اهميت فتح خرمشهر وقتي روشن مي شود که ما
بدانيم در طول 300سال گذشته ايران استقلال قضايي سياسي اقتصادي و فرهنگي خود
را ازدست داده بود. وايرانيان باور کرده بودند که «نمي تواند» اين روحيه خود کوچک
بيني در وجود نخبگان و مردم عادي ريشه دوانده بود. شکستهاي ايران در جنگهاي اول ودوم با روسيه وپس از آن شکست از
انگليس که هرسه در زمان قاجار اتفاق افتاد نه تنها بخش عظيمي از سرزمين ايران را
منتزع کردبلکه بسيار مهمتر تر از آن ،روح اير ان و ایرانی را به تسخيردشمنان در
آورد.
بدیهی است اگر قرتی بین المللی از
لحاظ روحي و روانی بر ملتي ديگر چيره
شودتسلط اقتصادي و نظامي بر آن ملت کا ر آساني خواهد بود .ايراني در 3قرن اخير خود
را کوچک مي دانست باور داشت بيگانه از او بهتر مي فهمد بهتر عمل مي کند و شکستن
اين روحيه -که هنوز رگه هايي از آن در ذهن برخي هست- کار آساني نبود . اين مساله
رهبري مثل امام (ره) را مي خواست که خداوند به اين ملت عطا کرد . انقلاب اسلامي يک
نه بزرگ بود به سه قرن تحقير و سه قرن خفت و خواري اما پيروزي انقلاب در 22 بهمن طليعه اين کار بود وحرکتي بود در
داخل، بنا بر اين، دشمنان بيروني نظام نيز بايد به اين باور مي رسيدند که «آن سيبو
بشکست و آن پيمانه ريخت»واين مساله نيز با فتح خرمشهر اتفاق افتاد و جهان خارج از
مرزهاي ايرا ن نيز فهميد که در تا ريخ ملت ايران فصلي نوآغاز شده است. اما هنوز
اميد داشت که اين حمله با ضد حمله ي جبران کند و حاضر نبود اين واقيعت را به رسميت
بشناسد که ايران اسلامي در آستانه يک خيزش عظيم قرار گرفته است. از اين رو ملت
ايران براي تثبيت پيروزي انقلاب و فتح خرمشهر ناچار شد شش سال ديگر بجنگد و به
جهانيان ثابت کند که حق غصب شده ملت ايران گرفتني است. امروز با گذشت بیش از سه دهه از بازگشت خرمشهر به دامن مام ميهن،
شایسته است در فضایی که بسیاری در پی کسب کرسی ریاست جمهوری اند هیجانهای تبلیغاتی
بسیاری را مسحور کرده است یاد چند هزار
شهیدی که خونشان بهای بازگشت خرمشهر شد را نیز فراموش نکنیم.
فتح
خرمشهر ازاين جهت مهم است که روحيه خود باوري را که بزرگترين سرمايه يک ملت است را
به ملت ايران بازگرداند . اين اتفاق در تاريخ ايران بي نظير است زيرا اگر در گذشته
خاک ايران اشغال مي شد فرهنگ ايران وروحيه ملي و اسلامي ايران اشغالگر را در خود
هضم مي کرد . اما در دو قرن گذشته ايران علاوه بر از دست دادن خاک خود هويت و
شرافتش نيز تهديد شد و خود باوري ايراني تبديل به خود کم بيني شده بود و فتح
خرمشهر اين وضعيت را دگر گون کرد.اگر نگاهي به چگونگي فتح خرمشهر داشته
با شيم از لحاظ امکانات و تجهيزات يک نا برابري مطلق در بين طرفين وجود داشته است.: پس از عمليات فتح
المبين و آزادسازي غرب كرخه تا حدود مرز بين المللي، بطور طبيعي هدف بعدي شهر
استراتژيك خرمشهر بود علمليات آزادسازي خرمشهر«بيت المقدس» نام گرفت اين عمليات به
هيچ وجه براي عراق غير منتظره نبود و حداقل يكماه ، قبل از آغاز آن عراق از تاريخ
اين عمليات مطلع شده بود
. متعاقب بحث هاي
طولاني سرانجام عمليات مشترك ارتش و سپاه در سحرگاه دهم ارديبهشت 1361 30 آوريل 1982 آغاز شد. دراين عمليات
سپاه بين 100 تا 120 گردان نيرو وارد عمل كرد. توان رزمي سپاه در اين نبرد نسبت به
عمليات حصر آبادان 10 برابر شده بودو ارتش جمهوري اسلامي ايران نيز 61گردان نيرو
بكار گرفت. ارتش عراق 10
تيپ رزمي ،5 تيپ مكانيزه ، 17 تيپ
پياده ، 7 گردان كماندوئي ، 30گردان توپخانه در منطقه مستقر كرده بود كه همراه با
يگانهاي مانوري دشمن (پياده مكانيزه ، رزمي با استعداد بيش از 320گردان درمقايسه
با 195 گردان نيروهاي جمهوري اسلامي ، توان رزمي نيروهاي دو طرف حدود دو به يك به
نفع عراق بود.
اين عمليات نتيجه اي بسيار درخشان
داشت علاوه بر خرمشهر 5400 كيلومتر از خاك ايران آزاد شد تلفات عراق 16 هزار كشته
19414 نفر اسير که 13873 نفر از آنان در داخل خرمشهر اسير شدند . انهدام شصت فروند
هواپيما ، 30 فروند بالگرد ، 418 دستگاه تانك و 49 دستگاه خودور گزارش شده
105دستگاه تانك و 56 دستگاه خودرو نيز به غنيمت در آمد.
فتح خرمشهر انعكاس جهاني داشت و
آزادي آن از لحاظ نظامي نقطه عطفي در جنگ شناخته شد . زيرا از
نظر سياسي عراق با از دست دادن خرمشهر تكيه گاهش را براي مذاكره از دست داد. در پي
اين پيروزي حاميان عراق تلاشهاي وسيعي را آغاز كردند تا بدون در نظر گرفتن حق
ايران مبني بر شناسائي متجاوز و تبعات ناشي از آن آتش بسي را به ايران تحميل كنند
. كميته روابط خارجي آمريكا در گزارشي پيروزي ايران را نتيجه تجديد قواي نيروهاي
ايراني ، نيروي انساني بيشتر ايران و هماهنگي بهتر ارتش منظم ايران و پاسداران
انقلاب دانست . اگر قسمت آخر اين گزارش صحيح باشد قسمت نخست آن صحيح نيست زيرا
همانگونه كه ديديم قواي عراق دو برابر قواي ايران بود .
12 روز پس از فتح
خرمشهر اسرائيل به خاك لبنان حمله كرد . بنابراين فشار زيادي متوجه ايران شد كه
صلح را بپذيرد اما اين پيشنهادها ی صلح هيچ يك حقوق ايران را تأمين نمي كرد و بدون
پرداختن به مسائلي چون آغاز كننده جنگ خواهان آتش بس بود . از سوئي بحث كمك ايران
به سوريه مطرح شد
.
آقاي هاشمي در
خاطراتش مي نويسد رئيس جمهور به منزل ما آمدند و باهم به ديدار امام رفتيم راجع به
كمك به سوريه در مقابل اسرائيل مذاكره كرديم. امام(ره) با حضور ما در جبهه
سوريه با شرايط موجود مخالفند و معتقدند كه عربها جدي جنگ نخواهند كرد و درگيري
بيشتر ما (با اسرائيل) باعث مي شود كه در جنگ خودمان دچار وقفه شويم و در هر دو به
جائي نرسيم .بنابراين امام در اين مرحله از تجزيه نيروهاي خودي جلوگيري كردند و
اجازه ندادند دشمن از اين فرصت استفاده كند .
يكي از عمده تلاش كنندگان براي آتش بس
آمريكا بود بخصوص كه اين كشور موازنه قواي سياسي نظامي ايران را مغاير با نقش
«هژومونيك» خود در صحنه بين الملل مي دانست . تصميم جامعه جهاني حامي عراق ، پايان
جنگ بدون هيچ امتيازي به ايران بود و خواسته آنها اين بود كه جنگ پايان پذيرد ضمن
اينكه هيچ تضميني براي امنيت مرزهاي ايران با توجه به بي اعتباري قول و قرارهاي
حزب بعث وجود نداشت
.
در واقع بعد از فتح خرمشهرايران
بدنبال صلح شرافتمندانه بود بحث فقط آزادي خرمشهر نبود . قرارداد الجزاير بايد
تثبيت مي شد و عراق مواضع روشني در اين باره نداشت و عدم عقب نشيني عراق از 2500
كيلومتر مربع از خاك ايران از جمله «نفت شهر» و «خسروي» عدم صداقت عراق را
نشان مي داد . از طرفي پذيرش متجاوز بودن عراق توسط جامعه جهاني و تبعات ناشي از
آن احتمال پرداخت غرامت به ايران را در پي داشت كه پيروزي كامل ايران محسوب مي شد
و به اين معني بود كه ايرانِ ضعيف اول جنگ ، عراق را از20 هزار كيلومتر از خاك خود
رانده و از نظر سياسي نيز جامعه جهاني او را به عنوان متجاوز معرفي كرده است مسئله
اين بود كه جامعه جهاني زيربار آن نمي رفت. زيرا پيروزي ايران موقعيت اين کشور را با
تكيه بر قدرت مردمي خود در خليج فارس بالا مي برد و اين مسئله نه خوشايند
غرب بود و نه شرق و نه كشورهاي منطقه . بنابراين ، شرايط ايران پذيرفته نشد
و حاميان عراق در شوراي امنيت همچنان بر آتش بس تأكيد ميكردند و نه بر يك صلح
عادلانه
.
از نظر منطقي ، غرور ملي و افكار
عمومي ملت ايران اين اجازه را نمي داد كه دشمن آمده و در مدت دوسال پنج استان كشور
را ويران كرده و باعث جرح و قتل ده ها هزار نفر شده اكنون كه شكست خورده بي هيچ
تعهدي و بدون هيچ سوال جوابي و بدون هيچ تضميني ، مبني بر عدم تجاوز در آتيه در پي
كار خود برود
.
:بنابراين
در صورت پذيرش آتش بس ايران بايد همانگونه كه تحميل جنگ را تجربه كرد ؛ تحميل صلح
بدتر از جنگ را هم مي پذيرفت و در خاك خود توقف مي كرد و منتظر تحولات آينده
مي ماند زيرا عراق هيچ يك از بهانه هاي جنگ را رها نكرده بود و هيچ تضميني براي
عدم تجاوز مجدد وجود نداشت . اما مسئولين كشوربر تأمين حق ملت ايران و تضمين براي
جلوگيري از هجوم مجدد تأكيد داشتند .
اين درخواست با توجه به سياست قدرت
هاي بزرگ در جلوگيري از ارائه امتياز به ايران به معني آغاز دوره جديدي از جنگ بود.
آقاي هاشمي در خاطراتش مينويسد : براي
تصميم گيري نهائي در تاريخ 20 خرداد 1361 جلسه اي با حضور شوراي عالي دفاع و
فرماندهان اصلي جبهه ها در محضر امام (ره) تشكيل شد . امام خواستار ادامه جنگ در
مرزها بود اما نظاميان اين امر را غير ممكن ميدانستند و سرانجام امام پذيرفتند كه
ادامه جنگ در مرزها منطق نظامي ندارد ولي تأكيد كردند در ورود به خاك عراق بايد
مناطقي انتخاب شود كه مردم حضور نداشته باشند .
بنابراين تمام
تلاشهاي ايران در زمينه نظامي - سياسي از فتح خرمشهر تا پذيرش قطع نامه 598 با هدف
تأمين يك صلح واقعي بود . استرا تژي ايران ادامه جنگ با هدف كسب يك پيروزي نظامي
در يك عمليات بزرگ براي وادار كردن عراق به پذيرش خواستهاي بحق ايران ، مبني بر
شناسائي متجاوز و پرداخت خسارات جنگ بود و اين چيزي بود كه حاميان عراق از آن
جلوگيري مي كردند . از طرفي هم با برتري بدست آمده و موقعيت برتر نيروهاي ايران در
جنگ، چشم پوشي از خواسته هاي بحق و رها كردن دشمن نيز ممكن نبود . ماندن بر
سر مرز و ادمه جنگ نيز از نظر نظامي امكان نداشت از اين رو مسولین متقاعد
شدند.که براي رسيدن به صلح امتيازي لازم است و اين امتياز در حالت ادامه جنگ در
مرزها امكان نداشت بدست بيايد و از طرفي هم هيچ پيشنهاد صلحي مطرح نشده بود.. وضع
به همين منوال ادامه داشت تا 5 سال از آزادي خرمشهر گذشت و باز در اين مدت هيچ
پيشنهاد صلحي داده نشد البته قطعنامه هائي صادر شده كه همه آنها پيشنهاد آتش بس
داشتند و موضوع آنها صلح نبود. بنابراين واقعيت ها بود كه براي بدست آوردن حداقل
تضمين براي آينده ، جنگ ادامه يافت
.
در ششمين روز جنگ ،قطعنامه479 شوراي
امنيت صادر شداين قطعنامه به دليل عدم محكوميت تجاوز عراق، از سوي ايران رد شد.از
اين مقطع زماني به
بعد تا فتح خرمشهر شوراي امنيت را
ساكت مي بينيم. اين شورا در برابر حملات موشكي به شهر ها و بمباران مناطق مسكوني و
در اشغال نگه داشتن بيش از 20
هراز كيلومتر از خاك ايران سكوت نمود
و هيچيك از اين موارد را نقض صلح ندانست اما پس از آزادي مناطق اشغالي در عمليات
هاي ثامن الائمه ، طريق القدس ، فتح المبين و بيت المقدس در دومين قطعنامه خود با
شماره 514 پس از حدود 22 ماه سكوت مجدداً به ياد جنگ ايران و عراق افتاد . بدين
ترتيب قدرت نظامي ايران باعث شد كه شورا به درخواست اردن تشكيل جلسه دهد و در 12
ژوئيه 1982
برابر با 21 تيرماه 1361 قطعنامه 514
را تصويب كند. اين قطعنامه خواهان عقب نشيني نيروها به مرزهاي بين المللي است .
چيزي كه قسمت اعظم آن بدست تواناي ايرانيان انجام شده بود و معلوم نيست كه چرا
شورا به هنگام اشغال 11 شهر ايران به فكر عقب نشني نيروها نيفتاد . در اين مدت
طولاني كه در تاريخ شوراي امنيت بي سابقه است. شورا هيچ جلسه اي در مورد جنگ ايران
و عراق تشكيل نداد و هيچ اقدامي نكرد كه نشان دهد به انجام وظايف قانوني خود براي
برقراري صلح علاقمند است. اين قطعنامه هيچ اشاره به تجاوز انجام شده ندارد و
براي شناسائي متجاوز وعده اي نمي دهد از اين رو ايران كه تا حدود دو ماه پس از
آزادي خرمشهر نيم نگاهي به محيط بين المللي و نگاهي به صحنه درگيري داشت پس از
آنكه قطعنامه 514 منتشر شد و در آن پيش از آنكه به صلح و امنيت توجه شود ، نجات
عراق و گرفتن زمان از ايران براي غلبه عراق بر شرايط موجود و جمع و جور كردن
ارتش آن كشور جهت مقابله مطمع نظر بود
. بنابراين با
ناميدي از سازمان ملل و اقدامات بين المللي دو روز پس از تصويب قطعنامه 514 در
مورخه 23 تيرماه 1361 عمليات رمضان را آغاز كرد اين عمليات داخل خاك عراق و در
اطراف بصره به اجرا درآمد.ودر نهايت ايران مجبور شد براي تضمين يک صلح شرا
فتمندانه شش سال ديگر بجنگد.
*عضو هیات علمی دا نشگاه بو علی سینا
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
رزمندگان فراموششدگان جنگ -------- تاریخ ایران
شیعه بر پایه تاریخ است که ماندگار است . شیعه بر مظلومیت حضرت علی (ع) است که ۲۵ سال خانه نشینی ؟! را تحمل کرد . شیعه بر مظلومیت صلح امام حسن (ع) است . شیعه در مظلومیت بر آزادگی و شهادت امام حسین (ع) است . شیعه بر مظلومیت امام زمان حضرت مهدی (عج)است . که ماندگار است . و این تاریخ است که باید باورش کنند ؟!
نمایندگان محترم مجلس و دولت محترم اقدامی عاجل نمایند و مستمری حقوق رزمندگان و جانبازان زیر 25٪ را پرداخت کنند .
و بگذارند تاریخ بنویسد که به رزمنده های دفاع مقدس و جانبازان ( زیر ۲۵٪ ) مستمری حقوق دادند و این مدافعان دین و ملت و وطن را قدرشناسی کردند .
و این ظلم مستمری حقوق نگرفتن رزمندگان و جانبازان زیر 25٪ پایان یابد .
http://mkhakpour9.persianblog.ir
)))