کد خبر: ۲۱۱۲۵۲
تاریخ انتشار:۱۴ تير ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۷
گفت و گوی «بولتن نیوز» با سه تن از مسئولان مرکز اورژانس سازمان بهزیستی
بررسی آسیب های اجتماعی و عملکرد سازمان بهزیستی
در گفتگویی با سه تن از مسئولان مرکز اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی به بررسی ساختار، نحوه عملکرد و مشکلات پیش روی این مرکز مهم رسیدگی به آسیب‌های اجتماعی پرداخته ایم.
بررسی آسیب های اجتماعی و عملکرد سازمان بهزیستی
گروه اجتماعی، در گفتگویی با سه تن از مسئولان مرکز اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی به بررسی ساختار، نحوه عملکرد و مشکلات پیش روی این مرکز مهم رسیدگی به آسیب‌های اجتماعی پرداخته ایم.

به گزارش بولتن نیوز، چنانکه در این گفتگو آمده خدمات این مرکز در منطقۀ خاورمیانه و در میان بسیاری از کشورهای دیگر بی‌همانند است و با وجود ضرورت‌های موجود برای حتی افزایش دایره خدمات اورژانس اجتماعی و گستره پوشش آن، اما مضایق و مشکلات زیادی به ویژه در بخش معرفی این خدمات از سوی رسانه‌ها متوجه این مرکز هست.

ما تلاش نمودیم به سهم خود به معرفی این مرکز و فعالیت‌های آن پرداخته و در آینده نیز در حد توان درباره فعالیت‌های این مرکز و اهمیت توجه بیشتر دولت به آن و همچنین لزوم معرفی و اطلاع رسانی گسترده‌تر رسانه‌ها از فعالیت‌های این مرکز مطالبی منتشر خواهیم کرد.

بررسی آسیب های اجتماعی و عملکرد سازمان بهزیستی

خانم امیریزدانی رییس گروه اورژانس اجتماعی معاونت اجتماعی سازمان بهزیستی در این گفتگو در تشریح ساختار مرکز اورژانس اجتماعی گفت: سازمان بهزیستی کشور سه معاونت اجتماعی، توانبخشی و مشارکت‌های اجتماعی و یک مرکز پیشگیری دارد. معاونت اجتماعی سازمان بهزیستی سه دفتر تخصصی امور آسیب‌دیدگان اجتماعی، امور کودکان و نوجوانان و توانمندسازی زنان و خانواده را در زیر مجموعه خود دارد که ما برنامه اورژانس اجتماعی زیر نظر دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی کار می‌کند و رئیس آن آقای دکتر ولی‌الله نصر است.

برنامه اورژانس اجتماعی یک برنامه کشوری است که در کل کشور در حال اجراست و مرکز مدیریت آن مرکز اورژانس اجتماعی است که چهار فعالیت را در فهرست وظایف و خدمات خود دارد. برنامه و اقدام اصلی مجموعه، وظایف مرکز مداخله در بحران‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی است.

بررسی آسیب های اجتماعی و عملکرد سازمان بهزیستیخود مرکز مداخله در بحران شامل دو بخش است. هر مرکز اورژانس اجتماعی یک بخش اداری دارد و یک بخش نگهداری موقت از زنان و دختران در معرض آسیب و آسیب دیده اجتماعی تا 21 روز. دختران و زنان آسیب دیده یا در معرض آسیب گروه اصلی هدف این مرکز را شامل می‌شوند.

کودکان آزار دیده، همسران آزار دیده، افرادی که اقدام به خودکشی کرده‌اند، کودکان خیابانی، افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی و دخترانی که از منزل فرار کردند جزو افراد آسیب‌دیده یا در معرض آسیب هستند که برنامه اورژانس اجتماعی می‌تواند به آنها خدمات ارائه کند.

فعالیت بعدی که زیرگروه برنامه اورژانس اجتماعی است خط تلفن 123 است. پس از اینکه سه هدف تخصصی بودن، در دسترس بودن و به موقع بودن به عنوان سه هدف اصلی اورژانس اجتماعی مدنظر قرار گرفت، برای اینکه مردم به خدمات این مرکز دسترسی بهتری داشته باشند و ما نیز به مردم دسترسی بهتری داشته باشیم، دو فعالیت اصلی تعریف شد؛ یکی خط تلفن اورژانس اجتماعی و یکی هم خدمات سیار اورژانس اجتماعی.

خدمات سیار اورژانس اجتماعی با خودروهایی ارائه می‌شود که برای ارائه این خدمات مناسب سازی شده و شامل تیم تخصصی مددکار و روانشناس می‌باشند. خط تلفن اورژانس اجتماعی نیز یک خط به تعبیر بین‌المللی « هات‌لاین » است که در مواقع بحران می‌توان با آن تماس گرفت، مثل خط تلفن 115 یا 110 که اگر افراد دچار بحران‌های خانوادگی شوند با این شماره‌ها تماس می‌گیرند.

فرق این خطوط با دیگر خطوط اضطراری این است که سوی دیگر این تلفن یک کارشناس روانشناسی یا مددکار اجتماعی پاسخگوی تلفن‌هاست که در لحظه تماس به تشخیص و ارائه راهکار می‌پردازند و در صورت امکان در همان تماس خدمات و مشاوره لازم را ارائه و مسئله را حل می‌کنند و اگر تشخیص دهند که نیاز به مداخله تخصصی حضوری هست، تیم تخصصی را توسط خودروها به محل اعزام می‌کنند. همه این اقدامات از مرکز مداخله در بحران مدیریت می‌شود.

بررسی آسیب های اجتماعی و عملکرد سازمان بهزیستی 
 
• سکونت‌گاه‌های غیر رسمی کانون بحران‌ها و آسیب‌های اجتماعی
 
فعالیت دیگری که از سوی ما مدیریت می‌شود، ایجاد پایگاه‌های خدمات اجتماعی است. خیلی زمان‌ها هست که آسیب‌های اجتماعی در شهر نیست. بیشتر این آسیب‌ها در سکونت‌گاه‌های غیررسمی رخ می‌دهد و لذا نیاز است که ما مرکزی برای شناسایی و رسیدگی به این آسیب‌ها و آسیب‌دیده‌هایش در دل همان سکونت‌گاه‌ها داشته باشیم.

پایگاه‌های خدمات اجتماعی ما فضای فیزیکی خیلی خاصی هم ندارند و حتی در خیلی از محلات از مساجد یا مدارس برای دایر کردن این پایگاه‌ها استفاده کرده‌ایم. تیم‌های تخصصی مستقر در این پایگاه‌ها که شامل مددکار و روانشناس به همراه سرپرست پایگاه در آنجا استقرار یافته و ابتدا موقعیت و مختصات و ویژگی‌های محل را شناسایی می‌کنند. این سکونت‌گاه‌های غیر رسمی لزوما در حاشیه شهرها نیست و گاهی مثل خاک سفید در دل شهرها شکل می‌گیرد که به کانون و بستری برای آسیب‌ها و آسیب‌دیدگان اجتماعی تبدیل می‌شود.

این سکونت‌گاه‌ها از طرف وزارت راه و شهرسازی هم شناسایی و معرفی می‌شوند و سپس پایگاه‌های خدمات اجتماعی با همکاری سازمان‌های مردم نهاد مرتبط که یا کلینیک مددکاری اجتماعی است یا موسسه‌ای تخصصی در دل آن سکونت‌گاه غیررسمی پایگاهی را ایجاد کرده و به ارائه خدمت می‌پردازند.

خدمات این پایگاه‌ها، خدمات اجتماع محور است به این معنا که عملا مددکار برای روانشناس ما آنجا تسهیل‌گر است و کمک می‌کند که مردم ابتدا به مشکلات خودشان پی برده و بعد به آنها کمک می‌کنند با کمک پایگاه‌های خدمات اجتماعی این مشکلات را برطرف نمایند. این دسته از خدمات به شکلی طراحی و ارائه می‌شوند که مردم هر کدام از محلات هدف، پس از ترک محل از سوی مسئولان پایگاه خدمات اجتماعی هم آنقدر توانمند شده باشند که بتوانند خودشان مشکلات‌شان را حل و فصل کنند.

پایگاه خدمات اجتماعی هم یکی از فعالیت‌هایی است که در مرکز مداخله در بحران فعالیت می‌کند. مرکز اورژانس اجتماعی یک مرکز غربالگری است و بعد از حضور افراد آسیب‌دیده در این مراکز ما با آنها کار داریم چرا که ممکن است این افراد مکان مناسب زندگی نداشته باشند. لذا این افراد به صورت موقت در مراکزی مثل مرکز اورژانس اجتماعی نواب نگهداری می‌شوند و کار تخصصی روی آنها از سوی مددکاران و متخصصان مرکز انجام می‌شود و در صورتی که امکان بازگشت آنها به خانواده وجود داشته باشد، شرایط پذیرش آنها از سوی خانواده نیز با همکاری مرکز تمهید می‌شود تا به خانواده بازگردند. اساسا هدف اصلی خدمات اجتماعی ما این است که آسیب‌دیدگان اجتماعی به خانواده بازگردند اما در صورتی که خانواده آسیب‌دیدگان شرایط لازم برای پذیرش او را نداشته باشد یا اینکه خود آسیب‌زننده به موقعیت و وضعیت فرد آسیب‌دیده باشد، یک تیم تخصصی با بررسی وضعیت و تهیه صورت جلسه، فرد آسیب‌دیده با توجه به شرایط خاص مددجو به مراکز تخصصی مرتبط ارجاع می‌شود.

بررسی آسیب های اجتماعی و عملکرد سازمان بهزیستیگاهی ممکن است که دختری خودش آسیب‌دیده نیست ولی خانواده‌اش آسیب‌دیده یا بستر آسیب است مثل اینکه پدر و مادری معتاد بوده یا زندانی هستند و عملا از عهده نگهداری این دختر برنمی‌آیند، این دختر به مراکز خانه سلامت معرفی می‌شوند.

مراکز خانه سلامت مراکز مستقلی هستند که برای نگهداری بلندمدت‌تر افراد آسیب‌دیده یا در معرض آسیب طراحی و ایجاد شده‌اند.

اصل در فعالیت ما بر این است که بر روی هر نوع آسیب اجتماعی به صورت تخصصی کار کنیم چرا که نمی‌شود همه آسیب‌دیدگان اجتماعی را در یک مرکز نگهداری کرد. هر یک از آسیب‌های اجتماعی باید مرکز رسیدگی مخصوص به خود را داشته باشد.
 
• دخترانی که گذرشان به مراکز ما می‌افتد دیگر دختر خودمان می‌شوند
 
برای کودکان خیابانی که یکی از گروه‌های هدف ما هستند، یکسری مراکز خاص داریم که از این کودکان نگهداری می‌کنند. اینها هم از مراکز مداخله در بحران پذیرش می‌کنند و هم خودشان به صورت مستقل پذیرش دارند.
 
• تعیین حدنصاب 21 روز برای نگهداری آسیب‌دیدگان در مراکز اورژانس بر چه مبنایی بوده است؟

تعریف بحران این است که عبور از آن سه هفته یا 21 به طول می‌انجامد و به صورت علمی سه هفته به طول می‌انجامد تا فرد آسیب‌دیده از شرایطی که به عنوان بحران به حساب می‌آید عبور کرده و به شرایط طبیعی برسد که بتواند برای آینده خود تصمیم مناسب بگیرد.

دخترانی که در معرض آسیب باشند اما آسیب‌دیده نباشند، به مراکز خانه سلامت معرفی می‌شوند و شش ماه در این مراکز نگهداری می‌شوند و اگر لازم باشد این مدت شش ماه دیگر نیز تمدید می‌شود تا شرایط خانواده آنها مناسب بازگشت ایشان شود اما در صورتی که شرایط مناسب در خانواده ایشان فراهم نشود، در صورتی که زیر سن قانونی باشند به مراکز شبه خانواده به مراکز شبانه‌روزی معرفی شده و در صورتی که به سن قانونی رسیده باشند در همین مراکز خانه سلامت می‌مانند تا زمانی که خودشان بتوانند از عهده اداره خودشان برآیند.

دختران آسیب‌دیده که موردتجاوز قرارگرفته باشند و یا آزار و اذیت جنسی شده باشند به مراکز بازپروری خاص سپرده می‌شوند. در این مراکز تیم‌های تخصصی به این افراد آسیب‌دیده ارائه خدمت می‌کنند. در اینجا هم مددجویان شش تا 12 ماه نگهداری می‌شوند.

آن دسته از آسیب‌دیدگانی که ممکن است به سن رشد و بلوغ هم نرسیده باشند، حتی مدت زمان‌های طولانی‌تر در این مراکز نگهداری می‌شوند و حتی بعد از اینکه به سن ازدواج برسند،‌ در صورت ازدواج، مراکز برای تهیه جهیزیه و حتی سیسمونی به این افراد کمک می‌کنند و در واقع اینها دختران مراکز بازپروری می‌شوند. اگر این دسته از دختران پس از ترک مراکز بازپروری به هر دلیل و ترتیبی دوباره بخواهند در مراکز پذیرش شوند، مانعی وجود ندارد و مراکز بازپروری با آغوش باز پذیرای آنها خواهند بود.
 
• در مسیر انجام کارهایتان با مشکلات و موانع قانونی هم مواجه می‌شوید؟

اگر تیم سیار اورژانس اجتماعی اعزام شود، خود همکاران با قضات و مسئولان قضایی هماهنگ هستند. درست است که سختی‌هایی وجود دارد اما خوشبختانه پس از تصویب آیین‌نامه فوریت‌های اجتماعی که یک آیین‌نامه‌ای است که در هیات دولت به تصویب رسیده کمک زیادی به ما می‌کند در اخذ احکام قضایی.

بررسی آسیب های اجتماعی و عملکرد سازمان بهزیستی

اگر موردی لازم باشد به پزشکی قانونی مراجعه شود، همکاران ما آسیب‌دیده را به آنجا برده و کمک می‌کنند تا گواهی تهیه شود و بعد به مراجع قضایی مراجعه می‌کنند تا قضات رای لازم را صادر کنند که مثلا این آسیب‌دیده در خانه امنیت ندارد و پس از صدور حکم قضایی دیگر مشکلی برای نگهداری آسیب‌دیده در مراکز ما وجود ندارد.

اگر شرایط خانه فرد آسیب‌دیده قابل اصلاح نباشد و مثلا همسر وی بیماری روانی یا اعتیاد داشته باشد و نیاز به نگهداری طولانی مدت‌تر آسیب‌دیده وجود داشته باشد، مراکز اسکان موقت زنان برای نگهداری از این دسته از آسیب‌دیدگان وجود دارد که فضای مستقلی دارند و از تیم‌های تخصصی مددکاری و روانشناسی مرکز مداخله در بحران کمک می‌گیرند. از آنجا که شرایط زنان متاهل آسیب‌دیده با شرایط دختران آسیب‌دیده متفاوت است، محل‌های نگهداری آنها نیز کاملا از هم جدا و مستقل است و در صورت لزوم حتی برای نگهداری از زنان آسیب‌دیده با هماهنگی اداره اماکن در برخی هتل‌ها اتاق گرفته می‌شود.

خانم ایمانی مسئول مرکز نگهداری کودکان برنامه اورژانس اجتماعی کشور نیز در این گفتگو با بیان اینکه در شرایط بحرانی اقدامات و عکس‌العمل‌هایی که فرد در شرایط عادی می‌توانست با آنها خودش را مدیریت و کنترل کند، دیگر کارآیی ندارند و لذاست که بحران ایجاد می‌شود، می‌گوید: اگر بخواهم اختصاصا درباره بچه‌ها صحبت کنم داستان از این قرار است که بچه‌ها به خاطر شرایط خودشان آسیب‌پذیرترند چرا که آگاهی‌شان کمتر بوده و شناخت کمتری از محیط اطراف‌شان دارند و لذا شرایط آنها پیچیده‌تر می‌شود و این مسائل کمک کردن به آنها را نیز سخت‌تر می‌کند.
 
• رسیدگی به آسیب‌های اجتماعی کودکان بغرنج و پیچیده است
 
به عنوان مثال در موارد کودک‌آزاری به خصوص کودک‌آزاری‌های جنسی که اتفاق می‌افتد ما با مشکل اصلی که مواجه هستیم این است که بچه‌ها فکر می‌کنند خودشان مقصرند و به همین خاطر اصلا نمی‌آیند این مسئله را حتی به والدین‌شان بگویند، چون فکر می‌کنند که این تقصیر آنها بود که فریب خورده‌اند و اگر فریب نمی‌خوردند این اتفاق نمی‌افتاد و اگر به کسی حتی والدین‌شان این مسئله را بگویند، این آنها هستند که قرار است سرزنش شوند.

بررسی آسیب های اجتماعی و عملکرد سازمان بهزیستیهمین مسئله قضیه را پیچیده‌تر کرده و کمک به آنها را سخت‌تر می‌کند. بنابر این هم در ایران و هم در همه جای دنیا رسیدگی به وضعیت بچه‌ها در یک شرایط دیگری و با یک فوریت و مختصات خاص‌تر نسبت به بقیه گروه‌ها انجام می‌شود.

در همه جای دنیا بچه‌ها نسبت به بقیه گروه‌های سنی جامعه آسیب‌پذیرتر هستند.

در همین راستا دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی رسیدگی به وضعیت آسیب‌دیدگان اجتماعی را وظیفه خود می‌داند و برای کودکان هم برنامه خاصی دارد.

در این راستا خط اورژانس اجتماعی 123 را در بسته برنامه‌های مددرسانی به کودکان نیز در نظر گرفته‌ایم و در کنار آن یکسری آموزش‌های تخصصی را به کارشناسان پاسخ دهنده به تماس‌ها می‌دهیم که بدانند به تماس‌های تلفنی چگونه پاسخ دهند.

در بسته برنامه‌های اورژانس همچنین درباره مواردی که لازم است خودروهای اورژانس اجتماعی ما به محل مراجعه کنند، پیش‌بینی‌هایی شده است.

ما موارد زیادی داریم که درباره کودک‌آزاری‌ها با ما تماس می‌گیرند؛ همسایگان، مدراس و مهدکودک‌ها از جمله جاهایی هستند که با مشاهده موارد کودک‌آزاری با ما تماس می‌گیرند و به خصوص همسایگان کودکان آسیب‌دیده بیشترین تماس‌ها را با ما دارند و بعضی وقت‌ها نیز خود بچه‌ها تماس می‌گیرند و مواردی را اطلاع می‌دهند.
 
• سقوط سن زنان و دختران مورد تجاوز قرار گرفته؛ خوب یا بد!؟
 
غیر از اینها ما یکسری فعالیت‌های تخصصی دیگر را نیز پیش‌بینی کرده‌ایم و از جمله مراکزی را پیش‌بینی کرده‌ایم برای موارد تجاوزهای جنسی یا زنان خیابانی، موارد اغفال و موارد از این دست که اختصاصا سازمان بهزیستی متولی رسیدگی و نگهداری از این افراد است.

در این موارد متاسفانه آنچه را ما در سال‌های اخیر شاهد آن هستیم این است که متوسط سنی مراجعین ما به شدت پایین آمده است و هنوز چون مطالعه دقیق و جامعی روی این مسئله انجام نشده است نمی‌دانیم که این وضعیت جای نگرانی دارد یا خوشحالی؟

یعنی مواردی را که ما حتی فکر می‌کردیم احتمالا بیشترین مراجعان ما خانم‌های بالای 30 سال هستند، در تجاوزهای جنسی می‌بینیم که بیشترین مراجعان بین 15 تا 20 سالگی هستند.
واقعا نمی‌دانم که باید چه عکس‌العملی نسبت به این مسئله داشته باشیم؟ یعنی نمی‌دانم که این مسئله به معنای پایین آمدن سن این نوع آسیب‌هاست یا نه به معنای آن است که بچه‌ها آگاه‌تر شده و وقتی به مشکل بر می‌خورند بالاخره به دنبال مرجعی برای کمک به حل مشکل‌شان هستند.
 
• در حوزه آزارهای جنسی اگر چه این مسئله در مورد دختران نیز به هیچ وجه قابل قبول نیست اما در مورد پسران هم آمار و هم اصل مسئله بیشتر کتمان می‌شود و اساسا خیلی از موارد برای همیشه مکتوم باقی می‌ماند. در این زمینه چه برنامه‌ها و اقداماتی دارید؟

عمده تمرکز ما بر آسیب‌های مربوط به پسران درباره بچه‌های خیابانی است ولی در حقیقت همه مراجعان این طرح ما کودکانی نیستند که از خیابان جمع‌آوری شده باشند، بلکه معمولا پسر بچه‌هایی را که شرایط خاصی دارند و لازم است به مدت کوتاهی در جایی از آنها نگهداری شود تا به وضعیت آنها رسیدگی شود در این مراکز مورد پذیرش قرار می‌گیرند. ممکن است حالا اینجا پس از بررسی به این نتیجه برسند که یک پسر بچه برای مدت طولانی‌تری نگهداری شود که در مسیر خودش قرار می‌گیرد و یا ممکن است که در کوتاه مدت مشکل او حل شود.

اخیراً در قالب طرح رسیدگی به آسیب‌های اجتماعی کودکان ما محتوایی تهیه کرده‌ایم تا مطمئن شویم که تمام کسانی که گذرشان به مراکز کودکان خیابانی بهزیستی می‌افتد یکسری آموزش‌ها را دریافت می‌کنند. یکسری آموزش‌های خیلی محدود ولی لازم مثل اینکه مثلا اگر یک وقت درگیری خیابانی اتفاق افتاد بچه در آن شرایط چه کند یا اگر در جایی که یک کودک هست آتش‌سوزی رخ داد، آن کودک چه کند؟ یا مثلا اینکه بیماری‌های گوارشی خود را چگونه باید شناسایی کرده و باید برای درمان آن چه کند؟ برای کودکان بالای 12 سال آشنایی با ایدز و هپاتیت را در حد درک آنها پیش‌بینی کرده‌ایم و همچنین آموزش پیشگیری از کودک آزاری جنسی را در این بسته آموزشی داریم.

یک محتوای استاندارد طراحی شده تا هر کودکی که حتی یکبار گذرش به مراکز آسیب‌های اجتماعی افتاد این آموزش‌ها را دریافت کند تا ما خیال‌مان راحت باشد که وقتی این کودکان از مراکز ما بیرون می‌روند، آموزش‌های مفیدی را برای چگونگی مراقبت از خود دریافت کرده باشند.
 
• آیا پیگیری هم داشته‌اید که این آموزش‌ها چقدر مفید و موثر بوده است؟

در حقیقت هنوز اقدام منسجمی برای اینکه مطالعه کنیم و ببینیم که در اثر این آموزش‌ها چه اتفاقی افتاده و چه تاثیراتی ایجاد شده، انجام نگرفته است ولی معمولا از آنجایی که بچه‌های غیرایرانی مثل بچه‌های فاقد تابعیت، پناهندگان بدون مدارک هویتی و امثال اینها زودتر از مراکز ما ترخیص می‌شوند، عملکرد ما در جامعه خیلی کم دیده می‌شود. چون مطالعات انجام شده نشان می‌دهد که تعداد بچه‌هایی که دچار مشکل هستند و در سطح شهر بیشتر دیده می‌شوند آوارگان و کولی‌ها هستند در حالی که ما به خاطر اینکه مراکز بهزیستی دولتی هستند بیشتر موظف هستیم به آنهایی که ایرانی هستند یا خارجی‌هایی که به صورت قانونی در ایران زندگی می‌کنند خدمات ارائه کنیم.

چیزی که مشاهده کردیم -این نقل قول من از مدیران موسسات فعال است که می‌گویند- وضعیت در خانواده‌های آواره، فاقد تابعیت، پناهنده و کولی به مراتب وخیم‌تر است.
 
• کتمان معضلات اجتماعی از سوی مردم و حتی مسئولان وجود دارد
 
این به معنای آن است که در خانواده‌های متوسط و معمولی میانگین شرایط بچه‌ها خیلی قابل قبول‌تر است و دانش خانواده‌ها خیلی بهتر است هر چند که به هر حال با موارد کتمان مشکلات و افشا نکردن و رسیدگی نشدن و اینها زیاد روبرو هستیم.
 
• کتمان مشکلات و پاک کردن صورت مسائل در ایران متاسفانه امری رایج است. مثلا تا دو یا سه سال قبل در نام بردن از عوامل اصلی رواج ایدز هیچ ذکری از روابط جنسی ناسالم به میان نمی آمد اما از آن تاریخ به این سو به یکباره روابط جنسی ناسالم به عامل اول یا دوم رواج ایدز بدل شده است. این به معنای آن نیست که به یکباره این عامل خود را به جایگاه اول عوامل ابتلا و رواج ایدز رسانده باشد، بلکه به نظرم تا پیش از این تاریخ عامل موصوف به دلایل مختلف و البته با تحلیل‌های غلط از فهرست دلایل رواج این بیماری کنار گذاشته می‌شد ولی بالاخره مجبور شدیم که این مسئله را دیگر انکار نکنیم.  می‌خواهم سوال کنم که چنین مسئله‌ای در حوزه کاری شما چقدر وجود دارد؟


البته ما هم بعضا در تعاملاتی که با دستگاه قضایی داریم مقداری با این سختی مواجه هستیم، خیلی البته الان می توانم بگویم شرایط بهتر شده است. اگر بخواهم بگویم مثلا نسبت به حدود 14 سال پیش که مراکز آسیب‌های اجتماعی را راه اندازی کردیم، آن موقع خیلی مقاومت های زیادی وجود داشت. البته هنوز هم در بعضی استان‌ها مقاومت‌هایی هست.

بررسی آسیب های اجتماعی و عملکرد سازمان بهزیستی

یعنی اصلا مدیرکل استان حاضر نیست چنین مراکزی را راه اندازی کند. چون مدیرکل بهزیستی استان هم باید تشکیل این مرکز را در کمیته اجتماعی استان مطرح کند که فرماندار و بقیه مدیران دستگاه‌های دولتی در آن حضور دارند و آنها معمولا حاضر نیستند که بپذیرند در استان آنها مثلا چنین مشکلاتی وجود دارد که بخواهند چنین مراکزی برای رسیدگی به این مشکلات راه اندازی کنند.

کما اینکه در بعضی استان‌ها ما مجبور شدیم مراکز معین تعریف کنیم. مثلا استانی مثل استان اصفهان که فضایش بازتر است و به دلایلی سطح سواد و درک عمومی مردم بالاتر است، ما اصفهان را استان معین اطراف خودش می کردیم که اصلا حاضر نبودند بپذیرند که در استان شان مشکل وجود دارد.
 
• وضعیت همکاری ما با قوه قضائیه به سرعت در حال ارتقاست
 
اما به مرور فضا دارد بهتر می شود. مثلا بچه های ما می روند مصادیق کودک آزاری حاد و شدید، مواردی که تجاوز مثلا از طریق پدر، برادر، دایی و همه صورت گرفته بود و مشکل خیلی پیچیده شده بود، مورد رسیدگی قرار می‌دادند و این پرونده وقتی می‌رفت دادگاه قاضی حاضر نبود اصلا حکم صادر کند. وقتی مجبور هم می‌شد و مددکار ما وقت می‌گذاشت و تلاش می‌کرد و بالاخره می‌توانست قاضی را ببیند و با او صحبت کند تازه قاضی می‌آمد آن دختر را می‌فرستاد بازداشتگاه. هنوز هم بعضا چنین مواردی هست. وقتی با قاضی صحبت می‌کردیم که بابا به این دختر تجاوز شده است و باز هم شما این را می‌فرستید بازداشتگاه، می‌گفت که این مرد کار می‌کند و معاش خانواده را تامین می کند و اگر زندان برود دیگر چه کسی خانواده را تامین کند؟

یعنی مسئله یک جورهایی درهم تنیده و پیچیده است.

واقعیت را اگر بخواهم عرض کنم شرایط نسبت به چند سال قبل بهتر شده است. شرایط دستگاه ها و همکاری دستگاه ها. ما قبلا خیلی سختی می کشیدیم که بتوانیم یک حکم نگهداری برای یک دختری که در محیط خانواده شرایطش ناامن بود، بگیریم، اما الان مواجهیم با احکامی که قاضی می نویسد که شما حق ندارید این دختر را مثلا ترخیص کنید. شرایط به این ترتیب عوض شده است. قبلا اگر ما می رفتیم جلوی خانه ای قاضی حکم جلب صادر می کرد که شما به چه حقی دخالت کرده اید در مسائل خانوادگی. شما می خواهید باعث از هم پاشیدگی خانواده ها شوید و اقتدار مرد خانواده را از بین ببرید. اما الان قاضی می گوید چرا شما صبر کردید ما به شما حکم دهیم و چرا همان موقع که شنیدید، نرفتید اقدام کنید بلافاصله. شما بهزیستی هستید و باید بروید به این کارها رسیدگی کنید. این تعاملات الان شکل گرفته است. نیروی انتظامی بارها در جلسات مطرح کرده که شما هر موردی را که بگویید ما حاضریم سریع اقدام کنیم درباره اش.

البته خیلی هم نباید در این مسئله جوگیر شویم. در یک جامعه در حال گذار به هر حال شاهد این اتفاقات هستیم و باید از این مقطع عبور کنیم.

البته دستگاه هایی مثل آموزش و پرورش در این زمینه هنوز خیلی خیلی فشل هستند و به میزانی که انتظار وجود دارد که موثر باشند، نیستند.
 
دکتر ولی الله نصر مدیر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی آخرین فردی بود که در این مصاحبه طرف گفتگوی ما بود.

دکتر نصر در پاسخ به این سوال که چقدر درباره شیوه‌های عمل و نتایج و بازخوردهای کارتان مطالعه و پژوهش انجام داده‌اید؟ می‌گوید: در طول سال یکسری دوره‌های آموزشی مصوب و یکسری دوره‌هایی که به صورت غیررسمی خودمان از همکاران استانی دعوت می‌کنیم، برگزار می‌شود و تمام بازخورد طرح‌ها و اقدامات‌مان را از این همکاران که مجری هستند، می‌گیریم.

در رابطه با تحقیق و پژوهش هم خود سازمان بهزیستی کشور در سال 92 یک پروژه تحقیقاتی را با اجرای دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی انجام داد.

در رابطه با پدیده کودکان خیابانی، شیوع، بروز، عوامل، مخاطرات و چالش‌های آن. اینگونه نیست که در امورات دفتر بدون مطالعه و برنامه‌ریزی باشیم. همه اقدامات ما با مطالعه و برنامه‌ریزی و تحقیق، حتی درباره بازخوردها و نتایج کار و اثرات کار است.

در طول سال هم برنامه‌های ما مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و از طرفی چون ما یک نهاد اجتماعی هستیم، همیشه در تیتر اخبار و رسانه‌ها و در دسترس رسانه‌ها هستیم که برنامه‌های ما را رصد و تحلیل می‌کنند و نقاط قوت و ضعفش را به ما گوشزد می‌کنند که خود این ابزاری مهم برای ماست تا بتوانیم بهره ببریم.

خود ما هم تحقیق و پژوهش داریم و پایان‌نامه‌های دانشگاهی داریم درباره کارهای‌مان.
 
• عراق و عربستان خواهان دریافت تجربیات ما بوده‌اند
 
اساسا آموزش و تحقیق ما و همه مجموعه سازمان بهزیستی یک بخش کارشناسی جداگانه دارد. در روزآوری روش‌ها و اقدامات و برنامه‌ریزی‌ها با توجه به مطالعات تطبیقی که با برنامه‌های دیگر کشورها داریم، همکاران ما در همین بحث کودکان خیابانی سال گذشته که به برزیل سفر کرده بودند یکسری مطالعاتی از آنجا آوردند که در طرح‌های ما دخالت داده شد. چون ما یک نهاد اجتماعی با حوزه کاری اجتماعی و درگیر با اجتماع هستیم، نمی‌توانیم به روز نباشیم.

• گفته می‌شود که خدمات شما در خاورمیانه بی‌نظیر است؟

دقیقا همین‌طور است. در خاورمیانه اورژانسی که اینگونه دولتی کار کند به جرات می‌گویم نداریم. خیلی از کشورهای پیشرفته‌تر دارند این کار را انجام می‌دهند اما نه به شکل دولتی بلکه گروه‌های غیردولتی و سازمان‌های مردم نهاد به شکل داوطلبانه این کار را می‌کنند.

• با وجود تجارب گوناگون در کشورهای پیشرفته اما در کشورهای اسلامی با مختصات و شرایط اجتماعی متفاوت تجربه چنین اقداماتی وجود ندارد، چقدر این امکان را پیدا کردید و یا درخواست شده است که این تجارب را در اختیار کشورهای اسلامی دیگر قرار دهید؟

ما یک دوره آموزشی را برای عراقی‌ها داشتیم که خودشان هم متقاضی بودند و نه تنها در این زمینه بلکه در سایر زمینه‌های کاری سازمان بهزیستی هم خواستار اخذ تجارب ما بودند. کارشناسان آنها آمدند در تهران و ما آموزش‌ها و تجارب خودمان را به آنها انتقال دادیم. چند کشور جدید هم مثل عربستان بوده‌اند که درخواست داشته‌اند و کشورهای دیگری هم مکاتباتی را با وزارت خارجه و معاونت بین‌الملل وزارت رفاه داشته‌اند که ما تجارب‌مان را به آنها انتقال دهیم.

• در حوزه همکاری‌های درون و برون سازمانی برای اینکه آسیب‌دیدگانی که به شما مراجعه می‌کنند در دوره حضورشان در دفاتر شما توانمند شوند که پس از بازگشت به اجتماع بتوانند به لحاظ اقتصادی بیشتر به توانمندی‌های خودشان متکی باشند چه کارهایی کرده‌اید؟

برون سازمانی که تفاهم‌نامه‌های متعددی داریم. یک تفاهم‌نامه اساسی داریم با سازمان فنی و حرفه‌ای کشور تا کلیه مددجویان ما بتوانند تحت آموزش رایگان حرفه‌آموزی کنند. این طرح در سراسر کشور دارد اجرا می‌شود. خیلی از مربیان سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای در مراکز ما در میان مددجویان حضور می‌یابند و برنامه‌های آموزشی می‌گذارند.

تعاملات هرچه بیشتر باشد بهتر است چرا که موضوع کار ما انسان است و توانمندسازی انسان‌ها عامل موثری در کاهش ناهنجاری‌های اجتماعی است. انسان نیازمندی‌های متنوع و متعددی دارد؛ اشتغال، آموزش و اقتصادی.
 
جلسات هماهنگی دستگاه‌ها برای رسیدگی به امور آسیب‌های اجتماعی در هشت سال دولت قبل تعطیل بود

به هر حال هر مرکز و مرجعی بتواند در بحث توانمندسازی به ما کمک کند استقبال می‌کنیم. بخصوص در بحث کودکان خیابانی آیین نامه‌ای داریم که مصوب سال 1384 است و در آن از 11 دستگاه اسم برده شده است که در بحث توانمند سازی کودکان خیابانی به ما کمک کنند ولی متاسفانه همکاری بین دستگاهی ما در خیلی موارد با این دستگاه‌ها مخدوش است و خیلی ارتباطی نیست.

بررسی آسیب های اجتماعی و عملکرد سازمان بهزیستی

اخیراً وزارت کار تعاون و رفاه اجتماعی دو جلسه هماهنگی بین این دستگاه‌ها گذاشته که ما این را به فال نیک می‌گیریم. هشت سال بود این جلسات برگزار نمی‌شد. الان دو جلسه در شش ماه گذشته برگذار شده که بتوانیم تعامل بین بخشی را بخصوص در بحث کودکان خیابانی و سایر آسیب‌ها سامان دهیم.

یک دبیرخانه دائمی هم برای پیگیری این تعاملات تشکیل شده است.

• فیلمی به نام هدیه نیکلاس از تلویزیون خودمان هم پخش شد که درباره کشته شدن اتفاقی یه پسربچه آمریکایی در ایتالیا و اهدای اعضای بدن او مربوط بود. در انتهای فیلم توضیح داده می‌شد که نرخ اهدای عضو در ایتالیا از همه اروپا کمتر بود و پس از این نمایش این فیلم که بر اساس یک داستان واقعی هم ساخته شده بوده است، آمار اهدای عضو به شدت بالا می‌رود. برای ساخت چنین فیلم‌هایی چه اقداماتی کرده‌اید؟

سال گذشته با یکسری از سازمان‌های مردم نهاد طرح شاپرک‌های شهر را اجرا کردیم که مربوط به کودکان خیابانی بود؛ جشنواره فیلم‌های کوتاه و انیمیشن بود با موضوع کودکان کار و خیابانی. اخیرا هم مذاکراتی انجام دادیم با یکسری تهیه‌کننده و کارگردان‌ها تا تجارب همکاران‌مان را در مراکز اورژانس اجتماعی که تجارب واقعی و رئالی است از اتفاقاتی که رخ داده بتوانند به صورت فیلم و سریال تبدیل کنند.
 
• تلویزیون توقع دارد برای تیزر ما هم به اندازه تبلیغ پفک نمکی پول بگیرد
 
خیلی از فیلم‌هایی که در این حوزه در سال‌های اخیر تولید شده با مشورت با ما بوده است.

خیلی فیلم و سریال‌ها با همکاری و مشورت کارشناسان ما تهیه و تولید می‌شود ولی در این زمینه ما به شدت نیاز به کار کردن داریم و تولید محتوا. یکی از 11 دستگاهی که گفتم برای ساماندهی امور کودکان خیابانی و کار است، صدا و سیماست ولی متاسفانه اگر بخواهیم یک تیزر در رابطه با کودکان کار و خیابانی و معلولان پخش کنیم باید مثل یک کارخانه پفک نمکی پول به سازمان بدهیم فارغ از اینکه ما در یک حوزه اجتماعی کار می‌کنیم.

به شدت انتقاد داریم که صداوسیما در این رابطه خیلی کم کار می‌کند و از کارگردانان و تهیه‌کنندگان و سینماگران و همه کسانی که می‌توانند با هنر مطالب اجتماعی ما را منتقل کنند به کمک ما بیایند که بتوانیم مسائل‌مان را منتقل کنیم، ولی انتقاد ما به جد به صدا و سیما وارد است. در قانون جامع حمایت از حقوق معلولان صدا و سیما مکلف شده است که ساعاتی از پخش برنامه هر هفته‌اش را به معلولان اختصاص دهد ولی دریغ از ثانیه‌ای برنامه و در عوض تبلیغات درآمدزا تا دلتان بخواهد هست. ما هم این گلایه را داریم.
 
• به نظرتان دفاتر رسیدگی به جرایم خاص که در قوه قضائیه تشکیل شده است اگر در بحث رسیدگی به جرایم منجر به آسیب‌های اجتماعی هم تشکیل شود، بهتر نیست؟

ما در کل بحث آسیب‌هایمان خیلی انتظار نداریم مرکز قضایی ویژه تشکیل شود ولی در بحث کودکان کار و خیابانی انتظار داریم شعب خاصی پرونده‌های مربوط به کودک آزاری و مداخلات اورژانس و 123 ما را پیگیری کنند.
 
• از رسیدگی به جرایم مربوط به آسیب‌های اجتماعی در شعب خاص استقبال می‌کنیم
 
چون از آیین‌نامه‌ها و مقررات اطلاع می‌یابند و این همکاری و تعامل ما با قوه قضائیه را بهینه می‌کند و سامان می‌دهد.

بعضی از قضات الان احکامی را متاسفانه صادر می‌کنند، طرف جرمی را مرتکب شده است قاضی می‌نویسد که سازمان بهزیستی این مورد را سه ماه در مرکزتان نگهداری کنید. مراکز ما به شکل زندان نیست و یک مراکز بازِ مشاوره و مددکاری است و ما نمی‌توانیم چنین اشخاصی را نگهداری کنیم.

بعضا برای برخی همکاران ما در برخی استان‌ها این قضیه و این سر باز زدن‌ها از اجرای چنین احکامی مشکلاتی را ایجاد کرده است. اگر شعب خاصی به مسائل آسیب‌ها و مسائل بهزیستی اختصاص یابد، خوب است.

موارد مربوط به سالمندآزاری، کودک‌آزاری و همسرآزاری هم به همین شکل است.

• در حال حاضر به خاطر برخی باورهای غلط رایج در جامعه اگر به یک خانم به هر ترتیبی تجاوز شود این آبروی آن خانم است که هدر رفته و آسیب اصلی متوجه او خواهد بود در حالی که گاها تقصیر متوجه او نیست، چه اقداماتی کرده‌اید یا برنامه‌ای دارید برای اینکه این باورها هم اصلاح شود، چرا که بالاخره این هم جزو اقدامات امدادی است.

در بحث جرایم شرح وظیفه ما نیست. این که می‌گویید یک جرم است. قاضی و دادگاه و مراجع انتظامی برای رسیدگی به این مسائل هستند. کار ما مددکاری روانشناسی و پیشگیری از وقوع جرم است.

• در جامعه من منظورم این است که این ذهنیت‌ها اصلاح شود به خاطر اینکه این بخشی از پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی است که یک جرم زده با آن مواجه می‌شود.

ما بحث‌مان پیشگیر‌ی‌های اولیه است که مشاوره، اقدام و مداخلاتی انجام دهیم که از وقوع جرم جلوگیری شود.

البته به نکته خوبی اشاره کردید. وظیفه ما تا حدی پیشگیری اولیه و ثانویه است.

وقتی چنین جرمی اتفاق بیافتد روانشناسی و مشاوره‌اش با ماست اما جرمش نه.

نباید انتظار داشته باشید سازمان بهزیستی به تنهایی بتوانند این مسائل را پیگیری و ساماندهی کند.
رئیس جمهوری و مقام معظم رهبری هم اخیرا خیلی توجه نشان می‌دهند به این مسئله کلان فرهنگی. بحث فرهنگ‌پذیری و دین و هجمه‌های فرهنگی که به کشور می‌شود.
 
• رواج گسترده ازدواج سفید، طلاق عاطفی و جشن طلاق
 
در حوزه مباحث فرهنگی اخیراً در تهران آنقدر وضع وقیح شده که قبح طلاق ریخته است و الان جشن طلاق می‌گیرند در تهران. یا ازدواج سفید رایج شده است. دختر و پسر با اطلاع خانواده می‌روند زیر یک سقف زندگی می‌کنند، بدون ثبت و محضر رفتن. اینها شدیداً رواج یافته. یا مسئله طلاق عاطفی.

جشن طلاق می‌گیرند و سالن اجاره می‌کنند و کارت دعوت می‌دهند. رسما دعوت می‌کنند که ما می‌خواهیم طلاق بگیریم، بیایید و در شادی طلاق ما شرکت کنید.

قبح طلاق ریخته و این مسئله در تهران رواج یافته و دارد به طور گسترده انجام می‌شود.

به نظرم اینها بیشتر مباحث فرهنگی جامعه است. نهادهایی که متولی وضعیت فرهنگی کشور هستند خصوصا صدا و سیما باید به این مسائل و تلاش برای بهبود اوضاع تلاش کنند.

در بحث مثلاً ازدواج سفید طرف مونث ماجرا متضرر محض بوده و منفعت فقط نصیب طرف مذکر می‌شود. اینها متاسفانه ناشی از الگوبرداری‌های غلطی است که از هجمه‌های فرهنگی می‌شود.

ما به سهم خودمان آموزش‌هایی که داریم را ارائه می‌دهیم و خطرات و عوارض و مشکلاتی را که این مسائل برای بنیان خانواده دارد، گوشزد می‌کنیم، اما به نظرمن بحث صداوسیما و سایر دستگاه‌های متولی فرهنگی باید خیلی بیشتر در این زمینه فعال شوند. همچنین نهادهای آموزشی و آموزش عالی باید به رسالت خودشان در این زمینه عمل کنند.

• در پایان اگر نکته‌ای را لازم می‌دانید بیان کنید.
 

تشکر می‌کنم از پایگاه شما که این حساسیت را دارید و داشتید که این مسئله را پیگیری. امیدوارم در بازدیدهای میدانی بتوانیم از شما دعوت کنیم.