اما انتشار سخنرانی ایشان در مسجد جامع جماران در محرم سال جاری واکنش ها و بازتاب گسترده ای داشت و بعضا با سوءبرداشت هایی همراه بود که در ذیل حجت الاسلام «حیدر حجتی نیا» با ارسال یادداشتی به تحریریه بولتن نیوز، سخنان ایشان را به نقد کشیده است.
متن کامل این یادداشت به شرح ذیل می باشد:
در شرایط بد اقتصادی موجود در کشور و درگیری و نزاع بین مجلس و دولت و عزل و نصب های عجیب و غریب در هیات دولت ، تمام افراد جامعه به شکلی دچار استرس و اضطراب هستند و هر حرفی که ذره ای بوی انتقاد بدهد به نحوی دل مردم راخنک می کند و هنر بعضی از افراد که تریبونی در اختیار دارند این است که در این فضا سوار بر موج می شوند و عقده ها و کینه های خود از دستگاههای دولتی را به عنوان نقد وانتقاد بیان می کنند.
از جمله این افراد حجت الاسلام «نقویان» هستند که در شب پنجم محرم در مسجد جامع جماران بیاناتی را ایراد کرده اند که به ظاهر حرف دل مردم است امّا به عنوان یک مخاطب که سخنرانی ایشان را خوانده ام ضمن انتقادات فراوان جهت تنویر افکار عمومی به چند مساله اشاره میکنم تا ببینیم ایشان تا چه میزان دلسوزانه انتقاد کرده اند یا ...!؟
1- سخنران محترم در شب پنجم محرم از ابتدا تا انتها کوچکترین مطلبی حتی به صورت اشاره در مورد نهضت سید الشهداء(علیه السلام)بیان نکردند!
2- امام علی (علیه السلام)می فرماید:کل شی یحتاج الی العقل و العقل یحتاج الی الادب.(هر چیزی محتاج عقل است و عقل نیازمند ادب). ادب در سخن،در معاشرت و در تمام شوون زندگی رمز موفقیت اولیاء الهی بوده است. بزرگان ما در حوزه های علمیه همانند حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله)در کیفیت نشستن و نحوه سخن گفتن بر روی منبر آن چنان رعایت ادب می کنند که همه را به تحسین وا میدارد.
امّا بخوانید بعضی از جملات آقای نقویان را:
«یک طلبه ای تازه سر از تخم در آمده ای،این طلبه ها اوّل کار که کله هاشان بوی قرمه سبزی میدهد،آن وقت می گویید من در مجلس فحش خواهر و مادر به رییس جمهور دادم،گور پدر حکمت این ملّت ،در آن زمان هم زبان من دراز بود»
حال این سوال پیش می آید که آیا با این ادبیات می شود امر به معروف ونهی ازمنکر کرد؟!
3- کدام دین و کدام منطق به آقای نقویان مجوز داده که برروی منبر این جمله را بگوید که:
«دلیلش هم اینست که بسیاری از کسانی که برا این دستگاه عجیب و غریب و ساحری(صدا و سیما) تکیه زده اند این کاره نیستند و با رانت سرکار آمده اند دلیلش این است که این حضرت مستدام ضرغامی بارها با هنرپیشه ها و خواننده ها و فوتبالیست ها جلسه گذاشته است در حالی که این رسانه ، اگررسانه دینی است یک بار با ما کارشناسان مذهبی جلسه نگذاشته است.»
اما باید دقت داشت که رسانه ملی مستقیماً زیر نظر مقام معظم رهبری است و آیا واقعاً اکثر کارکنان و مدیرانش اینکاره نیستند!؟ اکثر آنها با رانت سر کار آمده اند!؟ آیا رسانه ملی با شما جلسه نگذاشته (به هردلیل)یا با دیگر کارشناسان محترم مذهبی هم جلسه نگذاشته است!؟
4- نقد و انتقاد لازمه رشد و شکوفایی جامعه است ،جوامع انسانی خصوصاً جامعه دینی اگر بخواهد به اهداف بلند خود دست پیدا کند هم نیازمند نقد است و هم محتاج روحیه نقد پذیری چرا که نقد و نقدپذیری موجب افزایش خوبیها وکاستن بدیها خواهد شد.
اگر مسولان تصمیم گیر و تصمیم ساز نقد پذیر نباشند مسیر رشد جامعه دچار خلل خواهد شد لذا حضرت صادق(علیه السلام)می فرماید: همگان ظرفیت و سعه وجودی خود را بالا ببرند تا حدّی که انتقاد را بعنوان یک هدیه بپذیرند.
نقدی موثر خواهد بود که سالم و از سر دلسوزی و منصفانه باشد نه آنکه کلمه الحق یراد به الباطل باشد،به ظاهر نقد است امّا فی الواقع مخرب و ویرانگر . چرا در این پانزده سال گذشته (که شما به رسانه ملی تردد می کردید) و کارشناسان محترم در زمینه های مختلف سیاسی ،اجتماعی ،فرهنگی واقتصادی انتقادات خود را بیان می کردند شما ذره ای انتقاد نکردید؟ واقعاً دولتهای گذشته و دولت فعلی ، رسانه ملی در گذشته و تا زمان سخنرانی جنابعالی اصلاً ایرادی نداشتند و به یکباره که به هر دلیلی عذر شما از صدا وسیما خواسته شده ،همه مملکت ایراد پیدا کرد!!!؟ شما که در برنامه «سمت خدا» مردم را دعوت به تقوی و پرهیز از هوای نفس،دوری از غرور و تهمت و...دعوت می کردید، کمی با خود فکر کنید ،یکبار هم بنشینید و سخنرانیها خودتان را گوش دهید ببینید در همین سخنرانی تان چند گناه سر زده است!
برادر من اگر خدا برای مردم هست، برای من و شما هم هست ! اگر قیامت برای دیگران هست برای من و شما هم هست!
امام امت رضوان الله تعالی علیه فرمودند: نکند مردم با سخنرانی ما به بهشت وارد شوند و ما به جهنم!می گویید حضرت ابراهیم در مورد قوم لوط با خدا مجادله کرد و برای اینکه کسی ازاین موضوع سوء استفاده نکند و برعلیه حضرت ابراهیم شعار ندهد خداوند عالم از حضرت ابراهیم تعریف کرد. نتیجه آنکه حضرت ابراهیم به خدا نامه نوشت و انتقاد کرد و کسی العیاذ بالله مرگ بر ابراهیم نگفت.
بنابراین هرکس به رهبر معظم انقلاب نامه نوشت و انتقاد کرد ،عده ای می گویند مرگ بر ضد ولایت فقیه!
در لفافه می فرمایید به رهبر معظم انقلاب که نمی شود نامه نوشت ، دولت هم که تکلیفش مشخص است، رسانه ملی که مرکز رانت است امّادر پایان نفرمودید تکلیف چیست!؟
آیا اگر کسی سوال کند شما هم در این پانزده سال(چون انتقاد نکردید) از رانت رسانه ملی استفاده کردید و خود را در داخل و خارج مطرح کردید؟ چه جوابی می دهید؟
جناب آقای نقویان!
این انقلاب ثمره مجاهدت پیامبرعظیم الشان اسلام(ص) و ائمه اطهار(علیهم السلام) و مجاهدان و ایثارگران بزرگی است که مایه مباهات تاریخ بشریتند؛به خاطر یک دستمال، قیصیره را به آتش نمی کشند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
شما مطمئن هستید که ایشان در نلویزیون به وضعیت کنونی انتقاد نکرده ؟
نکنه شما حرفی بزنید که ایشان به بهشت بروند و خدای ناکرده شما به ... .
واقعیت اینست که حرفهای جناب نقویان شیرین و به زبان عامیانه است .چرا هر وقت نقد به سمت دولت و سیما میره شما حرف میاین ؟
چرا وقتی فیلم ها ی نامتعارف و الفاظ رکیک و حتی افراد سیاسی دروغگو وارد سیما میشوند به حرف نمیاین ؟
جز برنامه سمت خدا و یکی دو برنامه دیگه کدوم برنامه سیما جالب و عالیه ؟
حتما به پزشک دهکده و زیر تیغ و فیلم های سینمایی تکراررررررررررری علاقه داردید که منکر رانت در سیما می شوید ؟
چرا از دکتر یامین پور مجری اسبق برنامه دیروز امروز فردا نمی پرسید که در سیما چه خبر است ؟؟
در ضمن اگر شما سهیلا سادات خودمان هستید سلام و عرض ادب دارم و از مشاهده نام و نظرتان فوق العاده مشعوفم.
جناب حجت الاسلام حجتی نیا گفته های شما درست و بجاست ولی آیا نمیدانید که بردن ابروی مسلمانان گناهی است که خدا آن را به آسانی نمیبخشد آیا نمیشد این انتقادات را به خود آقای نقویان بگید آیا از نظر شما همه انسان ها باید معصوم باشند و خطا نکنند .حال که انسانی خطا کرده چه خوب است که خطایش را در پنهان به او گوشزد کنیم نه این که جار بزنیم و همه جا آبرویش را ببریم چرا که فرد را اگر به درستی متوجه اشتباهش بکنیم میتواند در سخنرانی های بعدیش آن را اصلاح کتد.
و به یاد داشته باشید مقام معظم رهبری فرمودند:در این وضع مملکت هرکس بخواهد از احساسات مردم استفاده کند و جامعه را شلوغ کند بی شک خیانت کار است.
اگر مواردی که اشاره کرد نظام بود بهتره که بره زیر سوال
توصیه میکنم صحیفه نور حضرت امام رو مطالعه بفرمایید متوجه شید نظام یعنی چی
در تشیع حجت السلام نقویان شک بود اگر نطق شقشقیه نمیکرد
دل بچه حزب الله ها خونه
بند 1 مطلب شما بسیار بی اعتبار است روضه ارباب حفظ دین است پس هر چه به آن موجب شود قابل قبول صاحب مجلس است
در بند 2 شما توضیح بده آیا باادبیات گشت ارشاد می توان امر بمعروف کرد؟
بند 3 باز تکرار رفتار مشمئز کننده و سخیفانه انتصاب هر چیز به مقام ولایت است. ایا شما انتظار دارید رهبر شخصا به مفاسد مجموعه صداو سیما رسیدگی کند؟؟؟؟
باتشکر
جناب حجت الاسلام حیدر حجتی نیا! دروس حضرت آيتالله جوادي آملي ﴿حفظه الله﴾ كه انصافا يكي از وزنههاي حوزه علمي تلقي ميشوند و وجودشان بركتي است براي كشور مال شما و سخنرانيهاي بيادبانه جناب نقويان مال ما جوانان! اشكالي دارد؟
بندهي طالب و پيگير، تاكنون حتي براي يك بار هم نتوانستهام يك جلسه از سخنرانيهاي جناب جوادي آملي را تا انتها گوش كنم و وسطش يا خوابم نبرد و يا حواسم به هزار جای ديگر پر نكشد، در حالي كه سخنرانيهاي آقاي نقويان كه به قول شما اين همه مشكل دارد را با هوشياري تمام، بارها و بارها گوش كردهام و از مطالب عالي، آموزنده، هوشمندانه و فوقالعاده كاربردي ايشان بسيار استفاده نمودهام. نه تنها بنده، كه جوانان بسياري را نيز ديدهام همين نظر بنده را دارند و استاد نقويان آنها را با دين و مسجد آشتي داده است.
اتفاقاً يكي از هنرهاي ايشان كه هنر كمي هم نيست همين است كه توانستهاند جوانان از قشرهاي مختلف را جذب منبر خود نموده و مطالبي كه بعضا امثال جناب عالي از بيان آنها به دلايل منفعتي و با توجيه مصلحتي ابا داريد را شجاعانه بيان نمايند و انصافا هم هميشه، به حق و دقيق سخنانشان را بيان نمودهاند و مطالبشان نيز تماما كاربردي و مفيد براي زندگي و روز جامعه است؛ نه همچون برخي ديگر از روحانيون كه اگر هزار كيلو سخنانشان را روي هم بريزيم، ١٠٠ گرم فرمول راهگشا براي زندگي و يافتن راه صحيح از آن خارج نميشود!. ميدانم با شنيدن اين واقعيت برانگيخته خواهيد شد، ولي متاسفانه اين موضوع يك حقيقت بسيار تلخ است.
فرموديد آيا با اين ادبيات ميتوان امر به معروف نمود؟ خود جنابعالي بفرمايد: آیا ادبیات امر به معروف براي همه يكسان است؟ آيا امر به معروف كردن يك مرجع تقليد و يك لات، ادبيات يكساني ميطلبد؟ آيا يك زن ولنگار را با همان ادبيات زني محجبه بايد ارشاد نمود؟ اولا كه كجاي ادبيات ايشان مشكل دارد؟! اگر شما نميپسنديد يعني ادبيات ايشان ايراد دارد و بايد تغيير كند؟! هركس زبان مخصوص خود را ميطلبد و بيهيچ شكي ادبيات مورد نظر شما سرسوزني به درد امر به معروف جوانان اين دوره نميخورد كه اگر ميخورد، الان ميبايست مملكتي پر از جوانان گل و بلبل داشتيم، چرا كه عمده امر به معروف كنندگان كنوني، با ادبيات شما به اين كار مبادرت مينمايند!
بنده با خواندن اين متن شما ياد شهيد مطهري افتادم كه چقدر مورد نكوهش امثال شما قرار گرفت كه چرا به راديوي طاغوت ميروي و در برنامهاي كه به مستهجن بودن معروف است، با مفسدين شناخته شده دهان به دهان ميشوي و چقدر ايشان مورد آماج تهمت و توهين قرار گرفت.
جناب حجت الاسلام حیدر حجتی نیا! بنده واقعا برايتان متاسفم كه با هدف توجيه سخن كاملا ناحق خود، هم به رهبر معظم انقلاب ﴿حفظه الله﴾ جفا نمودهايد و هم به جناب حجت الاسلام نقويان ﴿حفظه الله﴾ دروغ بستهايد.
فرموديد "رسانه ملی مستقیماً زیر نظر مقام معظم رهبری است" و لذا هرچه در آن اتفاق ميافتد به دستور ايشان است و جناب نقويان عزيز حق ندارند به فساد آشكار، برنامهريزي شده و شديدا فعال آن اعتراض كنند.
واقعا عجبا بر شما! چگونه است شما كه توصيه تقوا به جناب نقويان ميكنيد، سخنان مكرر و علني رهبر معظم انقلاب در باب اين كه هيچ نقشي در مديريت صدا و سيما ندارند و هرچه هست، كار مديران آن است را عامدانه نديده ميگيريد و چنين تهمت بزرگي به ايشان ميزنيد؟ مگر ايشان در ديداري كه با نخبگان داشتند نفرمودند: " شما خيال نكنيد چون رئيس صدا و سيما را انتخاب ميكنم همه برنامههاي صدا و سيما را ميآورند امضا كنم. از خيلي از برنامههاي صدا و سيما بنده راضي نيستم" ﴿٠٦/٠٨/٨٨﴾. ايشان چندبار تاكنون فرمودهاند روزي نيست بنده به صدا و سيما تذكر ندهم؟ ايشان چندبار تاكنون فرمودهاند فكر نكنيد چون صدا و سيما منتصب به بنده است نبايد مورد بررسي قرار گرفته و از آن تحقيق و تفحص شود؟ مگر ايشان صراحتا به مسئولين صدا و سيما نفرمودند افزايش شبكههاي تلويزيوني كافي است، به كيفيت آن بپردازيد و مديران خدوم صدا و سيما در يك دهان كجي آشكار، بلافاصله پس از آن چندين شبكه جديد را افتتاح كردند؟ شما به چه حقي اين همه لجن پراکنی و فساد صدا و سيما را به رهبر معظم انقلاب نسبت ميدهيد تا بيلياقتي مديران صدا و سيما را توجیه كنيد؟ نكند خداي نكرده شما نيز در اين ميان ذينفع هستيد و همان تهمتي كه به جناب نقويان عزيز زديد در مورد خودتان صادق است؟
دروغ بزرگ ديگرتان اين كه فرموديد "چرا در این پانزده سال گذشته (که شما به رسانه ملی تردد میکردید) و کارشناسان محترم در زمینههای مختلف سیاسی ،اجتماعی، فرهنگی واقتصادی انتقادات خود را بیان می کردند شما ذره ای انتقاد نکردید؟" خدا كند اين تهمتي كه به جناب نقويان عزيز زديد از سر بياطلاعي بوده باشد و نه از جنس همان تخريبي كه خودتان مدعي اعتراض به آن هستيد! بنده شهادت ميدهم شخصا بارها و بارها شاهد انتقاد علني ايشان در طول تمام اين سالها چه در خود تلويزيون و چه در خارج آن بر برنامههاي صدا و سيما بودهام و حتي خبر دارم بعضا چوب آن را نيز خوردهاند.
مثلا يكبار ايشان به دعوت هواپيمايي هما مشغول سخنراني بودند و مثل هميشه انتقادي به جا و كاملا به حق نمودند. فیلمبردار صدا و سيما رفت و در گوش ايشان چيزي گفت. استاد نقويان عزيز با صداي بلند پشت ميكروفون گفتند ميگه آخه چرا اينا رو گفتی! حالا ما چطوري اين سخنراني را پخش كنيم. سخنراني به اين خوبي كردم، خيلي دلتان بخواهد! خب پخش نكنيد! من كه نميتوانم به خاطر پخش شدن سخنرانيم حق را نگويم.
ضمنا جهت اطلاع جنابعالي عرض كنم كه جناب نقويان عزيز مثل برخي ديگر، روزيشان به صدا و سيما محول نشده است كه مجبور به مجيزگويي مسئولين بيكفايت آن باشند. ايشان از راه استادي دانشگاه امرار معاش ميكنند و خدا را شكر آنقدر هم علم و سواد و بصيرت دارند كه براي كسب درآمد، نيازمند مجيزگويي كسي نباشند.
در پايان، اين سخن جنابعالي را به خودتان متذكر ميشوم كه: امام امت رضوان الله تعالی علیه فرمودند "نکند مردم با سخنرانی ما به بهشت وارد شوند و ما به جهنم!".
واقعا وجود چنین روحانیونی که بدانند لازمه جامعه چیست غنیمت است،
ایشان هوشمندانه به جای درست میزند،
واقعا من پای منبر هیچ کدام از روحانیون نمیروم چون چند روحانی را دیدم که حرفشان با عملشان یکی نیست، برخی هم توضیح واضحات میدهند،
ولی ایشان یکی از کسانی است که با شوق هرکجا بدانم هستند میروم،
مطلب خوبی نوشتید
ولی عزیزم مباحثی که آیت الله جوادی آملی بیان می کنند اغلب در سطوح بالاست و اغلب سخنرانی های سر کلاس هست
توصیه می کنم شما در یک وقت مناسب و منبرهای عمومی تر ایشون رو گوش کنید مطمئنا استفاده کافی رو خواهید کرد
من هم بعضی از صحبت های ایشون برام سنگینه، سعی می کنم سخنرانی های عمومی تر رو گوش کنم
راستی اصلا این صحبت های استاد نقویان هست ؟ یا این بنده خدا زود نامه انتقادی نوشته
________________________
جناب ناشناس اول، سلام عليكم
همانطور كه در متن نيز عرض كردم، قصد بنده خداي نكرده تعرض به آيت الله جوادي آملي ﴿حفظه الله﴾ نيست كه بيشك ايشان يكي از ستونهاي حوزههاي علميه هستند و وجودشان مايه فخر ما است. بنده به شخصه با محتواي كلامي ايشان مشكلي ندارم، بلكه نه فقط ايشان، كه كلا وقتي كسي كند و كاملا جدي صحبت ميكند، نميتوانم روي بحث او تمركز پيدا كنم و بخش آزاد مانده ذهنم دست مابقي آن را گرفته و شروع به بازيگوشي ميكند.
اما كساني همچون دكتر عباسي، استاد رحيمپور ازغدي و غيره كه ريتم تندي در سخنرانيشان دارند، اجازه هرز روي به ذهنم نميدهند و كاملا روي مباحثان متمركز ميشوم و آن را هضم ميكنم.
عرض بنده اين بود كه صرف غناي محتوا كافي نيست، بلكه تنوع ظرفي كه اين محتوا در آن عرضه ميشود نيز مهم است و سلايق مختلف، ظروف مختلفي را ميطلبند؛ يكي سبك سخنراني آيت الله جوادي آملي را ميپسندد و برايش دلنشين است، ديگري آقاي قرائتي او را جذب ميكند و اين در حالي است كه هر دو سرگرم بيان يك محتوا هستند و وجود هر دو ضروري است.
وقتي محتوا عالي است، ايراد گرفتن به نوع ظرف، آن هم صرفا به اين دليل كه من اين ظرف را نميپسندم و نه به اين خاطر كه عيبي در آن است، بيخردي و ايراد بنياسرائيلي گرفتن است.
متاسفانه در اين نوشتهي پر از ضد و نقيض جناب حجتي نيا، ايشان فقط خواستهاند جناب نقويان را بيهيچ دليل متقني بكوبند كه انشاءالله غرضي در كار ايشان نبوده باشد!
بنده نيز آن سخنراني حجتالاسلام نقويان را نشنيدهام و پاسخ بنده صرفا معطوف به همين دو تكهاي است كه ايشان از سخنان جناب نقويان عزيز نقل، و به آن اعتراض نمودهاند كه اتفاقاً سخناني كاملا درست، به حق و عين واقعيت و يكي از اصليترين معضلات فرهنگي كشور نيز محسوب ميگردند. اگر هم احيانا در آن سخنراني، جناب نقويان حرف اشتباهي زده باشند ﴿كه به هرحال ايشان نيز انسان هستند و بعيد نيست جايي اشتباه كنند﴾، ظاهرا براي آقاي حجتي نيا به اندازه اين دو تكهي بياشكال و صحيح، داراي اشكال نبوده است كه تمام اعتراض غيرمنطقي خود را به اين دو تكه وارد نمودهاند!
سلام علیکم
جز بحث آیت الله جوادی آملی که نیازی به نگارش اسمشون نبود الباقی از دل ما بود خدا به شما خیر دهد
به حضرات بصیرت ! و اندکی درد دین
الان که یه نقد به دولت داشته حرفهای ایشان مشکل دارد؟
ایشان عالم و فاضل و سخنران خبره ای است. چند وقت است که به پناهیان ؤ نقویان و.... عاشقای ولایت انگ میزنند محبوبیت اینها کم نمیشه این شمایید که خودتان را با این به اصطلاح نقد دخراب میکنید. جان بولتن جواب من رو بزار
ضمنا کی گفته بری مناطق دور خدمت به خلق و دینت کنی بعد بیای جار بزنی؟؟؟؟ طلبکار بشی
یعنی چه؟من که نفهمیدم
آیا واقعا فکر بهشت و جهنم ما بودید؟
در ضمن اینکه فرمودید "مطلبی حتی به صورت اشاره در مورد نهضت سید الشهداء(علیه السلام)بیان نکردند!"
به نظر شما مثلا اگه روی منبر توی ایام محرم درباره بدحجابی و ترویج حجاب صحبت بشه و به صورت مستقیم به واقعه عاشورا پرداخته نشه عیبی داره یا مفسده ایجاد می کنه (مثال زدم)
در صورتی که اغلب آخر منبر پیرامون واقعه عاشورا ذکر مصیبت که میشه بالاخره نکته ای هم بیان میشه و هیچ هیچ هم نیست
بیان مباحثی که مفید هست و مستقیما هم اشاره ای به واقعه عاشورا ندارد چه اشکالی داره که روی منبر گفته بشه
در حالی که هر بحث مفیدی بالاخره به واقعه عاشورا منتهی میشه
مثل صحبت پیرامون ولایت مداری، حجاب، ظهور، درباره زندگی معصومین و خیلی چیزهای دیگه
البته نمی توان توقعی جز این داشت، وقتی که صداوسیما، مجریان و کارشناسان و نیروهای حزب اللهی خود را اخراج می کند و یا بها نمی دهد، چه کسانی در تلویزیون باقی خواهند ماند؟!
آیا این رویه صداوسیما که افراد غیر معتقد را به معتقدِ منتقد ترجیح می دهد، می توان تأمین کننده ی مصالح انقلاب و کشور باشد؟!
متأسفانه سیاستهای آقای علی لاریجانی و ضرغامی در صداوسیما، نه تنها مدیران، کارشناسان، هنرمندان و مجریان معتقد را تربیت نکرده است، بلکه همان تعداد معدودی را هم که سالم و معتقد رشد کردند را بیرون می اندازند.
مگر ما چند نفر مثل دکتر یامین پور در صداوسیما داشتیم یا چند نفر مانند سعید قاسمی داریم یا چند نفر مانند نقویان داریم که معتقد و منصف و کاربلد باشند؟!
آیا سیستمی که ملاک ورود در آن ارتباطات و معیار بقا در آن ریاکار و یا بی رگ و یا سربه زیر بودن است می تواند صدای انقلاب را به اقصی نقاط جهان که هیچ به همین مردم خودمان برساند؟!
آیا بدون برنامه های مناظره ای و تریبون های آزاد اندیشی می توان جلوی بروز فتنه ها را گرفت؟! می توان فتنه های رخ داده را خنثی نمود؟! مگر آقای ضرغامی به قوه منطق و استدلال گفتمان انقلاب ایمان ندارند؟! مگر دستور رهبری به ایجاد چنین فضایی نبوده است؟!
اگر صداوسیما به فکر جذب، حمایت و تشویق نیروهای متعهد و هنرمند نباشد، چه آثاری جز همین ها که صدای کارشناسان مذهبی و اجتماعی را درآورده باید به انتظار نشست؟!
اصلاً اگر قرار باشد نهادها و ارگانهای انقلابی نیروهای انقلابی تربیت نکنند، کدام ارگان و نهادی این کار را باید بکند؟! اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی!!! و صداو سیمای جمهوری اسلامی!!! بویی از اسلام نبرده باشند مردم به چه دلیلی باید بین رسانه ی ملی و شبکه های ماهواره ای باید رسانه ملی را انتخاب کنند؟!
اگر سطح تحلیلی صداوسیما از وقایع روز ایران و جهان طوری باشد که مخاطب احساس استحمار کند، چرا باید رسانه ملی را نگاه کند؟! لااقل یاد بگیرد مثل رسانه های غربی همین استحمار را با حفظ ظاهر انجام دهد!
شصت اخبار در روز نگاه می کنیم که بفهمی اوضاع سوریه مثلاً چگونه است که بعد از کلی بی خبری یکدفعه اخبار می گوید که اوضاع دمشق آرام تر شده است و آنگاه تازه با کمال تأسف می فهمیم که نیروهای غربی به دمشق رسیده اند!! خب آقای ضرغامی یوهو بگوید که ماهم برویم bbc نگاه کنیم!! البته ما این کار را نمی کنیم چون از دوست نادان به دشمن دانا پناه نخواهیم برد، bbc می آید مطالب وبلاگهای مختلف را از انقلابی تا ضدانقلابی مطرح می کند و صداوسیمای ما مجریان انقلابی را به سطح وبلاگ نویس تنزل می دهد!!! که آقای یامین پور کار رسانه ای شان بشود وبلاگ نویسی؟!!
نمی دانم آقای ضرغامی به دنبال چیست؟! دنبال انتخابات ریاست جمهوری یا چیز دیگر؟! فقط می دانم که این صداوسیما واقعاً کارکرد اصلی خود را ندارد و شاید با فرصت همراه به گلایه ای که رهبر انقلاب به ایشان داده بودند، کم کم باید منتظر رییس بعدی صداوسیما باشیم. از وبلاگ سلمان علی ع
دل به مهر باده نوشان بسته ایم
جان بکوی می فروشان داده ایم
در به روی خود فروشان بسته ایم
بحر طوفان زا دل پر جوش ماست
دیده از دریای جوشان بستهایم
اشک غم در دل فرو ریزیم ما
راه بر سیل خروشان بسته ایم
بر نخیزد ناله ای از ما رهی
عهد الفت با خموشان بسته ایم
کلام شما به اندازه علم جامعه شناسی وسعت داشت
در خانه اگر کس است یک حرف بس است
دوستانی که از حاج آقا نقویان طرفداری میکنن حداقل یک بار به تفسیر اون آیه ای که ایشون در تطهیر هاشمی استفاده کردند مراجعه کنند تا ببینند چه کلاه گشادی از تحریف این آیه سرشون رفته
حاج آقای نقویان حرفشان کاملا درست بود شما هم به جای اینکه بچسبید به حاشیه صحبت های ایشون اصل صحبت ایشون رو دریابید مثل برخی ها عمل نکنید که هر وقت دکتر عباسی یه چیزی میگه یک سخنرانی عالی میکنه برخی ها میرن ببینند کجای صحبت دکتر عباسی یه حاشیه یا شوخی داره بعد برن اون رو تیتر بزنن
بابا نقد با قربون صدقه و ... نقد نیست برخی مواقع باید تند هم بشود تا بهشان بربخورد و به خود بیایند
این روحانی عزیز به کار بردن برخی عبارات از سوی جناب نقویان در پنجمین شب محرم را نادرست خواند مانند: «یک طلبه ای تازه سر از تخم در آمده ای،این طلبه ها اوّل کار که کله هاشان بوی قرمه سبزی میدهد،آن وقت می گویید من در مجلس فحش خواهر و مادر به رییس جمهور دادم،گور پدر حکمت این ملّت ،در آن زمان هم زبان من دراز بود»
وی در بیانی دیگر ریشه نقدهای نقویان را نشات گرفته از عقده ها و کینه های وی دانست.
برخی وبلاگ نویس ها هم به طرفداری از استاد نقویان تمام نقدهای وی را دربست مورد حمایت خود قرار دادند و برخی دیگر به انتقادهایی از وی پرداختند و نامبرده را متهم نمودند که اگر به شهری برای سخنرانی برود و تصویرش روی بنرها نباشد و یا تعداد مخاطبینش اندک باشد عصبانی می شود و...
راقم این سطور در جریان صحت و سقم بعضی از این نقدها نسبت به حجت الاسلام نقویان قرار دارد و البته طرح آن را در فضای رسانه جایز نمی بیند.
انصاف آن است که نمی توان موفقیت های استاد نقویان را در سطح جامعه نادیده گرفت.
نقدهای جناب نقویان در مسجد جامع جماران عینا از حفظ در بیت الزهرای قم نیز تکرار شد که البته این بار نقد به دستگاه قضا نیز چاشنی آن قرار گرفته بود.
در دو جمله به جناب نقویان عزیز تذکری برادرانه عرض می کنم و تمام.
استاد مشترک ما حضرت آیت الله محمدی علاقه خاصی به مبلغان موفق مانند آقای قرائتی و ... داشت وی هر بار که با شایعه کاندیداتوری این افراد برای مجلس و یا اظهارنظرهای حاشیه سازی درباره آن عزیزان مواجه می شد به شدت ناراحت می شد و می گفت: همه این صندلی ها را می شود پر کرد، اما جای یک مبلغ موفق به این راحتی پرشدنی نیست.
این حرف آیت الله محمدی بود که حجت الاسلام نقویان چند سال زودتر از حقیر توفیق شاگردی وی را داشت و هنوز نیز به رغم این شهرت هر بار که به شهر خود می آید متواضعانه در محضر آن عالم بزرگ زانو می زند. این یاداوری برای آن بود که حجت الاسلام نقویان قدر موقعیت تبلیغی خود را بیشتر بداند.
اما سخن این برادر کوچکتر آن است که بین نقد و اشکال طلبه ها با انتقادهای مطرح شده از سوی اقشار دیگر حتما باید تفاوتی وجود داشته باشد. این تفاوت لزوما در میزان حدت و شدت نقدها نیست بلکه در منشأ و منبع نقدها نهفته است. ما باید از همه مسئولان جامعه انتقاد کنیم اما قطعا با اتکا به مبانی دین. یعنی از باب امر به معروف و نهی از منکر به رئیس جمهور و رئیس قضا و... تذکر بدهیم که فلان عمل یا سخن شما با دستورات دینی ما سنخیت ندارد. این حق و تکلیف بلامنازع همه عالمان دینی است. حیف نیست جوان های کشور اسلامی در مدارس و دانشگاه ها هم با تفکرات دانشمندان غربی تربیت شوند و پای منبرهای دین هم که می آیند به جای شنیدن احکام الهی باز هم دیدگاهشان بی هیچ نقد و نظری مثلا بر اساس نظریات مدیریتی فلان متفکر غربی که توصیه کرده یک مدیر باید بیست سال بر سر کار بماند، شکل بگیرد؟ بگذارید منبر یعنی تنها تریبون رسمی دین در اختیار مبانی و تفکرات دین باقی بماند. تمام.
چرا فقط یه کلمه گرفتی باقیشو نمیبینی
10/8/91