اقدام». گاهی چند نفر با هم برنامه ریزی می کنند، ولی قرار است یک نفر به آن عمل کند در این حالت، عنوان سند امضاء شده در ژنو، بر آن صادق است؛ و گاهی چند نفر یا حتی یک نفر، برنامه ای می ریزد، ولی قرار است که چند نفر به صورت مشترک آن را انجام دهند؛ در این حالت، عبارت گویای آن چنین است: «plan of joint action» روشن است که تفاوت از زمین تا آسمان است!

ب. ریشه معنای «preamble» چیست؟ آیا به معنای مقدمه است؟ «pre» پیشوندی در معنای «پیش» است و «amble» به معنای استفاده از اسب[1]، یورغه رفتن اسب، یورغه رفتن، راهوار بودن است. وقتی اسب یا چارپای چموشی در یراق و افسار باشد و راه رفتن آن مطمئن و غیرآزار دهنده باشد، انگلیسی زبان ها مناسب می دانند که کلمه «amble» را برای آن به کار ببرند. با این حال، وقتی پیشوند «pre» بر سر آن در آورند، معنایش این است که مثلاً کابویی می خواهد بر گاوی وحشی سوار شود، در این حال، اقدامات اولیه ای را برای راهوار کردن آن انجام می دهد. پری امبل می تواند این اقدام را بیان کند. آمریکایی ها به عنوان یک کشور استکباری و رئالیستهایی که بشر را حیوانی وحشی می بینند، راه قفسبند کردن و رام کردن انسانها و دولتها را چیزی می دانند که خودشان نام قانون را بر آن می نهند.

دشمنی های گنجانده شده در متن سند در ژنو

الف. فلسفه مذاکرات 5+1 این بود که ایران حاضر به پذیرش قطعنامه های ظالمانه شورای امنیت بر ضد برنامه هسته ای خود نبود. بنابراین ایران با چند کشور قلدر جهان، وارد مذاکره شد. اکنون در گام میانی این توافقنامه آمده است که ایران باید نگرانی های های شورای امنیت سازمان ملل درباره برنامه هسته ای ایران را از طریق پرداختن به قطعنامه های شورای امنیت برطرف کند. 

اولاً نگرانی کلمه حقوقی و قابل ارزیابی نیست، ثانیاً دست کم می توانند بگویند که طبق توافقی که شما پذیرفته اید، باید غنی سازی 5 درصد و اساساً غنی سازی را تعطیل کنید و به همه قطعنامه های شورای امنیت عمل کنید تا گامی بعدی انجام شود. ضمناً نتیجه «رضایت بخش» از جملاتی است که بار حقوقی مشخصی نداشته و در آن سقفی نیز برای رضایت طرف مقابل مشخص نشده است. آیا قرار است که دشمن از کار ما راضی شود؟ و در عین حال ما بتوانیم حق خودمان را نیز حفظ کنیم؟

ب. غنی سازی شامل چندین برنامه است که وقتی در کنار هم قرار بگیرد، یک چرخه غنی سازی شکل می گیرد. حال فرض کنید که کسی به شما بگوید که ما اجازه می دهیم که «یک برنامه» غنی سازی با محدودیت های بسیاری داشته باشید. در این جاست که تاریخ ایران هرگز فراموش نخواهد کرد که چه تفاوت بزرگی است بین « a mutually defined enrichment programme» با «the mutually defined enrichment programme». اینک بند چهارم گام نهایی:


مشروط بودن «یک» برنامه غنی سازی نه بیشتر، آن هم به «نیاز عملی» (practical needs) که با توجه به عدم پیشرفت فعالیت های هسته ای و میزان ذخیره اورانیوم غنی شده موجود در ایران گفته خواهد شد که فعلا نیازی ندارید و در صورت نیاز ما سوخت راکتورها را تأمین می کنیم و ایران نیازی به آن ندارد. اگر هم نیازی ثابت شود، باید برنامه غنی سازی مورد نظر از نظر «اندازه» غنی سازی، ظرفیت، حجم، گستره و مکان آن، مورد توافق آمریکایی ها و دیگر هم پیمانانش باشد که هر کدام اگر به اندک چیزی راضی شوند، باج های می خواهند، بیش از باجهای میلیاردی عربستان در جلوگیری از آن!

ج. پیچ خوردن قانون «همه یا هیچ»: قانون همه یا هیچ« nothing is agreed until everything is agreed »، دو بار در سند آمده است، یکی در ابتدای نوشته و دیگری در خط پایانی آن. اکنون به مطلب ابتدای نوشته باترجمه وزارت خارجه نگاه کنید: «هدف این مذاکرات رسیدن به یک راه‌حل جامع مورد توافق و بلندمدت است ... این راه‌حل جامع به مثابه یک مجموعه منسجم خواهد بود که هیچ بخشی از آن مورد توافق قرار نمی‌گیرد مگر آنکه در مورد تمامی بخش‌های آن توافق حاصل شود » . همچنین در این جا به راه حل جامعه ای اشاره شده که هنوز تنظیم نشده است.


اصل "همه یا هیچ" در بند آخر این سند نیز به این گونه دیگر درج گردیده: «در خصوص گام نهایی و هر یک از گا‌م‌های میانی، این اصل اساسی که تا در مورد همه چیز توافق نشود، در خصوص هیچ چیزی توافق حاصل نشده است اعمال می‌شود». و این اصل در این پاراگراف شامل گام نهایی و گامهای میانی سند امضاء شده در ژنو است!

حال اولاً در هیچ جای متن قانون همه یا هیچ، مرجع داوری تعیین نشده است که خود ابهام بزرگی است و از سوی دیگر در قانون همه یا هیچ درج شده در سطر پایانی سند توافق شده در ژنو گام اول را شامل قانون همه یا هیچ ندانسته و این بدین معناست که گامی که ایران متعهد است در واقع جلوگیری از پیشرفت بیشتر تمامی برنامه هسته ای موجود از حیث ماشین ها، مواد، تاسیسات و تجهیزات (Halt) و همچنین به عقب برگرداندن (Roll back) بخش های کلیدی برنامه از جمله غنی سازی 20 درصد و ذخیره مواد 20 درصد را انجام دهد و این اتفاقاً این گام برای موارد متعدد قابل تمدید(time-bound) هم هست شامل قانون همه یا هیچ نمی شود.

یعنی طرف غربی چند! بار می تواند با سردواندن ایران، گام اول را تمدید کند و در پایان هیچ کاری هم نکند و طبق توافق، تیم مذاکره کننده ایران هم حق اعتراضی برایش در این سند دیده نشده است.

شاید کسی فکر کند که آمریکایی ها هم باید همزمان به تعهداتشان عمل کند؛ اما توافقنامه این را نمی گوید؛ توافقنامه می گوید در بازگشت (in return)، نه همزمان با عمل ایران به تعهداتش، طرف مقابل هم فلان می کند. البته وزارت خارجه ایران، «in return» را به معنای «در مقابل» گرفته است: «در مقابل، 3+3، اقدامات داوطلبانه زير را انجام خواهند داد»؛ هر چند که کلمه خواهند در این عبارت، به نحوی هدف غربی ها را تأمین می کند.


 اما در بازگشت آنچه قرار است ایران دریافت کند مکث ( pause efforts ) و تعدیل در رژیم تحریم هاست که در مقایسه با ساختار کلی این تحریم ها بسیار جزئی و حاشیه ای است. نگاه امریکایی ها به توافق ژنو همانطور که جان کری یک روز پس از توافق به ای بی سی نیوز گفته این است که این توافق مقدمه ای برای برچیدن (Dismantling) زیر ساخت غنی سازی ایران است.

به کارگیری واژه مکث در حالی است که حتی طرف غربی حاضر به استفاده از واژه توقف تحریم ها در قبال امتیازات بسیاری که ایران به غرب می دهد نبوده است.

در کل می توان مهمترین ایرادات وارده به توافقنامه ژنو را در موارد ذیل دانست:

1- در هیچ کجای متن جمله ای مبنی بر به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی طبق ماده 4 معاهده NPT درون خاک ایران نیامده است. در هیچ منطق حقوقی نمی توان ادامه یافتن را به معنای به رسمیت شناختن در نظر گرفت.

2- در بخشی که مشخصات گام نهایی فهرست شده، طرف غربی گفته است که غنی سازی می تواند بخشی از یک برنامه هسته ای در ایران باشد منتها به 3 شرط: اول، این حق محدود شود؛ دوم، به شدت تحت بازرسی قرار گیرد؛ و سوم، -از همه مهم تر- این حق به اثبات نیازهای عملی (practical needs) ایران مشروط شود. این بند در واقع بسیار نگران کننده است.

و اگر اعمال حق غنی سازی در ایران مشروط به نیازهای عملی ایران شود، در واقع اتفاقی که افتاده این است که طرف غربی می تواند به استناد همین بند ادعا کند ایران نیازی به انجام عملیات غنی سازی در داخل خاک خود ندارد چرا که راکتوری ندارد که نیازمند سوخت باشد و باید زیر ساخت غنی سازی خود را برچیند.

3- در توافق ژنو به صراحت گفته شده است که ایران باید قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل را مدنظر قرار بدهد. این بند هیچ معنایی جز این ندارد که 1+5 حتی می تواند خواستار تعلیق غنی سازی 5 درصد در ایران هم بشود.

4- بخش قابل توجهی از تحریم های تعلیق شده در این موافقتنامه، «تحریم های آینده» است به این معنا که 1+5 گفته است کاری را که می خواسته زمانی در آینده انجام بدهد، انجام نمی دهد و در ازای آن از ایران مطالبه امتیاز کرده است. تعدیل تحریم هایی که تا به حال اعمال شده در این متن کمرنگ است و میزان عوایدی هم که ایران از این ناحیه کسب خواهد کرد بسیار ناچیز خواهد بود.

5- نظارت هایی که در این توافقنامه پذیرفته شده حقیقتا سخاوتمندانه و در مواردی توام با بی احتیاطی محض است. به عنوان نمونه دسترسی آژانس به کارگاه های تولید قطعات و مونتاژ ماشین های سانتریفیوژ یا دسترسی به نقشه کامل تاسیسات هسته ای ایران و همچنین دسترسی به شرکت های درگیر نورد اورانیوم مشکلات بسیار سنگینی برای ایران ایجاد خواهد کرد در حالی که ایران تعهد قانونی هم به هیچ یک از این موارد ندارد.

در پایان بیان می داریم که ما دعاگو، و نه ثناگوی تیم مذاکره هستیم و امیدواریم با دقت درخور انتظار، مراحل بعدی را با توکل به خداوند و اعتماد به حمایت مردم و یقین به حقه بازی غربی ها دنبال کنند.


[1]. the american heritage: to move along at an easy gait by using both legs on one side alternately with both on the other. used of a horse. هم چنین در فرهنگ لغت  collins english dictionary – complete and unabridged © harpercollins publishers 1991, 1994, 1998, 2000, 2003 به معنای the ambling gait of a horse. نگاهی به کاربردهای امبلینگ در  ویکیپدیای انگلیسی هم جالب است.


* حجت الاسلام ابوالفضل امامی - کارشناس عالی روابط بین الملل

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۴
علی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۳:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۹/۲۱
0
3
عالی بود
ممنون
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین