به گزارش بولتن نيوز، با روي كار آمدن دولت روحاني و كنار رفتن دولت احمدي نژاد و با پیشنهاد بیژن زنگنه وزیر نفت، احمد قلعه بانی مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران با صدور حکمی بار دیگر سید محسن قمصری را به عنوان مدیر امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران منصوب کرد.
نكته جالب در اينجا اين است كه قمصری كه پیشتر به عنوان مدیرعامل شرکت ملی صادرات گاز و مدیر امور بینالملل شرکت ملی نفت سابقه فعالیت داشته است، سال گذشته با حکم قلعه بانی از کار برکنار شده بود!.
البته ناگفته نماند كه اين تنها تغييري نيست كه زنگنه در ساختار فروش نفت ايران صورت داده است و ايشان علاوه بر اين با تغيير مديركل نظارت بر صادرات نفت گويا نسبت به تاسيس سازمان ويژه اي براي فروش نفت دستورات لازم را صادر كرده اند.
در اين رابطه سید حمید حسینی _ یکی از اعضای اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفتی، گاز و پتروشیمی – در گفتوگو با ایسنا، گفته است: سازمان ویژه فروش نفت و محصولات نفتی فعالیتی متفاوت با مدیریت امور بینالملل شرکت ملی نفت خواهد داشت و سازوکارهایی که این سازمان برای فروش به کار خواهد گرفت با شرکت ملی نفت متفاوت خواهد بود!.
حسینی در مورد زمان تاسیس سازمان ویژه فروش نفت خام و محصولات نفتی گفت: باید زیرساختهای لازم برای این کار آماده شود، البته وزیر نفت از همان ابتدای ورود به این وزارتخانه اقداماتی در این زمینه انجام داده است اما مشخص نیست چه زمانی سازمان ویژه فروش نفت به طور رسمی تاسیس شود.
وی در پایان تاکید کرد: سازمان ویژه فروش نفت باید برخلاف باقی نهادها انعطاف و چابکی بیشتری در زمینهی فروش نفت خام و محصولات نفتی کشور داشته باشد.
به گزارش بولتن نيوز پيش از اين و در دولت احمدي نژاد هم بارها سعي شده بود تا با استفاده از راه كارهاي موازي با معاون امور بين الملل و استفاده از بخش خصوصي شرايط را براي فروش نفت ايران سهل تر نمايند. هر چند در آن زمان موضوعاتي مانند " ب ز " ها پيش امد كه گويا از طريق مجلس هم پيگري شد و البته بولتن نيوز هم گزارش مفصلي در رابطه با آن نوشته بود!.
به هر حال به نظر مي رسد جناب وزير نفت بايد در خصوص فروش نفت كشور به وسيله سازمان هاي ويژه خصوصي و يا غير خصوصي موازي امور بين الملل نفت با حساسيت بيشتري برخورد نمايند كه البته مطمئن هستيم كه اين گونه است. چرا كه كوچكترين اشتباه در اين بخش منجر به زيانهاي چند ده ميليارد دلاري و بر باد رفتن پول نفت به عنوان امانت ملت و بيت المال خواهد شد و در آن زمان نه مجلس مي تواند بگويد نمي دانستيم و نه رئيس جمهور مجترم به ملت بزرگوار ايران پاسخي خواهند داشت.
در اين رابطه و براي اينكه حساسيتها و مواردي را كه بايد قطعا در فروش نفت كشور در نظر گرفت را بهتر درك كنيم و بازگشتي داشته باشيم به روشهاي فروش نفت ايران و اصول حاكم بر آن، بد نديديم تا مصاحبه اي را با عنوان " نفت ايران چگونه به فروش مي رسد" كه در ارديبهشت ماه سال 1386 با دكتر غنيمي فر شده است را مجددا باز نشر نموده و بازخواني كنيم تا وظيفه خود را در بخش خبر انجام داده باشيم :
قیمت گذاری و فروش نفت را به جرات می توان از پیچیده ترین عملیات اقتصادی دنیا دانست. پیش از دهه ۷۰ میلادی، زمانی که هفت خواهران نفتی بازار نفت دنیا را در اختیار داشتند، قیمتگذاری و حتی نحوه فروش نفت از سوی آنها صورت می گرفت. پس از قدرت گرفتن اوپک، قیمتگذاری نفت از دست شرکتهای پرقدرت نفتی خارج شد و کشورهای تولید کننده نفت آنرا به دست گرفتند. اوپک فقط چند سال توانست در زمینه قیمتگذاری قدرت نمایی کند و پس از مدتی این قدرت از دست این سازمان خارج شد و این بار در اختیار بازار قرار گرفت .
ـ گفت و گو با دکتر حجت الله غنیمی فرد قائم مقام معاون شرکت ملی نفت ایران در امور بین الملل توسط مرتضي هادوي
● آقای دکتر به عنوان یک مقام مسئول بفرمایید الان فروش نفت ایران در چه مرحله و مقطعی است؟ آیا توانسته ایم به سطح درآمد مورد نیازمان برسیم؟
فروش نفت ایران بر اساس مصوباتی که از مرجع تصمیم گیرنده، هیات مدیره شرکت ملی نفت، صادر شده بر مبنای شرایط معین در آن مصوبه به متقاضیان فروخته می شود. متقاضیان خرید نفت این طور تقسیم بندی شده اند که یا باید پالایشگر باشند و یا با پالایشگاههایی که بتوانند نفت خام ایران را پالایش کنند قرارداد داشته باشند. دلیلش هم این بود که نفت خام به دست افرادی نیفتد که بدون داشتن مشتری مورد نظر در روی آنها سرگردان بماند و قیمت نفت ایران را در حدی پایین به دیگران بفروشند و برای شرکت ملی نفت ایران که فروشنده اصلی نفت است و حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت خام را صادر می کند، با مشکل مواجه نشود.
چنانکه شرکتی شرایط مورد نظر را داشته باشد آن را به عنوان متقاضی ثبت نام شده در لیست مجموعه شرکتهای مورد قبول تلقی می کنیم و برای رابطه با این شرکت سوابقی از آن می خواهیم از جمله سوابق چند سال گذشته اش در عملیات نفتی و سابقه. در ضمن باید ۳ بانک معتبر جهانی نیز آن شرکت را تایید بکنند. طرفهای اصلی قراردادی که در آن رشته معتبر هستند هم اعلام بکنند شرکت مذکور چه وضعیتی داشته است. شرکت باید وضعیت مالی خودش طی سه سال گذشته را اعلام بکند و آن اظهار، معتبر باشد به این معنی که یک حسابرسی بین المللی در مکانی که آن شرکت ثبت شده آنرا تایید کند. سپس اعلام می شود این شرکت اعتبارات مالی دارد یا نه و همچنین مشکلات حسابرسی در مدیران آن شرکت ها و سود و زیان آنها باید مشخص شود. باید طرفهای اصلی یعنی صاحبان اصلی این شرکتها شناسایی شوند به این معنی که مشمول حضور کسانی که علیه منافع ایران اقداماتی کرده و شناخته شده اند و یا صهیونیست ها نباشند.
● یعنی با توجه به این موضوع که اشاره کردید طرف خرید، باید پالایشگر باشد آیا در معاملات نفتی واسطه ها را کلا حذف کرده اید؟
نخیر، اتفاقا در بخش نفت، گروهی به اسم تجار نفت وجود دارند که پالایشگر نیستند ولی در عین حال چون نفت را برای پالایش می خرند، اینها هم در مصوبه طرف قرارداد شناخته شدند. آنها هم چنان چه دارای سوابق مثبت و قرارداد پالایشی باشند مورد قبول هستند لذا به دنبال اینکه فردی را که واسطه کار تجارت نفت است از این مجموعه حذف کنند نبوده اند. در بخش نفت تجار نفتی ای هستند که از نظر قدرت مالی کمتر از پالایشگاهی های نفتی نیستند و صحت عملکرد شان هم کمتر از آنها نیست.
● با توجه به این موارد ایران برای فروش نفت با چند شرکت در ارتباط است؟
شرکتهای متعددی هستند. چه در بخش اروپا چه در بخش آسیا با تعداد زیادی از شرکتها معاملات تجاری نفتی برای رساندن به مقصد پالایشگاه ها و یا با پالایشگرها برای مقصد خودشان قرارداد وجود دارد. البته بخش مربوط به آفریقا بر اساس مصوبه ای که بازهم، مصوبه هیات مدیره شرکت ملی نفت است به شرکت «نیکو» سپرده شده اس. این شرکت که تماما متعلق به شرکت ملی نفت ایران است، بطور کلی نفت به آفریقا را انجام می دهند که خریدار اصلی ما در آفریقا کشور آفریقای جنوبی است.
● شیوه فروش از ابتدای پیروزی انقلاب به این سبک بوده یا تغییر پیدا کرده است؟
بخشی از روند فروش نفت خام در رابطه با ثبت شرکت هاست که در پاسخ به سوالهای قبلی به آن اشاره شد. ثبت شرکتها تقریبا از چند سال پیش به شکل فعلی شروع شده است اگر چه قبل از اینکه این ضوابط به تصویب هیات مدیره شرکت ملی نفت برسد عملا چیزی نزدیک به ۱۰-۱۵ سال گذشته هم آنها اجرا و همین ضوابط در نظر گرفته می شد. یعنی تا شرکتی این مدارک را نمی فرستاد و احراز صلاحیت نمی شد نمی توانست طرف خرید باشد. ولی طی چند سال گذشته این مطلب چون به تصویب هیات مدیره نفت هم رسیده به صورت یک روش کاری درآمده که هر شرکتی به شرط داشتن این شرایط بعد از اینکه از لحاظ کارشناسی مورد تایید قرار گرفت نامش به هیات مدیره داده می شود و هیات مدیره شرکت ملی نفت بعد از اینکه گزارش مبنی بر تایید مدارک را قبول کرد،اجازه می دهد نام آن شرکت به لیست خریداران اضافه شود. لذا از نقطه نظر کاری ثبت نام و اینکه این موارد نهایتا به صورت کتبی به هیات مدیره اعلام بشود حدودا از سال ۷۹ است که دارد انجام میشود ولی این ضوابط قبلا هم به صورت کامل اجرا می شد ولی اجازه هیات مدیره را لازم نداشت. اگر چه این را هم باید در نظر داشته باشیم که موقعیت شرکت های نفتی تغییر کرده تعداد شرکت های واسطه نفتی طی این دوران کمتر شده به خصوص از اواسط دهه ۱۹۹۰ نه تنها شرکت های تجاری نفتی کمتر شدند بلکه برخی از شرکتهای تجاری بزرگ بخش نفت شان کوچک یا حذف شده است و عملا هم با تجربه ای که طی این ۱۵-۱۴ سال اخیر کسب شده، به پالایشگرهایی که نفت خام را به صورت خاص تصفیه می کنند بیشتر دسترسی مستقیم پیدا کردیم و پالایشگرها هم دلشان می خواهد که مستقیم با تولید کننده نفت خام در تماس باشند. پس اگر شما الان نسبت به ۱۲-۱۰ سال پیش تعداد کمتری از واسطه های نفتی را در مجموعه قراردادها می بینید. به این علت است که خود پالایشگرهایی هم که طرف ما بودند دیگر بخشی از اینها را مورد نیاز نمی بینند. برخی از پالایشگرها به علت مشکلات مالی که برای باز کردن اعتبار اسنادی دارند یا مهلت پرداخت سی روزه را مهلت کمی می بینند و مهلت بلند مدت تری را لازم دارند بعضی وقتها از تجار نفتی استفاده می کنند تا بتوانند این اعتبارات را به آنها بدهندو فرصت بلند مدت تری را داشته باشند در عین حال چون به نفت ایران نیاز دارند می توانند از طریق واسطه قراردادن شرکت های تجاری نفتی که در لیست شرکت ملی نفت ایران قرار دارند، قرار داد را پیش ببرند. امید است پس از بررسی هایی که صورت می گیرد، وزارت نفت اعلام کند شرکتهای تجاری نفتی ایران هم می توانند در این مجموعه وارد بشوند. شرایط شرکتهای ایرانی که در ایران ثبت شده اند و تمایل دارند در این زمینه کار بکنند باید چه باشد و نیز شرایطی که برای این شرکتها باید فراهم بشود نیاز به کار کارشناسی داشته که بخشی از آن انجام شده است.
● یعنی طی این مدت اصلا شرکتهای تجاری که در ایران ثبت شده باشند وارد این معاملات نفتی نشده اند؟
متاسفانه هیچکدام از شرکتهای ایرانی تا کنون دارای شرایطی که تعیین شده، نبوده اند.
● کاهش تعداد شرکتهای تجاری و واسطه های معاملات نفتی و در کنار اینها بحران روابط ایران و آمریکا آیا در مساله فروش و معامله نفتی ایران اختلال ایجاد کرده است؟
شرکتهای تجاری نفتی به ویژه آنهایی که مورد تایید شرکت ملی نفت ایران بودند، طی ۱۰ -۱۵ سال گذشته که با آنها کار شده هیچکدام شرکتهایی نبودند که به دنبال ایجاد مشکل برای صادرات نفت باشند. اینها نه تنها مشکلی ایجاد نکردند بلکه در بعضی موارد امکاناتی فراهم کردند که صادرات ما را تسهیل کرد. مثلا قبل از اینکه آمریکا رابطه خودش را به صورت مستقیم در اواسط سال ۱۹۹۵ قطع بکند، به آمریکا مستقیم نفت فروخته می شد. شرکتهایی وجود داشتند که نفت ما را به قصد پالایشگاه هایی در اروپا می بردند که این پالایشگاه ها آمریکایی نبودند ولی این شرکتها، شرکتهای تجاری آمریکایی بودند و نفت را برای پالایشگاه خاصی می بردند و از فراورده اش در نهایت استفاده می کردند. علاوه بر این حتی قبل ازاینکه ما رابطه ای مستقیم با شرکتهای آمریکایی برای مقاصد غیر کشور ایالات متحده داشته باشیم، شرکتهای واسطه ای بودند که نفت خام ایران را برای پالایشگرهای آمریکایی در اروپا می بردند و اینها در آن مدتی که رابطه مستقیم بین ما و شرکتهای پالایش آمریکایی نبود به صورت شرکتهای فعال تجاری کار می کردند، مشکلی ایجاد نکردند و درامر صادرات تسهیل هم ایجاد می شد و بعد از اینکه با پالایشگرهای آمریکایی به این نتیجه رسیده شد که برای مقصد غیر از ایالات متحده مستقیم کار شود، این شرکتهای تجاری ما بین کنار رفتند ولی حتی بعد از این هم مشکلی برای ما ایجاد نکردند.
● نتیجه گفت و گوی ایران با پالایشگران آمریکایی چه بود؟
زمان مربوط به روابط تجاری ایران با پالایشگران آمریکایی به دوران بسیار بلندی بر می گردد ما چندی بار توسط آمریکا تحریم شدیم یکی از زمان هایی که تحریم شدیم زمان ریاست جمهوری ریگان بود. تحریم ایالات متحده به دنبال تحریم قبلی ادامه پیدا کرد ولی این تحمیل مشمول عدم خرید پالایشگرهای نفتی آمریکایی در خارج از آمریکا نمی شد ولی در سال ۱۹۹۵ میلادی، با قطع رابطه کامل تجاری توسط کلینتون دیگر خرید نفت ایران به مقصدی حتی غیر از ایالات متحده آمریکا برای پالایشگران آمریکایی ممنوع شد. به این نکته باید اشاره کرد که تجار نفتی که بین تولید کنندگان و مصرف کنندگان نفت قرار می گرفتند، چنانچه با ضوابطی که مشخص شده بود نه تنها مشکلی ایجاد نمی کرد بلکه تسهیلات معاملاتی ایجاد می کردند و حتی در برخی از موارد که ایران با مشکلات مالی روبرو می شد برخی از این شرکتهای تجاری نفتی حاضر بودند پولی را پیش بدهند و بعدا نفت را به قیمت روز برداشت در آینده ببرند.
● آیا این طور پیش آمده که شرکتهای آمریکایی دوباره خواستار خرید نفت ایران بشوند؟
شرکتهای نفتی یا پالایش آمریکایی به علت همان دستور العمل رئیس جمهوری سابق آمریکا«کلینتون» ممنوع از خرید نفت خام از ما هستند و عملا هم ما به آنها فروشی نداریم.
حتی با واسطه هم نمی خرند؟حتی با واسطه هم نمی خرند و ما هم هیچ اصراری نداریم به زور به کشوری که ممنوعیت ورود نفت خام ما را دارد، نفتی را صادر کنیم ضمن اینکه باید بگوییم رابطه ما با شرکتهای آمریکایی رابطه حرفه ای برای تبادل اطلاعات مربوط به بازار نفت است یعنی در هر سمینار و جلسه ای که ملاقاتی صورت می گیرد مبادله اطلاعات مربوط به بازار نفت، آینده نفت و تحمیل های نفت است و لی انعقاد قراردادی در کار نیست. عملا تا حالا در این مورد در خواستی از سمت آنها نبوده است چرا که هیچکدام از این شرکتها که در سطح معاملاتی با ایران مورد تایید بودند، دنبال فرار از قوانین و ضوابطی نیستند که برای آنها وضع شده است و شرکت ملی نفت ایران هم حاضر نیست با هر شرایط و به هر شکلی به آنها نفت بفروشد.
قطع روابط در زمینه خرید نفت از ایران برای ما چه مشکلاتی پیش آورد؟در سال ۱۳۷۴ بر اساس اطلاعات و آماری که در همان زمان هم در مطبوعات چاپ شد، برای هر دوره سه ماهه با مشکلاتی روبرو شدیم ولی همان سال هم علت بالا بودن قیمت نفت نسبت به پیش بینی بودجه، در پایان سال ۱۳۷۴ توانستیم آن مقدار از صادرات خودمان را که به شرکتهای پالایشگر آمریکایی داشتیم به شرکتهای دیگر بدهیم و نهایتا در پایان آن سال توانستیم بیشتر از آن چیزی که باید در سال ۷۴ ایجاد درآمد می کردیم، به خزانه واریز کنیم ضمن اینکه دیگر تحریم آن سه ماه مشکلی ایجاد نکرده بود، رقم ریخته شده اضافی به خزانه بیشتر می شد ولی عملا این شد که باز هم علیرغم این مشکل بعد از سه ماه توانستیم مشکل را حل کنیم و بیشتر از رقم پیش بینی شده در بودجه به خزانه ریخته شد.
● الان وضع ما چگونه است؟ آیا فرمول قیمت ما عوض شده است؟
وضع ما خوشبختانه این طور است که اکثریت قراردادهایی که بر اساس قرارداد بلند مدت است شرق یعین به آسیا از پاکستان تا ژاپن صادر می شود. چیزی قریب به ۷ تا ۸ درصد به قاره آفریقا صادر می شود و نزدیک به ۳۲ درصد به اروپا . ما به قاره آمریکا یعنی کشورهایی چون کانادا، برزیل و اروگوئه قبلا نفت صادر می کردیم ولی بعد از کم شدن سهمیه های تولید برای اعضای اوپک طی چند سال گذشته به آن بازارها نفت صادر نشده است و عملا با توجه به افزایش تقاضایی هم که در حال حاضر بعد از این سالها پیش آمده ، در بازگشت به میزان تولیدی که اوپک میزانش را اضافه کرده و بعد از کسر مقدار پالایش داخلی ، هنوز هم به بازار قاره آمریکا نفتی صادر نمی شود.
آقای دکتر اگر خواسته باشیم در شیوه فروش نفتمان تغییری بدهیم شما بهترین شیوه را چه شیوه ای می دانید؟ابتدا یک قسمت از سوالات قبل شما را که بی پاسخ ماند جواب می دهم این سوال که آیا فرمول قیمتی ما عوض شده یا نه؟
نوع نفت فروختن ما طی تمام سالهای بعد از انقلاب رو به تکامل بوده و تمام کسانی که دراین بخش بودند چه آنهایی که از بخش رفتند و به مسئولیت های دیگری گمارده شدند و چه آنها که در همین بخش ادامه فعالیت دارند، در متحول شدن این تصمیمات و رسیدن به آن چیزی که امروز هست و باید تکامل یابد، سهیم بودند. ما در حال حاضر فرمول قیمت های نفتی ایران را برای هر ماه میلادی حدودا تا دهم ماه میلادی قبل اعلام می کنیم. برای بازار آسیا یک فرمول قیمت داریم ولی بازار اروپا را تقسیم کردیم به بازار شمال غرب اروپا – بازار مدیترانه و در بازار مدیترانه دو نوع فرمول قیمت را اعلام می کنیم یکی مشتریانی که از خارک آن به مقصد پالایشگاه های مدیترانه می برند یکی پالایشگرهایی که نفت خامی را که ما از دهانه کانال سوئز از طریق خط لوله ای که در مصر هست به بندر سیدی کریر می رسانیم و اصطلاحا در آنجا آماده صادرات می کنیم می برند لذا دو قیمت اعلام می کنیم یکی قیمتی که از خاک برداشت می شود دیگری قیمتی که از دهانه کانال سوئز برای مقصد مدیترانه و یک قیمتی که از مبدا خارک برای شمال غرب اروپا است. قیمت مربوط به آفریقا را هم به همین ترتیب با عنوان قیمت بعدی باید در منطقه غرب اعلام بکنیم. در حال حاضر برای تمام قراردادهای بلند مدت، قیمتی که به آسیا می رود بر اساس قیمت میانگین ماهیانه نفت خام عمان و دبی است و با توجه به اینکه کدام نفت خام مورد نظر است، صحبت می کنیم تعدادی به این میانگین اضافه یا کم می شود. یکی از عواملی که ما به آن توجه خاص می کنیم رفتار رقبای ما در این بازار است که به بازار شرق مقدار زیادی نفت صادر می کند. در بازار غرب همکه ما داریم صادر می کنیم، مبنای قیمتی مان اصطلاحا قیمت برنت است ولی برنتی که اصطلاحا به آن قیمت میانگین، وزنی ماهیانه IPE می گویند. باز هم موقعی که فرمول برای مقصد غرب اعلام می شود، یکی از توجهات خاص که باید داشته باشیم این است که رقبای ما در بازار غرب چگونه رفتار می کنند و رقبای اصلی در بازار شمال غرب اروپا و در بازار مدیترانه علاوه بر برخی تولید کنندگان خلیج فارس، تولید کنندگان نفت در دریای شمال و روسیه هم هستند. در بازار آفریقا رابطه قیمتی، بسیار نزدیک به شمال غرب اروپا است. مثل همان رابطه قیمتی در شمال غرب اروپاست. با یک مقدار افزایش به علت اینکه نسبت به مقصد از نقطه نظر مبدا خارک نزدیکتر هستند. در شمال غرب اروپا در بعضی از موارد مقاصد ۴۵ روزه داریم تا نفت از خارک به آن برسد. در صورتی که در رابطه با آفریقای جنوبی چیزی نزدیک به بیشتر از ۱۵ روز را نیاز نداریم. با توجه به این نکات باید گفت از نقطه نظر فرمول قیمت فرمول ماهیانه اعلام می شود. زمانهایی که قرار باشد مقادیری به صورت تک محموله فروخته بشود مشمول مصوبه دیگری از هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران است که باید شرایط تک تک موارد در قیمت مورد توجه قرار بگیرد و لذا در موارد تک محموله که موارد بسیار کمی نسبت به کل قرار داده استپایه های قیمتی به جز مواردی که در بالا گفته شد می تواند سبدی از ترکیب آنها و دیگر نفت های شاخص در بازار باشد.
● شما فرمودید به صورت ماهانه اعلام می شود. مثلا در نفت خام شاخص فرمول قیمتی آسیا آیا می تواند تغییر بکند؟
فعلا نخیر. اتفاقا نکته ای در مورد آسیا وجود دارد و آن این است که عده ای از پالیشگر ها و عده ای متخصصین نفتی معتقد هستند قیمت خام نفت دبی که یکی از شاخص های فرمول قیمت آسیاست، غیر واقعی و بیشتر از ارزش واقعی است که دارد. شاخص قراردادن این نفت خام مربوط به چندین سال قبل است که به چیزی نزدیک به ۴۰۰ هزار بشکه در روز از آن تولید می شد ولی الان این رقم ۱۴۰ تا ۱۵۰ هزار بشکه بیشتر نیست. عده ای معتقد هستند رقم قیمتی اعلامی دبی در نشریه های بین المللی رقم اصطلاحا متورم شده ای است و بیان کننده واقعی ارزش این نفت خام نیست لذا در آسیا برای مدتهای مدیدی همگی به دنبال نفت شاخص جایگزین بودند که جایگزین را برای این داشته باشند.
ایران می تواند جایگزین شود؟شرکت ملی نفت ایران در ارتباط با این مطلب به یکی از طرفهای اصلی خودش در آسیا پیشنهاداتی داد و گفته شد اگر بازار آمادگی داشته باشد ایران آماده است یکی از نفتهای خودش را به عنوان این ملاک در تعیین قیمت ها اعلام بکند. البته دراین سیستم بین المللی نفتی دقیق تر و بهتر اینطور خواهد بود که اگر این جایگزینی می خواهد انجام بشود فقط یک قیمت نفت خام نباشد که شبهه ای پیش بیاید که توسط یک تولید کننده در آن دستکاری می شود در آن صورت پیشنهاد شد حداقل یکی از تولید کنندگان دیگر هم یکی از نفت های خود را در این مجموعه بیاورد تا ترکیبی از دو نفت ایران و آن تولید کننده پایه قیمتی باشد، به جای دبی که به خاطر کاهش تولید کنندگان مشکل ایجاد می کند و این کار می تواند ثبات قیمتی را در بازار پیش بیاورد.
این ایده چرا قبول نشد؟بعد از مدتی یکی از نشریاتی که اعلام قیمت می کند سکعی کرد که قیمت نفت عمان را نسبت به قبل از خودش طوری اعلام بکند که چنانچه مثلا در دبی معاملاتی صورت گرفت و کمی کسری بود، برای اینکه بتواند انجام بشود بتواند به عمان رجوع بدهند و این ترکیب جایگزینی عمان برای دبی باعث شد که مقداری از ان مشکل تورم شدن قیمت دبی را منتفی بکند و حداقل این مشکل برای مدتی به تاخیر بیفتد.
● آقای دکتر سوال من این است که اگر شما با توجه به تجربه چندین ساله ای که در بخش فروش نفت دارید شیوه فروشی که خواسته باشیم مدرنیزه تر باشد و به هر حال «به روز» باشد را برای کشور ما تبیین بکنید آن شیوه چه می تواند باشد؟
بخشی از شیوه ها به ابزار بر می گردد. در ابزار اگر بتوانیم در آینده نزدیکی وارد بازارهای بورس نفت و وارد معاملات آنگونه ای که در این بازارها هست، بشویم، باید مراحل بعدی مربوط به تجارت تبدیل تجارت از تجارت«بر روی کاغذ» به تجارت «بدون کاغذ» یا «الکترونیکی» را طی کنیم. داشتن تجارت الکترونیکی نه تنها تمام مکاتبات را حذف می کند بلکه تسریع و ارتقای کیفی به انجام کارها می دهد. این مطلب فقط به شرکت ملی نفت ایران بر نمی گردد که این علاقه مندی را داشته باشد بلکه برخی از ضوابط و امکاناتی که در داخل وجود دارد اجازه این کار را به طور کامل و کافی به ما نمی دهد. بعضی از مدارکی که باید نگهداری شود و بعضی موارد مانند امکانات مخابراتی که در اختیار ما هست این اجازه را به ما نمی دهد که بتوانیم براحتی همه امکاناتی که برای معاملات اینترنتی در دنیا وجود دارد، را به کار گیریم.اگر این مشکلات رفع شود، مرحله بعدی کار می تواند یکی از مراحل پر موفقیت باشد.
● آیا شیوه فروش ما با شیوه فروش نفت عربستان خیلی فرق دارد؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com