کد خبر: ۸۷۰۱۷۹
تاریخ انتشار:
اروپا و آمریکا در اعماق تاریخ منفور شدند

از ممنوعیت علم آموزی در جامعه کاستی هند تا ممنوعیت ایران به داشتن انرژی هسته‌ای / تاریخ به غرب خواهد خندید

اروپا و آمریکا با انحصار دانش هسته‌ای، ایران را محروم کرده‌اند؛ این تکرار انحصار علم در تاریخ است که عدالت و همکاری جهانی را زیر سوال می‌برد.
از ممنوعیت علم آموزی در جامعه کاستی هند تا ممنوعیت ایران به داشتن انرژی هسته‌ای / تاریخ به غرب خواهد خندید

گروه سیاسی، در اعماق تاریخ، جوامع کاستی با سلسله‌مراتب سختگیرانه خود، دانش را تنها برای اقلیتی خاص از جامعه مجاز می‌دانستند. تحصیل علم، نه یک حق همگانی، بلکه امتیازی بود که تنها در انحصار طبقات ممتاز قرار داشت.

به گزارش بولتن نیوز، عامه مردم نه تنها از این موهبت محروم بودند، بلکه هرگونه تلاش برای دسترسی به آن با مجازات‌های سنگین همراه می‌شد. امروز، وقتی به گذشته می‌نگریم، این محدودیت‌ها و ستم‌های آموزشی را با دیده‌ای پر از حیرت و تعجب نظاره می‌کنیم؛ چگونه ممکن است در دنیایی که ارزش اصلی آن بر گسترش دانش و آگاهی بنا نهاده شده، چنین موانعی بر سر راه یادگیری قرار گرفته باشد؟

 

اما آیا می‌توان گفت که این پدیده‌ی «انحصار دانش» به تاریخ پیوسته است؟ نگاهی به وضعیت کنونی جهان، تصویری متفاوت و تا حدودی نگران‌کننده را به نمایش می‌گذارد. دقیقاً همان تناقض و بی‌عدالتی که در مورد حق تحصیل در جوامع باستانی وجود داشت، اکنون در عرصه‌ی دانش هسته‌ای تکرار می‌شود و ایران در مرکز این جدال قرار گرفته است.

 

در حالی که بسیاری از کشورهای جهان، سال‌هاست که از انرژی هسته‌ای برای مقاصد صلح‌آمیز و حتی تسلیحاتی استفاده می‌کنند، ایران به دلیل تمایلش به حفظ و توسعه دانش هسته‌ای، هدف اتهامات و محدودیت‌های بی‌وقفه‌ای قرار گرفته است. این پارادوکس، بیش از آنکه نیازمند گذر زمان برای آشکار شدن پوچی‌اش باشد، همین حالا نیز به وضوح مضحک و بی‌اساس به نظر می‌رسد. چگونه می‌توان ملتی را از حق دسترسی به دانشی که ابزاری قدرتمند برای توسعه و پیشرفت است، محروم کرد، در حالی که دیگران آزادانه از آن بهره می‌برند؟

 

جهان امروز، هرچند ادعای پیشرفت و تمدن دارد، اما در بسیاری از جنبه‌ها همچنان بر پایه‌هایی بی‌مبنا استوار است. منطق دوگانه و معیارهای گزینشی، به خصوص در مورد فناوری‌های حساس مانند انرژی هسته‌ای، بیش از پیش نمایانگر فقدان یک سیستم جهانی عادلانه و شفاف است. این وضعیت، نه تنها عجیب و غریب، بلکه عمیقاً نگران‌کننده است.

 

آنچه در مورد دانش هسته‌ای ایران رخ می‌دهد، تنها یک پرونده سیاسی نیست؛ بلکه نمادی از یک بحران عمیق‌تر در نظام بین‌الملل است. بحرانی که در آن، قدرت‌های بزرگ تلاش می‌کنند تا با انحصار دانش و فناوری‌های کلیدی، تسلط خود را حفظ کرده و از ظهور بازیگران جدید قدرتمند جلوگیری کنند. این رویکرد، نه تنها با اصول عدالت و برابری مغایرت دارد، بلکه می‌تواند به بی‌ثباتی و تشدید تنش‌ها در سطح جهانی منجر شود.

 

اینکه کشورهایی که خود دارای زرادخانه‌های هسته‌ای عظیم هستند، دیگران را از حق داشتن حتی انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز منع می‌کنند، طنز تلخی است که بیش از پیش به بی‌اعتبار شدن ادعاهایشان دامن می‌زند. این وضعیت، یادآور همان جوامع باستانی است که در آن، "علم برای خواص و جهل برای عوام" به یک قاعده تبدیل شده بود. تنها با این تفاوت که اکنون، نه جهل، بلکه "دانش کنترل‌شده" برای برخی تجویز می‌شود و نه تنها "علم" بلکه "فناوری" هدف این انحصارطلبی قرار گرفته است.

 

جامعه جهانی نیاز دارد که از این دایره‌ی بی‌معنا خارج شود. به جای تحریم و تهدید، باید بر اساس اصول شفافیت، همکاری و عدالت عمل کرد. دانش هسته‌ای، مانند هر دانش دیگری، پتانسیل‌های عظیمی برای پیشرفت بشریت دارد، چه در زمینه تولید انرژی پاک، چه در پزشکی و کشاورزی. محروم کردن ملتی از این پتانسیل‌ها، نه تنها به نفع آن ملت نیست، بلکه به ضرر کل بشریت است.

 

تاریخ نشان داده است که انحصار دانش، همواره به شورش و اعتراض منجر شده است. آنچه امروز در مورد دانش هسته‌ای ایران رخ می‌دهد، اگرچه به نظر می‌رسد با منطق سیاست‌ورزی‌های رایج در دنیای امروز توجیه می‌شود، اما در عمق خود، ریشه‌هایی در همان منطق انحصارطلبی دوران باستان دارد. زمان آن فرا رسیده است که از این چرخه معیوب خارج شویم و به جای نگاه کردن به گذشته با حیرت، از تجربیات آن درس بگیریم تا آینده‌ای عادلانه‌تر و بر مبنای اصول روشن‌تری بنا کنیم. آیا ما آماده‌ایم تا از اشتباهات گذشته بیاموزیم، یا محکوم به تکرار آنها در قالب‌های جدیدتر خواهیم بود؟

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین