در این نشست علیرضا حافظی در سخنانی با اشاره به آیاتی از کلام الله مجید اظهار داشت: میتوان با تصاویر موجود در ذهن و خیال، عوالمی ایجاد کرد که در عالم واقع بالعینه با آن روبرو نیستیم و به نظر من کار ادبیات هم چنین چیزی است. به واقع ادبیات یعنی احضار عالم موجود و هستی و ترکیب آنها که البته نگرش ناظر بر آن از منظر ما باید قرآن کریم باشد.
وی وجه اصلی ادبیات را آفرینش نقش، صورتگری و خیالانگیزی دانست و افزود: آنچه ناظر بر كاركردهای ادبی است، آموزههای قرآنی و اسلامی است و با بررسی آثار ادب فارسی در این 1400 سال متوجه حضور این آموزهها میشویم. به عنوان مثال در شاهنامه فردوسی شاهد انطباق آن با نهجالبلاغه هستیم.
این نویسنده كشورمان با بیان اینكه انقلاب اسلامی برای احیای پیام قرآنی و محمدی روی كار آمد، خاطرنشان كرد: ما در طول این سه دهه شاهد فوران تولید آثار ادبی بودیم، اما ما به دورهای رسیدهایم كه میتوان سطح این آثار را زلالتر دید و در این زمینه آثار خوبی در ژانرهای مختلف به تولید رسیده است.
ادبیات انقلاب در حوزه پژوهش عقب مانده است
وی همچنین تصریح کرد: ما در گونه خاطرهنگاری در ادبیات انقلاب صاحب مکتب شدهایم، اما در حوزه پژوهش بسیار عقب ماندهایم و به همین خاطر به نظر ما جا دارد تا آثارمان را یک بار دیگر از منظر روش تولید مورد ارزیابی و بررسی قرار دهیم.
این منتقد ادبیات ادامه داد: در حوزه رمان، ادبیات انقلاب بدون شک به نظریه ادبی نیاز دارد. ما صاحب یک گنجینه ادبی هستیم که کماکان میشود از آن برای تولید آثار ادبی برجسته استفاده کرد، اما کماکان نسبت به آن بیاعتناییم.
حافظی تاکید کرد: ما نیاز داریم تا پژوهش را به صورت امری جدی در منابع خود مورد استفاده قرار دهیم تا به کمک آن به یک ادبیات همه جانبه برسیم. میدانید که رمان، اثری جدید و واردتی از غرب است و شاید به درستی از سوی ما درک نشده باشد، اما من معتقدم برای نوشتن رمان انقلابی نخستین کار پژوهش است و جایی مثل حوزه هنری میتواند امکانی برای این موضوع فراهم کند.
ادبیات انقلاب شبیه صدای آوینی است
در ادامه این نشست، علی محمد مودب در سخنانی با اشاره به سالروز شهادت شهید آوینی گفت: یکی از ویژگیهای آوینی که در حافظه ما مانده، صدای اوست که موجب ماندگاری روایتهایش شده است. به نظر من ادبیات انقلاب بسیار شبیه صدای آوینی است. او به معنی مصطلح گوینده نبود. سعی داشت به واسطه صدایش مواجهه انسان و مرگ و خدا و زندگی را به شکلی دیگر به ما عرضه کند و مخاطبش را به حقیقت و دوری از قالبهای موجود هدایت کند.
مودب ادامه داد: این صدا با یک حماسه نسبت دارد. ادبیات انقلاب هم این گونه است که ما را با عالم و چالشهای تازهای مواجه میکند که جدیترین آن جنگ بود.
وی افزود: ادبیات وجود مکتوم چنین انسانهایی است. آدمهایی که انقلاب اسلامی وجود مکتوم آنها را تشکیل میدهد، انسانهایی که با وجود اینکه حرفهای به موضوع ادبیات نگاه نمیکردند، اما به وسیله آن رفته رفته صاحب ویژگیهای منحصر به فردی شدند.
رئیس موسسه فرهنگی شهرستان ادب ادامه داد: انقلاب اسلامی توده مردم را با امام وارد بخش تازهای از حیات انسان کرد که میتوان رگههای آن را هم در رمان و هم در شعر دید.
انقلاب اسلامی شعر را به سنتهای زبانی و دینیاش رجعت داد
وی خاطرنشان کرد: به عنوان مثال شعر معاصر ما پس از دوران مشروطه نوآوریهایی در قالب زبان داشت و تلاش بسیاری شده بود تا از حقایق سنتی زبانی و دینی موجود فاصله بگیرد، اما با ظهور انقلاب اسلامی گویا در این مسیر دوربرگردانی ایجاد شد و شاعران به این سنتها رجعت دوباره کردند. به عبارت دیگر با ظهور انقلاب اسلامی شاعرانی آمدند که رسما سنتی بودند و بیش از تکنیک با مردم و مخاطبشان رابطهای بینظیر داشتند؛ کسانی مانند حمید سبزواری که شاید به سادگی نتوان آنها را از خاطره مردم دور کرد؛ حتی اگر به تعبیر روشنفکران نتوان به شمارگان آثارش افتخار کرد.
مودب در ادامه به نسل دوم شاعران انقلاب اشاره کرد و گفت: این گروه از شاعران در دوره حیات خود سعی کردند یافتههای شعر معاصر را با حقیقت شعر انقلاب پیوند بزنند و راه را برای ادامه این مسیر هموار کنند.
الهیات در ادبیات ایران درونی شده است
در ادامه این نشست زهیر توکلی با اشاره به اینکه تفکیک میان ادبیات و الهیات موضوعی است که در ایران و جهان در دوران پس از رنسانس همواره وجود داشته است، گفت: میدانیم که ادبیات دینی خود متن دین و الهیات نیست و هر اثری را که در ایران پس از اسلام و حتی اروپای پس از رنسانس نوشته شده نمیتوان دینی دانست. با این حال ادبیات ایران در تمام دورههای خود از تاثیر قابل توجه قرآن و احادیث برخود بهرهمند بوده است و به نوعی میتوان آنها را درونی شده در ادبیات ایران دانست.
وی ادامه داد: با ورود مشروطه به ایران و تحت تاثیر تجدد غربی نوعی حیرت و رعب در میان ایرانیان به وجود آمد که در نهایت منجر به این شد که به مذهب، مقدسات و گاه قوم خود در آثار فرهنگی بیاعتنایی شود و حاصلش هم ادبیاتی شد که نویسندگانش یا ماسون بودند یا تودهای یا مارکسیست.
ادبیات انقلاب، ادبیات اصالت
توکلی در ادامه با اشاره به انقلاب اسلامی و پیوند آن با معنویت و تشیع گفت: انقلاب بر همه شئون ما تاثیر گذاشت و امری که چنین باشد، اصیل است و از دل جامعه خود جوشیده است. انقلاب ما به همین خاطر توانست ادبیات خاص خودش را خلق کند. شاید این ادبیات شاهکار نباشد، اما منحصر به انقلاب ماست و حتی به اعتقاد من بسیاری از آثارش قابل دفاع و شاهکار هم هستند.
این منتقد ادبی گفت: هنوز هم البته ادبیاتی که اسوههایش به همه مقدسات توهین میکند، مریدانی متعصب دارد که میخواهند ما را بدرند. اما ابابی نداریم از اینکه اعلام کنیم با انقلاب اسلامی ادبیاتی متولد شده است که دغدغهاش دغدغه انسان قرن بیستم است و در عین حال به اصول بنیادی آفرینش انسان رجعت دارد.
توکلی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به وجوه ممیزه انقلاب اسلامی با رویدادهای مشابه گفت: جوهره تفاوت انقلاب اسلامی با رویدادهای مشابه برای من خلق انسانهایی چون شهید همت است؛ انسانهایی که شاید تا صدها سال دیگر هم ظهور نکنند و به تبع، عالیترین نمونه ادبیات انقلاب نیز آن ادبیاتی است که این نوع از معنویت حاضر در چنین افرادی را به ما نشان دهد.